واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: آثار بحران اقتصادي دنيا بر بازار it ايران PhonieX 10 دي 1387, 19:14 ايتنا - از آنجا كه بازار IT ايران كاملاً به واردات از كشورهاي صاحب تكنولوژي وابسته است نميتوان انتظار داشت كه بحران شركتهايي كه نبض بازار IT دنيا در دست آنان است به بازار ما سرايت نكند. به اين امر كاهش قدرت خريد مشتريان را كه از تبعات ركود اقتصادي است نيز اضافه كنيد. با اين وضع اگر گشتي در بازارهاي سختافزار تهران بزنيد ميتوانيد صورت اخمآلود فروشندگان را مشاهده كنيد! آثار بحران اقتصادي دنيا بر بازار IT ايران محمد امين ناهيد همه ما كم و بيش خبرهاي مربوط به بحران اقتصادي كه دامنگير بازارهاي جهاني شده است را شنيدهايم و خواندهايم. اين بحران كه از آمريكا شروع شد به اروپا و ژاپن و سپس به آسيا و خاورميانه رسيده است. ريشه همه اين بحرانها به آمريكا ميرسد چرا كه اين كشور با در دست داشتن حدود 30 درصد از سهم اقتصاد جهاني توانسته كل اقتصاد جهان را با بحران روبرو كند. ماجرا از اين قرار بود كه بانكهاي آمريكا براي ايجاد گردش مالي بيشتر با دادن وامهاي كلان با بهره بسيار كم به خريداران مسكن آنها را ترغيب به خريد ملك و خانه نمودند. از آنجايي كه شرايط گرفتن اين وامها بسيار سهل بود، بسياري از خانوادههاي طبقه متوسط جامعه آمريكا با گرفتن اين وامها خانهدار شدند. بعد از اين مرحله نوبت به بازپرداخت وامها رسيد، ولي خريداران كه ضمانتهاي محدودي گذارده بودند در دادن قسطها تعلل كردند و كلي وام بدون بازپرداخت روي دست بانكهاي آمريكا ماند. در اين شرايط بانكها كه نميتوانستند پول خود را پس بگيرند اقدام به پس گرفتن خانهها از وامگيرندگان و به فروش گذاشتن آنها كردند. اما ديگر مشتري براي آنها باقي نمانده بود به همين دليل آمريكا با معضل ديگري به نام خانههاي بيسكنه روبرو شد. تمام اين اتفاقات منجر شد كه نظام مالي آمريكا سقوط كرده و گردش نقدينگي كه در دست بانكهاي اين كشور بود با مشكل جدي روبرو شود. بانكها يكي از پس از ديگري ورشكست شده و آثار آن به بورس و به طبع آن به شركتهاي خصوصي بزرگ آمريكا رسيد. با فلج شدن بزرگترين اقتصاد دنيا، بسياري از كشورها كه به نوعي به اين اقتصاد وابسته بودند نيز دچار مشكل شدند و اين بحران كم كم به يك بحران جهاني بدل شد. در اين ميان كشورهايي مانند ايران كه وابستگي كمي به اقتصاد جهاني داشتند و به صورت جزيرهاي اقتصاد خود را مديريت ميكردند با كمترين مشكل روبرو شدند. ولي اين كشورها يك پاشنه آشيل داشتند و آن نفت بود. با گستردهتر شدن بحران اقتصادي دنيا رشد اقتصادي كشورها پايين آمد و سهم توليد كالا در قدرتهاي بزرگ صنعتي به پايينترين حد خود رسيد. اولين نتيجه اين امر اين بود كه خريداران نفت سهم خريد خود را كم كردند به همين دليل قيمت نفت نيز پايين آمد و نفت بشكهاي 140 دلار به نفت بشكهاي 40 دلار بدل شد. پايين آمدن قيمت نفت موجب شد كه بالاخره آثار بحران اقتصادي جهان به كشورهايي نظير ايران نيز برسد. اين بحران آثار خود را در شركتهاي بزرگ IT نيز نشان داد به شكلي كه شركت YAHOO اقدام به اخراج 1500 نفر از كاركنان و سوني هم اقدام به اخراج 7000 نفر از كاركنان براي كم كردن هزينههاي خود نمودند. از آنجا كه بازار IT ايران كاملاً به واردات از كشورهاي صاحب تكنولوژي وابسته است نميتوان انتظار داشت كه بحران شركتهايي كه نبض بازار IT دنيا در دست آنان است به بازار ما سرايت نكند. به اين امر كاهش قدرت خريد مشتريان را كه از