تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833040691
آناهیتا نعمتی از ازدواجش با ابوالفضل پورعرب میگوید
واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: آناهیتا نعمتی از ازدواجش با ابوالفضل پورعرب میگوید
اعتراف عجیب آناهیتا نعمتی ( او از ازدواجش با ابوالفضل پورعرب ، مادر شدنش و حضور در کلاس های بازیگری آمریکا می گوید.
به گزارش آخرین نیوز، آناهیتا نعمتی بازیگر زن سینمای ایران، به تازگی در گفت و گویی مفصل درباره همه اتفاقات مهم زندگیاش از ابتدا تا کنون صحبت کرده است.
او از زندگی مشترک با ابوالفضل پورعرب گفت تا این روزهای مادر بودن، سفرهای هیجان انگیزش و حتی حضور در کلاس های بازیگری آمریکا. این گفت و گو را حتما بخوانید.
-اوایل فعالیت تان، آناهیتا نعمتی بودید چه شد که اسمتان را به آنا تغییر دادید؟ این امر قبل از انقلاب خیلی باب بود اما بعد از انقلاب کمتر این اتفاق میافتد.
دلیلش تشابه اسمی با خانم آناهیتا همتی بود که قبل از من و در سال ۱۳۷۲ وارد این عرصه شده بود، در حالی که من سال ۷۶ وارد سینما شدم. خب خانم همتی قدیمیتر از من بود. اسمشان هم جا افتاده بود و شناخته شده بودند. سه – چهار سال اولی که وارد این عرصه شدم، اغلب مصاحبه هایی که از من چاپ میشد، اطلاعات غلط داشت! در حقیقت اطلاعات خانم همتی جای من نوشته میشد! از سال تولد بگیرید تا اطلاعات فیلمها و سریالها. و همینطور عکس! حتی گاهی در تیتراژها هم این اشتباه پیش می آمد. به همین خاطر احساس کردم که باید یک تفاوتی ایجاد شود. از فیلم «پارک وی» به بعد بود که تصمیم گرفتم اسمم را به آنا تغییر دهم.
-پس خانواده و دوستانتان همچنان آناهیتا خطابتان میکنند؟
بله. آناهیتا صدایم میکنند. -کمی از دوران کودکی و نوجوانی و شرایط خانوادگیتان بگویید. پدر و مادرم هر دو فرهنگی بودند. مادربزرگم هم همینطور. در کودکی بسیار شیطنت میکردم و در فضای ورزش و نقاشی و خطاطی سیر میکردم. چون پدرم همزمان نقاشی و خطاطی هم درس می دادند. ولی زیاد در فضای نمایش و بازیگری و… نبودم. بیشتر علاقه ام سمت موسیقی بود. موسیقیهای مختلف و به خصوص موسیقی های شرقی. کنکور دادم و در حقیقت انتخاب پنجم من هنرهای دراماتیک نوشهر بود و قبولیام در آنجا شاید یک جرقه برای ورود به عالم بازیگری. البته چون شهرستان بود نرفتم و در تهران دورههایی مثل کلاسهای بازیگری استاد سمندریان و… را دیدم. حدودا ۱۸-۱۷ سالم بود که وارد این حوزه شدم و به صورت حرفهای با فیلم «هیوا»ی مرحوم ملاقلی پور به سینما معرفی شدم. وقتی وارد فیلم هیوا شدم، تابلویی را از آقای ملاقلی پور کادو گرفتم که انگیزهام را بیشتر کرد. همینطور منتقدان و اهالی رسانه و مطبوعات که آن سال استقبال خیلی خوبی از من کردند. یادم می آید یک منتقد در گزارش فیلم مطلبی نوشتند و از من به عنوان پدیدهی جدید سینمای ایران یاد کردند. همه ی اینها انگیزه ای شدند برای علاقه ی بیشتر من به این حرفه.
-خانواده تان مخالفتی نداشتند؟
نه، پدر و مادرم خیلی حمایت و تشویقم کردند و خیلی خوشحال بودند. حتی تابلویی را که آقای ملاقلی پور برایم امضا کردند به خوبی نگه داشتیم.
-کنار امضایشان، نکته یا یادداشتی هم نوشتند؟
بله… نوشتند که: «من قول میدهم ۵ سال آینده آناهیتا نعمتی جزو ۵ بازیگر زن اول ایران خواهد بود.» و امضاء و تاریخی که به یادگار برایم گذاشتند. البته بعد از هیوا و دو فیلم دیگری که بازی کردم، ۴- ۳ سالی بازیگری را به دلیل ازدواج و به دنیا آمدن فرزندم کنار گذاشتم و آن چیزی که ایشان گفت محقق نشد تا اینکه مجدد به طور جدی با «پارکوی» شروعی دوباره داشتم.
-البته سریال مسافر هم خیلی با استقبال مواجه شد.
سریال مسافر را بعد از سه فیلم سینمایی اولم هیوا، دلباخته و زندانی ۷۰۷ کار کردم. بعد از زندانی ۷۰۷ ازدواج کردم و بلافاصله سریال مسافر را بازی کردم و دیگر کار نکردم. زمانی که کار نمیکردم این سریال پخش شد و با استقبال ۹۸ درصدی بیننده ها مواجه شد. طوری که رسانه ها میگفتند پنجشنبه ها و زمان پخش این سریال، ترافیک خیابانها کم میشود.
-چرا بعد از مسافر، چند سالی کار نکردید؟
به دلیل به دنیا آمدن دخترم رایکا و زندگی خانوادگی. می خواستم خودم بالای سر رایکا باشم تا او بزرگتر شود و به نقطه ای برسد که از عهده یکسری از کارهایش بربیاید.
-پس این تصور اشتباهی است که می گویند شما به دلیل ازدواجتان خیلی شناخته شدید؟
دقیقا. خیلی ها ادعا کردند که آناهیتا نعمتی بعد از ازدواجش هنرپیشه شد ولی خب، اصلا اینگونه نبود. من کار می کردم و پیشنهادهای خوبی داشتم و حتی فرصت همکاری با چند کارگردان مشهور را هم از دست دادم. دقیقا زمانی که ازدواج کردم دیگر کار نکردم.
-در آن برهه ای که مشکلاتی بر سر زندگی شخصی تان پیش آمد و از همسرتان جدا شدید، آن اتفاقات به زندگی حرفه ای شما آسیب زدند؟ در حقیقت اگر آن اتفاق ها نمی افتاد الان خودتان را جلوتر می دیدید یا اینکه فرقی نمی کرد؟
من اگر ازدواج نمی کردم الان قطعا مسیر دیگری را در کارم پیش می گرفتم. صددرصد پیشرفت می کردم چون پیشنهادات خیلی خوبی از کارگردان های خوب داشتم، ولی خب آن زمان همسرم دوست نداشت من کار کنم. تنها کاری که فقط در همان اوایل ازدواج انجام دادم سریال مسافر بود که خود ایشان هم حضور داشتند.
-یک مقدار اطلاعات غلط در مورد شما در ویکی پدیا و دیگر منابع اینترنتی وجود دارد. مثلا اینکه در سال ۷۲ و با بازی در نمایشی از آقای مرزبان وارد عرصه ی نمایش شدید یا اولین فیلمتان، یک فیلم به نمایش درنیامده است یا در فیلم کوتاهی از آقای مخملباف شرکت داشتید. کمی در مورد این اشتباهات توضیح می دهد.
بله… متاسفانه این اشتباهات وجود دارد. این اطلاعاتی که گفتید هم مربوط به خانم همتی است که امیدوارم در منابعی که گفتید تصحیح شوند. حتی گاهی سال تولد من را ۱۳۵۲ می زنند که باز هم اشتباه است آنقدر که گاهی می پرسند چرا آناهیتا نعمتی پیر نمی شود؟!! (می خندد) در حالی که من تیرماه ۵۶ به دنیا آمده ام. در ۲۶ سالگی نقش چند سال بزرگتر از خودم را در پارک وی بازی کرده ام، در زن دوم اجازه دادم که پیرترم کنند و فیلم هایی مثل شیش و بش که در سن و سال خودم بازی کردم اغلب تعجب کردند که چرا نقش از سن خودم پایین تر است! الان هم در فیلم های آخرم با گریم های سنگین حاضر شده ام یا در یکی می خواد باهات حرف بزنه که ۸-۷ کیلو اضافه وزن پیدا کردم، برای اینکه بتوانند گریم خوبی روی صورتم اجرا کنند و از این قبیل مسائل.
