تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836673562
ارزش گريستن بر حسين (عليه السلام)
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ارزش گريستن بر حسين (عليه السلام)
گريستن و مرثيهخوانى بر امام حسين (عليه السلام) از باب پيروى از پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله) و خاندان پاكش، مستحب مؤكّد و از لوازم ايمان به پيامبر(صلي الله عليه و آله) است .سيّد شرف الدّين عاملى در مقدمه كتاب "المجالس الفاخره" گويد:«به مقتضاى اصل عملى، گريه، مرثيهخوانى، ذكر مناقب و مصائب و به سوگ نشستن بر همه درگذشتگان مؤمن و دادن خيرات و مبرّات به نيابت آنان مباح است. هيچ دليلى بر خلاف اين اصـل وجـود ندارد، بلكه رفتار و گفتار پيامبر(صلي الله عليه و آله) و امامان نيز آن را تاييد مىكند. حتى از برخى روايات، مستـحب بودن اين كارها نيز به ويژه در صورتى كه متوفّا، داراى آثارى سودمند باشد استفاده مىشود. اين امر با مبانى مدنيـّت و اصـول عمران نيز مطابقت دارد. زيرا بزرگداشت شايستگان موجب تشويق ديگران است و اداى حقوق آنان سبب افزايش نظايرشان مىشود؛ و ذكر اخبار مربوط به آنان جهانيان را به پيروى از آنان رهنمون مىگردد. يادمان مصايبى كه پيشوايان در راه تعالى ملّت مىكشند، روح ايمان و هدايت را در آنان برمىانگيزد و مردم را سرسپرده و دلبرده آنان مىگرداند، هر چند روزگارى دراز بـر آن گـذشته باشد. در اين زمينه پنج موضوع در خور بررسى است؛ گريستن، مرثيهخوانى، يادكرد فضايل و مصايب، سوگوارى و مال بخشيدن از سوى متوفّا در راه خير؛ و اينها دقيقا همان امورى هستند كه شيعيان در مجالس حسينى(عليه السلام) بدانها مىپردازند.»(1)در اين مقدمه در پى آنيم كه استحباب شرعى اين امور را اثبات كنيم و نشان دهيم كه شيعه در ايـن موارد پـيـرو خاندان عصمت و طهارت است، همچنين بيان كنيم كه اين قضيّه درباره مرد و زن يكسان است؛ و سوگوارىهاى شيعيان مبانى عقلى و فلسفى استوارى دارد.مستحب بودن گريه بر گذشتگاندر جايز بودن گريه بر مؤمن هيچ ترديدى نيست زيرا اين امر در موارد متعدّدى از سيره پيامبر ديده مىشود و در اينجا فهرستوار به آنها اشاره مىگردد:1- هنگام فوت عمو و سرپرستش، حضرت ابوطالب.(2)2- هنگام شهادت عمويش، حضرت حمزه، در جنگ احد.(3)3- هنگام شهادت پسر عمويش جعفر و شهادت زيد بن حارثه و عبدالله بن رواحه در جنگ موته. (4)4 - هنگام وفات پسرش، ابراهيم .«نقل است كه با مشاهده گريه پيامبر(صلي الله عليه و آله) عبدالرّحمان بن عوف گفت: اى پيامبر خدا شما هـم؟! حضرت فرمود: "اى پسر عوف! اين اشك مهر است." سپس به گريستن ادامه داد و فرمود: "چشم مىگريد و دل مىسوزد، امّا آنچه پروردگار نمىپسندد، بر زبان نمىآوريم. اى ابراهيم! از جدايى تو بسيار اندوهناكيم.» (5)5- آن حـضرت در زيارت قبر مادرش، آمنه، به اندازهاى گريست كه اطرافيان را به گريه انداخت.(6)6- در وفات يكى از دخترانش چشمانش غرق اشك شد.