تبعات ركود اقتصادي است نيز اضافه كنيد. با اين وضع اگر گشتي در بازارهاي سختافزار تهران بزنيد ميتوانيد صورت اخمآلود فروشندگان را مشاهده كنيد! اگر ما بازار سختافزار و كلاً بازار IT را به 3 طبقه محصولات ارزانقيمت، محصولات ميانقيمت و بالاخره محصولات گرانقيمت طبقهبندي كنيم بهتر ميتوانيم آنها را بررسي نماييم. در رده محصولات ميانقيمت كه سهم عمدهاي از بازار ما را تشكيل ميدهند قطعاً وضع بسيار بدتر از آنچه كه ميبينيم خواهد شد، چرا كه در اين اوضاع و احوال خريداراني كه قصد خريد كالاهاي ميانقيمت را دارند يا تصميم به چشمپوشي از خريد خود ميگيرند و يا به جاي محصولات ميانقيمت به سراغ محصولات ارزانقيمت ميروند. به عنوان نمونه اگر خريداري تصميم به خريد يك لپتاپ 1.5 ميليون توماني گرفته بود با عوض كردن تصميم خود به سراغ خريد لپتاپهاي زير 1 ميليون تومان خواهد رفت و يا اينكه اصلاً سعي ميكند با چشمپوشي كامل از خريد خود احتياجات خود را با PC فسيلي موجود در خانه خود برطرف كند. اما در بازار كالاهاي ارزانقيمت با دو طيف از خريداران روبرو خواهيم بود: اول خريداراني كه از بازار ميانقيمتها به بازار ارزان قيمتها مهاجرت كردهاند. دوم خريداراني كه از همان ابتدا تصميم به خريد كالاهاي ارزانقيمت گرفته بودند. در مورد دسته دوم خريداران بايد گفت كه از قدرت خريد بسيار كمي برخوردار هستند به همين دليل هم به سراغ خريد كالاهاي ارزانقيمت رفتهاند. اما از سوي ديگر اين خريداران بدون دليل كالايي را نميخرند چون بسيار اقتصادي فكر ميكنند و تا به كالايي واقعاً نياز نداشته باشند اقدام به خريد آن نميكنند. پس خيلي بعيد است كه اين افراد كه نياز مبرم به كالايي دارند از خريد آن صرف نظر كنند، البته خريداراني هم هستند كه به دليل قدرت خريد خيلي كمتر به طور كل دور خريد خود را خط ميكشند. با توجه به اين امر به طور حتم ريزش مشتري در بازار كالاهاي ارزانقيمت بسيار كمتر از بازار كالاهاي ميانقيمت خواهد بود. تازه مشترياني كه از بازار كالاهاي ميانقيمت چشم پوشيدهاند نيز به اين بازار اضافه خواهند شد. با توجه به عوامل ذكر شده به عقيده صاحب اين قلم ما در بازار كالاهاي ارزانقيمت شاهد افت محسوسي نخواهيم بود. اما ميرسيم به بازار كالاهاي گرانقيمت. خريداراني كه قصد خريد كالاهاي گرانقيمت را دارند نفسشان از جاي گرم برميآيد! قطعاً كسي كه در اين اوضاع و احول هوس خريد يك مادربرد با چيپX58 به همراه يك پردازنده i7 اينتل نموده، قيمت آن از كمترين اهميتي براي وي برخوردار نيست. با توجه به اين امر نميتوان انتظار داشت كه در بازار كالاهاي گرانقيمت نيز شاهد افت محسوس باشيم. اما بايد توجه كرد كه كالاهاي گرانقيمت سهم بسيار كمي از بازار را در اختيار دارند به همين دليل نه رشد و نه افت فروش در اين بازار در كل بازار تاثير گذاري زيادي ندارد. از آنچه در سطور بالا به آن اشاره شد ميتوان نتيجه گرفت كه با افت خريد در بازار محصولات ميانقيمت كه سهم عمدهاي هم از بازار را در اختيار دارند به زودي شاهد ركود بيشتري در بازار IT ايران خواهيم بود. نتيجه ديگري كه ميتوان گرفت اين است كه به زودي بازار مملو از كالاهاي ارزان قيمت خواهد شد، چرا كه واردكنندگان تنها با فروش اين طيف از كالاهاي ميتوانند به سود مورد نياز فعاليت اقتصادي خود دست يابند. اميد است با حل مشكلات اقتصاد جهاني دوباره شكوفايي و پويايي به بازارهاي IT دنيا و البته بازار IT ايران باز گردد. منبع ()
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 252]