-اولین بار که جلوی دوربین رفتید و اولین بار که پا روی صحنه ی تئاتر گذاشتید چه حسی داشتید؟
اولین بار که روی صحنه ی تئاتر رفتم مثل یک سقوط آزاد بود! آن هم در سالن چهار سو، در جشنواره تئاتر فجر با آن ازدحام جمعیت، خانم ثمینی، زمانی که می خواستم از پشت صحنه به روی صحنه بیایم. وقتی جمعیت را از پشت پرده دیدم، ناخودآگاه دیگر نتوانستم قدم بردارم. چند بار بلند شدم و نشستم و نفس عمیق کشیدم اما باز هم نشد و دیگر نتوانستم بلند شوم. به قول معروف کُپ کرده بودم. نور صحنه هم داشت می آمد.
به هر حال با کمک دوستان و عوامل بلند شدم و زمانی که می خواستم وارد صحنه شوم احساس یک سقوط آزاد را داشتم. انگار پاهایم روی زمین نبود و هیچ استقامتی نداشتم. وقتی قدم برمی داشتم، خدا خدا می کردم که بتونم استقامتم را حفظ و ضربان قلبم را کنترل کنم تا بتوانم شروع کنم به دیالوگ گفتن. خیلی حس عجیبی بود! هر طور بود توانستم به خودم مسلط بشوم و روی صحنه حاضر شوم. ولی برای سینما، آنقدر سخت نبود و راحت با دوربین و… کنار آمدم. یادم می آید وقتی اولین بار که دوربین را گذاشتند و من قرار بود در یک پلانی از هیوا حاضر شوم، باید یک ری اکشن می دادم به یک پایی که از قبر درآمده بود.
آقای ملاقلی پور جلوی من نشست و دستش را جلو آورد و گفت: «دست من را می بینی، فکر کن همین پایی ست که بعد از سال ها از قبر بیرون کشیده اند؟ چه حسی نسبت به آن داری؟ ری اکشنت به آن چیست؟ خب، من تصور می کردم که الان خیلی باید چندشم بشود و حالم بد. صورتم را به هم ریختم و خلاصه یک ری اکشن دادم. آتیلا پسیانی سریع آمد و گفت: «نه، نه… اصلا اینطوری نیست. دارند از تو کلوزآپ می گیرند و لازم نیست اووراکت بکنی و…»
توضیحاتی از این قبیل داد و تاکید کرد که باید یک برداشت این پلان را بازی کنی. با اینکه کم سن و سال بودم اما خیلی ساپورتم می کردند. نمی گذاشتند بترسم. همه در پشت صحنه به من امیدواری می دادند. انرژی می دادند. درهر حال، راهنمایی های درست آقای پسیانی باعث شد راحت تر باشم و از پس نقش بربیایم. با یک برداشت اجرا کردم و بعد همه دست زدند و تشویقم کردند. از آنجا به بعد بود که شور و شوقی درونم ایجاد شد و همش می گفتم پس کی نوبت من می شود (می خندد) خلاصه سعی کردم حرفه ای باشم، حرفه ای برخورد کنم، همیشه اخلاق را مدنظر بگیرم. در سینمای ایران و درکارم همیشه مدیون هیوا و عوامل حرفه ای آن هستم.
-تلاش های شخصی هم داشتید برای ارتقاء سطح بازیگری تان؟ گویا در کلاس های بازیگری در آمریکا شرکت داشتید؟
بله، بعد از فیلم «یکی می خواد باهات حرف بزنه» حالم زیاد مساعد نبود و ۳-۲ ماهی سفری داشتم به آمریکا؛ هم سفر شخصی بود و هم شرکت در فستیوال فیلم نور که برای فیلم های ایرانی است و من به جای آقای میهندوست که آن زمان مادرشان به رحمت خدا رفته بودند، شرکت کردم و به کلاس های هالیوود اکتینگ استلا ادلر معرفی شدم.
یک شیوه ی بازیگری متفاوت که با آنچه در ایران آموخته بودم کاملا فرق می کرد. گرچه در ایران باز هم آنچه را آموخته ای نمی توانی کامل به نمایش بگذاری. به دلیل محدودیت هایی که برای یک زن بازیگر وجود دارد. استاد ادلر نقطه ی مقابل شیوه ی استانیسلاوسکی است که با آقای سمندریان کار می کردیم. در کل باید بگویم خیلی دنیای متفاوتی دارد. نکته اینجاست که اگر بتوانی از هر دو شیوه ی بازیگری بهره ببری، موفق خواهی شد.
