محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840228624
بررسي مواضع رئيس جمهور جديد آمريكا در قبال ايران او با كيست؟
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: بررسي مواضع رئيس جمهور جديد آمريكا در قبال ايران او با كيست؟
جام جم آنلاين: اندكي پس از آن كه ميشل، فرستاده ويژه رئيسجمهور منتخب آمريكا راهي خاورميانه شد باراك اوباما در گفتگويي با العربيه از پايان جنگ جهاني با ترور خبر داد و گفت اگر ايرانيها مشتهاي گره كرده خود را باز كنند، ميشود با آنها به گفتگو نشست.
وي در اين مصاحبه همچنين از پايان دوره تقسيمبندي «يا با ما، يا عليه ما» و ضرورت استفاده از ابزار چگونه سخن گفتن صحبت كرد تا بار ديگر تنور گمانهزني بر سر پاندول ناميزان مذاكرات ايران و آمريكا كه نوسانات زيادي را تجربه كرده ، داغ شود ؛ هرچند وي در گذشته صحبت از مذاكرات بدون پيششرط به ميان آورده بود اما اندكي بعد با ذكر اين نكته كه مفهوم بدون پيششرط آن نيست كه شما فلاني را به چاي دعوت ميكنيد بلكه مفهوم آن است كه من سياست جمهوريخواهان را كنار ميگذارم كه ميگويند تا وقتي فلاني (ايران) از فلان كارهايش دست برندارد ما با آنها وارد گفتگو نميشويم ، چراكه انجام چنين مذاكراتي پس از يك سلسله تداركات لازم در سطح پايين ديپلماتيك آغاز خواهد شد ، به نوعي گفتههاي قبلياش را پس گرفت اما اوباما در عين حال هم تاكيد دارد بايد متوجه بود كه رويكرد تغيير براي اولين بار از كجا مطرح شده و چه كسي در برابر آن پاسخگوست.
وي پاسخ ميدهد درست است اين موضوع از طرف من مطرح شد اين من يعني باراك حسين اوباما، مسلمان بوده مسيحي شدهاي است كه پيش از ورود به كاخ سفيد، سناتور ايالت ايلينويز بوده است.
اوباما رنگين پوستي كه زاده پدري كنيايي و مادري آمريكايي است در همان دور دوم پاياني انتخابات درون حزبي به تبعيت از سنت نامزدهاي انتخاباتي ايالات متحده رو به نوشتن كتاب آورد. در اولين كتاب خود با عنوان «روياهايي از پدرم: داستاني درباره نژاد و وراثت» به بيان خاطرات خود از دوران كودكي در هونولولو، جاكارتا و آغاز فعاليت اجتماعياش ميپردازد.
فصلهاي پاياني اين كتاب نيز به اولين سفرش به كنيا، سفري كه او را با گذشته و اصالت خانوادگياش مرتبط ميساخت، اختصاص يافته است. در مقدمه نسخه تجديد چاپ شده اين كتاب اوباما مينويسد: اميدوار بودم داستان زندگي خانوادهام به نوعي بيانگر شكاف نژادي كه يكي از مشخصههاي تجربه آمريكايي است، باشد.
«شجاعت اميد؛ تصوراتي درباره مطالبه روياي آمريكايي» نامي است كه اوباما براي ديگر كتاب خود برگزيده است. اين كتاب در اكتبر 2006 منتشر شد و توانست در مدت كوتاهي در صدر فهرست كتابهاي پرفروش نيويورك تايمز قرار گيرد.
در بخشهايي از اين كتاب كه ميتوان آن را مرامنامه و مانيفست فلسفه سياسي اوباما دانست وي از ضرورت يك تحول در آمريكا ياد ميكند و تلويحا شيوه مديريتي اتازونيهاي حاكم را زيرسوال ميبرد. بازخواني كوتاهي از بخشهاي كتاب، همسانيهاي خواسته يا ناخواستهاي با الگوهايي دارد كه وي اكنون در مواجهه با كشورهايي چون ايران در پيش گرفته است.
هرچند رگههاي اين تحولات از اندكي قبل هم قابل رويت بود و بوش پسر اذعان داشت با فرستادن نيكلاس برنز به ميز هستهاي ژنو سعي دارد پيامي روشن و شفاف مبني بر تغيير ديپلماسي آمريكايي در مواجهه با ايران در پيش گيرد كه البته نه مجالش را يافت كه تز تغيير ديپلماتيك خود را فرجام بخشد و نه ميخواست بپذيرد كه ايران ميتواند در صورت فرو ريختن ديوار بياعتمادي روابط بهتري با واشنگتن داشته باشد.
آن زمان هم بسياري معترف بودند حضور نماينده صامت در مذاكرات ژنو تنها مخفي كردن چماق در قالب تاكتيكي جديد براي تشويق و ترغيب تهران به پذيرش بسته جديد پيشنهادي گروه 1+5 و تعليق غني سازي اورانيوم بود، اما به نظر ميرسد اكنون شرايط، بيش از همه وقت براي مذاكره و گفتگو فراهم است و بهترين اهرم براي خروج از بنبست هستهاي، فرجام خوش مذاكرات ايران و آمريكاست، ولي در اين ميان ديپلماسي شلوغ و معطوف به نتيجه آمريكايي در مقابل ديپلماسي سكوت و معطوف به راهحل ايراني دچار سايش و اصطكاك خواهند شد.
واشنگتن همواره اصرار داشته در جريان گفتگوها بايد بكوشد بيشترين تاثير را بر خروجي مذاكرات داشته باشد و از سوي ديگر هم، تهران بر اين امر اصرار دارد كه اهرم پيش برنده گفتگو بايد از سازوكارهاي يك مذاكره سازنده پيروي كند و همين تفوق ديدگاهها بر راهكارها خود عاملي شد تا منطق مشاجره به جاي مذاكره در دور سوم مذاكرات امنيتي بغداد بر ديگر گفتمان موجود غالب شود و عمر گفتگوهاي امنيتي بغداد به دور چهارم كفاف ندهد؛ هر چند بايد پذيرفت مبنا و استوانه آن مذاكرات از اساس و پايه دچار كاستي ديپلماتيك بود.
با وجود اين، واشنگتن هم بر اين باور است كه در صورت كاستن از انجماد فزاينده مذاكرات از سكون فعلي ميتواند كفه ديگر ترازوي هستهاي و به نوعي حاميان سنتي نه تماما ولي مخالفان تندروي ايالات متحده يعني روسيه و چين را مجاب كند كه ايالات متحده سعي دارد تمامي گزينهها را قبل از به بن بست رسيدن مذاكرات هستهاي از چنته بيرون نياورد.
تاملي كوتاه بر همين نكته هم بيانگر اين واقعيت است كه آمريكا حداقل از رسم منحني 3 معادله هستهاي قبلي در مسيري قابل رصد كردن، هر گاه ارادهاي براي به انجام رسيدن تنشهاي بروز يافته خود با طرف ديگر سعي داشته اين چالهها را با گفتگوهاي دوطرفه رفع سازد و از سوي ديگر هم هر وقت سعي روشني براي به نتيجه رساندن آن نداشته، با وارد كردن طرفهاي ثالت، تلويحا به سوي پيچيدهتر كردن معادله و عدم رسيدن به رهيافتهاي مشخص حركت كرده است.
تهران همواره سعي داشته با ارسال سيگنالهاي روشن، اين پيام را به شكلي شفاف به واشنگتن مخابره كند و نشان دهد ايران با رعايت خواستههاي مشروعش حاضر است گامهاي مثبتي در اين مسير بردارد. ارسال نامه تبريك احمدينژاد به اوباما به مناسبت پيروزي او در انتخابات رياست جمهوري كه در طول 3 دهه گذشته در مناسبات سياسي ايران و آمريكا سابقه نداشته يا تماسهاي غيررسمي مقامات ايران و آمريكا در حاشيه اجلاس جهاني اقتصاد در داووس سوئيس يا حتي سفر گروهي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و ديدار از كنگره آمريكا همه و همه پالسهايي است كه از ايستگاه كاخ سعدآباد به كاخ سفيد ارسال ميشود كه اينك نوبت آمريكاست تا فاصله شعار تا عمل دولتمردان عملگراي آمريكايي كي ميتواند رنگي از واقعگرايي را بر بوم خالي ديپلماسي پذيرا باشد و سعي كند با انديشه و گفتمان منطقي به ارائه راهبردي موثر در اين راستا اقدام كند و بتواند پيلههاي بسته شده را بر فراز مذاكرات دو طرف باز كند.
