واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
فرهنگ و هنر > سینمای ایران
فیلمبرداری که با چهار اثر به فجر آمد/ ترکیبی از فیلمهای دینی، کودک، اجتماعی و تجاری
فرشاد محمدی که امسال با چهار فیلم در جشنواره فجر حضور دارد درباره فضای «کلاشینکف»، «فرشته با هم میآیند»، «پنج ستاره» و اپیزود اول «گنجشکک اشیمشی» توضیح داد.
خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: فرشاد محمدی تا کنون مدیریت فیلمبرداری آثار مختلفی را در سینمای ایران برعهده داشته است که از میان آنها میتوان به «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمیکیا، «برلین منفی هفت» رامیتن لوافیپور، «آل» بهرام بهرامیان و... اشاره کرد. وی سال گذشته از سی و یکمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم رامتین لوافیپور سیمرغ بلورین دریافت کرد. این فیلمبردار جوان سینمای ایران که تا کنون مدیریت فیلمبرداری بیش از 15 فیلم را برعهده داشته است امسال با چهار فیلم در سی و دومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد و به نوعی جزو پرکارترینهای فجر به شمار میرود. به بهانه حضور او به عنوان مدیر فیلمبرداری در فیلمهای «کلاشینکف» سعید سهیلی، «فرشته با هم میآیند» حامد محمدی، «پنج ستاره» مهشید افشارزاده و اپیزود اول «گنجشکک اشیمشی» مسعود کرامتی با وی گفتگویی داشتهایم که میخوانید: *«کلاشینکف» جدیدترین فیلم سعید سهیلی که در بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر حضور دارد همچون دیگر آثار این فیلمساز متعلق به سینمای تجاری است؛ سینمایی که شما کمتر در آن فعالیت کردهاید. چطور شد که با سهیلی همکاری کردید؟ - من همیشه دوست داشتم با سهیلی همکاری کنم چون از اخلاق و شخصیت وی در کار زیاد شنیده بودم. سهیلی شخصیت بسیار خوب و مهربانی دارد. شاید ظاهرش این موضوع را نشان ندهد ولی بسیار خوشاخلاق و مهربان است. او شرایط فوقالعادهای به لحاظ حرفه ای در کار فراهم کرد.
به هر حال این اثر متعلق به سینمای مستقل است و هزینه آن از بخش خصوصی تامین می شود و چنین فیلم هایی با بودجه کم شرایط تولید را کمی سخت کند، اما سهیلی شرایط بسیار خوبی را فراهم کرد تا ما با خیال راحت کار کنیم و واقعا تحت فشار نبودم. او تمامی امکانات را در اختیارمان گذاشت. * اما سوال من این بود که شما چطور تصمیم گرفتید تجربهای در سینمای تجاری ایران داشته باشید؟ - به عقیده من «کلاشینکف» متفاوتترین فیلم سهیلی با تم بسیار اجتماعی و تلخ است. فکر میکنم حتی تلختر از «گشت ارشاد» باشد. البته با حضور رضا عطاران و شخصیتی که در این فیلم ایفا می کند، کمی این فضا شیرین تر شده است. اما این فیلم به هر حال با دیگر کارهای کارنامه وی بسیار متفاوت است. * گویا تعداد لوکیشن های فیلم بسیار بالا بود. - بله. تعداد لوکیشن ها بالای 50 مکان بود و همین مساله بافت کار را متفاوت و خاص میکرد. تقریبا 99 درصد فیلم در محلههای جنوب تهران میگذشت. فیلم تلاش می کند به زندگی آدمهایی بپردازد که در جنوب شهر زندگی می کنند و مشکلات خود را دارند. البته این صحنه ها خیلی خیابانی نبودند اما این حجم لوکیشنها کمی کار را طولانی کرد ولی راستش را بخواهید برای من جالب بود. *با توجه به فضای تلخی که شما عنوان میکنید، فکر میکنم این موضوع در شیوه نورپردازی هم تاثیر گذاشته است. - من سعی کردم در شکل نورپردازی و بافت بصری فیلم که رو به تلخی و سیاهی است به آدمها نزدیک شوم. خیلی از این جهت با کارهای قبلی ام که در کارنامه ام دیده میشود، تفاوتی ندارد. من به این فیلم نگاه تجاری نداشتم اما همیشه دوست داشتم در یک فیلم پرفروش هم همکاری کنم. فضای سرد و تیره ای در فیلم دیده می شود که همراه با حال و هوای شخصیتهای فیلم است. *گویا فضای «کلاشینکف» بسیار مردانه است و تنها 2 شخصیت زن دارد که زیاد پررنگ نیستند. -بله. اما این موضوع خیلی در فیلمبرداری تاثیری نداشت. بیشتر در این کار فضاسازی مهم بود. دو شخصیت زن داستان که شقایق فراهانی و اندیشه فولادوند بازیگر آنها بودند نیز جز همان آدم های تلخ قصه هستند.
*«فرشتهها با هم می آیند» فیلمی از حامد محمدی است که در بخش نگاه نو جشنواره فجر حضور دارد. این فیلم همچون دیگر فیلمنامههای محمدی مفاهیم دینی دارد. از این جهت باید تجربه تازه ای در کار شما باشد. - «فرشته ها با هم می آیند» یک فیلم کاملا رئال است. من تا به حال کاری تا این اندازه رئال انجام نداده بودم؛ البته همراه با مفاهیم دینی. در این فیلم تلاش کردم فضا را به سمت رئالیته در فیلمبرداری و نورپردازی ببرم. بیشتر در این فیلم تابع شخصیت های داستان بودم. سیالی و سادگیای در اجرا و ساختار کار بود که این در فیلمبرداری هم دیده می شود. البته این سادگی به معنی منفی نیست. بیشتر پلان ها در این کار ایستا، ساکن و عکاسیگونه بودند. * شما از واژه عکاسی گونه استفاده کردید. این بدان معنی است که شخصیتهای قصه در یک قاب دیده میشوند؟ - آدم ها در این قصه در یک چهارچوبی زندگی می کنند و در همین چهار چوب هم دیده می شوند. فیلم به نوعی تکریم خانواده و حضور بچه ها است و رنگ و لعابی که بچهها به زندگی آدمها در کنار مشکلات می دهند، نقطه عطف داستان است. فیلمنامه این فیلم خیلی جذاب بود و آن را دوست داشتم. * شما در این فیلم با منوچهر محمدی یکی از تهیهکنندگان حرفه ای سینما فعالیت کردید. این همکاری چگونه بود؟ - از این جهت فیلم بسیار پشتصحنه حرفهای داشت. تک تک عوامل هم اینگونه بودند و از همکاری در این پروژه بسیار لذت بردم و فضای بسیار خوبی همراه ما بود. *«پنج ستاره» مهشید افشارزاده هم اولین فیلم بلند سینمایی وی در مقام کارگردان است. فضای این فیلم چگونه بود؟ -در این فیلم که بیشتر فیلمبرداری آن در یک هتل پنج ستاره می گذرد، ما تلاش کردیم فضای همین هتل را به تصویر بکشیم. آدمها در این فیلم دچار مشکلاتی هستند و تقریبا قصه تلخی دارد. کنتراستی در این فیلم بین آدمها و زندگی آنها و محیطی که در این هتل وجود دارد، دیده می شود و تلاش کردم این کنتراست را در فیلمبرداری نشان دهم. *اپیزود اول «گنجشکک اشی مشی» هم به کارگردانی مسعود کرامتی ساخته شده است که البته دو اپیزود دیگر را غلامرضا رمضانی و وحید نیکخواه آزاد ساخته اند. چطور فقط در یک اپیزود با این گروه همکاری کردید. -قرار بود از ابتدا من فیلمبردار هر سه اپیزود باشم تا مثل یک نخ تسبیح فیلم به لحاظ رنگ، فضا و فیلمبرداری هماهنگ باشد اما پیش تولید این فیلم طولانی شد و من نتوانستم در اپیزودهای دیگر با گروه همکاری کنم. این فیلم هم یک کار کودک و رئال است که بر اساس ویژگیهای همان سبک کار کردیم. البته به دلیل فرصت کمی که داشتیم خیلی هم سریع انجام شد. گفتگو از بیتا موسوی
۱۳۹۲/۱۱/۷ - ۱۳:۱۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]