-شما در حرفه های مختلف هنری دستی بر آتش دارید. از مزون لباس گرفته تا طراحی دکوراسیون و دیزاین. این کارها را برای درآمدزایی انجام می دهید یا علاقه ی شخصی؟
نمی شود گفت درآمدزایی، چراکه مثلا در دکوراسیون با تعدادی از جوانان تحصیلکرده داخل و خارج کار می کنم و به نوعی درکنار آنها هستم. خب، حرفه ی اصلی من هم نیست و تخصص های لازم را می خواهد و به واسطه ی سفارش هایی که می گیریم، کارها را تقسیم بندی می کنیم و انجام می دهیم. در مورد مزون لباس عروس هم باید بگویم که الان به دلیل وقت کمی که دارم بیشتر کارها را واگذار کرده ام، چراکه طرح ها و لباس ها از آن طرف می آمد و رسیدگی زیادی را می طلبد. در حال حاضر بیشتر تمرکزم را روی سینما گذاشته ام و امیدوارم آن اتفاق و آن نقشی را که دوست دارم برایم پیش بیاید، محقق بشود.
-اهل ورزش هم هستید؟
بله، خیلی زیاد. از کودکی همه اش در حیاط و کوچه بودیم و ورزش می کردیم. دوچرخه سواری و والیبال حتی فوتبال! الان رایکا را هم سعی می کنم همین گونه تربیت کنم. چند رشته همزمان البته نه به صورت تخصصی که حرفه اش بشود. از کودکی دوست داشتم ورزش های مختلف را در حد بلد بودن یاد بگیرم. بعد از فیلم «هدف اصلی» رفتم کیک بوکسینگ کار کردم و…
-در وبسایت تان هم عکس با اتومبیل دارید.
بله، یک دوره ای در رالی شرکت می کردم که به دلیل عدم ایمنی در پیست دیگر ادامه ندادم. البته الان شنیدم که پیست را درست کرده اند. ضمن اینکه هزینه های بالایی داشت. آماده سازی ماشین و تجهیز کردنش با خودت بود و باید می رفتی اسپانسر جذب می کردی.
-گویا خیلی اهل سفر هستید.
بله… زیاد… به قول شاعر: بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی. سفر در ایران و خارج از ایران بسیار به شناخت آدم کمک می کند. مثلا شیراز، یزد، اصفهان و… از چند سال پیش و به خصوص از زمانی که دخترم رایکا بزرگتر شد اعتیاد به سفر پیدا کردم. خوشبختانه الان کیفیت پروازهای داخلی هم بهتر شده و می توان همه جا رفت. کشورهای مختلف هم همینطور. دیدن آدم های مختلف، شکل ها و قیافه های مختلفشان، فرهنگشان، سبک زندگی هایشان، تنوع غذایی شان و… همه ی اینها را بسیار دوست دارم. شاید در ایران دانستن چند زبان به درد آدم نخورد اما در اغلب کشورها حداقل به سه زبان صحبت می کنند.
-به چه زبان هایی مسلط هستید؟
یک مدت فرانسه را به خاطر فیلمی شروع کردم اما چون فیلم لغو شد رهایش کردم، سخت هم بود واقعا. انگلیسی را هم دست و پا شکسته در حدی که امور روزمره ام در سفر بگذرد. متاسفانه نتوانستم زبان را کامل فرا بگیرم.
-معمولا سفرها را تنهایی انجام می دهید یا با دوستان؟
هم تنهایی بوده و هم با رایکا. با دوستان کمتر ولی پیش آمده.
-هیجان انگیزترین سفری که رفته اید؟
سفرهای هیجان انگیز زیادی داشته ام اما… والت دیزنی خیلی خوب بود. هیجان انگیز بود. طوری که از رایکا هم بیشتر هیجان داشتم. (می خندد)
-از رابطه ی مادر و دختریتان با رایکا بگویید.
خیلی خوشحالم که رایکا را دارم و خوشحالم که با سن و سال کم او را به دنیا آورده ام، چون الان خیلی با هم دوست هستیم. همیشه به خودم می گویم ای کاش در ۱۷-۱۸ سالگی به دنیا می آوردمش. رایکا انگیزه ی زندگی، کار کردن، موفقیت، پیشرفت و ساختن من است. بسیار دختر باهوشی است و منتقد کارهای من. یکی از دلایلی که بعضی از فیلم ها را بازی نکردم رایکا بود.
چطور؟
چند تا از کارهای من را دید و گفت خجالت نمی کشی اینها را بازی کرده ای؟ این چه بازی است کردی؟ (می خندد) ولی خیلی جاها آمده و تئاترهایم را دیده و تشویقم هم کرده. خیلی بیشتر از سن اش می-فهمد.
-شغل بازیگری و این که مجبور است تنها بماند اذیتتان نمی کند؟
تنها که نمی ماند. چون با پدر و مادرم زندگی می کنیم، همه ی خانواده با همیم.
منبع : ریتم زندگی
دوشنبه, 05 خرداد 1393 ساعت 10:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]
صفحات پیشنهادی
آناهیتا نعمتی از ازدواجش با پورعرب می گوید
تاریخ انتشار 5 خرداد 1393 ساعت 11 09 | شماره خبر 1507499699756506865 آناهیتا نعمتی بازیگر زن سینمای ایران به تازگی در گفت و گویی مفصل درباره همه اتفاقات مهم زندگیاش از ابتدا تا کنون صحبت کرده است او از زندگی مشترک با ابوالفضل پورعرب گفت تا این روزهای مادر بودن سفرهای هحرکات جالب آنا نعمتی هنگام تمرین تئاتر + تصاویر
حرکات جالب آنا نعمتی هنگام تمرین تئاتر تصاویر آنا نعمتی درحال تمرین تئاتر آنا نعمتی درحال تمرین تئاتر آنا نعمتی درحال تمرین تئاتر آنا نعمتی درحال تمرین تئاتر دوشنبه 29 اردیبهشت 1393جمال میرصادقی از سیمین دانشور میگوید
فرهنگ و ادب ادیبات ایران جمال میرصادقی از سیمین دانشور میگوید نشست بررسی آثار سیمین دانشور با حضور جمال میرصادقی در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود به گزارش خبرگزاری مهر نشست بررسی آثار سیمین دانشور با عنوان «تأثیر آیینهای هندی بر آثار سیمین دانشور»«دلواپس درختان بوم» از زندگی حسین محجوبی میگوید
فرهنگ و هنر موسیقی و هنرهای تجسمی دلواپس درختان بوم از زندگی حسین محجوبی میگوید فیلم مستند دلواپس درختان بوم كه روایت زندگی استاد حسین محجوبی نقاش برجسته معاصر است همزمان با هشتاد و چهار سالگی این هنرمند اكران میشود به گزارش خبرگزاری مهر علی محمد مسیحا كارگردان این اثربازیگر سریال معمای شاه از چرچیل میگوید
بازیگر سریال معمای شاه از چرچیل میگوید هنوز فیلم برداری فاز دوم سریال معمای شاه شروع نشد و درگیر دو کاراکتر مورد نظر خود هستم رضا فیاضی ایفاگر نقش فردوست سریال معمای شاه در گفتگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون باشگاه خبرنگاران گفت هنوز درگیر سریال معمای شاه هستم و بخشهایفرجاد و نعمتی جلوی دوربین «فاخته» رفتند
فرجاد و نعمتی جلوی دوربین فاخته رفتند تهیه کننده فاخته از انجام 35 درصد از تصویربرداری این مجموعه تلویزیونی خبر داد و گفت در چند روز گذشته دو چهره شناخته شده به جمع بازیگران پروژه اضافه شدند به گزارش حوزه رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران به نقل از وابط عمومی شبکارژنگ امير فضلي در باره اتفاق بزرگ كمدي بعد از انقلاب ميگويد
ارژنگ امير فضلي در باره اتفاق بزرگ كمدي بعد از انقلاب ميگويد بعد از پيروزي انقلاب اسلامي 3 اتفاق بزرگ كمدي تكرار ناپذير در تلويزيون افتاد ارژنگ امير فضلي بازيگر سريال ساعت خوش با اشاره حضور كمرنگش در آثار تلويزيوني در گفتگو با خبرنگار راديو تلويزيون باشگاه خبرنگاران گفت مدر آستانه سالروز آزاد سازی خرمشهر راوی کتاب «دا» از خاطراتش میگوید
در آستانه سالروز آزاد سازی خرمشهرراوی کتاب دا از خاطراتش میگویددویست و چهل و ششمین مراسم شب خاطره پنجشنبه یک خرداد در آستانه سالروز آزاد سازی خرمشهر در حوزه هنری برگزار میشود به گزارش خبرگزاری فارس مراسم شب خاطره با حضور خانم سیده زهرا حسینی راوی کتاب دا و با موضوع سالروز آراوی كتاب «دا» از خاطراتش میگوید