بارمبندي نوسانات گذشته و مشخصا از زمان رياست جمهوري كلينتون، دورهاي پرتلاطم از تلاش براي شروع يا حتي پيشنهاد مذاكرات ايران و آمريكا در قالب ديپلماسي هويج و چماق از سوي واشنگتن مطرح بوده و اين ديدگاه هم وجود دارد كه در عصر بوشيسم به دلايل متعددي همان هويج و چماق با اندكي قهر و آشتي ديپلماتيك چاشني راهبرد كاخ سفيد در مواجهه با پديدهاي به نام ايران بوده، اما اكنون اعلانها و موضعگيريهاي سياست خارجي در عصر اوبامايسم به مدل هويج بزرگتر و چماق بزرگتر گرايش يافته و همين مساله هم بر دغدغههاي قبلي، نگراني متعدد فعلي را افزوده است.
برآيندهاي چماق زدنهاي مكرر جمهوريخواهان بر پيكره سياست خارجي ايران اگر چه انتظارات را از اين نگرش مسموم، خسته و دور كرده است و سير تحولات گذشته هم بخوبي نشان داده واكنش حاميان سياستهاي ميليتاريستي كاخ سفيد در گذشته دست بردن به اهرم اسلحه و اجبار بوده، اما آن روي سكه را هم دموكراتها با ترسيم هويج بزرگتري پر كردهاند.
هرچند بايد پذيرفت منحني برخوردهاي سخت و نرم جمهوريخواهان و دموكراتها در دامنه تقابل با ايران در ماتريسي از تحريم و تهديد در تناوب بوده و به تعبيري دو روي يك سكه بودهاند.
تلاشهاي جهت دار اخير كنگره آمريكا در توسعه دايره تحريمها و دميدن در تنور قطعنامههاي هستهاي شوراي امنيت عليه ايران از سوي همفكران دموكرات كه سنا و كنگره در يد قدرت آنهاست، نشان از حركت در دامنه نرم نمودار برخورد با ايران است.
در عين حال بوش حداقل نشان ميداد ارزشي قابل وصف براي فاكتور اخلاق و مذهب قائل است و به قول خودش سعي ميكرد هر يكشنبه به كليسا برود، ولي اين باور در اوباما وجود دارد كه او مذهبگرا و اخلاقگراتر از بوش خواهد بود و قدر اشكهايش را در بدو ورود به كاخ سفيد خواهد دانست.
اگر چه اين رويكرد وجود دارد كه انديشههاي مملكتداري و سياستورزي او بيش از همه به سوي بيل كلينتون ميل خواهد كرد، ولي وقتي كه قطعه اوباما را روي پازل روساي جمهوري گذشته آمريكايي ميگذاريم، او بر مدل كارتر انطباق بيشتري دارد و بر خلاف اظهارات بسياري، سياستمداري اوباما به شكلي قابل لمس با راه كارتر هم مرزي ميكند و همين هم در آن واحد برداشتي دوگانه از اخلاقگرايي و كينهورزي كارتري نسبت به ايران را به ذهن متبادر ميكند؛ هرچند پرده سومي به نماي عدم جنگطلبي و يكجانبهگرايي را خواهد گشود.
اوباما سياهپوستي است كه تعصب خاصي نه بر نژاد و نه بر مذهب اصلاح شدهاش ندارد و شاخصهاي آمريكايي بودن را وجه غالب نگاه خود ميداند و سعي داشته تفسيرهاي موسعي از اعلان تغيير و تحولش در راستاي ساختارشكني صورت نگيرد و كودكان همنژادش او را مارتين لوتر كينگ هزاره سومي ندانند.
موج اول تغييرات در روز اول صدارتش بر كاخ سفيد كه بناچار از تن سپردن به اقتضائات افكار عمومي صورت گرفته را نميتوان طرحي از آنچه بايد باشد و آنچه هست تلقي كرد.
در پيش بودن موج دوم و طاقتفرساي بحران مالي جهاني و ابتدا از ايالات متحده و فشار فزاينده بر پايههاي اشتغال، مسكن و درآمد و افزايش فزاينده سبدهاي سوختي و گرم شدن زمين در كنار شعلهور شدن ناآراميها در افغانستان و رشد بنيادگرايي اسلامي در پاكستان و خاورميانه عربي خود دستاندازهاي عديدهاي را فراروي قطار سياست خارجي ايالات متحده مي گشايد كه بناچار به كشيدن دسته ترمز جبر و جنگ از سوي اوباما خواهد انجاميد. اوباما فعالانه خواهد كوشيد ابتدا با عملي كردن تغييرات كمهزينه و چشمگيري به اقناع افكار عمومي پر انتظار آمريكايي پاسخ گويد و از آن پس به راهبرد تعمير روي آورد.
اين تغيير جبهه از تغيير به تعمير و نه تمديد راهبردي خواهد بود كه ميتوان انتظار آن را در برخورد با ايستگاه تهران داشت. بهبود وجهه آمريكايي نزد جهانيان و پس از آن تعامل تا نزديكيهاي حلقه منافع متحدان و دوستان منطقهاي واشنگتن حداكثر اقدامي خواهد بود كه ميتوان از اوباما انتظار داشت.
آمريكا از خود اكنون چهرهاي ترسيم كرده كه پيش از هر برداشتي اسلحه و تير و تركش از شنيدن نام آن به ذهن متبادر ميشود و اين يعني از دست رفتن جايگاهي كه 8 سال دموكراتها و در دوره كلينتون براي تثبيت آن همت گماردند.
به گفته خود اوباما هم محكمتر شدن مشتهاي گره كرده ايرانياني كه هر روز بر آمريكا مرگ ميفرستند نشان از افزايش شكاف و فاصله واشنگتن و ايران در طول 3 دهه گذشته با وجود معدود اقداماتي است كه ميتوانست به تلطيف فضاي كنوني بينجامد.
پيامهاي خاموش و وارونه از بلندگوي كاخ سفيد حكايت از اين امر دارد كه با وجود بيتوجهي و عدم اعتناي ظاهري نداشتن، ولي در آن سوي پرده تصميمگيري مطبخ دموكراتها، ايران چالش عمده سياست خارجي آمريكا در عصر اوبامايسم است.
او گرچه نشان ميدهد نسبت به مكتوب تبريك احمدينژاد بيتفاوت است و انگار نه انگار نامهاي دريافت كرده است، ولي حقايق تلويحي حكايت از ذهن آشفته او در بيقراري به پاسخنامه در قالبي ديگر به همتاي ايرانياش دارد.
خود اوباما هم ميداند كه تنگتر كردن دايره تحريم و تطميع، به پوشيدن جامهاي بر كالبد انتظاراتش نخواهد انجاميد
اوباما ميخواهد تلويحا بگويد كه سايه جنگ گرم از فراز روابط 2 كشور رخت بر خواهد بست و نگرش دموكرات مابانهاش او را از دست بردن بر قنداق اسلحه نهي ميكند، اما همزمان هم اين احتمال را پنهان نميكند كه اشتياقش به گفتگو و مذاكره زودتر ميتواند به جمع شدن تفكر چند پاره و متحدان پراكنده آمريكا بر سر ميز تحريم منجر شود و اين به آن معناست كه دست يافتن بر كرسي اجماع نسبي جهاني عليه ايران سهل تر خواهد بود. البته طمع ديپلماتيكي اوباما او را به ترديد خواهد انداخت كه آيا اندكي منتظر بماند تا با تعارف مذاكرهاي لبخند مذاكرهطلب ايراني بيشتر لب بگشايد، كاري كه براي تهران زياد باب طبع نخواهد بود.
