واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: پيامرساني و موانع آن
يكي از ابزار رساندن پيام «بيان» است؛ بيان نه فقط به معني سخن و گفتار، بلكه به مفهوم روشن كردن و آشكار ساختن. با اين نگرش، بيان، صورتهاي گوناكوني به خود ميگيرد كه يكي از آنها سخن گفتن است، يعني بيان كلامي يا گفتاري. يكي ديگر بيان نوشتاري است؛ و ديگري بيان تصويري يا ديداري است. پيام ميتواند در قالب هر يك از اين سه صورت رسانده شود.
در زمانهاي پيشين به كارگيري اين ابزار خود به خود دچار محدوديت بود و دست براي بهره بردن از همه آنها باز نبود. مثل دوراني كه خط اختراع نشده بود و بيان نوشتاري كاربردي نداشت. مانند دورهاي كه فنآوري بسان امروز نبود و بيان تصويري محدود به نقاشي و معماري بود. اما امروز اين محدوديتها برطرف شده و پيامرسانان با گزينش هر يك از اين سه ابزار و يا تركيبي از آنها با مخاطب خود حرف ميزنند.
گروهبندي مخاطبان (سن، جمعيت، شغل و ...) از يك طرف و تنوع سليقهها از طرف ديگر، موجب پذيرش اين حقيقت ميشود كه پيامرساني يك تخصص است. در اينجا منظور از تخصص آگاهي از لوازمي چون چاپ، بلندگو، دوربين و ... نيست بلكه تخصص در شناخت پيام، مخاطب و نسبت موجود بين اين دو است. زيرا پيام و مخاطب با گذر زمان دستخوش تغيير ميگردند؛ دستخوش تغيير، نه تحول. و به دليل همين تغيير، مناسبات بين اين دو نيز عوض ميشود. ماهيت پيام و ماهيت مخاطب هميشه يكسان بوده و خواهد بود؛ از ابتداي خلقت تا انتهاي آن. آنچه تغيير ميكند صورت و سليقه اين دو است. از منظر مذهب، پيام چيزي جز فراخواني به سوي توحيد نبوده است و مخاطب، كساني جز مستعدان پذيرش اين پيام نبودهاند. اما اين فراخواني در طول زمان با يك روش اعمال نشده است. در هر برههاي كسي (پيامبر، امام، مصلح، انديشمند) با وسيلهاي (كتاب مقدس، شهادت، مردم، رُمان) به رساندن اين پيام اقدام كرده است. بنابراين حاصل جمع شناخت زمان، آگاهي از تغييرات در صورت پيام و بالاخره درك سليقه مخاطب، مساوي ميشود با تخصص مورد نظر ما.
با پذيرش اين حقيقت كه كاربرد بيان گفتاري، نوشتاري و ديداري نيازمند چنين تخصصي است ميتوان اين سؤال را مطرح كرد كه آيا پيامرسانان ما (سخنرانان، نويسندگان و رسانههاي تصويري) پيش از به كارگيري بيانِ مورد نظر خود، شناخت كافي از زمان، پيام و مخاطب خود به دست آوردهاند يا خير؟ اگر بخواهيم اين سؤال را در محدودهي سي و پنج سال اخير، يعني فاصلهاي كه بين وقوع انقلاب اسلامي و زمان حال واقع شده، مطرح كنيم، ميبايد دست به يك بررسي سهگانه بزنيم. اول اينكه تغييرات روي داده در صورت پيام را بشناسيم. دوم اينكه آگاهي درستي از زمان به دست آوريم و سوم اينكه به تفاوت سليقههاي امروز با ديروز واقف شويم. شايد گفته شود اين بررسيهاي سهگانه نيازمند كارشناساني است كه با به كارگيري روشهاي علمي، پژوهش گستردهاي را صورت دهند و به نتايج دقيقي برسند. اين درست است. اما هر كدام از ما كه از حساسيت متعادلي نسبت به جامعه خود برخوردار باشيم و انقلاب را از نزديك و در دوران بلوغ فكري ديده باشيم، ميتوانيم دست به اين بررسي بزنيم.
آنچه به نظر نگارنده ميرسد اين است كه:
1- در اين مدت ياد شده، قالبهاي بيان، براي رساندن پيام، متناسب با تغييرات حاصل شده به كار نرفته است.
2- از برخي قالبها (به ويژه بيان گفتاري) استفاده فراوان و نابهجا شده است.
3- ثبات در كاربرد قالبهاي بيان معادل حفاظت از ارزشها تلقي شده است.
4- تغيير و ايجاد تناسب بين قالبهاي بيان و پيامگيران، بدعت و عدول از ارزشها شناخته شده است.
5- بيان تصويري، در سطح، گسترش پيدا كرده، اما عمق نيافته است.
6- دست به شناسايي اكثريت مخاطبان يا پيامگيران (جوانان) زده نشده است.
اگر اين موارد و ناشدههاي ديگر درست باشد آن وقت اين نتيجه به دست ميآيد كه نوعي به هم ريختگي و آشفتگي در رسيدن پيام وجود دارد. پيامرسانان به درستي نميتوانند پيام خود را به مخاطب برسانند. موانعي بين پيامرسان و پيامگير وجود دارد. در اين باره مثالهاي فراواني ميشود زد. از كتابهاي درسي گرفته تا خطابهها و سخنرانيها. از مجموعههاي تلويزيوني گرفته تا مقالات و اخبار رسمي و نمونههاي ديگر. با توجه به ويژگيهاي زمان حال كه توأم شده است با بارش دائمي اطلاعات درست يا نادرست، خستگي و كم حوصلگي ناشي از تنگناهاي اقتصادي، تنوع نيازها و ديگر خصلتهايي كه دامنگير انسان امروز شده و همگي وعيد از يك بحران جهاني براي انسان دارد، اين هشدار را ميدهد كه تداوم اين شيوه از پيامرساني به خودي خود موجب عدم تفاهم بين دو نسل خواهد شد؛ نسل اول (نسل همگام و همنوا با انقلاب) و نسل دوم (نسلي كه از درك مستقيم انقلاب و جنگ براي حفظ انقلاب به دور بوده). و اين بيتفاهمي مقدمهاي خواهد بود براي ايجاد يك گسل اجتماعي بين دو نسل كه جبر زمان نسل اول را در اقليت قرار خواهد داد و نسل دوم را در اكثريت.
اين يك نتيجهگيري تلخ از كاربرد نادرست بيان و قالبهاي آن است. پيامرسانان ميتوانند براي پيشگيري از اين تلخكامي چارهانديشي كنند. موانع رسيدن پيام، با شناخت زمان، پيام و مخاطب برطرف ميشود.
دوشنبه 18 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]