واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: انسان چگونه قبض روح می شود و عزرائیل چگونه به استقبال امامان و پیامبران رفت و ایا روایاتی در این زمینه داریم؟ خیلی ممنون و با تشکرپاسخ : با سلام. انسان موجودی است دارای دو جنبه 1- جسم 2- روح . این واقعیت را هنگام خواب در می یابیم كه جسم ما آرام است و در بستر و روح ما در حركت و جولان . قرآن كریم در سوره زمر/ آیه 42 از مرگ به عنوان توفی یاد كرده است :« الله یتوفی الانفس حین موتها » توفی در لغت به معنای گرفتن چیزی به تمام و كمال است .یعنی خداوند در هنگام مرگ انسان را با تمام واقعیت و هویتش از این عالم به عالم دیگر منتقل می كند . بدیهی است كه خداوند جسم انسان را به جایی منتقل نمی كند ، جسم در همین دنیا مانده و به تدریج تبدیل به خاك گشته و از بین می رود ، بنابراین از نظر قرآن ، این روح انسان است كه تمام هویت انسان را تشكیل داده و به هنگام مرگ به حیات خود در عالم دیگر ادامه می دهد . عوالم پس از مرگ ( اعم از برزخ و قیامت )از نظر رتبه ی وجودی بالاتر از عالم ماده (دنیا) و فارغ از محدودیتهای عالم مادی است لیکن خداوند دنیا را مزرعه و محل تحصیل زاد و ره توشه ی عوالم پس از مرگ قرار داده است زندگی و حیات انسان در عوالم پس از مرگ بستگی به این دارد که در دنیا انسان خود را چگونه ساخته باش و در نهایت با چه اعمالی و با چه صفاتی که جزو وجود وی شده از دنیا خارج میشود اگر بدون زاد و توشه از دنیا وارد عوالم پس از مرگ شود اول بد بختی و گرفتاری است . رفتن هر چه زودتر و با دست خالی چه سودی دارد جز آغاز گرفتاری و بد بختی (درست مثل شخصی میماند که بدون تدبیر و بدون تجهیزات قواسی خود را به دل اقیانوس بزند و یا شخصی که بدون تجهیزات کوهنوردی به دل کوههای پر از برف و سرما و خطرناک بزند. دنیا مزرعه ی آخرت است کار خیر و دعا برای طول عمر به منظور خودسازی و توشه گرفتن هر چه بیشتر برای آخرت است به قول قرآن : «تزودوا فان خیر الزاد التقوی فاتقون یا اولی الالباب توشه بردارید که بهترین توشه تقواست». قبض روح و مرگ براى مؤمن و غیر مؤمن دو صورت متفاوت دارد. قرآن مجید در مورد قبض روح كافران مى فرماید: "اى كاش مى دیدى آن وقتى را كه ستمكاران در سكرات مرگ فرو رفته و غوطه مى خورند و فرشتگان قبض روح دست هاى خود را براى ربودن جان آن ها باز كرده و به آن ها به این كلمات خطاب مى كنند: خارج كنید جان هاى خود را! امروز است كه در مقابل گفتار غیر عادلانه اى كه دربارة خدا گفته اید، به عذاب سختى كه جان شما را ذلیل و حقیر و پست گرداند، جزا داده خواهید شد".[15]در جاى دیگر مى فرماید: "چگونه است آن گاه كه فرشتگان جانسان را مى گیرند، در حالى كه به صورت و پشت آنان مى زنند".[16]اما در مقابل قرآن مجید براى صالحان و مؤمنان مرگى آسان لحاظ كرده است : "پرهیزكاران كسانى هستند كه فرشتگان جان آنان را در حالی كه پاك و پاكیزه اند مى گیرند و به آنان مى گویند درود بر شما".[17]در روایت است كه ابراهیم خلیل الله (ع) به ملك الموت گفت: آیا مى توانى با آن صورتی كه روح فاجر را قبض مى كنی، خودت را به من بنمایی؟ ملك الموت عرض كرد: تو طاقت و تحمل این را نداری. حضرت ابراهیم فرمود: بلى دارم. ملك الموت عرض كرد: صورت خود را از من بگردان و سپس مرا ببین. او ناگهان مرد سیاه چهره اى را با موهاى راست شده و بوى متعفن و با لباس هاى سیاه دید كه از دهان و بینى او دود و آتش زبانه مى كشد. ابراهیم(ع) با دیدن این صحنه غش كرده و سپس به هوش آمد و فرمود: اگر شخص فاجر در هنگام مرگ غیر از این منظره را از عذاب و شدت نبیند، براى او كافى است.[18]دلیل این اختلاف آن است كه ملك الموت مانند آیینه، صاف و روشن بوده و خودبین و خود نما نیست، بلكه غیر نما است و در مقابل روح هر شخص محتضرى واقع شود، عكس كمالات یا زشتى هاى او در فرشتگان پیدا مى شود.[19][15] انعام (6) آیة 93 و 94.[16] محمد (47) آیة 27.[17] نحل (16) آیة27.[18] بحارالانوار، ج 6، ص 143.[19] حسینى تهرانی، معاد شناسی،ج 1، ص 241. از آیات استفاده میشود كه مرگ همراه شداید و وحشت گیج كننده ای است. قرآن میفرماید: "سرانجام سكرات مرگ فرا میرسد (و در این هنگام به انسان گفته میشود: ) این همان چیزی است كه از آن فرار میكردی (عاقبت دامان تو را گرفت)".[1]"سكره" از مادّه، "سُكر" حالتی است كه میان انسان و عقل او مانع ایجاد میكند و غالباً در مورد شراب به كار می رود. هر چند گاهی در مورد حالتی كه از شدّت غضب یا عشق آتشین و سوزان دست می دهد، گفته میشود. در مقاییس اللغه آمده است: اصل این ماده به معنی حیرت است. بعضی آن را به معنی "شدّت" تفسیر كرده اند. ظاهراً همة آنها ناظر به یك معنی است، با تعبیرات مختلف.[2]از روایات استفاده میشود كه حتّی انبیا و مردان خدا كه نه دلبستگی به دنیا داشتند و نه وحشتی از آینده، از آرامش خاصی در لحظة مرگ برخوردار بودند اما از مشكلات و شداید این لحظة انتقالی بی نصیب نبودند، چنان كه در حالات پیامبر(ص) می خوانیم كه در واپسین لحظات عمر مباركش، دست در ظرف آبی میكرد و به صورت می كشید و "لاالهالاالله" می گفت و می فرمود: "إنّ للموت سكرات؛ مرگ سكرات و شدایدی دارد".[3] البته شاید برای اطرافیان این سخن را می گفت. از علی(ع) نقل شده: "مرگ شداید و سختی هایی دارد، شدید تر از آن چه در وصف بگنجد، یا با معیار عقل مردم دنیا سنجیده شود".[4]گاه سكرات مرگ با امور دیگری همراه میشود كه شدت آن را مضاعف می كند، همان گونه كه در كلام امیرمؤمنان(ع) آمده است: "سكرات مرگ و حسرت و اندوه از دست دادن آن چه را داشتند، بر آنها هجوم می آورد" بر اساس روایات عزرائیل با ادب و اجازه در محضر پیامبر و امامان حاضر می شده است. موفق باشید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2714]