از نگاه ديگر، خود اوباما هم ميداند كه تنگتر كردن دايره تحريم و تطميع، به پوشيدن جامهاي بر كالبد انتظاراتش نخواهد انجاميد. از اين رو بيشتر به همان راهبرد تعمير روي خواهد آورد و زمينه را براي رخدادهاي آتي فراهم خواهد كرد. وي سعي خواهد كرد حداقل در مواجهه با ايران از تعمير به مثابه يك اهرم تعديل استفاده كند.
اوباما سعي ميكند با دست پس زدن و با پا كشيدنهاي تكراري سكوت و انفعال خود را تا انتخابات 3 ماه ديگر ايران ادامه دهد و همچنان سياستي كجدار و مريز را پيش گيرد و منتظر نتيجه انتخابات رياست جمهوري 1388 ايران شود. واقعيت اين است كه اوباما اگر هم بخواهد نميتواند با احمدينژاد پشت يك ميز بنشيند و اين مصداقي از منفعتطلبي و تعاملات دوگانه و بعضا چندگانهاي است كه آسيبهاي جدي را بر پيكره روابط دو كشور وارد خواهد كرد.
اين تعاملهاي دوگانه آنجا نمود بيشتري مييابد كه وي تاكيد دارد از خطرات يك ايران هستهاي به گمان خودش آگاهي دارد و آن را جدي ميگيرد، ولي در عين حال هم ميگويد بر اين باور است كه بايد با ايران بر سر آنچه ميخواهد انجام دهد و آنچه جامعه جهاني از او ميخواهد، گفتگو كند. اين كه اين سير گفتگو از كجا آغاز و به كجا منتهي شود و اين كه اصولا سازوكارهاي چنين مذاكراتي چه ميتواند باشد؟ پرسشهايي است كه اغلب با سكوت اوباما همراه ميشود.
شايد اگر كمي بيشتر بر سير فزاينده نگرانيهاي اعراب از گامهاي لرزان اوباما در سياست خارجي تمركز شود، بتوان ردهايي از ابرهاي تيره و تار ترديد را بر سر 2 كشور مشاهده كرد.
انتخاب كلينتون فارغ از تمام امتيازاتي كه براي تحكيم پيوندها با دوستان و متحدان اروپايي آمريكا دارد، به خودي خود گره كوري است كه بر پيچيدگي كلاف سردرگمي مذاكرات ايران و آمريكا خواهد افزود. هيلاري آن زمان كه تنها يك سناتور بود و چه پيشتر كه 8 سال بانوي اول كاخ سفيد بود، مريد سرسخت مانيفست امنيت اسرائيل به هر شكل ممكن بود.
اكنون هم كه افسار سياست خارجي اتازونيها بر ركاب وي ميچرخد، تامين اين امنيت آنگاه باورپذيرتر خواهد بود كه بدانيم اولين تماس وي با آن سوي آتلانتيك با تلآويو و وزير خارجه اسرائيل بود تا اين بار در قامت رئيس دستگاه سياست خارجي آمريكا با ادامه راه خود پايمردي بيشتري نشان دهد.
انتخاب هيلاري كلينتون با عطف به ديدگاههاي وي در حمايت از جنگ عراق و افغانستان، برخورد خشنتر با ايران و حمايت بيشتر از اسرائيل يعني تمايل به ادامه همان راهبردهاي قبلي ولي با ابزاري ديگر براي اقناع افكار عمومي. يك بررسي تطبيقي سطحي نشان ميدهد زاويه ديد كلينتون انطباق بيشتري با ديدگاههاي بوش پسر دارد.
نميتوان باور داشت اوباما اين را نميداند يا ندانسته دست به اين انتخاب زده است. او بخوبي از انتظارات كهكشاني راي دهنگان 4 نوامبر اطلاع دارد و واقف است كه بايد عصر بوشيسم را با اقداماتي نظير تعليق بررسي پروندههاي زندان گوانتانامو و وعده خروج تاكتيكي نيروهاي آمريكايي از عراق و ديگر كارهاي ريز و درشت دور كرد، اما ابقاي مهرههايي با آن تفكرات در 2 عرصه سياست خارجي و داخلي نشان از تمايل بر ادامه راه گذشته دارد.
ارسلان مرشدي
شنبه|ا|10|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]
-
گوناگون
پربازدیدترینها