واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: استعفاي دسته جمعي از تيم ملي!
اين روزها خداحافظي برخي بازيكنان تعجب خيليها را به دنبال دارد
اين روزها خداحافظي برخي بازيكنان تعجب خيليها را به دنبال دارد. خداحافظيهايي كه وقتي پاي تيم ملي در ميان است، هيچ توجيهي نميتواند دليل منطقي براي آن باشد. اما سالها پيش شاهد اتفاقي به مراتب بدتر از اين بوديم. اتفاقي كه باعث جدايي ناگهاني 14 ستاره از تيم ملي شد و...!
بعد از گذشت 28 سال، هنوز هيچ كس به درستي نميداند چرا آن اتفاق تلخ رخ داد و آن قطعنامه سياه امضا شد! شايد همهچيز سوءتفاهم بود. شايد دخالتها و افراط اطرافيان دهداري به خصوص صالح نيا و رضا وطنخواه، شايد تفاوتهاي فرهنگي و فكري و شخصيت بازيكنان دهه ۶۰ كه هيچ گاه قابل مقايسه با بروبچههاي آرام و فروتن ابتداي دهه ۵۰ نبودند باعث شد كه اولين نشانههاي بروز اختلاف ظهور كند.
اتفاق تاريخي از جايي شروع شد كه دهداري گفت پنجعلي پير شده و او را در نخستين بازي تيم ملي در سئول روي نيمكت نشاند. اما اين نيمكتنشيني براي مردي كه هفتماه قبل به عنوان كاپيتان تيم منتخب آسيا در ديدار دوستانه برابر تيم ملي مجارستان انتخاب شده بود، منطقي نبود. مردي كه البته چهار سال بعد از آن ماجرا با هدايت خط دفاعي تيم ملي در پكن1990، در قهرماني تيم ملي نقشي مهم داشت. اما در واقع گفته ميشد پنجعلي، به ضرر يكي از شاگردان قديمي دهداري شهادت داده و از عوامل جمع شدن مدارك دال بر اتهام آن بازيكن و محكوميت وي بوده و به همين دليل كنار گذاشته شده! چنگيز هم خيلي زود به اپوزيسيون پنجعلي پيوست. در خصوص چنگيز يك گفتوگوي دو نفره با يك خانم كرهاي موجب جدل شد. در حاليكه چنگيز در حال گفتوگو بوده، رضا وطنخواه او را مثل يك پليس برابر متهم با حالت دستگيري فراخوانده و با او به نزاعي يكطرفه ميپردازد. ابطحي را هم يك بستني درگير كرد. او در دهكده المپيك در حال خوردن بستني بوده كه وطنخواه به شكل تندي بستني او را گرفته و به زمين پرتاب ميكند و ميگويد اگر اين بستني آلوده به مواد نيروزا باشد و ما را بدبخت كند چه؟ در كره هم وقتي بازيكنان براي خريد به يك فروشگاه ميروند، وقتي يكي دو بازيكن دستشان را براي برداشتن عروسكي دراز ميكنند، وطنخواه روي دست آنها ميزند و ميگويد تا دهداري دست نزده كسي حق دست زدن ندارد. اين مسائل در كنار نيمكتنشيني درخشان و برخي سوءتفاهمهاي ديگر باعث ميشود در راه بازگشت كاروان تيم ملي از سئول، نامهاي نوشته و توسط 14 بازيكن (احمد سجادي، پنجعلي، فنونيزاده، اصغر حاجيلو، شاهرخ بياني، درخشان، ناصر محمدخاني، ابطحي، عبدالعلي چنگيز، عربشاهي و فتحآبادي شاهين بياني، مرتضي يكه و پيوس) امضا شود. (قايقران كه به دنبال وامي 10هزار توماني بود اين نامه را امضا نكرد.) نامهاي كه مضمون آن استعفاي دستهجمعي از تيم ملي بود و هدفش زمين زدن و بركناري دهداري!
دهداري البته از ماجرا باخبر ميشود. او از پنج بازيكن (محمدخاني، يكه، شاهين بياني، پيوس و ابطحي ) ميخواهد بمانند اما آنها قبول نميكنند. تيم ملي به ايران بازميگردد اما برخلاف آنچه تصور ميشود فدراسيون پشت دهداري درميآيد! مسئولان انضباطي ورزش تشكيل جلسه ميدهند، چنگيز ۹ ماه، پنجعلي و حاجيلو شش ماه و درخشان سه ماه از حضور در ميادين فوتبال محروم ميشوند!
از اين جمع 14 نفره، فتح آبادي اولين كسي بود كه استعفايش را پس گرفت و برگشت اما از اردوي تيم ملي حذف شد. عربشاهي، فنوني زاده و احمد سجادي هم سال67 استعفاي خود را پس گرفتند. پيوس بدون پس گرفتن استعفا به تيم ملي برگشت. ابطحي هم سال68 برگشت. حاجيلو اما فوتبال را كنار گذاشت و چنگيز و يكه هم از اندازه مختصات تيم ملي خارج شدند اما بعد از سرمربيگري علي پروين، پنجعلي، شاهرخ و شاهين بياني، درخشان و ناصر محمدخاني به تيم ملي برگشتند تا از جمع 14نفر تنها حاجيلو، چنگيز و يكه، ضرركنندگان واقعي باشند!
نویسنده : دنيا حيدري
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 26 فروردين 1393 - 17:32
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]