تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن مجتبی (ع):خردمند به کسى که از او نصیحت مى خواهد، خیانت نمى کند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836666119




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نامها و سايه ها


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام حم:داستان کوتاه «من قاتل پسرتان هستم» مي تواند به مثابه تلاشي باشد که اولا دريچه هاي تازه اي روي ادبيات دفاع مقدس بگشايد و ثانيا از نظر زبان ، ساختار و روايت ، کار اميدوارکننده اي شود. ولي اطلاق واژه ها و صفت هايي مثل «شاهکار» يا «اثري تاريخي» به اين داستان در درجه اول نشانگر اوضاع نابسامان ادبيات کشور است که در آن چنين اثري «ارزنده»، «شاخص» و «تاريخي» به حساب مي آيد. اقتباس مازيار ميري از اين داستان ، يک اتفاق فرخنده در سينماي ايران است که بار ديگر به يادمان مي آورد که قصه ها چه ظرفيت هاي نمايشي گسترده اي دارند و فيلمسازان به جاي رو آوردن به قصه هاي تکراري و موقعيت هاي خنثي ، امکان استفاده از چه شرايط مطلوبي را دارند. ادعا ساخته شدن فيلمي مثل «پاداش سکوت» مي توانست اتفاقي مهم در سينماي ايران باشد. از اين نظر که بر اساس داستاني معاصر است ، بازيگران سرشناسي در آن حضور دارند، فيلم قبلي کارگردان جوانش اثر موفقي از آب درآمده بود و اين که قرار بود در سيستم فني فيلم از فناوري روز اسپشيال افکت دنيا استفاده شود؛ اما هنگامي که فيلم را مي بينيم ، هيچ کدام از اين موارد را نمي توانيم به عنوان امتياز به حساب بياوريم. فيلم «پاداش سکوت» اقتباسي ناموفق از اثري معمولي است. به دليل اين که منبع الهام کارگردان ، داستاني کوتاه بوده و فيلم در بسياري از صحنه هايش کشدار و خسته کننده است. در شخصيت پردازي اين فيلم اصلا دقتي به عمل نيامده ، چراکه پرويز پرستويي که در دوران جنگ اينقدر ترسو و بي اراده بوده ، چگونه است که در اين سالها به آدم تلخ و عبوس و پرعقده اي تبديل شده است. صحنه هاي پرسروصداي فيلم ، مثل جايي که پرستويي روي تختخوابش درست مثل جوليان مور فيلم «ساعتها» غرق در امواج آب نشان داده مي شود، کاملا هدر رفته اند و در ميزان ارتباط تماشاگر با فيلم هيچ تاثيري ندارند، چون تماشاگر نمونه اعلاي هاليوودي آن را ديده است و دوم اين که ، اين صحنه ها درست مورد استفاده قرار نگرفته اند. مثلا کافي است فيلمبرداري صحنه هاي زير آب اين فيلم را مقايسه کنيد با کاري که عليرضا زرين دست 13 سال پيش با امکانات ابتدايي اش در «پري» ساخته داريوش مهرجويي کرده بود. منظور از اين حرفها اين است که اگر درباره «پاداش سکوت» اينقدر تبليغات نمي شد و تهيه کننده و کارگردان و بازيگرانش اينقدر مدعي نبودند، آن وقت مي شد مثل «به آهستگي» از نقاط مثبت و منفي اش راحت تر سخن گفت ؛ اما سازندگان «پاداش سکوت» همان اشتباهي را مرتکب شدند که چند سال پيش سازندگان «دوئل» مرتکب شده بودند. گافها پرويز پرستويي يکي از ضعيف ترين بازيهاي عمر حرفه اي اش را در «پاداش سکوت» ارائه مي کند. شخصيتي که او در اين فيلم ارائه کرده ، نمونه دست چندمي است از حاج کاظم «آژانس شيشه اي». جالب اينجاست که وقتي به اين نکته در جلسه مطبوعاتي فيلم در جشنواره پرداخته شد، او در موضعي حق به جانب و مدعي اعلام کرد که همچنان مايل است اين جور نقشها را تکرار کند. دليل حضور رضا کيانيان در اين فيلم چيست؟ نقش کوتاهي که او در اين فيلم با گريمي سنگين بازي مي کند، چه ويژگي هايي دارد که يک آدم معمولي از ايفاي آن ناتوان است. اگر مهتاب کرامتي و پريوش نظريه را از «پاداش سکوت» حذف کنيم ، چه اتفاقي مي افتد؟ دليل حضور اين نامها در فيلم ، نمايش کاذب فيلمي عظيم و پربازيگر نيست؟ واقعا چرا بايد در موقعيتي نفسگير و احساسي ناگهان سر و کله علي انصاريان پيدا شود؟ سکانس افتتاحيه فيلم که ايده مشتريان بليت فروشي است ، ابتدا جالب است ، سپس خسته کننده مي شود و در ادامه آنقدر ادامه پيدا مي کند که روي اعصاب تماشاگر راه مي رود. صحنه هاي عصبانيت و فرياد زدن پرستويي جلوي منشي ، تلفني صحبت کردن فرهاد اصلاني ، جديت و کنجکاوي آتيلا پسياني ، تعليق صحنه خانه پريوش نظريه و گريه هاي مفرط بازيگر نقش اصلي ، اغراق شده و گل درشت هستند و انگار کارگرداني بالاي سر اين صحنه ها نبوده. نتيجه اين که اضافات کارگردان و فيلمنامه نويس بر داستان اصلي در حد همان اضافات و نکات حاشيه اي مانده اند و ديگر اين که نامها باعث ساخته شدن فيلمي مي شوند؛ اما در حد تبليغ و سروصدا مي مانند و دليل برجستگي فيلم نيستند و سازندگان «پاداش سکوت» بيش از حد به مضمون فيلم دل بسته بودند. «مي خواهيم با تبديل رمان به باقي انواع - سينمايي ، نمايشي - حياتش را استمرار بخشيم ، اما تنها کاري که مي کنيم اين است که مقبره اي مي سازيم که بر سنگ نوشته اش نام کسي حک شده است که ديگر درون آن نيست...» اين جمله از «ميلان کوندرا» چندان دور از ذهن نيست. او با اقتباس سينمايي از آثارش مخالف است و در اين جمله نيز دليل مخالفتش را بيان مي کند. اما برخلاف او بسياري ديگر از اهالي سينما و ادبيات اقتباس ادبي براي آثار سينمايي را امري مطلوب مي دانند. حال تکليف چيست؟ آيا با اقتباس تنها اثر ادبي را از بين مي بريم يا به ماندگاري اش کمک مي کنيم؟ در هر صورت بايد پذيرفت که ادبيات وسينما دو وادي جدا از هم هستند که در هر کدام امکانات و محدويت هايي وجود دارد که در ديگري نيست. به طور کلي مي توان گفت استفاده سينما از ادبيات مي تواند به غناي سينما کمک کند به شرطي که اولا اثر انتخاب شده قابليت تبديل به فيلم را داشته باشد و ثانيا روح کلي اثر ادبي در قالب سينمايي آن حفظ شده باشد. داستان کوتاه «من قاتل پسرتان هستم» که يکي از 10 داستان مجموعه اي است به همين نام ، مبنايي بوده است براي ساخت فيلم «پاداش سکوت». «پاداش سکوت» اقتباسي ناموفق از اثري معمولي است و فيلم در بسياري از صحنه هايش کشدار و خسته کننده است داستان از همان ابتداي انتشارش پر سروصدا بود. همه داستان هاي مجموعه به نوعي مربوط به جنگ است و البته وجه اشتراک تمام آنها نگاه متفاوت نويسنده است به جنگ. انتشار کتاب مخالفت هاي بسياري در پي داشت و بسياري از افراد به محتواي داستان هاي دهقان در اين کتاب اعتراض کردند «من قاتل پسرتان هستم» داستان يکي از رزمندگان جنگ است که هنگام عمليات مجبور شده است دوست خود را که زخمي شده و سر و صدايش ممکن است باعث لو رفتن عمليات شود زير آب خفه کند. داستان در قالب نامه اي است که شخصيت اصلي - فرامرز بنکدار - به پدر همرزم خود - رضا جبارزاده - مي نويسد و در آن شرح تمام ماوقع را و همين طور اضطراب ها و تشويش هاي خود را بيان مي کند. در فيلم - همان طور که انتظار مي رفت - شاهد تغييراتي در داستان هستيم. شخصيت اصلي که در داستان خود تمام ماجرا را به ياد داشت و تنها با نامه اي تمام ما وقع را براي خانواده داغدار بيان مي کند اکنون دقيقا نمي داند که چه اتفاقي افتاده است و بخش عمده فيلم به تلاش او براي يافتن دوستان و همرزمان قديم و سوال از آنها در مورد اتفاقات گذشته اختصاص دارد. به نظر مي رسد که فيلم درکل توانسته فضاي حاکم بر داستان را انتقال دهد. در حقيقت حتي فيلم با فضاي کلي مجموعه داستان هم هماهنگ است. سراسر داستان دهقان - هر چند که به اين مساله زياد پرداخته نمي شود - نشان دهنده اضطراب و عذاب روحي فرامرز بنکدار است که نمي تواند خود را به خاطر کشتن دوستش ببخشد. انگار او دائما در اين مدت سعي داشته کار خود را توجيه کند و درآخر نتوانسته و مي خواهد با اعتراف به کاري که انجام داده کمي از فشار روحي خود بکاهد. در فيلم نيز همين اضطراب و ناراحتي احساس مي شود. شخصيت اصلي - که بازي خوب پرستويي نيز آن را باور پذيرتر کرده است - گويي به دنبال اين است که با مطمئن شدن از گناهکار بودن خود به اين عذاب خاتمه دهد. به سراغ دوستان خود مي رود و با مشاهده تغيير کردن آنان و فاصله گرفتنشان از ارزشهايي که زماني براي آن مي جنگيدند بر عذابش افزوده مي شود. اين مساله - تغيير کردن دوستان و همرزمان - هم وام گرفته از ساير داستان هاي مجموعه «من قاتل...» باشد. به هر حال فيلمنامه نويس پاداش سکوت به خوبي نظر دهقان را شناخته و آن را در فيلمنامه به نمايش در آورده است. اين مساله که فيلم توانسته فضاي کلي داستان را حفظ کند باعث نمي شود که بتوان ايرادهاي فيلمنامه را ناديده گرفت. ابتداي فيلم شايد يکي از ضعيف ترين شروع ها باشد. ما نمي دانيم که شخصيت اصلي چرا با ديدن تصاوير تلويزيون به ياد دوستش مي افتد و تا پيش از آن آيا اصلا به اين مساله فکر مي کرده يا نه؟ آيا اساسا مساله را فراموش کرده بود و با ديدن تصاوير تلويزيون به خاطر مي آورد و يا اين تصاوير تنها باعث مي شود که به دنبال خانواده همرزم خود برود. به هر حال به نظر مي رسد که هرچند فيلم توانسته فضاي داستان را به خوبي منتقل کند، باز هم خالي از ايراد و اشکال نيست. از اين نظر بايد گفت داستان دهقان - که يکي از بهترين داستان هاي مجموعه و نشانگر توانايي نويسنده در داستان نويسي است - بهتر از فيلم پاداش سکوت است و از اين نظر بايد با نظر هيچکاک که معتقد بود هميشه داستان اصلي از فيلمي که از روي آن ساخته مي شود بهتر است ، موافق باشيم.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 281]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن