واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: یک روز در خانه تنها بودم. پشت پیانو نشسته بودم و قطعات قدیمیخودم را میزدم. در یک آن ملودی همان قطعه آلبوم « هشت» از ذهنم گذشت، آرام آرام جان گرفت و من... رضا صادقی (خواننده آلبوم)قطعه نذریدر ابتدا با جسارت تمام میگویم برای حضور در این آلبوم حس خوبی نداشتم. احساس میکردم که خودم را لوس میکنم و این حس را به تهیه کننده آلبوم هم انتقال دادم و گفتم که من این کار را نمیکنم ولی او تحت هیچ شرایطی کوتاه نیامد و چون رابطه دوستی بین ما بود اخلاق من تا حدودی دستش بود. چند شعر برای من آورد و گفت یکی را انتخاب کن. شاید به دلت نشست و کار به سرانجام رسید.دقیقا همان اتفاقی که او پیش بینی کرده بود، افتاد و یکی از کارها به دلم نشست ولی هر کاری میکردم ملودی اش در نمیآمد. همه فکر و ذکرم را روی ملودی کار متمرکز کرده بودم ولی انگار قسمت نبود که من در این آلبوم باشم. ملودی در خیلی از جاها به بن بست خورد و من هم دیگر ناامید شده بودم. بالاخره تهیه کننده که شرایط را دید قبول کرد من نباشم. روزها گذشتند و همه چیز تقریبا فراموش شده بود. دیگر به کار فکر نمیکردم و همه چیز را هم پای تقدیر و سرنوشت گذاشته بودم تا اینکه یک روز در خانه تنها بودم. پشت پیانو نشسته بودم و قطعات قدیمیخودم را میزدم. در یک آن ملودی همان قطعه آلبوم « هشت» از ذهنم گذشت، آرام آرام جان گرفت و من نسبت به آن بیشتر مسلط میشدم. تلفنم زنگ خورد، چند بار پشت سر هم. غرق در ملودی بودم و جواب ندادم. تلفنم دوباره زنگ خورد و این اتفاق برای بار چندم پیش آمد و باز هم جواب ندادم. ملودی داشت متولد میشد. همان دوستی که چند بار زنگ زده بود، پیامک داد و به ناچار پیامک را خواندم تا ببینم چه کار مهمی در آن شرایط داشته. نوشته بود: «جلوی حرم امام رضا (ع) در مشهد بودم که نمیدانم چه شد تو آمدی جلوی چشمم. کلی از اقوام و آشنایان التماس دعا کرده بودند. فقط میخواستم به ات بگم..»حس عجیبی داشتم. به این نتیجه رسیدم که باید این قطعه را نهایی کنم و در این آلبوم حضور داشته باشم. دیگر تمام انرژی ام را گذاشتم روی کار. ملودی، این بار باید در میآمد. از دوستانم کمک گرفتم. در بخشی از ملودی دنبال سازی بودم که غریبی و غربت را بتواند به خوبی نشان دهد. زنگ زدیم به یکی از دوستان که کمانچه میزد. سازش را برداشت و آمد. ماجرا را رک و راست به او گفتم. بخشهایی از ملودی را برایش زدم و در قسمتی که او باید مینواخت بدون این که من چیزی بگویم، سازش را نواخت و دقیقا همانی شد که ما میخواستیم. کار به سرانجام رسیده بود و خوشحال بودیم. نتیجه رضایت بخش بود. نوازنده کمانچه زنگ زد و گفت هیچ هزینه ای را بابت همکاری در این قطعه نمیخواهد و به آن به چشم یک قطعه نذری نگاه میکند. کار وقتی دلی باشد قطعا به دل مینشیند. رضا یزدانی (خواننده آلبوم)جرقه خوبی بود رضا یزدانی در این آلبوم با ترانه متفاوتی حضور دارد که مهر همیشگی کارهایش را با خود دارد. فکر میکنی چه عاملی در جمع شدن این تعداد خواننده اسم و رسم دار در این آلبوم دخیل بوده؟