تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836075245




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قصه سیمرغ و کودک سپید موی (2)


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



قصه سیمرغ و کودک سپید موی (2)




به این مطلب امتیاز دهید

  به گزارش سرویس کودک جام نیوز،  كوهي سر به فلك كشيده بود و آشيان سيمرغ همچون كاخي برافراشته بود و جواني بر گرد آن مي گشت. سر تعظيم در برابر پروردگار فرود آورد و رخسار بر خاك ماليد. راهي براي عبور از آن كوه نبود. پروردگار را نيايش كرد و در خواست عفو كرد و چون پروردگار توبه او را پذيرفت، سيمرغ از بالاي كوه نگاهي انداخت و سام را ديد و به علت آمدنش پي برد. سيمرغ به پسر سام گفت: همانند دايه اي تو را پروانده ام و نامت را دستان گذاشتم. پدرت به دنبالت آمده و شايسته است كه نزد او برگردي.   جوان كه سخنان سيمرغ را شنيد، دلش اندوهگين و چشمانش پر از اشك شد. هر چند آدمها را نديده بود ولي از سيمرغ سخن گفتن را آموخته بود. به سيمرغ گفت: آيا از من خسته شده اي؟، بعد از پرودگار من از تو سپاسگذارم كه در سايه تو همه چيزهاي دشوار براي من راحت شد.   سيمرغ اينطور پاسخ داد: تو را بخاطر كين و دشمني از خود دور نمي كنم چون تو را بسوي تاج كياني مي فرستم و اين صلاح توست. پري از من نزد تو باشد كه هميشه در سايه امنيت من خواهي بود . اگر بر تو بدي و سختي رسيد، يكي از پرها را در آتش بيافكن كه همان زمان چون ابرسياهي خواهم آمد و تو را حمايت خواهم كرد. فقط مهر دايه خود را فراموش نكن. بدينگونه او را راضي كرد و نزد پدر آورد. پدر چون فرزند برومندش را ديد، نزد سيمرغ سر فرو آورد و او را سپاس گفت. آنگاه سيمرغ به كوه پر كشيد. بعد از آن نگاهي به فرزندش انداخت و از ديدن او دلش شاد شد. از فرزندش عذر خواست و از او خواهش كرد كه دل رحم باشد و گذشته را فراموش كند و به آينده اميدوار باشد. يكي از پهلوانان با قبائي تن پسر را پوشاند و از كوه پايين آورد. دستان پسرش را زال زر نام نهاد، چون موي سفيد داشت. در سپاه همهمه شادي برخاست و به شادي سوي ديارشان رهسپار شدند.   منوچهر شاه ايران از داستان سام و زال آگاه شد. پسرش نوذز را نزد سام فرستاد، تا دستان را كه در آشيانه پرندگان بزرگ شده بود ببيند و دستور داد كه نزد او بيايند و سپس راهي زابلستان شوند. زماني كه نوذر به سام رسيد از اسب پياده شدند و همديگر را در آغوش گرفتند. سام از شاه و سپاه پرسيد و نوذر پيام شاه را رساند و همانطور كه شاه فرمان داده بود بسوي درگاه او روان شدند. وقتي به درگاه منوچهر رسيدند، زال با لباسي آراسته نزد شاه آمد. شهريار به سام گفت: از من بشنو و مواظب باش تا او را نيازاري كه فر كياني دارد و بايد به او راه و رسم رزم بياموزي كه او جز مرغ و كوه چيزي نديده و اين آئين را نمي داند. سپس سام تمام ماجرا را و خوابش را و حكايت سيمرغ را براي شهريار نقل كرد. شاه فرمود تا طالع زال را ببينند. اخترشناسان گفتند: اي خداوند تاج و ديهيم، هميشه شاد باشي كه او پهلواني نامدار خواهد بود و شاه از شنيدن اين سخنان شاد شد و خلعتي به او هديه كرد و سپس روي به زابلستان نهادند.    کودکان دا ا ار جی/ 2006   «برای ارسال نقاشی های زیبای خود این قسمت را کلیک کنید»




۲۸/۰۴/۱۳۹۳ - ۲۱:۵۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن