واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: مخالفت بامن یعنی مخالفت با نظام! مصطفی ایزدی در سرمقاله آرمان نوشت:اوائل انقلاب در ادارهای مسئولیت داشتم. پس از رفتن از آن اداره، فردی كه به جای بنده نشسته بود با یكی از كارمندان برخورد كرده بود. كارمند اخراجی پیش من آمد و از مدیر جدید گلایه كرد. دو سه روز بعد از مدیر جدید علت اخراج كارمند مذكور را جویا شدم، گفت كه او با من بد است.گفتم كسی كه با شما بد باشد، مستحق اخراج است؟ گفت كسی كه مخالف من است با نظام مخالف است. پرسیدم مگر شما نظام هستید؟ توضیحاتی داد كه فهمیدم خود را نظام میداند. از استدلال او بسیار تعجب كردم.به نظر میرسد وقت آن رسیده كه تعریفی جامع تر و كامل تر از نظام ارائه شود تا «نظام» بازیچه برخی و ابزار قدرت طلبان قرار نگیرد و نیز مشخص شود اگر به یك مامور انتقاد وارد شد و یا نسبت سوئی به یك كارگزار دولتی داده شد، آیا این انتقاد به نظام است و آن نسبت سوء متوجه نظام است؟ روشن شدن این مفاهیم، برای جلوگیری از برخوردها به ویژه با چهرههای سیاسی نقش عمدهای دارد.در این دو سه ماه، برخی، در مقابل شخصیتهای دلسوز و طرفدار مردم كه اعتراضی یا انتقادی را از عملكرد اجزای حكومت دارند، قیافه مدافع نظام به خود میگیرند و بلافاصله این گونه شخصیتهای دلسوز را به تضعیف كردن نظام و ضدیت با آن متهم میكنند و این اتهام را در رسانههای خود بازتاب میدهند تا با متهم برخورد نمایند. در صورتی كه اعتراض و انتقاد، به عملكرد یك كارمند یا مامور دولت بوده است.میدانیم كه مملكت را حكومت اداره میكند. حكومت هم شامل سه قوه و سایر ارگانها و سازمانهای خارج از سه قوه است و همه اینها برای خود تعریف و محل استقرار و شرح وظیفه و نیروی تشكیل دهنده دارند. آیا نظام همان حكومت است؟ آیا نظام ماهیت معنوی دارد؟ آیا نظام اسلامی، یعنی سیستمی كه حكومت بر آن استوار است؟ بالاخره این «نظام» چیست؟آنچه راقم این سطور در تعریف نظام از ابتدای پیروزی انقلاب در حافظهام دارم این است كه عناصر شكل دهنده و به پیروزی رساننده انقلاب اسلامی، نظام را شكل میدهند.این عناصر عبارتند از: مردم، اسلام و رهبری . در این تعریف، نظام، حكومت نیست؛ بلكه بر حكومت اشرافیت دارد. در واقع پیروزی انقلاب در سی سال پیش بر سه عامل استوار بود: مردمی كه قیام كردند، دینی كه محرك این قیام و جانمایه آن بود و رهبری امام خمینی(ره)كه این قیام را سامان میداد.این سه عامل میتواند تقدم و تاخر هم داشته باشد. یعنی: اسلام، امام خمینی(ره) را به سامان دادن مردم برای قیام علیه رژیم پهلوی تحریك و تشویق كرده است یا اینكه مردم از وضع موجود به ستوه آمده بودند و امام خمینی (ره) نیز تغییر را در مردم حس كرد و با بهرهگیری از اعتقادات مردم كه دین مبین اسلام است، رهبری مردم را به دست گرفت و نهضت را شكل داد. اگر محصول این نهضت و انقلاب را نظام اسلامی بدانیم، درمییابیم كه عناصر حضور یافته در قیام و انقلاب، نمیتوانند مخالف نظام باشند. یادآوری این نكته ضروری است كه عناصر سه گانه مذكور، یعنی اسلام و مردم و رهبری ، یك واحد و یك پیكرهاند و در كنار هم نظام را تعریف میكنند و منفك از هم نیستند.در طول سی سال پس از پیروزی انقلاب، چه بسیار نیروهای منتقد از صحنه خدمتگزاری به مردم حذف شدهاند و این روند بهخصوص در سه ماهه اخیر شتاب بیشتری گرفته است، در صورتی كه هیچیك از این نیروها، به نظر بنده، مخالف نظام نیستند و هر كدام بارها گفتهاند و نوشتهاند كه نهتنها مخالف نظام نیستند، بلكه برای تقویت نظام، راه صلاح حكومت را در پیش گرفتهاند.در سالهای گذشته، تخم این كجفهمی كاشته شد كه هرگاه یك مامور جزء یا كل، خطائی مرتكب میشد، اعتراض به این خطا، مخالفت با نظام یا تضعیف نظام تلقی میگردید و البته عمده این تعریف با عكسالعمل را، خود آن مامور بروز میداد. مانند همان كسی كه وصف وی را در ابتدای این نوشته آوردم.شما سخنان تندروها را قبل از افشای رسمی پلشتیهای زندان كهریزك در روزنامههای آن روزها بخوانید، متوجه میشوید كه هركس گفت كه در زندان كهریزك با زندانیان بدرفتاری میشود فورا فریاد اعتراض بلند میشد كه مخالفان نظام این حرفها را میزنند. منظور منتقدان، تضعیف نظام و ضدیت با نظام است، اما وقتی چند نفر در آن زندان جان باختند و این موضوع به طور رسمی اعلام شد و دستور رسیدگی و برخورد با پدیدآورندگان آن وضع پلشت صادر شد، دیگر كسی نگفت كه انتقاد از وضع بد كهریزك، انتقاد به نظام است و منتقدین به منظور تضعیف نظام و به دروغ علیه كهریزك حرف میزنند.شما یك به یك، انتقادهای وارد شده بر همه حوادث ریز و درشت این سه ماه را مرور كنید، ببینید موردی علیه نظام و در راستای ضدیت با آن هست یا نه؟ مگر یك فرد كینهتوزی كه احتمالا فردی را كتك زده است در تعریف نظام میگنجد كه وقتی درخواست برخورد با آن شرور مطرح میشود، ضدیت با نظام تلقی میشود؟بیائیم این رفتارها را كنار بگذاریم. اگر اینها را نظام بدانیم، هر خطای آنان را خطای نظام معرفی كردهایم و این ظلم به نظام، یعنی اسلام و مردم و رهبری است
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]