به نظر من مهم ترین چیز، همان اصل قضیه بوده. تولد امام رضا (ع) و آن تاریخ بخصوص که واقعا منحصر به فرد بود. یعنی این تاریخ بخصوص به قول شما توانسته تمام بحثهای معمول را که در این جور مواقع پیش میآید تحت تاثیر قرار بدهد؟ این که نام چه کسی اول میآید و از این بحثها؟حتما توانسته چون ما به هر حال شاهد انتشار آلبوم هستیم. در مورد بحثهایی هم که شما میگویید باید بگویم که چون تمام این صحبتها همان اول کاملا شسته و رفته عنوان شده بود، مشکلی پیش نیامد. خود من این بحث را عنوان کردم و گفتند ترتیب اسامی به ترتیب حروف الفباست. به هر حال همه ما میدانستیم که قطعات اول و آخر آلبوم بیشتر شنیده میشود ولی همه به این تصمیم احترام گذاشتیم. چطور به تان پیشنهاد دادند در این آلبوم بخوانید؟مصطفی منصوریار زنگ زد. دوستی او با من و رضا صادقی و چند نفر دیگر باعث دور هم جمع شدن این تیم شد. البته من قبلا هم در کنسرت یونیسف تجربه حضور در یک چنین تیمهایی را داشته ام. عقیده ام راجع به این مجموعه همین بود؛ یک مجموعه قوی و شناسنامه دار که قرار است یک کار قوی را نهایی کنند. این که آلبوم در آن تاریخ منحصر به فرد- یعنی 8/8/88 – وارد بازار نشد، به تاثیر گذاری آلبوم در جامعه ضربه نمیزند؟قطعا میزند. هدف ما حضور و انتشار آلبوم راس همان تاریخ بود و البته قشنگی کار هم همین بود که کار در همان روز منتشر شود. قطعا اگر میدانستیم که این اتفاق در تاریخ ذکر شده نمیافتد و آلبوم شش ماه بعد بیرون میآید، همکاری نمیکردیم. حضور تو در یک آلبوم مناسبتی، ربطی به اعتقاد مذهبی ات دارد یا صرفا یک تجربه خاص بوده است؟تقریبا هر دو. به نظرت باز خورد این نوع کارهای مناسبتی در جامعه چیست؟به هر حال جامعه ما یک جامعه مذهبی است و حضور و کنکاش در این شاخه قطعا مورد توجه قرار میگیرد. کلا با این اتفاقها خیلی موافقم که یک عامل بیرونی باعث جمع شدن یک تیم قوی شود تا فعالیتهای خوب و قابل توجهی رخ دهد. بابک صحرایی (ترانه سرای آلبوم)مردم شوکه میشوند! آلبوم «هشت» را باید از دو منظر مورد توجه قرارداد؛ نگاه اول این میتواند باشد که چون محوریت این کار امام رضا (ع) است و هر هنرمند و کلا هر ایرانی با عشق امام رضا (ع) بزرگ شده است، پرداختن به آن به خودی خود شیرینی خاصی دارد و یانگر احساسات قلبی صاحب اثر به این بزرگوار است.منظر بعدی هم اصل و پایه یک چنین حرکتهایی است که اساسا قابل توجه است و تدام یک چنین کارهایی میتواند باعث خلق آثاری جدید و بکر باشد. جمع شدن برای یک موضوع واحد که خالق آن اعتقاد قلبی به آن دارد، چون مورد توجه جامعه است تو جامعه با آن ارتباط برقرار میکند؛ قطعا باز تابهای مثبتی را در پی خواهد داشت. علاقه مندان به موسیقی قطعا از کنار هم قرار گرفتن خوانندههای طراز اول و محبوب شان شوکه میشوند و این کنجکاوی به وجود میآید که برای شنیدن اثر پا پیش بگذارند. البته ناگفته نماند که تا حد زیادی از چیدمان آلبوم رضایت ندارم؛ چون بعضی از کارهای دوستان که البته کمتر شناخته شده هستند ، فکر میکنم که چه از لحاظ کیفیت و چه از لحاظ تکنیک قابل مقایسه با بقیه نیستند و این شاید به کلیت آلبوم ضربه بزند. آلبوم را آلبومی ارزشمند میدانم و امیدوارم مورد توجه قرار بگیرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 336]