(7)دربـاره اين كه پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) بر گذشتگان گريستهاند، روايات بسيارى وجود دارد كه در بـيشتر آنها ديگران نيز به گريستن تشويق شدهاند. از اين روايتها چنين نتيجه مىگيريم كـه گريه سنّت آن حضرت بوده است؛ و بدين لحاظ در جاى جاى سيره امامان (عليهم السلام) به چشم مىخـورد. آن بـزرگـواران بـه ويـژه در سـوگـوارى حـضـرت امـام حسين (عليه السلام) سفارش كردهاند كه دوسـتـانـشـان نـسـل بـعـد از نـسل، به عزادارى بپردازند. ميان صحابه پيامبر(صلي الله عليه و آله) نيز حالت طـبـيعى گريستن بر اموات، يك سنّت جارى بود. مرثيهسرايى و خواندن شعرهاى حزن انگيز براى گذشتگان نيز ميان آنان رايج بوده است. 7- آن حـضـرت در وفـات يـكـى از نوادگان دختريش مىگريست. سعد كه چنين ديد. گفت: "اى پـيـامـبـر خـدا! ايـن چـه اشكى اسـت؟" حـضـرت فـرمـود: "مِهرى است كـه خـدا در دل بـنـدگـان قـرار داده اسـت. همانا خداوند از مـيـان بـنـدگـان خـود، بـه مـهـرورزان مـهر مىورزد."(8)8- در بـيمارى سعد بن عباده، آن حضرت با شمارى از صحابيان به عيادت وى رفت. حضرت گـريـسـت و يـاران نـيـز گـريـسـتـنـد. آنگـاه فـرمود: "خدا كسى را به خاطر اشك چشم و سوز دل عذاب نمىكند."(9)9- هـنـگـامـى كـه رقـيـّه دخـتـر پـيـامـبر درگذشت، زنان بر وى مىگريستند و عمر آنها را با تـازيـانـه مـىزد و منع مىكرد. پيامبر(صلي الله عليه و آله) كه خود به آنان اجازه گريستن داده بود، فرمود: "بـگـذار تا بگريند." سپس فرمود: "هر چه از دل و چشم باشد از خدا و از مهر است." سپس كنار قبر نشست . حضرت فاطمه (سلام الله عليها) نيز در كنارش بود و مىگريست و پدر اشكهاى وى را از سر مهر با جامه خويش پاك مىكرد.(10)10- هـنـگامى كه عثمان بن مظعون درگذشت. پيامبر(صلي الله عليه و آله) چنان گريست كه اشك بر گونههاى آن حضرت جارى شد.(11)
11- هنگام درگذشت دخترش ام كلثوم، بر قبرش نشسته بود و مىگريست.(12)12- هنگامي كه فاطمه دختر اسد بن هاشم، مادر حضرت على(عليه السلام) درگذشت، پيامبر خدا، با پيراهن خود وى را كفن كرد و بر او نماز گزارد و بر وى هفتاد تكبير گفت و درون قبر رفت و بـه اطـراف آن بـه گـونهاى اشاره مىكرد كه گويا آن را فراخ و صاف كند؛ و چون از قبر بيرون آمد چشمانش اشكبار بود.(13)دربـاره اين كه پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) بر گذشتگان گريستهاند، روايات بسيارى وجود دارد كه در بـيشتر آنها ديگران نيز به گريستن تشويق شدهاند. از اين روايتها چنين نتيجه مىگيريم كـه گريه سنّت آن حضرت بوده است؛ و بدين لحاظ در جاى جاى سيره امامان (عليهم السلام) به چشم مىخـورد. آن بـزرگـواران بـه ويـژه در سـوگـوارى حـضـرت امـام حسين (عليه السلام) سفارش كردهاند كه دوسـتـانـشـان نـسـل بـعـد از نـسل، به عزادارى بپردازند. ميان صحابه پيامبر(صلي الله عليه و آله) نيز حالت طـبـيعى گريستن بر اموات، يك سنّت جارى بود. مرثيهسرايى و خواندن شعرهاى حزن انگيز براى گذشتگان نيز ميان آنان رايج بوده است. سوگوارى و گريستن بر امام حسين (عليه السلام)ابن عباس گويد: هنگام