واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
صادق هدایت خودکشی نکرد
هدایت هیچ گاه خودکشی نکرد. او در نامهای که یک ماه پیش از مرگ پر ابهامش برای این بنده نوشت، پرده از یک راز بیست و چند ساله برداشت.
به گزارش نامه نیوز به نقل از فارس، کتاب «خاطرات حسنعلی خان مستوفی» جدیدترین کتابی است که از ابوالفضل زرویی نصرآباد وارد بازار کتاب شده است.
**از طنز و طنازی خسته شدهام
زرویی نصرآباد در ابتدای کتاب توضیح داده است که او دیگر از طنز و طنازی خسته شده است و مثل کسی که صبح تا شب در چلوکبابی کار میکند، کباب دلش را زده است و برای همین در آخرین اثر خود رو به ویراستاری و پیراست خاطرات یک شخصیت بزرگ به نام استاد حسنعلی خان مستوفی آورده است. البته او توضیح داده است که حسنعلی خان مستوفی کسی نیست که نام و چهرهاش برای مردم این مرز و بوم شناخته شده نباشد و خدمات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی او در صد سال اخیر به قدری زبانزد است که محال است کسی او را نشناسد. مستوفی به گفته زرویی بیشترین تاثیر را در روند تحولات صد سال اخیر ایران داشته است و نثر خاطرات او به قدری موجز و جذاب و بیانش به قدری صادقانه است که محال است کسی کتاب خاطرات استاد حسنعلی خان را در دست بگیرد و بعد آن را زمین بگذارد.
زرویی گفته است که این شخصیت گرانقدر این روزها در یکی از روستاهای غرب تهران گوشه عزلت اختیار کرده و او با مشقات فراوان توانسته او را مجاب کند که خاطراتش را برای انتشار بدهد. او همچنین برای اینکه خوانندگان متقاعد شوند حسنعلی خان مستوفی چه شخصیت مهم و تاثیر گذاری است، بخشی از اظهار نظر شخصیتهای مهم کشور و همچنین دنیا را درباره حسنعلی خان گذاشته است. مثلا او شعری از ملک الشعرا آورده است در وصف حسنعلی خان مستوفی:
مردی است چو ماه و ماه، تابان باشد
هرچند به زیر ابر پنهان باشد
هر مملکتی شاه و امیری دارد
شاه دل ما، حسنعلی خان باشد
سپس توضیح مختصر زوریی نصرآباد، خاطرات حسنعلی خان مستوفی شروع میشود که به قلم میرزا حسین خان پیشکار است. حسنعلی خان گفته و او نوشته است. در ابتدا سبب نگاشت ین زندگی نامه آمده است که با درخواست رئیس کتابخانه ملی در سال 74 شروع میشود و سپس مذاکراتی که او با رئیس کتابخانه ملی داشته او را به این نتیجه میرساند که حتما باید خاطراتش را مکتوب کند به خصوص به این دلیل که در اسناد و کتابهای تاریخی به جا مانده که به نقش او در تاریخ معاصر جهان و ایران اشاره شده، اشتباهاتی وجود دارد یا ناگفتههایی باقی مانده که بهتر است خودش آنها را به صورت آنچه که بوده نقل کند.
**کسی که به دلیل شباهت زیاد 47 روز به جای رضاخان بر تخت نشست
پس از این مقدمه، خاطرات حسنعلی خان مستوفی از بعداز ظهر روز چهارم اردیبهشت 1305 شروع میشود که در یک موقعیت ناخواسته به دلیل شباهت عجیبی که با رضا شاه داشته سلطنت ایران را به صورت پاره وقت قبول میکند. البته رضا شاه با عجز و لابه از او میخواهد که این مسئولت خطیر را قبول کند. هرچند او تحمل سلطنت کردن را بیش از 47 روز نداشت و بعد میرود سراغ سفرهایی که به دعوت شخصیتهای برجسته دنیا به اقصی نقاط جهان داشته است.
نکته خیلی جالب درباره این کتاب که زرویی نصرآباد در ابتدای کتاب تنها مسئولیت ویرایش حداقلی و نقطه گذاری متن را پذیرفته، باورپذیر بودن متن و استادانه نوشتن بی نهایت آن است. به طوری که خوانندهای که زرویی را با شوخیها و طنزش میشناسد و میداند این کتاب، کتابی است طنز، به قدری با اطلاعات جزئی و شرح اتفاقات تاریخی غافلگیر میشود که گاه واقعا باور میکند، حسنعلی خان مستوفی شخصیتی است واقعی و تاثیر گذار!
**هدایت خودکشی نکرد!
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«برخلاف آنچه درباره هدایت نوشتهاند، او نه زن گریز بود، نه نومید. او تا پایان عمر عاشق بود و در آتش یک عشق پنهانی میسوخت. متاسفانه به استناد برخی نوشتههایش او را فردی نومید و دارای پیش زمینه و آمادگی برای خود کشی معرفی کردهاند و قتل مشکوک او را خودکشی دانستند. هدایت هیچ گاه خودکشی نکرد. او در نامهای که یک ماه پیش از مرگ پر ابهامش برای این بنده نوشت، پرده از یک راز بیست و چند ساله برداشت. او عاشق دختری به نام «پ» بود و در نامهاش راز اشتیاق بیحد و اندازهاش به این خانم را نوشته بود. نامه و کارت پستال هدایت که به مناسبت تبریک سال جدید 1330 برایم ارسال شده بود، تقریبا هم زمان با خبر مرگ هدایت به دستم رسید.
به من خبر دادند که هدایت در سن 48 سالگی در آپارتمان اجارهای خود در خیابان شامپیونه شماره 37 با گاز خودکشی کرده است .(نوزدهم فروردین 1330) اما با استناد به آنچه خواهم نوشت، در خواهید یافت که هدایت خودکشی نکرد بلکه به قتل رسید.»
1393/1/5
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]