فرهنگ و ادب ادیبات ایران در آستانه سالروز آزاد سازی خرمشهر راوی كتاب دا از خاطراتش میگوید دویست و چهل و ششمین مراسم شب خاطره پنجشنبه یك خرداد و در آستانه سالروز آزاد سازی خرمشهربا خاطره خوانی سیدهزهرا حسینی در حوزه هنری برگزار می شود به گزارش خبرگزاری مهر حوزه هنری تازهتارانتینو در جشنواره کن «داستان عامهپسند» میگوید
سهشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰ ۰۹ کوئنتین تارانتینو 20 سال پس از کسب نخل طلا با فیلم داستان عامهپسند در نمایش ویژه این فیلم در جشنواره کن شرکت میکند به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا شصتوهفتمین جشنواره فیلم کن روز 23 می فیلم برنده نخل طلای داستان عامهپسند را دررجبیدوانی از «حکمت و معرفت» میگوید
رجبیدوانی از حکمت و معرفت میگویدنشست حکمت و معرفت با هدف تشریح و تحلیل حوادث تاریخ اسلام و تشیع با حضور محمدحسین رجبی دوانی برگزار میشود به گزارش خبرگزاری فارس نشست حکمت و معرفت با هدف تشریح و تحلیل وقایع و حوادث تاریخ اسلام و شیعه یکشنبه 28 اردیبهشت در مسجد النبی ص تهرامرکز طبع و نشر قرآن کریم برگزار میکند کتابت جمعی قرآن کریم به خط نسخ/ تقدیم مصحف به آستان حضرت «ابوالفضل(ع)»
مرکز طبع و نشر قرآن کریم برگزار میکندکتابت جمعی قرآن کریم به خط نسخ تقدیم مصحف به آستان حضرت ابوالفضل ع به همت مرکز طبع و نشر قرآن مصحف شریف توسط خوشنویسان نسخ کشور کتابت و به آستان مقدس حضرت ابوالفضلالعباس علیهالسلام اهدا میشود مهدی بابایی مدیر دارالکتابه مرکز طبع و نداماد «خاتون» از فضای شاد سریال میگوید/ خنداندن مردم بدون لودگی
فرهنگ و هنر رادیو و تلویزیون داماد خاتون از فضای شاد سریال میگوید خنداندن مردم بدون لودگی بازیگر سریال خاتون از بازی خود در نقش داماد یک خانواده که برای گرفتن صد میلیارد تومان دست به کارهایی میزند و اینکه این سریال فضای شادی را برای مخاطبان رقم میزند سخن گفت مجید یاسربازیگر نقش «مادر خانومی» از ایدههایش برای فیلمسازی با تلفن همراه میگوید
بازیگر نقش مادر خانومی از ایدههایش برای فیلمسازی با تلفن همراه میگوید فرهنگ > تئاتر - ایرنا نوشت لیلی رشیدی بازیگر تئاتر و سینما که به بخش نگاه هنرمند دومین دوره جشنواره فیلم و عکس همراه تهران پیوسته از ایدههایش برای ساخت فیلم با تلفن همراه گفت لیلی رشید«خروش خموش» از آیینهای بهاری میگوید
خروش خموش از آیینهای بهاری میگوید مستند خروش خموش از مجموعه شکوه شکفتن با هدف به تصویر کشیدن آداب و رسوم ایرانیان در فصل بهار یکشنبه از شبکه مستند پخش میشود به گزارش حوزه رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران مستند خروش خموش از مجموعه شکوه شکفتن با هدف به تصویر کشیدن آدمستند «من روحانی هستم» میگوید رئیسجمهور به هیچ عنوان اصلاحطلب نیست/ معصومه نبوی اسم مستعار است
مستند من روحانی هستم میگوید رئیسجمهور به هیچ عنوان اصلاحطلب نیست معصومه نبوی اسم مستعار است فرهنگ > رسانه - مهر نوشت نشست عوامل مستند «من روحانی هستم» با حضور تعدادی از عوامل این مستند برگزار و طی آن نام «معصومه نبوی» به عنوان اسم مستعاسیار: شاعری که از منظر مقام معظم رهبری کولاک کرده است/حامد زمانی: سیار نعمتی برای هنر انقلابی و ارزشی است
سیار شاعری که از منظر مقام معظم رهبری کولاک کرده است حامد زمانی سیار نعمتی برای هنر انقلابی و ارزشی است محمد مهدی سیار علیرغم جوان بودن کارنامهای پربار در عرصهی شعر سرود ترانه تنها یکی از رویشهای امیدوارکنندهی جریان اصیل شعر انقلاب است به گزارش خبرنگار ادبیات با-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها