تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نادانى ريشه همه بديهاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836187820




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

داستان مکاشفه علامه جعفری چه بود؟


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: داستان مکاشفه علامه جعفری چه بود؟
فرزند علامه محمدتقی جعفری با حضور در برنامه ضیافت شبکه قرآن و معارف سیما به بیان خاطراتی از این عالم بزرگوار پرداخت.
کد خبر: ۴۱۴۳۸۲
تاریخ انتشار: ۱۷ تير ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۴ - 08 July 2014


فرزند علامه محمدتقی جعفری با حضور در برنامه ضیافت شبکه قرآن و معارف سیما به بیان خاطراتی از این عالم بزرگوار پرداخت.

به گزارش ایسنا وی در بخشهایی از سخنانش گفت:

علامه جعفری اوایل انقلاب یک سخنرانی در دانشکده فنی دانشگاه تهران داشت، آن زمان در دانشگاه‌ها وضعیت نامناسبی بود؛ برای همین من و دوستانم همراه پدر به دانشگاه رفته بودیم تا خدای نکرده اتفاقی برای ایشان نیفتد. آن روز علامه چهار ساعت سخنرانی کردند و بسیار خسته شدند. موقع رفتن بسیاری از دانشجویان اطراف ایشان را گرفتند و شروع کردند به سؤال پرسیدن.

در پایان همه رفتند و تنها من ماندم و دوستم، علامه و یک جوان دیگر که می‎خواست از پدر سؤال کند اما لحنش تند و تحکم‌آمیز بود؛ به طوری که پدر را تو خطاب می‌کرد و می‌گفت فلان حرفت غلط است وقتی آن جوان سؤال کرد علامه به شدت خسته شده بودند؛ اما در سالن را هم بسته بودند و جایی نبود که پدر بر روی آن بنشیند و استراحت کند به همین دلیل عبایش را بر روی زمین پهن کرد تا بتواند بنشیند و نشسته پاسخ آن جوان را بدهد.

علامه جعفری بر روی عبا نشست و به آن جوان عصبانی گفت : بیا بنشین جوان تا جوابت را بدهم ، چند بار گفت و آن جوان جوابی نداد. بعد با حالتی خجالت‌زده به پدر نگاه کرد و گفت من جواب همه سؤالاتم را گرفتم ، بعدها این جوان که برای تحصیل به خارج از کشور رفته بود با پدر تماس گرفت و گفت آن تازیانه‌ای که با اخلاقتان آن روز به من زدید همچنان دارد مرا در زندگی با خود ‌می‌برد.

علامه معتقد بودند که علم بدون اخلاق و تعهد در واقع هیچ و پوچ خواهد بود. این اخلاق و تواضع نیز بود که در درون افرادی چون آن دانشجو انقلابی ایجاد می‌کرد.

داستان مکاشفه علامه جعفری هم باز می‌گردد به سال 1324 و یا 1325، سال‌هایی که هنوز پدر ازدواج نکرده و مجرد بودند، آن سال تولد حضرت زهرا(س) با ماه گرم مرداد مصادف شده بود و طلاب به دلیل گرما به داخل حجره‌ها نمی‌رفتند و حتی موقع درس خواندن نیز داخل آب می‌شدند و نصف بدنشان را داخل آب می‌گذاشتند و درس می‌خواندند.

یکی از طلبه‌ها، جوان شوخ‌طبعی بود که همیشه باعث گرمابخشیدن و در اصطلاح گرم‌کردن مجلس می‌شد. شب تولد حضرت زهرا(س) این فرد عکسی را آورده بود که زیرش نوشته بود زیباترین زن عصر و به شوخی با نشان دادن آن عکس به بقیه از یکایک افراد می‌پرسید ازدواج با این خانم و هزار سال زندگی با وی را ترجیح می‌دهید و یا دیدن جمال امام علی(ع) را . قرار شد تا همه بدون تظاهرکردن پاسخ را بدهند. نفر اول نظرش را گفت و نظر دوم نیز تا نوبت به نفر دوازدهم که علامه بود رسید.

علامه گفتند که من با خودم دعا کردم که خدایا من هرگز این عکس را نبینم که هیچ چیز برای من با لحظه‌ای دیدن روی جمال امیرالمؤمنین برابری نمی‌کند. بعد که عکس را به ایشان نشان دادند. خودشان بیان داشتند که یکدفعه عکس تار شد

پس از آن علامه بلند می‌شود و به همان حجره داغی که هیچ یک از طلبه‌ها به دلیل گرما به داخل آن نمی‌رفتند می‌رود که در حالت خواب و بیداری می‌بیند سه نفر وارد حجره شده‌اند. دو نفر در سمت راست و یک نفر در سمت چپ. آن کسی که در سمت چپ می‌ایستد دقیقا تمام توصیفات شیعه و سنی از امام علی(ع) را دارا بوده است.

از آن دو نفر دیگر می‌پرسد که ایشان که هستند؟ آن دو نفر می‌گویند ایشان امیرالمؤمنین علی(ع) هستند. بعد از آن پدر به همان جلسه برمی‌گردد و از بقیه می‌پرسد آیا به وصال یار خود رسیدید؟ آن‌ها می‌گویند که این یک شوخی بود و بعد علامه جعفری می‌گوید با این حال من به وصال یار خود رسیدم و جریان را تعریف می‌کند و همه شروع می‌کنند به گریه کردن.












این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن