واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > خوش چهره، محمد - گفت وگوی خبرآنلاین با محمد خوش چهره نماینده دوره هفتم مجلس و مدرس اقتصاد دانشگاه تهران در نقد عملکرد دولت خاتمی در امور نفت همواره بر عدم احداث پالایشگاه در آنزمان تاکید می شود. اگرچه تا کنون مدیران نفتی آنزمان و در راس آن زنگنه وزیر نفت درخصوص این سیاست حاکم بر وزارتخانه نفت سکوت اختیار کرده اند اما کارشناسان دلیل اصلی تبدیل شدن کشور به وارد کننده بنزین و گازوئیل را در همین امر جستجو می کنند.در همین راستا نیز بازرس ویژه رئیس جمهور در امور نفت اخیرا در گفت وگویی با زیر سوال بردن عملکرد وزارت نفت در آنزمان تاکید داشته است: تصمیم ساز اصلی وزارت نفت و همفکران وی در چند سال قبل همیشه نظرات تخصصی کارشناسان وقت را فدای سلیقه های شخصی خود کردند. عضو هیات مدیره شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی تاکید کرد دلایل مختلفی وجود دارد که ثابت می کند در دولت های قبل از دولت نهم پالایشگاه سازی و خودکفایی در تامین فرآورده های نفتی به زیان مملکت نبود، بلکه جزو ضروریات بود و باید جزو اولویتهای وزارت نفت و حتی دولت وقت قرار می گرفت. شیوا در عین حال به سیاست درست دولت نهم و دهم برای احداث پالایشگاه در کشور اشاره کرده و این امر را دلیلی برای تحقق شعار ما می توانیم دانسته است.در این بین محمد خوش چهره نماینده دوره هفتم مجلس و مدرس اقتصاد دانشگاه تهران در گفت وگو با خبرآنلاین که مشروح آن را در ادامه می خوانید، تاکید می کند: روش دو دولت تفریط تشبیه می کند. جناب خوش چهره،در زمان دولت هفتم و هشتم بارها از سوی مسوولان نفتی مطرح شد که احداث پالایشگاه به صرفه نیست.به نظر شما این سیاست مسوولان نفتی در آن دوره تا چه اندازه درست بوده است؟ این را باید از خود آنان پرسدی.چرا که در حال حاضر با گذشت زمان بسیاری از مسایل روشن شده و مسوولان نفتی آنزمان می توانند جوابگوی عملکرد و سیاست های خود باشند.اما به هر حال آنچه مشخص است تاکید کارشناسان در سه دهه گذشته بر عدم خام فروشی و گرایش به سمت فروش فراورده است.بنابراین در شرایط فعلی من نمی توانم اظهارنظر صریحی در این مورد داشته باشم و باید قضاوت را به بررسی دقیق شرایط آنزمان و نتایج و تاثیرات این سیاست در شرایط فعلی بر کشور واگذار کرد. درست است که از نظر علمی و مطالعاتی نمی توان قضاوتی بر عملکرد دولت های گذشته در این خصوص داشت اما از نظر تئوری آیا احداث پالایشگاه صرفه اقتصادی به همراه ندارد؟ اگر بخواهیم از نظر تئوری به این مساله نگاه کنیم.همانطور که گفتم همواره طی سه دهه گذشته کارشناسان و محققان تاکید کرده اند باید از استراتژی های جایگزین صادرات بهره برد.بدین معنی که باید خام فروشی و صادرات مواد اولیه را به فراموشی سپرد و به سمتی حرکت کرد که بتوانیم با فراورش مواد اولیه صادرکننده محصولات پایین دستی باشیم.بنابراین این امر نشان می دهد از لحاظ تئوری تبدیل مواد خام به فرآورده توجیه شده است وآمارها هم نشان از حرکت برخی از کشورها به این سمت دارد.البته این مساله تنها درمورد نفت صدق نمی کند بلکه در بسیاری از کالاها دیده می شود.به عنوان مثال دیده می شود به حای صادرات گوجه فرنگی کنستانتره صادر می شود و نمونه ای ازاین دست بسیار است.البته این نمونه بسیار سطحی است تا بتوانیم عمق این سیاست را در تمام بخش ها نشان دهیم. در این میان مطالعات دقیق هم بسیار تاثیرگذار است.بنابراین تنها احداث یک پتروشیمی و پالایشگاه برای تبدیل نفت خام به فراورده نمی تواند سیاست درستی باشد بلکه باید مطالعه شود که بازار تا چه اندازه به محصول پایین دستی ما نیاز دارد.به عنوان مثال در حال حاضر در عسولیه ما واحدهای پتروشیمی داریم که محصولاتی را تولید می کنند که تنها یک مشتری خاص در بازار دارد و اگر این مشتری از ما خرید نکند محصول بدون خریدار می ماند.بنابراین در این شرایط ما مجبوریم حتی پایین تر از نرخ جهانی محصول خود را عرضه کنیم تا خریدار را حفظ کنیم و از سویی کالا برروی دستمان نماند.براین اساس مطالعه برای احداث پتروشیمی و پالایشگاه و تمرکز بر روی محصولات تولیدی بسیار اهمیت دارد و اگر این مطالعات دقیق انجام نشود قطعا می تواند عواقب جبران ناپذیری به همراه داشته باشد. پس بر این اساس می توان به نوعی گفت که شما هم معتقدید دولت خاتمی سیاست درستی در خصوص پالایشگاه سازی نداشته است؟ نه دقیقا،چرا که شرایط و مقتضیات زمان بسیار در تصمیم گیری ها تاثیرگذار است.به عنوان مثال برای احداث یک پالایشگاه باید دید تا چه اندازه بندر در اختیار کشور است مسایل حمل و نقلی نیز باید دیه شود.ضمن آنکه نباید از خاطر برد بحث تامین منابع مالی ، تسهیلات بانکی و به نوعی نظام بانکی بسیاردر اتخاذ تصمیم مناسب در زمان تاثیرگذار است.بنابراین نمی توان به قطعیت گفت که این سیاست درست یا نادرست بوده است و باید دلایل مدیران نفتی دولت گذشته را برای اتخاذ چنین سیاستی پرسید و از انان پرسیده شود که اگر به آن زمان برگردند باز هم همین روند را در پیش می گیرند و یا روشی دیگر را ترجیح خواهند داد. به نظر شما روش فعلی دولت نهم برای احداث پالایشگاه تا چه اندازه درست است؟ بذارید اینگونه دو دولت را با هم مقایسه کنم.شاید تشبیه روش دو دولت به روش افراط و تفریط چندان دور از ذهن نباشد.چرا که به نظر می رسد دولت هفتم و هشتم اگر در عدم احداث پالایشگاه افراط کرد و سیاست عدم احداث را با این استدلال که صرفه اقتصادی ندارد در پیش گرفت دولت نهم و دهم نیز سیاست تفریط در پیش گرفته است.بعضا دیده می شود که در سفرهای استانی تصمیم بر احداث پالایشگاه گرفته می شود.در حالیکه احداث یک پالایشگاه در هر مکانی نیاز به مطالعات فنی دارد.چرا که احتمال دارد به عنوان مثال احداث خط لوله در یک منطقه کوهستانی شاید اصلا غیر ممکن باشد ولی در سفرهای استانی ددیه می وشد بدون مطالعات فنی احداث پالایشگاه و پتروشیمی در استان های مختلف تصویب می شود و به مرحله اجرا گذاشته می شود بدون آ«که مسایل فنی و مالی مد نظر قرار گرفته شود.بنابراین در هر دو دولت شاهد اتخاذ تصمیم هی نادرست هستیم تصمیماتی که تنها از عدم تکیه بر کار کارشناسی لازم صورت می گیرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 618]