واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: به مناسبت رحلت پيامبر اكرم(ص)/ 4علي رباني گلپايگاني:اسلام هم خدامحور است و هم نبيمحور
گروه انديشه: تفكر اسلام، تفكري توحيدي است و با محوريت خداوند سبحان شكل ميگيرد، لذا از اين جهت اسلام خدامحور است، اما در مقايسه با شريعتهاي ديگر براي مرزبندي و كشف شاخص بايد گفت كه اين شريعت، شريعت محمدي(ص) است، لذا اسلام نبيمحور هم است.
حجتالاسلام و المسلمين «علي رباني گلپايگاني»، مدرس حوزه علميه قم در گفتوگو با سرويس انديشه خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، در مورد رابطه «خدا، پيامبر(ص) و قرآن» ضمن بيان مطلب فوق گفت: اگر بخواهيم از اين تعبير استفاده كنيم، بايد بگوييم كه مسلما دين اسلام را بايد در محوريت خداوند متعال در نظر بگيريم؛ يعني در اين تعبير كه اسلام خدامحور است يا پيامبرمحور، به طور قطع دين اسلام چون توحيدي است، خدامحور است و لذا اولين شعار پيامبر اين است: «قولوا لااله الاالله حتي تفلحوا» و تمام قرآن هم اين شعار را بيان ميكند.
وي افزود: بنابراين تفكر اسلام، تفكري توحيدي است و با محوريت خداوند سبحان شكل ميگيرد، اما وقتي ميرسيم به آيين و شريعت، در مقايسه با شريعتهاي ديگر براي مرزبندي و كشف شاخص بايد گفت كه اين شريعت، شريعت محمدي(ص) است.
رباني گلپايگاني خاطرنشان كرد: اين موضوع اختصاص به اسلام ندارد و همه اديان آسماني مخصوصا اين 5 آيين آسماني كه شريعتهاي پيامبرهاي الوالعزم(ع) هستند و با پسوند پيامبران از ديگر شريعتها باز شناخته ميشوند، لذا گفته ميشود، شريعت نوح(ع)، موسي(ع) و … .
وي تأكيد كرد: منتهي اين خدامحوري و پيامبر محوري(ص)، دو نگاه و جهت متفاوت است لذا يك مورد خاص و با يك لحاظ نيست كه بگوييم كه از يك لحاظ هم خدامحور و هم پيامبر محور است، بلكه از اين نظر كه محتواي اسلام و معارف و دستورات و بايدها و نبايدها را در نظر بگيريم، اين دين، خدا محور است و همه احكام به خدا بازميگردد.
مؤلف «كلام تطبيقي» گفت: احكام و معارف دين در واقع فعل تشريعي خدا است و اين هم اختصاص به دين اسلام ندارد چرا كه از نگاه ما همه شرايع آسماني از اين زاويه ديد، خدايي و توحيدي است، اما چون بنا است از يك منظر ديگري شريعتها را با هم بسنجيم، نه از نظر منشأ ومبدأ، بلكه از لحاظ مخاطبان مختلف ميخواهيم آنان را در نظر بگيريم؛ يعني شريعتي كه نوح(ع)، موسي(ع) و … آوردهاند را ميخواهيم با هم بسنجيم.
وي خاطرنشان كرد: پس ما از 2 منظر و جهت ميتوانيم بگوييم كه اسلام هم خدامحور است و هم شخص محور، و از اين جهت اسلام را ساير شريعتها متمايز ميكنيم، دين نبي محور است؛ يعني از طريق اضافه كردن دين به صاحب شريعت كه پيامبر اسلام(ص)؛ ولي از لحاظ مبدء شريعت ، محوريت با خدا است، و به عبارت ديگر از لحاظ آورنده شريعت ؛ يعني آنكه واسطه بين مردم و خدا است را درنظر بگيريم، محوريت با پيامبر اسلام(ص) است؛ ولي فاعل شريعت خدا است و و درعين حال آورنده شريعت پيامبر(ص) است.
مؤلف «ما هو علم الكلام» اظهار كرد: از نگاه قرآن همه شرايع و انبياي الهي(ع) به گونهاي بودهاند كه با عقل، خرد و فكر انسانها سخن گفتهاند؛ يعني مخاطبان آنها انسان به عنوان يك موجود قابل تعقل بوده است، گواه اين مطلب اين است كه وقتي انبياء الهي مبعوث ميشدند، مردم از آنها تقاضاي معجزه و يا دليل بينه ميكردند، تا نسبت به ادعاي آنها بتوانند تصميم بگيرند و دين آنها را تصديق بكنند.
كتاب «قواعد الكلاميه» خاطرنشان كرد: چون اصولا دين و آيين آسماني براي انسان آمده است و انسان موجودي است كه قبل از هر چيز يك موجود صاحب عقل و اراده است، پس قطعا خطاب ديني از طرف پيامبران و درخواست ايمان ناظر به عقل و تفكر و فهم آنان بوده است.
مدرس حوزه علميه قم خاطرنشان كرد: واقعيتها و دادههايي كه در خود متن وحي است اين را به ما مي فهماند كه اين انساني كه مورد خطاب پيامبران بوده است، موجودي داراي احساس و عاطفه و عقلانيت است، چه بسا كه همراه ابعاد احساسي، ابعاد عقلاني هم مورد توجه است، لذا پيامبر ميآيد و پيامي ميدهد و مدعي اصلاح بشر است، لذا ايمان و عقلانيت در مورد ايمانآورندگان مانعةالجمع نيستند.
رباني تأكيد كرد: از اينجا وجه تمايز و اشتراك انبياء و فلاسفه واضح ميشود؛ فلاسفه با انبيا يك وجه اشتراك دارند و آن اينكه هر دو به تفكر و تعقل انسانها ميپردازند، ولي انبيا(ع) اولا بيانشان را در مورد مسائل عقلاني، بيان قابل فهم براي عموم ميكنند؛ يعني بيانشان به گونهاي است كه براي همه و انسانهاي عادي قابل فهم است.
وي دومين وجه تمايز را اينچنين بيان كرد: دوم وجه تمايز عمل و رفتاراست؛ يعني عمل و رفتار آنها بدين گونه بود كه آنها قبل از اينكه بخواهند مردم رادعوت كنند، خودشان در عاليترين سطح ممكن، به آنها عمل كردهاند، لذا به اين دليل است كه پيام آنان در عمق وجود مردم رسوخ كرده و ايمان مردم هم شكوفا و تبلور پيدا كرده و لذا خود انبيا(ع) تجسم آن ايماني هستند كه از مردم ميخواهند و ثانيا در رفتار با مردم رفتاري كاملا ارزشي و انساني داشتهاند.
اين مدرس كلام حوزه علميه قم خاطرنشان كرد: لذا پيامبر شخصي است كه سخناني به همراه معجزه آورده و همچنين قوه تفكر را فعال كرده، و از طرف ديگر در عمق وجود خود، حقيقتا مؤمن و معتقد است و ايمانش در حد عالي است و از جانب سوم از لحاظ رفتار، يك رفتار بسيار اخلاقي، اخلاقي بسيار جذاب و داشته است، لذا اين سه عامل به هم كمك ميكنند كه حجت بر مردم تمام شود. لذا آيه قرآن ميفرمايد: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ؛ پس به [بركت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مىشدند(آل عمران/159)؛ يعني اين لطف الهي است، كه انبياء را با اين ويژگي ها مبعوث كرده است.
وي افزود: لذا اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد، خداوند انبياء را نوعا از طبقات پايين آفريده است، چرا كه رابطه انساني با مردم راحتتر بتواند، برقرار كند؛ يعني مردم بدانند اين انبياء از درون خودشان هستند، لذا ميتوانيم بگوييم كه ايمان به شخصيت پيامبر(ص) هم به جهت كاريزمايي بودشان بوده و هم از جهت استدلالي بودن سخانانشان، لذا هر دو عامل را در براي انبياء الهي امكان دارد.
مؤلف «كلام تطبيقي» تأكيد كرد: البته امكان دارد مخاطبان پيامبر متفاوت باشند، يعني پيامبر هم شخصيت جذابي داشته و هم شخصيتي دارد كه عقلاني و استدلالي، ليكن افراد متفاوت هستند لذا كساني امكان دارندكه بعد عقلاني بالايي داشته باشند، لذا بيشتر جذب استدلالهاي سخنان نبي بشود و افرادي امكان دارد بيشتر شيفته شخصيت رفتاري ايشان بشوند.
وي تأكيد كرد: در مقام تأكيد بايد بگوييم كه پيامبران هر دو بعد را داشتهاند؛ يعني هم يعد عقلاني وهم بعد احساسي، ولي در مورد انسانها عادي بگونه است كه اين دو مانعةالخلو هستند؛ يعني امكان دارد برخي شيفته اخلاق نيك نبي(ص) شوند وبرخي شيفته برهان و استدلال وي شوند.
وي در پايان خاطرنشان كرد: در همين زمان هم شخصيت امام خميني(ره)، همه اين حالات را داشت و مردم هم به گونههاي متفاوت به ايشان رجوع ميكردند چرا كه امام خميني(ره) هم شخصيت پيامبرگونه داشتند، يعني داراي بعد عرفاني، اخلاقي، و هم بعد استدلالي را داشتند، عدهاي هم از افراد و شاگردان ايشان ازشجاعت، برخي از روحيه علمي، برخي به جنبه هوش سياسي علاقهمند شده بودند.
خبرنگار: ابوالفضل عنابستاني
چهارشنبه|ا|7|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]