ولادت حـسين بن على (عليهماالسلام) قابلهاش يعنى صفيّه دختر عبدالمطّلب، او را نزد پيامبر آورد. حـضرت فرمود: "اى عمّه! فرزندم را به من ده." عرض كرد: "پدران و مادران به قربانت، چـطـور او را به تو بدهم در حالى كه هنوز او را پاكيزه نساختهايم؟" فرمود: "به آن كسى كـه جـان مـحـمـّد(صلي الله عليه و آله) در دسـت اوسـت سـوگـنـد! كـه خـداى مـتـعـال او را از عـرش خود پاكيزه ساخته است." پس دستها را جلو آورد و گرفت و سر را سوى نـوزاد بـرد و شـروع بـه بـوسـيـدن چـشـمـان و گـونههايش كرد و زبانش را مىمكيد چنان كه گويى دارد عسل يا شير مىمكد. سپس حضرت براى مدّتى گريست و چون به خود آمد گفت: خدا قاتلان تو را بكشد. صفيّه گويد: گفتم: "محمّد عزيزم! چه كسانى خاندان پيامبر(صلي الله عليه و آله) را مىكشند؟" فرمود: گروه ستمگر بنى اميه.(14)پيامبر براى مدّتى گريست و چون به خود آمد گفت: خدا قاتلان تو را بكشد. صفيّه گويد: گفتم: "محمّد عزيزم! چه كسانى خاندان پيامبر(صلي الله عليه و آله) را مىكشند؟" فرمود: گروه ستمگر بنى اميه.اسماء دختر عميس گويد:يك سال پس از ولادت امام حسن (عليه السلام)، امام حسين (عليه السلام) به دنيا آمد و پيامبر(صلي الله عليه و آله) نزد من آمد و فرمود: اى اسـمـاء! پـسـرم را بـيـاور. مـن نوزاد را كه در قنداقهاى سفيد پيچيده بود به ايشان دادم. حـضـرت در گـوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و سپس او را بر دامن نهاد و گريست! گـفـتـم: پدر و مادرم فدايت! چرا مىگريى؟ گفت: بر فرزندم. گفتم: او نوزاد است و بـايـد شـادمـانى كرد. چرا بر او مىگريى؟ فرمود: اى اسماء! او را گروه ستم پيشه - كه خـدا از شـفـاعـتم محرومشان كند- خواهند كشت. و افزود: اى اسماء! اين خبر را به فاطمه مگو، زيرا تازه فرزند به دنيا آورده است.(15)همچنين همسر عباس بن عبدالمطّلب گويد:حـضـور پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) رسيدم و گفتم: يا رسول الله! ديشب خواب بدى ديدم. فرمود: چه خوابى؟ گفتم: خوابى سخت! فرمود: چه خوابى؟ گفتم: ديدم كه گويا پارهاى از تن شـمـا بـريـده و در دامـن من نهاده شد. پيامبر فرمود: "خوب خوابى ديدهاى، فاطمه - به خواست خدا - پسرى مىآورد كه در دامن تو قرار خواهد گرفت." همان شد. حضرت فاطمه (عليهاالسلام)، حـسـيـن (عليه السلام) را بـه دنـيـا آورد و او چـنـان كـه پـيـامـبر(صلي الله عليه و آله) فرموده بود، در دامن من قرار گرفت .(16)
مواردي در باب سوگوارى امام حسين عليه السلامائمه اطهار در دوران زندگىشان بر آن حضرت مىگريستند و مجلس عزا بر پا مىكردند.پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرموده است: "پـسـرم حـسين پشت كوفه كشته خواهد شد. واى بر كشندهاش و واگذارندهاش و هر كسى كه از يارى او دست بردارد." (17)ابن عباس گفته است: مـا و هـمـه خاندان پيامبر(صلي الله عليه و آله) هيچ شكى در اين نداشتيم كه حسين (عليه السلام) فرزند على (عليه السلام) در" طَفّ" كشته خواهد شد.