واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عاشقیّت در پاورقی
«عاشقیت در پاورقی» به جدال با هرگونه سانتیمانتالیسم میپردازد .نخستین نشست پژوهشی «مونولوگ» گروه تئاتر «لیو» در سال 88 به اجرای نمایش «عاشقیت در پاورقی» نوشتهی مهسا محبعلی و كار لیلی رشیدی اختصاص داشت. به گزارش ایسنا، در این نشست كه شامگاه گذشته ـ 19 اردیبهشت ماه ـ در تالار استاد انتظامی خانه هنرمندان ایران برگزار شد، نغمه ثمینی، نمایشنامهنویسی و استاد دانشگاه كه بهعنوان كارشناس جلسه دعوت شده بود، داستان «عاشقیت در پاورقی» را یكی از آثار مورد علاقه خود دانست و گفت: این داستان از چند جهت جذاب است، نخست از نظر جایگاهی كه در ادبیات عاشقانه زنانه دارد و بر عكس بسیاری از این آثار كه به سمت سانتیمانتالیسم و احساسیگرایی میروند، این داستان ضد حس برخوردار میكند و به جدال با هر گونه سانتی مانتالیسم میپردازد. ثمینی، ایدهی بینامتنی را از دیگر جذابیتهای این داستان برشمرد و افزود: درك ما از موقعیت شخصی كاراكتر این داستان پیوند وضعیت او با دیگر آثاری است كه راوی به ما ارجاع میدهد. هیچ یك از ما، یك من واحد نیستیم بلكه از تمام آثاری كه خوانده، دیده یا شنیدهایم تشكیل شده و تاثیر گرفتهایم. دراین داستان به مرور گفتار راوی در قیاس با آنچه كه به آن ارجاع میدهد كم اهمیتتر میشود. او اضافه كرد: آنچه در مونولوگ ذهن مخاطب را مشغول میكند، بهانه تك گویی است. در این نگاه مونولوگ، بهانههای گوناگونی دارد البته در این اثر فرایند تبدیل داستان به نمایشنامه اتفاق نیافتاده است. در این اجرا به جز تغییرات كوچك و برخی ایدههای تصویری، داستان تعریف میشود. در حالی كه میتوان به هنگام اقتباس، غیر وفادارانهتر عمل كرد و شاید بهتر بود كسی از بیرون و با بیرحمی این داستان را به نمایشنامه تبدیل میكرد. در این نشست كه امین عظیمیبه عنوان اجرا كننده جلسه حضور داشت، مهسا محب علی، درباره تبدیل داستان به نمایشنامه گفت: كسی كه مینویسد علاقهمند است نوشتن در مدیونهای گوناگون را تجربه كند. این اولین بار بود كه متن من بازی میشد و برایم بسیار جذاب بود چون نویسندگان به جز در تئاتر و سینما، مخاطبان خود را نمیبینند و این تجربه برایم بسیار جذاب بود.
او در ادامه با تایید سخنان ثمینی یادآور شد: برخورد اولیه با هر اثر معمولا بیشترین تاثیر را بر مخاطب دارد. كسانی كه داستان را نخواندهاند، اگر بعد از دیدن نمایش آن را بخوانند ممكن است اجرا را از داستان بیشتر دوست داشته باشند. به ویژه این كه در این اجرا ایدههای جذابی اضافه شده بود. گویی بازیگر تصورات و آرزوهای خود را بیان میكرد و نه خاطراتش را. محبعلی اذعان داشت: البته تلاش كردهام در این داستان فاصلهگذاری رعایت شود. در این روزگار مدام در حال بمباران شدن تصاویر اطرافمان هستیم و هیچ یك از ما دیگر خیلی بكر نیستیم و حتی احساساتمان هم چنین است. ثمینی هم در تكمیل سخنان او خاطر نشان كرد: اضمحلال من متحد را در این داستان مدام از زبان راوی میشنویم. اما در متن این پاره پاره شدن دیده نمیشود. میشد كاراكتر داستان دربارهی ارجاعات سخن نگوید و به محض ارجاع به فیلم یا موسیقی و... تصاویر آن را میدیدیم و صدای آن را میشنیدیم تا تاثیر این تصاویر به كاراكتر داستان دیده شود و شاید به این شیوه، داستان نمایشیتر میشد. تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 707]