واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/
رنگ سرخ رمضانت را با مشتهای گره زده فردا فریاد خواهیم زد
رمضان امسالت خونین بود، خونینتر ازهر زمان وهر لحظه، سفرههای افطارت پر از گلولههای موشک و کاسههای پر از خون و سفرههای سحرهایت رنگین از پیکرهای شهیدانت.
این روزهایت را میفهمم، روزهایی که عشق به نام و خاکت، رنگ خون دارد، و صورت رنگ باخته عاشقانت مالامال از سرخی رنگ عشق. این روزهایت را میدانم چیست؛ آن لحظههایت را که جامه سفید مادری از روح زندگی فرزندش خالی میشود، و دستهای پدری پیکر کودک دو سالاش را به قلبش میفشارد تا گرمای وجودش سردی تنش را التیام بخشد. این روزهایت را میدانم چیست، میدانم آن جوانان خفتهات که زیر آفتاب داغ بر روی سنگ و خاک خوابیدهاند و پارچههای سفیدی را بر بدنهای کبودشان کشیدهاند برای چیست؛ و معنی آن گودالهایی که انبوه مردمانت را به یکجا در آن خاک میکنند چیست. این لحظههایت را در قلبم حس میکنم، زمانی که نوزاد شیرخوارهات با گلوله سیراب میشود و جوان تازه دامادت حجلهاش را فدای گامهای سبزت میکند، و شاگردی که مشقهای شبش را با آخرین تیر خلاص دشمن تمام میکند و معلمی که بر تخته سیاهش اسم وطن را با خون خود مینویسد و جان میدهد. این روزهایت برایم آشناست. ضجههای کودکانت و نالههای مادرانت برایم غریبه نیست، صدای انفجار، صدای موشک، صدای آژیر اینها نماهنگهای زندگی امروز تو و دیروزهای وطن من است. میدانم حال این روزهایت را؛ وقتی کودکی از عطش بر خاک افتاده و در انتظار جرعه آبی است و در گوشهای دیگر موشکهای دشمنت روزنههای امید سیراب شدن کودک را با خاک یکسان میکند. میدانم حال امروزت را وقتی از انبار دارو و غذایت جز خاک و خاشاک، سنگ و گچ و آجر تفحهای برای چشمان انتظار مردمت نداری. خوب میدانم، نه من بلکه مردمم، ملتم و میهنم میداند که این روزهایت چیست و چه حالی دارد. میدانیم که رنگهای سرخ امروزت جز عشق، جز پاکی و وفاداری چیزی ندارد، میدانیم که معنای آن نامههایی که برای دشمنت میفرستی و در آن از زیبایی و خوشبختی سخن میگویی چیست. امروز ما و ملت ما، در آن سوی مرزها، در دورترین فاصله جغرافیا، فریاد همدلی سر میدهیم، اتحاد و دوستی را ندا میدهیم تا هم کیشانت بدانند که برادری چیست و برادرانت کیستند. میآییم تا در کنارتان باشیم، تا بگوییم خاک سبز وطنت همچون لوح سفیدی بر آسمان شب نمایان شده و پرچم سه رنگت همواره بر قله پایداری و استواری میدرخشد. امروز همه ملت ما و مردم ما با عشق میآییم تا به همگان نشان دهیم که فاصلهها قلبهایمان را به هم پیوستهتر کرده و دلهایمان را تپندهتر. میآییم تا به همگان یادآور شویم هیچ گلوله، هیچ موشکی و هیچ بمبی خاک وطن را از میان دستان شما تصاحب نخواهد کرد. امروز کودکان ما صحنههای کربلا را به نظاره نشستهاند و جوانان ما هم صدای جوانانت به جنگ دشمن بر میخیزند، امروز مادران ما لالاییهای کودکانه را برای فرزندانت میخوانند تا لذت مهر مادری در وجودشان برانگیخته شود؛ مردان ما گامهای استوارشان را بر زمینهای داغ میکوبند و برایت آزادی و استقلال میخواهند. امروز مردم ما، از کوچک و بزرگ، کودک و نوجوان با دستهای نازک و پینه بسته، با لبهای تشنه و روحهای آزرده از دشمن، با مشتهای گره کردشان برای آزادیت به صحنه میآیند تا نشان دهند قدس جهانی است و فلسطین برای جهانیان و ما ایرانیان تجلیگاه حضور عاشقانه مردم فلسطین. دشمنانت بدانند که خاک تو یعنی خون جوانان وطنت و پشتوانه تو، حضور عاشقانت در همه جهان است حتی اگر هم کیشانت جز بیمهری برایت ارمغانی نداشتهاند، بدان ملت ما تا پیروزی و سربلندیت به خواسته امام و رهبر ما درکنارت خواهد ماند و بدان رنگ سرخ رمضانت را با گرههای سبز دستانم میگشایم تا بدانی که همیشه همراهت خواهم ماند... همیشه زنده و پاینده باشیای قدس. انتهای پیام/2329/ش30
93/05/02 - 16:59
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]