(18)در روز رسـتـاخـيـز، خـدا هـمـه گـذشـتگان و آيندگان را در دشتى گرد مىآورد و ندا مىدهد كه چـشـمـانتان را فرو ببنديد و سرهاتان را به زير افكنيد، تا فاطمه (عليهاالسلام)، دختر محمّد(صلي الله عليه و آله) از صـراط بـگـذرد. پـس چشمانشان را مىپوشانند و فاطمه (عليهاالسلام)، بر مركبى از مركبهاى رهوار بـهـشـت مـىآيـد و در آن حـال هـفـتاد هزار فرشته او را همراهى مىكنند و در جايى بلند از جايگاه رستاخيز مىايستد. سپس از مركب پياده مىشود و مىگويد: "پروردگارا! اين پيراهن فرزند من است. كه تو مىدانى چه بر سرش آوردهاند." پس از سوى خداى - عزّوجلّ - خطاب مىرسد كه اى فـاطـمـه! مـن تـو را خشنود مىسازم. مىگويد: "پروردگارا! از قاتلش انتقام مرا بگير." خـداى مـتـعـال بـه شعلهاى از آتش امر مىفرمايد و آن شعله از دوزخ زبانه مىكشد و چنان كه پـرنـده دانـه بـرمىچيند قاتلان حسين بن على را بر مىچيند و سپس آنها را با خود به دوزخ بـاز مىگرداند تا به انواع عذاب شكنجه شوند. سپس حضرت فاطمه (عليهاالسلام) بر مركبش سوار مـىشـود، تـا به بهشت مىرسد. در اين حال فرشتگان و فرزندان و دوستانش از چپ و راست او را همراهى مىكنند.(19)جبرئيل به پيامبر خـبـر داد كـه حـسـيـن (عليه السلام) در ساحل فرات كشته خواهد شد. و گفت: آيا مىخواهى كه بوى تربتش را به مشامت برسانم؟ گـفـتـم: بـله. پـس دسـت دراز كـرد و مـشتى خاك برگرفت و به من بخشيد. از اين رو است كه توان خوددارى از ريختن اشكم را ندارم. ابوحِبره گفته است :هنگام آمدن على (عليهالسلام) به كوفه با وى همراه بودم. حضرت به منبر رفت و پس از حمد و ستايش خـداونـد، فـرمود: هنگامى كه تبار پيامبرتان ميان شما فرود آيند، چگونه رفتار خواهيد كرد؟گفتند: از آزمون خداوند درباره ايشان به خوبى بيرون خواهيم آمد. فرمود: سوگند بدان كسى كـه جانم در دست اوست، به يقين آنان ميان شما فرود خواهند آمد و شما هم به سوى آنان خواهيد شتافت. سپس شعر زير را زمزمه كرد:هُمْ اءَوْرَدُوهُمْ بِالْغُرُورِ و عَرَّدُوا احَبُّوا نَجاةً لا نَجاةً و لاعُذْرٍ(20)آنان با فريب واردشان ساختند و گريختند. نجاتى را دوست داشتند كه نه نجاتى باقى ماند و نه پوزشى. عبدالله حضرمى از پدرش كـه در جنگ صفّين پيشكار حضـرت عـلى (عليه السلام) بـوده، چـنـيـن نقل مىكند:چـون عـلى (عليه السلام) در راه صـفـّيـن بـه نـيـنـوا رسـيـد، فـريـاد بـرآورد: اى ابوعبدالله! در سـاحـل فـرات شكيبا باش. گفتم: منظور شما از ابوعبدالله كيست؟ فرمود: روزى به خدمت پـيـامـبـر خـدا رسـيـدم و ديـدم كـه چـشـمـانش اشكـبار اسـت. گـفـتـم: يـا رسـول الله! آيـا كـسـى شـمـا را بـه خـشـم آورده اسـت؟ فـرمـود: نـه! بـلكـه جـبـرئيـل انـدكـى پـيـش، از نـزدم بـرخـاسـت. او بـه مـن خـبـر داد كـه حـسـيـن (عليه السلام) در ساحل فرات كشته خواهد شد. و گفت: آيا مىخواهى كه بوى تربتش را به مشامت برسانم؟ گـفـتـم: بـله. پـس دسـت دراز كـرد و مـشتى خاك برگرفت و به من بخشيد. از اين رو است كه توان خوددارى از ريختن اشكم را ندارم. (21)
