واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۸
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - یادداشت روز 9 نماینده مجلس شورای اسلامی در تذکری به وزیر دادگستری ممنوعالتصویری، ممنوعالخروجی و ممنوعالبیانی «یک انسان» را خواستار شدهاند؛ «انسانی» که یکی از معتدلترین شخصیتهای رسمی ایران طی هشت سال ریاست جمهوری خود و حتی پس از آن بوده است؛ فردی که همواره در کلام و رفتارش همه را به صلح و قانون فراخوانده است. این دیدگاه فراقانونی از زبان افرادی مطرح میشود که در مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران به عنوان نماینده مردم حضور دارند؛ کسانی که در نهاد قانونگذاری نشستهاند تا از حقوق تک تک مردم این کشور دفاع کنند. هرچند صاحب منصبانی که مخاطب این تذکر هستند از چند و چون قانون مطلعند، اما گویا این نمایندگان نمیدانند که: - در اصل بیست و سوم قانون اساسی تاکید شده است که «تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.» - اصل سیوسوم قانون اساسی تاکید دارد که «هیچکس را نمیتوان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقامت در محل مورد علاقهاش ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور ساخت، مگر در مواردی که قانون مقرر میدارد». - و از همه مهمتر اینکه اصل سی و هفتم قانون اساسی میگوید که «اصل، برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود، مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد». البته منکر نمیشویم که در همین مجلس هستند نمایندگانی که معتقدند که «ما میتوانیم انتظار تحقق حقوق شهروندی را داشته باشیم، چراکه انتخابات برای تحقق چنین حقوقی است و مردم در انتخابات دولتی را که توانایی تامین حقوق آنها را نداشته باشد تغییر میدهند و دولت دیگری که احساس کنند توانایی تامین و تحقق این حقوق را دارد، انتخاب میکنند.» شهید مطهری میگفت که «هیچ چیز نباید جلوی آزادی بیان و تفکر را بگیرد» و اتفاقا فرزندی از آن شهید هم در این مجلس هست که تاکید دارد «همیشه نیاز به نقد وجود دارد» و بسیارند نمایندگانی که با تفکر این 9 نماینده همراه نیستند. اما سؤال این است که چرا باید فردی ممنوعالبیان شود که فقط نگاهی تیتروار به آخرین دیدگاههایش نشان میدهد که اشاعه چنین دیدگاههایی در جامعه نتیجهای جز آرامش و همدلی به دنبال ندارد؛ «نباید انتظار داشت همه کارها را دولت انجام دهد»، «از تلاش برای کمک به دولت روحانی دریغ نمیکنم»، «تلفیق شریعت، اخلاق و عدالت تلفیق موثری است»، «با همه وجود از جمهوریت نظام دفاع می کنیم»، «دولت به شعارهای اصلی خود پایبند است»، «مردم موفقیت مذاکرات هستهای را قدر میدانند و پشتیبان دولت و مذاکره کنندگان هستند»، «دولت از نقد استقبال میکند» و ... شاید هم این آقایان که بدون توجه به اصول قانونی و از روی برخی دلواپسیها نگراند کسانی باشند که با اخلاقیترین روشها به نقد منصفانه میپردازند و با قاطعیت میگویند: «نباید برخی چون صدایشان بلندتر است، دیگران را متهم کنند و حق دفاع را بگیرند». براستی چرا برخی سیاسیون و نه سیاستمداران ما از افرادی که خصلت و منش اخلاقی و فرهنگی دارند هراسشان بیشتر است؟ نمیخواهند حرفی، اسمی، رسمی، نامی و نشانی از این افراد باشد؟ چرا میخواهند آنها را در پستوها نهان کنند تا کسی نداند که چه میگویند؟ راستی چرا همواره و در هر شرایطی کسانی هستند که به جای کمک به بهبود شرایط و برداشتن باری از دوش دولت، با طرح مسائل حاشیهای و کم اهمیت به جوسازیهای بیهوده و ایجاد بحران میپردازند؟ انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]