واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
واژگاني به رنگ انتظار (مقاله کوتاه) نويسنده:سهيلا صلاحي اصفهانيمنبع:ماهنامه موعود آفتاب, آب, آینه، باغ, گل, یاس، دریا, موج, نسیم, باران, شبنم و دیگر واژههای لطیف و ستودنی، دستمایهای است برای همه سرودههایی که از جان برمیخیزند و تقدیم جانان میشوند.در عصر غیبت نیز, فراق و انتظار از یکسو، و شور و مستیف چشم به راهان از سوی ديگر، دست به دست هم میدهند و شاعر را وادار به انتخاب زیباترین کلمات میكنند. از اینروست که اشعار مهدوی در همان حال که اندیشههای بلند صاحبانشان را نشان میدهند, بیانگر لطف و ظرافت زبانی آنها نیز هستند, آن چنانکه گویی هر بیت از این سرودهها گلبرگی است پیشکش حاضرترین امام, موعود(ع).برآنیم تا در این مجموعه از نوشتهها, نگاهی به پربسامدترین واژگانی که در اشعار مهدوی بهکار رفتهاند بیندازیم و ناکامی دیدار او را با لذت تکرار نام والایش, آسانتر کنیم.«بهار» از جمله واژگانی است که در اغلب سرودههای مهدوی به چشم میخورد و شاعران معاصر، بهخوبی، توانسته اند در محور هم نشینی کلام, جایگاهی مناسب را به آن اختصاص دهند.در برخی از ابیات، «بهار» استعاره از وجود مقدس حضرت ولی عصر (عج) است:چه ذوق خنده, چو لب را دل تبسم نیستبهار من! تو ز گلخنده، منظری بگشای(حمید سبزواری)ای بهار باغهای تشنة صبح و صنوبرشعلهور برخرمنیازخاروخسكیخواهی آمد؟(بهمن صالحی)گاه نیز حضرت مهدی(ع) و فیض وجودی ایشان به «بهار» تشبیه شده است:مضمون تو یک بهار خوبی بوداین مایة افتخار خوبیهاست(محمدتقی اکبری)«بهار» در شعر معاصران, فصل آمدن امام است:بیا که خانه تکانی کنیم دلها رااز انجماد کسالت, بهار نزدیک است(سهیل محمودی)بیا و ختم کن به چشمهایت انتظار رابه بیصدا تبسمی, صدا بزن بهار را(حمیدرضا شکارسری)خبر رسید که تو با بهار می آییدر انتظار تو, من تا بهار خواهم مرد(محسن حسن زاده)بعداز غروب زمستان, همراه آواز بارانمیآیداز مشرقی سبز, صبح بهاری که داری(سیداکبر میرجعفری)«سیميندخت وحیدی» نیز در دو غزل خود به این موضوع اشاره میکند:رهگذر درنگی کن, باز هم بهار آیدیاسمن زند لبخند, نسترن به بار آیدای کاش که یک صبح بهاری رسد از راهآن نادره گل را که ستودیم و نیامد«طباطبایی ندوشن» هم در انتظار طلوع بهار و آمدن امام می سراید:غبار غربت پاییز را دوامی نیستبه انتظار طلوع بهار, برخیزمبه هرحال آنچه به یقین اتفاق میافتد, تکاپوی بهار است در آستانه ظهور پر برکت امام (ع) و «علیرضا قزوه» به خوبی به آن اشاره می کند:دو کوچه آن طرفتر, بپیچ سمت لبخندشکوفه میفروشد بهار دورهگردیدر رهت به انتظار, صف به صف نشستهاندکاروانی از شهید, کاروانی از بهاردر دل و زبان برخی از شاعران نیز، امام با بهار مقایسه شده و بیشک، برتر از هزار بهار جلوه کرده است:کسی که سبزتر است از هزار بار بهارکسی, شگفت کسی, آن چنان که می دانی!(قیصر امین پور)تمام حرف بهاری که بیتو برخیزدترانههای غبارین پارو پیرار است(محمدعلی شیخ الاسلامی)بهار آمد و نشکفت باغ خاطر ماتو ای روان سحر ! روح نوبهار! بیا(محمود شاهرخی)به راستی که اگر برای بهار عزتی است به سبب وجود امام است که کریمانه به بهار میپیوندد:آه می کشم تو را با تمام انتظارپر شکوفه کن مرا ای کرامت بهار(علیرضا قزوه)«بهار» اسباب طراوت و شادابی و زندگی بخش است و نگاه و خنده امام نیز بی شک همین گونه است:بازآ و با نسیم نگاه بهاریاتجانی دوباره بخش به ما ناامیدها(افشین علا)چه میشد اندکی در آمدن تعجیل میکردیهوای مهربانی را شبی تعدیل میکردیو آن شبچون نسیمصبحگاهی برسر راهتبهار خندههایت را نثار ایل میکردی(سیداکبر میرجعفری)«ایرج قنبری» از زاویه ای دیگر به بهار و امام نگریسته و در تصویرسازی چندجانبهای امام را روح هستی خطاب میکند و براین باور است اگر همه عالم بهاری باشد, بیوجود امام (عج), گویی مرغ خوش الحانی در این بهار یافت نمیشود:زمان، بیحضور تو ای روح هستی!بهارست و مرغ خوش الحان ندارد«ناصر فیض» نیز چنین بينشی دارد:بهار را چه کند آن دلی که خرم نیست؟مرا, ندیدن روی تو از خزان کم نیستبیا بیا گل نرگس! که بیتو, گاه بهاربهار را چه کند آن دلی که خرم نیستدر تصویر دیگری, امام (ع) احیاگر بهار و هستی بخش و مسیحف آن قلمداد شده است:مسیر مسیح بهاران کجاست؟صفا گستر لاله زاران کجاست؟(احد ده بزرگی)امام (ع) از سمت و سوی بهار میآید و راه او بهاری است:یک آشنا میآید از سمت بهارانگل میكند در کوچه رد پای تازه(محمد طاهر احمدی)ایشان چون گلی سرخ, مرکبی از بهار را سوار شوند:از بیشهزار عطرهای تازه آیدچون سرخ گل بر اسب رهوار بهاران(سید حسن حسینی)پس از خاطر نبریم که حضور امام، یاد آور بهار است:مژده ای دل که دگر باره به تن جان آمدهمره باد صبا بوی بهاران آمد(زکریا اخلاقی)
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 648]