همچنين حضرت على (عليه السلام) در دوره حضور در كوفه به دخترش زينب فرمود:دختركم! سخن همان است كه امّ ايمن به تو گفته است. گويى تو و زنان خاندانم را در همين شـهـر اسير و خوار و سرگردان و از بيم ربوده شدن در هراس مىبينم. پس بسيار بسيار شكيبا باشيد. (22)نقل شده است كه روزى امام حـسين (عليه السلام) بـه ملاقات برادرش امام حسن (عليه السلام) رفت. چون به وى نگريست، شروع بـه گريستن كرد. امام حسن (عليه السلام) گفت: اى ابوعبداللّه! چرا مىگريى؟پـاسخ داد: به خاطر بلايى كه بر سر تو مىآورند. امام حسن (عليه السلام) فرمود: بلايى كه بر سر من مىآورند، اين است كه مرا با خوراندن زهر مىكشند. ولى اى اباعبدالله هيچ روزى همچون روز تـو نيست! سى هزار تن كه خود را از امّت جدّمان محمّد(صلي الله عليه و آله) مىخوانند و به اسلام منسوب مىدانند گروه گروه سوى تو مىشتابند و براى كشتن و ريختن خونت و بى احترامى به حَرَمت و اسارت زن و فرزندت و چپاول اموال ارزشمندت اجتماع مىكنند. آن هنگام است كه فرزندان اميّه بـه لعـنـت خـدا گـرفـتـار مـىشـونـد و از آسمان خاكستر و خون فرو مىبارد و همه چيز، حتّى حيوانات بيابان و ماهيان دريا بر تو مىگريند.(23) همچنين به گزارش مسعودى (24) و ديگران .(25)حضرت على (عليه السلام) در دوره حضور در كوفه به دخترش زينب فرمود:دختركم! سخن همان است كه امّ ايمن به تو گفته است. گويى تو و زنان خاندانم را در همين شـهـر اسير و خوار و سرگردان و از بيم ربوده شدن در هراس مىبينم. پس بسيار بسيار شكيبا باشيد.امام رضا(عليه السلام) ضمن حديثى فرمودهاند:گـريـه كنندگان، بايد بر مثل حسين (عليه السلام) بگريند، زيرا گريه بر او گناهان بزرگ را مىشويد.نيز آن حضرت فرموده است:«هـرگـاه مـاه مـحـرم فـرا مـىرسـيـد، پـدرم موسى بن جعفر(عليهماالسلام)، خندان ديده نمىشد و پيوسته انـدوهناك بود، تا ده روز سپرى مىگشت و روز دهم، روز مصيبت و اندوه و گريهاش بود و مىگفت: عاشورا روز شهادت حسين (عليه السلام) است.» (26)همچنين آن حضرت فرموده است:«مـحـرم مـاهـى اسـت كه مردم دوران جاهليّت هم جنگ را در آن حرام مىشمردند، ولى (برخى از) اين امـّت، در ايـن ماه، ريختن خون ما را حلال شمردند و احترام ما را هتك كردند و زن و فرزندان ما را بـه اسـارت بـردنـد و چـادرهـامـان را آتـش زدنـد و اشياى قيمتى ما را به غارت بردند و احترام پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله) را درباره ما ناديده گرفتند. روز شهادت حسين (عليه السلام)، پلكهامان را خست و اشك ما را روان سـاخـت و عـزّتمـان را در سـرزمـيـن كـرب و بـلا(اندوه و گرفتـارى) بـه خـوارى مبدّل ساخت و براى هميشه، روزگار اندوه و گرفتارى را براى ما به ارث گذارد؛ بنابراين گـريـه كنـنـدگـان، بـايد بر مثل حسين (عليه السلام) بگريند؛ زيرا گريستن بر آن حضرت گناهان بزرگ را مىشويد. (27) پينوشتها:1- المجالس الفاخره، سيد شرف الدين عالمى، 12، دار النعمان، نجف، 1386 ق .2- السيرة الحلبيّه، حلبى، على بن برهان الدين، 1/382، مكتبه تجارى كبرى، مصر، 1382 ق ؛ السيرة، دحلانى، سيد احمد زينى، 1/97، مكتبه تجارى كبرى، مصر، 1382 ق .3- همان، 2/268؛ السـيـرة، دحـلانى، 2/71 ؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، 3/395، دار احياء التراث العربى، بيروت؛ مـسند، ابن حنبل، 2/40 ؛ الطّبقات الكبرى، ابن سعد، 3/11 ؛ المستدرك ، حاكم ، 3/159؛ مجمع الزوائد، هيثمى، 6/118؛ ذخائر العقبى، 180.4- مغازى، واقدى، 2/766، نشر دانش، اسلامى، 1405 ق؛ تاريخ الاسلام، 2/488، 496، 884 ؛ مـختـصـر تـاريـخ دمـشـق، ابن منظور، 6/73، 12/73، 9/357 ؛ صحيح، بخارى،2/92، دار احـيـاء التـراث العربى، بيروت؛ الاسـتـيـعـاب، ابـن عـبـدالبـر، 2/546، دار الجيل، اول، 1412 ق .5- المـنـتـخـب مـن مـسـنـد، عـبـد بـن حـمـيـد، 309، عـالم الكـتـب، بـيـروت، اول، 1408 ق؛ مـسـنـد، ابـويـعـلى، 6/42؛ مـسـنـد، ابـن حـنـبـل، 2/273، 3/194، 147؛ سنن، ابوداوود، 3/193، تحقيق: محمد محيى الدين، عبدالحميد، دار احـيـاء السـنـّة النـبـويـّة؛ صـحـيـح، بـخارى، 1/155 ؛ الطّبقات الكبرى، 1/137 ؛ فتح البارى، ابن حجر، 3/173، اشراف: عبد العزيز بن عبداللّه، دارالمعرفة، بيروت .6- صـحيـح، مـسلم، 1/359، 2/671؛ مـسنـد، ابـن حـنـبـل، 359 ؛ الطـّبـقـات الكـبـرى، ابـن سـعـد، 1/116 ؛ دلائل النبوة، بيهقى، 1/188؛ مختصر تاريخ دمشق، 15/31 ؛ سنن النسائى، سيوطى، 4/90 ؛ السنن الكبرى، نسائى 1/654.7- صـحـيـح، بـخـارى، 2/100 ؛ مـسـنـد، ابـن حـنـبـل ، 45/132، 157، 5/41، 204 ؛ السـنـن، ابـن مـاجـه، 1/505، 06 ؛ السـنـن الكبرى، نسائى، 1/605 ؛ صحيح، مسلم، 2/635 ؛ مجمع الزوائد، هيثمى، 3/17-18.8- صحيح، بخارى، 2/100 ؛ صحيح، مسلم، 1/340 .9- همان، 2/106؛ صحيح، مسلم، 1/341، 2/636 .10- مـسـنـد، ابـن حنبل،1/335،5/41؛ الطّبقات الكبرى، ابن سعد، 3/290؛ مجمع الزوائد، 3/17،9/302،سنن، ابوداوود،3/192.11- هـمـان، 6/43، 55، 206 ؛ المـعـجـم الكـبـير، 10/405، 25/146؛ سير اعلام النبلاء، 5/481.12- الطّبقات الكبرى، 8/38؛ الغدير، علامه امينى، 8/231، مكتبة الا مام اميرالمؤمنين (عليه السلام)، تـهـران، چهارم، 1396ق؛ مسند، ابن حنبل، 3/126؛ المستدرك، حاكم، 4/47؛ السنن الكبرى، 4/53.13- مـسـتـدرك، حـاكـم، 3/108؛ المـعجم الاوسط، 1/151، مجمع الزوائد، 9/256؛ مختصر تـاريـخ دمـشـق، 12/73 ؛ تـاريـخ المـديـنـة المـنـورة، ابن شبّه، عمر، 1/123، دار الفكر، قم،1410ق؛ وفـاء الوفـاء، سـمـهـودى، عـلى بـن احـمـد، 3/797، دار احـيـاء التـراث العربى، بيروت، چهارم، 1404ق ؛ مغازى واقدى، 2/766؛ تاريخ الا سلام، ذهبى، 2/489 - 488.14- مناقب اميرالمؤمنين (عليه السلام)، محمّد بن سليمان، (متوفاى 320ق )، 2/234 .15- عـيـون اخـبـار الرضـا(عليه السلام)، صـدوق، مـحـمد بن على، 2/28، مؤسسه اعلمى، بيروت، اول ،1404ق .16- ام الفضل از شير فرزندش، به امام حسين (عليه السلام) نيز مىداد.17- ترتيب الا مالى، المرشد باللّه، 177، 183، 184.18- المـسـتـدرك، حـاكـم نـيـشـابـورى، 3/179 ؛ مـقـتـل الحـسـيـن، خـوارزمـى، فصل 8 ؛ الخصائص الكبرى، سيوطى، عبدالرحمن بن ابى بكر، 2/126، دار الكتب العلمية، بيروت .19- المعجم الكبير، 3/117 ؛ ترتيب الامالى، 2/82 ؛ مجمع الزوائد، 9/191.20- همان .21- المـسـنـد، ابـوبـكـر البـّزار، 3/101، مـؤسـسـة عـلوم القـرآن، بـيـروت، اوّل، 1409 ق ؛ كـشـف الاستار، 3/231 ؛ ترتيب الا مالى، 1/184؛ المصنّف، 15/97 ؛ المسند، ابـن حـنـبل، 1/85 ؛ الملاحم و الفتن، ابن طاووس، على بن موسى، 93، مطبعه حيدريه، نجف، سوم، 1382 ق؛ مجمع الزوائد، 9/187.22- بحارالانوار، علامه مجلسى ، 45/383.23- الامالى، شيخ صدوق، 101، مؤسسة الاعلمى، بيروت، پنجم، 1410 ق .24- اثبات الوصية، مسعودى، على بن حسين، 135، مطبعه حيدريه، نجف .25- بحارالانوار، 44/331 ؛ اللهوف، 21.26- وسائل الشيعه، 5/394 ؛ علل الشرائع، 2/225.27- همان، 5/392؛ أمالى، صدوق، 64.برگرفته از كتاب سرشك خوبان، محمدباقر محمودي، با تصرف .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 349]
صفحات پیشنهادی
ارزش گريستن بر حسين (عليه السلام)
ارزش گريستن بر حسين (عليه السلام) محرم گريستن و مرثيهخوانى بر امام حسين (عليه السلام) از باب پيروى از پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله) و خاندان پاكش، مستحب ...
ارزش گريستن بر حسين (عليه السلام) محرم گريستن و مرثيهخوانى بر امام حسين (عليه السلام) از باب پيروى از پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله) و خاندان پاكش، مستحب ...
ثواب گريه بر امام حسين (علیه السلام)
ثواب گريه بر امام حسين (علیه السلام)-ثواب گريه بر امام حسين (علیه السلام) گريه بر ... چشم گريان در عزاي امام حسين عليه السّلام و ارزش آن اگر اشک بر امام حسين عليه ...
ثواب گريه بر امام حسين (علیه السلام)-ثواب گريه بر امام حسين (علیه السلام) گريه بر ... چشم گريان در عزاي امام حسين عليه السّلام و ارزش آن اگر اشک بر امام حسين عليه ...
حسين(ع) آموزگار عشق و ايثار؛ پاسدار ارزش هاي اسلامي
حسين(ع) آموزگار عشق و ايثار؛ پاسدار ارزش هاي اسلامي-حسين(ع) آموزگار عشق و ايثار؛ ... حسين عليه السلام ، حقيقت ايمان سير الي الله تعالي، حقيقت علم و عرفان به خدا، ...
حسين(ع) آموزگار عشق و ايثار؛ پاسدار ارزش هاي اسلامي-حسين(ع) آموزگار عشق و ايثار؛ ... حسين عليه السلام ، حقيقت ايمان سير الي الله تعالي، حقيقت علم و عرفان به خدا، ...
عرفان اسلامی (71) گریه
عرفان اسلامی (71) گریه نویسنده : استاد حسین انصاریان شرح كتاب مصباح الشريعة ... گريه و زارى براى خدا از مهمترين ارزشها و بهترين كارها و از والاترين عبادت هاست . ... در مقدمه دعاى عرفه حضرت سيد الشهدا عليهالسلام آمده :پس شروع فرمود آن حضرت در ...
عرفان اسلامی (71) گریه نویسنده : استاد حسین انصاریان شرح كتاب مصباح الشريعة ... گريه و زارى براى خدا از مهمترين ارزشها و بهترين كارها و از والاترين عبادت هاست . ... در مقدمه دعاى عرفه حضرت سيد الشهدا عليهالسلام آمده :پس شروع فرمود آن حضرت در ...
