واضح آرشیو وب فارسی:الف: 4 متهم توليد شايعه
يك كارشناس علوم اجتماعي و جامعه شناس با تشريح چهار عامل موثر در توليد شايعه در كشور گفت: تحقيقات نشان مي دهد كه در ايران مكالمات و هزينه هاي تلفني صد برابر بيشتر از مكاتبات و تعاملات نوشتاري است و حتي ايرانيها زمان بيشتري براي مكالمه و محاوره اختصاص ميدهند.
دكتر اصغر مهاجري در گفتگو با مهر با اشاره به اين نكته كه شايعه در سرزمين شفاهي محور سبزه مي زند گفت: در جامعه اي كه ارتباطات بر محور شفاهي باشد شايعه در دسترس و با سرعت بيشتري شكل مي گيرد.
وي افزود: بر اساس آخرين مطالعات و تحقيقات صورت گرفته در دانشگاه امام حسين(ع) نتايج قابل تاملي در بحث شايعه و دلايل توليد شايعه در جامعه به دست آمده است. بر اساس اين يافته ها چهار متهم رديف اول در توليد شايعه در كشور شناسايي شدند كه امكان دارد اين متهمان بيشتر هم بشوند.
متهم رديف اول: مردم
اين پژوهشگر آسيبهاي اجتماعي اظهار داشت: نخستين متهم خود مردم هستند. ايرانيها از اصل گوتنبرگ كه اصل كتابت و ارتباطات پايدار نوشتاري است پريده اند و از جامعه شفاهي اول به جامعه شفاهي دوم بدون گذراندن اصل گوتنبرگ رسيده اند.
مكالمات و هزينه هاي تلفني ايرانيها ۱۰۰ برابر بيشتر از مكالمات و تعاملات نوشتاري است
تحقيقات نشان مي دهد كه در ايران مكالمات و هزينه هاي تلفني صد برابر بيشتر از مكاتبات و تعاملات نوشتاري است و حتي ايرانيها زمان بيشتري براي مكالمه و محاوره اختصاص مي دهند و وقتي را صرف كسب اطلاعات از طريق اخبار و تعاملات نوشتاري نمي كنند. كه اين نشانه اي از جامعه شفاهي محور است.
متهم رديف دوم: رسانه ملي
اين كارشناس علوم اجتماعي، اخبار و اطلاعات اعلام شده از سوي رسانه ملي به عنوان پرمخاطب ترين سرانه كشور را نوعي اخبار بومرناكي (چوبي كه با خوردن به زمين دوباره به جاي قبلي اش باز مي گردد) عنوان كرد و افزود: اخبار و برنامه هاي بي كيفيت، بي محتوا و فاقد ارزش مصداق بومرناك گرفته و وقتي به دل خانواده نشيند و نتواند خانواده را پربار كند خانواده نقش زمين را ايفا كرده و اخبار همانند بومرناك با برخورد به زمين باز مي گردد. البته اين در مورد ساير رسانه هاي هم صدق مي كند.
وي افزود: در حالي كه اگر رقابت در توليد برنامه هاي رسانه ملي و ساير رسانه ها جريان داشته باشد و رسانه ها بتواند فضاي بازتري را در توليد اخبار به صورت شفاف تر و گويا تر بيان كند ديگر شهروندان براي تامين و كسب خبر و اطلاعات به سراغ ساير گزينه ها مانند قبول شايعه نمي روند. به عنوان نمونه شايد بتوان رقابت در رسانه ها را تنها ميان خبرگزاريهايي مانند فارس و مهر و ايسنا شاهد بود ولي در ساير رسانه اين رقابت معنايي ندارد.
متهم رديف سوم: NGO ها و CBO ها و زنان
دكتر مهاجري ارتباط ميان خرده فرهنگها و قبايل و گروهها را از مهمترين عوامل تولد شايعه عنوان كرد و افزود: ارتباط چهره به چهره و سوارشدن بر عواطف و احساسات در تولد شايعه نقش موثري دارد. به عنوان نمونه در جامعه كوچكي مانند خانواده و يا محله كه قوميتهايي مختلفي در آن اسكان داشته و زندگي مي كنند بيشتر زنان سكاندار هستند و مردان سرگرم كار و اشتغال و اگر زنان داراي بصيرت كامل و آگاهي لازم باشند ديگر به ابزاري براي توليد شايعه تبديل نمي شوند.
وي افزود: همچنين اگر شبكه هاي اجتماعي و مردم نهاد در جامعه كنوني جايگاهي داشتند مي توانستند در بالابردن سطح آگاهي سياسي و اجتماعي و فرهنگي جامعه تاثير گذار باشند. وقتي شهروند به بلوغ سياسي برسد مي داند يك شايعه و تولد يك خبر كذب تا چه ميزان در تخريب نظام و كشور موثر باشد براي همين خود اهرمي براي جلوگيري از شايعه مي شوند.
متهم رديف چهارم: نهادهاي امنيتي و انتظامي و قضايي
اين استاد دانشگاه احساس نا امني در جامعه را علتي براي پذيرفتن شايعات عنوان كرد و گفت: هر چند كه ضريب امنيت در جامعه بالا است ولي احساس نا امني در كشور محسوس است.
وي در تشريح اين گفته اظهار داشت: كشور سالهاست در تحريم روي پا ايستاده است. رسانه هاي غربي شايعات و القائات دروغي را به جامعه وارد مي كنند و ناگهان طرح هدفمند كردن يارانه بدون پيوست اجتماعي اجرا مي شود. وقتي چنين طرح بزرگي بدون آمادگي اجتماعي و بدون مطالعه و پژوهش حداقل ۱۰ هزار پژوهشكر و آسيب شناس اجرا مي شود احساس نا امني تقويت شده و با توليد يك شايعه كوچك مانند گران شده سكه و ارز و... جامعه پذيرا مي شود ولي اگر پيوست اجتماعي رخ داده بود جامعه مي دانست اين يك حباب است و باور نداشت.
دوشنبه|ا|10|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]