اندیشمندان غیر مسلمان در محضر امام حسین
اندیشمندان غیر مسلمان در محضر امام حسین-تابش نور حسینعلیه السلام بر قلوب ... و مقام امام حسین علیهالسلام و ارزش گریه و عزادارى بر سالار شهیدان علیهالسلام و .
اندیشمندان غیر مسلمان در محضر امام حسین-تابش نور حسینعلیه السلام بر قلوب ... و مقام امام حسین علیهالسلام و ارزش گریه و عزادارى بر سالار شهیدان علیهالسلام و .
اجر حسين عليه السلام در قبال شهادت
1ارزش اعـمال انسان رابطه مستقيم با آثار عمل دارد هر عملى داراى اثر بيشتر باشد ارزش آن بيشتر است حسين عليه السلام با شهادت در راه خدا دين الهى را بيمه كرد و لذا خدا هم ...
1ارزش اعـمال انسان رابطه مستقيم با آثار عمل دارد هر عملى داراى اثر بيشتر باشد ارزش آن بيشتر است حسين عليه السلام با شهادت در راه خدا دين الهى را بيمه كرد و لذا خدا هم ...
امام حسينعليه السلام از نگاه نبوى صلى الله عليه وآله وسلم
نظير اين توسّلات و خبريافتن از شهادت امام حسينعليه السلام براى نوح، ابراهيم و ... را اشكبار مىسازد، از عظمت و ارزش والاى حسين بن علىعليه السلام و قيام و شهادت وى .... تا نگاه پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم بر او افتاد، گريست و فرمود: نزديك بيا.
نظير اين توسّلات و خبريافتن از شهادت امام حسينعليه السلام براى نوح، ابراهيم و ... را اشكبار مىسازد، از عظمت و ارزش والاى حسين بن علىعليه السلام و قيام و شهادت وى .... تا نگاه پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم بر او افتاد، گريست و فرمود: نزديك بيا.
اصلاح مفاسد، هدف اصلي قيام امام حسين عليه السلام
اصلاح مفاسد، هدف اصلي قيام امام حسين عليه السلام در وصيتي که آن حضرت براي ..... دين نه اقتصاد دارد، نه امور سياسي، نه مسائل اجتماعي و نه اصلاً ارزش هاي اخلاقي!
اصلاح مفاسد، هدف اصلي قيام امام حسين عليه السلام در وصيتي که آن حضرت براي ..... دين نه اقتصاد دارد، نه امور سياسي، نه مسائل اجتماعي و نه اصلاً ارزش هاي اخلاقي!
حسین علیه السلام مرا شیعه كرد
حسین علیه السلام مرا شیعه كرد-حسین (ع) مرا شیعه كرد بین حماسه غمبار عاشورا و تداوم ... شهادت مظلومانه امام حسین علیهالسلام و هفتاد و دو تن از یاران بزرگوار او در فاجعه ... اما چون به مال و ارزش دنیا كه یزید وعدهشان داده بود، طمع كرده بودند، به كشتن فرزندزاده ...
حسین علیه السلام مرا شیعه كرد-حسین (ع) مرا شیعه كرد بین حماسه غمبار عاشورا و تداوم ... شهادت مظلومانه امام حسین علیهالسلام و هفتاد و دو تن از یاران بزرگوار او در فاجعه ... اما چون به مال و ارزش دنیا كه یزید وعدهشان داده بود، طمع كرده بودند، به كشتن فرزندزاده ...
پژوهشي در اربعين حسيني (عليه السلام)
حضور اهل بيت(عليهم السلام) در اولين اربعين شهادت امام حسين(عليه السلام) بر ... از جمله مواردي است که جايگاه و ارزش والاي اين واژه و عدد را در معارف اسلامي بيان مي دارد.2 ...
حضور اهل بيت(عليهم السلام) در اولين اربعين شهادت امام حسين(عليه السلام) بر ... از جمله مواردي است که جايگاه و ارزش والاي اين واژه و عدد را در معارف اسلامي بيان مي دارد.2 ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها