محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840193885
«كسوة الكعبه» در طول تاريخ همواره مورد توجه همگان بوده است
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: «كسوة الكعبه» در طول تاريخ همواره مورد توجه همگان بوده است
گروه خبرنگاران افتخاري / سيدجعفر فاطمينوشآبادي: كعبه شريفترين مكانها براي مسلمانان است. در نگاه ظاهري به خانه خدا، اولين چيزي كه در چشم مينشيند، پردهاي است كه كعبه شريف را پوشانده و «كسوة الكعبه» در طول تاريخ همواره مورد توجه همگان بوده است.
كعبه شريفترين مكانها براي مسلمانان است. در نگاه ظاهري به خانه خدا، اولين چيزي كه در چشم مينشيند، پردهاي است كه كعبه شريف را پوشانده است. پرده كعبه و متعلقات آن از زمان حضرت ابراهيم(ع) تا كنون آن چنان قداستي داشته كه تمام جزئيات آن مورد توجه دقيق مردم بوده است.
يكي از متعلقات كعبه كه همواره مورد عنايت خاص مردم و حكومتها بوده، پوشش يا همان «كسوة الكعبه» است. پرده كعبه در طول تاريخ شاهد تحولات بسياري بوده و گاه دستمايهاي براي بهرهبرداريهاي سياسي و برخوردهاي حاكمان و واليان نيز شده است.
در مورد اينكه چه كسي اولين پوشش را برخانه خدا قرار داد، اختلاف وجود دارد، اما بيشتر مورخان بر اين باور هستند كه نخستين كسي كه كعبه را پوشاند، ابراهيم و اسماعيل(ع) بودند.
در منابع روايي آمده است كه اسماعيل همسر عاقلي داشت. او پس از بناي كعبه به اسماعيل پيشنهاد كرد كه پردهاي روي ديوارهاي كعبه كشيده شود. اسماعيل اين پيشنهاد را قبول و بهدنبال آن پشم بسياري فراهم آورد و ميان قوم خود تقسيم كرد تا آن را بريسند و آنها به سرعت چنين كردند. سرانجام پوششي فراهم شد كه آن را قطعه قطعه بر كعبه آويختند و سه طرف اين خانه مقدس پوشانيده شد و طرف چهارم را اسماعيل با برگ و الياف گياهي پوشانيد.
چون موسم حج رسيد و زائران از نزديك آن را ديدند خوششان آمد و هدايايي در اختيار اسماعيل قرار دادند كه با كمك آنها طرف چهارم كعبه نيز پوشانيده شد.
در روايت ديگري نيز از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمود: حضرت آدم(ع) كعبه را به وسيله مو پوشانيد و حضرت ابراهيم(ع) با الياف گياهي و حضرت سليمان با قبطي.
البته روايت دوم كه در آن پوشش كعبه به سه پيامبر نسبت داده شده كه با سه جسم متفاوت كعبه را پوشاندند منافاتي با روايت اول ندارد كه بگوييم نخستين كسي كه كعبه را با پارچه پوشانيد اسماعيل و همسر او بودند.
قبل از اسلام و در دوران جاهليت «نبيله بنت حباب» مادر عباس بن عبدالمطلب نخستين زني بود كه نذر كرد و براي آن پوششي فراهم كرد. قبل از اسلام كعبه در روز عاشورا پوشانده شد.
قريش نيز به خصوص در اواخر عصر جاهليت همواره بر كعبه پرده ميپوشاندند كه رنگ آن يا سبز و يا زرد بود و جنس آن خز يا موي بافته شده، پوست و يا پارچه با نقشه راه راه از يمن و يا پارچههاي عراقي بود. حتي گفته شده كه پردههايي از عهد جاهليت تا زمان معاويه بر كعبه باقي مانده بود كه مردم پيشنهاد كردند اين پردهها برداشته شود.
در عصر اسلام اولين كسي كه به كعبه پرده كرد، پيامبر بزرگوار اسلام(ص) بود كه در جريان فتح مكه اين كار را انجام داد. جنس پوشش از پارچه يماني بود و پيامبر(ص) آن را از بيتالمال تهيه كرد.
در عهد ابوبكر از جنس پرده كعبه اطلاعي در دست نيست و در هيچيك از منابع موجود سخني از آن به ميان نيامده ولي در عهد عمر پرده كعبه از جنس «قبطي» بود كه نوعي پارچه مصري است. عمر به عامل خود در مصر نامهاي نوشت و از او خواست كه پرده كعبه در آنجا بافته شود و از آن زمان به بعد پرده را مصر تأمين ميكرد. عثمان نيز همين كار را ميكرد و پرده از «قبطي» تهيه ميشد و گاهي هم از بردهاي يماني بود.
در زمان يزيد بن معاويه كعبه را با ديباج خسرواني پوشاندند و همچنين در عصر ابن زبير و عبد الملك بن مروان نيز كعبه با ديباج پوشانيده شد و هر كدام از اين سه نفر را به عنوان اولين كسي كه پرده ديباج بر كعبه كرد، نام بردهاند.
به گفته برخي مورخان در زمان يزيد و ابن زبير پرده كعبه گاهي از خراسان ميآمد و گاهي نيز از مصر و خراسان پردهاي ارسال و هر كدام زيباتر بود، آن را ميپوشاندند. در زمان عبدالملك پوشش كعبه را نخست در مسجد پيامبر(ص) ميگستردند، سپس جمع كرده و به مكه ميآوردند.
در زمان مامون كعبه را هر سال سه بار ميپوشانيدند، يك بار در روز ترويه با ديباج سرخ، بار دوم در اول رجب با قبطي و مرتبه سوم در بيست و هفتم رمضان با ديباج سفيد.
در عهد متوكل عباسي نيز به همان سنت رفتار ميشد و گاهي هر دو ماه يكبار كعبه پوشانيده ميشد. در عهد عباسيان گاهي پرده كعبه در بغداد بافته ميشد و همين امر باعث رونق پارچه بافي در عراق شده بود و نقش مهمي در مرغوبيت و شهرت منسوجات عراقي داشت. گاهي هم از قريه تنيس مصر تهيه ميشد كه از جمله آنها در سال 162 در عهد خلافت مهدي عباسي بود.
تا سال 661 كه پوشش كعبه به انحصار حاكمان مصر در آمد، پوشش همواره از طرف خلفاي عباسي تهيه ميشد و پرده را گاهي از مصر و گاهي از يمن و گاهي از خراسان تهيه ميكردند. ابن عبدربه (متوفاي سال 328 هجري قمري) از پوشش كعبه در زمان خود چنين گزارش ميدهد:
«همه بيت را ميپوشانند مگر ركن حجرالاسود را كه به اندازه يك و نيم برابر قامت انسان باز گذاشته ميشود و چون موسم حج رسيد كعبه را با «قبطي» كه ديباج سفيد خراساني است ميپوشانند و مادام كه حجاج در حال احرام هستند همان كسوه سفيد بر كعبه باقي ميماند و چون از احرام بيرون آمدند، يعني روز عيد قربان، به آن پردهاي از ديباج سرخ خراساني ميپوشانند كه در آن خانههايي است و در آنها حمد و تسبيح و تكبير و تعظيم خدا نوشته شده است و كعبه تا سال بعد به همين صورت ميماند كه دوباره به گونهاي كه گفته شد، پوشانيده شود. چون پردهها بر روي كعبه زياد شود به طوري كه سنگيني آنها بر كعبه خطر داشته باشد، قسمتهايي از آن برداشته ميشود و آنها را خادمان بيت بر ميدارند.»
در سال 532 به خاطر ضعف عباسيها و اختلافاتي كه بهوجود آمده بود پوشش كعبه از طرف خليفه نرسيد و در اين سال مردي به نام «رامشت» كه يك تاجر ايراني بود، پوششي از پارچههاي نفيس به قيمت هجده هزار دينار مصري تهيه كرد و بر كعبه پوشانيد.
الناصرالدين الله كه در سال 575 هـجري قمري به خلافت رسيد، پوشش سبز رنگي از ديباج به كعبه پوشانيد و از عهد مأمون تا اين زمان پرده به رنگ سفيد بود و سپس همو(ناصر) در سال 621 پردهاي به رنگ سياه بر كعبه پوشانيد و از اين زمان به بعد رنگش هميشه سياه بود.
در سال 644 در اثر طوفان شديدي كه در مكه به وجود آمد، پرده كعبه پاره شد و نايب حاكم يمن از شيخ حرم به نام منصور بن منعه بغدادي خواست كه پرده را او تهيه كند. او گفت: پرده را فقط از مال خليفه ميتوان تهيه كرد و مبلغ سيصد هزار دينار قرض كرد و پردهاي از پنبه تهيه و به آن رنگ سياه زد و به كعبه پوشانيد.
بعد از انقراض عباسيان چندين سال پرده از يمن آمد و در سال 659 ملك مظفر از يمن فرستاد و اولين كس از ملوك مصر كه پوشش كعبه را تقديم كرد، ملك ظاهر بند قداري بود كه در سال 661 فرستاد و در سال 743 ملك صالح اسماعيل بن محمد قلاوون پادشاه وقت در مصر قريهاي را در نواحي قاهره در منطقه «قليوبيه» براي پوشش كعبه و حجره نبوي وقف كرد.
از كساني كه درباره پرده كعبه در زمان خود اطلاعاتي به دست دادهاند ابن بطوطه است كه خود در سال 725 عازم مكه شد و ماههاي حج را در آنجا بود. وي ضمن ارائه اطلاعات با ارزشي از منازل ميان مدينه و مكه و مواقف مختلف و وضع معيشت مردم مكه و حاجيان در آن زمان، درباره پرده ميگويد: «در روز بيست و هفتم ذيقعده پرده كعبه را به اندازه يك و نيم برابر قامت انسان از چهار طرف بالا ميبرند تا دستها به آن نرسد و اين عمل را احرام بستن كعبه مينامند.»
تا اين زمان عادت اين بود كه پوشش كعبه از طرف پادشاهان مصر تهيه ميشد و كسي حق نداشت پردهاي براي كعبه بفرستد تا اينكه در سال 848 شاهرخ ميرزا فرزند امير تيمور گوركان پس از تلاش بسيار موفق شد كه پرده را از ايران بفرستد.
داستان از اين قرار بود كه چون شاهرخ ميرزا در سال 807 در خراسان به سلطنت رسيد يكي از آرزوهاي او اين بود كه پرده كعبه را او تهيه كند، ولي تهيه و ارسال پوشش كعبه در انحصار پادشاهان مصر بود. شاهرخ طي نامهاي به «الملك الاشرف» تقاضاهايي از او كرد كه مهمترين آنها اين بود كه اجازه دهد پوشش كعبه را او تهيه كند.
سلطان مصر نپذيرفت و نامههاي متعددي ميان آنها رد و بدل شد و سرانجام در سال 843 «الملك الاشرف» درگذشت و پسر او بنام «الملك الظاهر» در جاي او نشست و او موافقت خود را با درخواست شاهرخ ميرزا اعلام كرد و شاهرخ با خوشحالي تمام پردهاي را كه در شهر يزد بافته و به هرات انتقال داده شده بود، همراه با صد نفر در سال 848 به مصر فرستاد و پادشاه مصر ضمن استقبال شايسته از ايرانيان آنها را در همان سال همراه با حاجيان مصر به مكه اعزام كرد و در آن سال پرده ايراني بر قامت كعبه برافراشته شد.
از زماني كه عثمانيها بر حجاز و مصر مسلط شدند، تهيه پوشش كعبه در انحصار آنان بود. آنها پرده كعبه را از مصر از محل اوقافي كه براي اين منظور بود آماده و ارسال ميكردند. در عهد سليمان شاه بن سليمان خان اوقاف كعبه در مصر مخارج پرده را تأمين نكرد و لذا سليمان شاه 10 قريه ديگر در مصر خريداري كرد و بر اوقاف كعبه افزود.
براي اين 10 قريه وقفنامه مفصلي تهيه شد و طي آن منافع حاصل از اين ده قريه به تهيه پرده كعبه اختصاص يافت. به همين جهت بود كه در مصر كارگاهي براي بافت پرده كعبه تأسيس شد. اين كارگاه نزديك قصر سلطان بود و به «قصر الكسوة» شهرت يافت. رئيس دارالكسوه را «ناظر الكسوة» ميناميدند. هم اكنون نيز در قاهره محلهاي به نام قصر الكسوة وجود دارد.
رشدي صالح در تعليقاتي كه به كتاب «اخبار مكه ازرقي» دارد، مينويسد: تا سال 1333 عادت بر اين بود كه تنها نام سلطان عثماني بر كسوه نوشته ميشد، ولي در اين سال نام سلطان كامل حسين نيز كه بر مصر سلطنت داشت، در كنار نام عثماني نوشته شد.
تا سال 1341 پرده همچنان از مصر ميآمد كه در اين سال اختلافاتي ميان مصر و حجاز به وجود آمد و پرده به مصر برگردانيده و در سال 1342 روابط دو كشور مساعد شد و باز پرده از مصر آمد و در سال 1343 عبدالعزيز آل سعود پردهاي از منطقه «احسا» تهيه كرد. در سال 1344 مجدداً پرده از مصر آمد.
در سال 1345 روابط ميان مصر و حجاز دوباره تيره شد و پرده از مصر نيامد و عبدالعزيز پرده را تهيه كرد و در سال 1346 وي مؤسسهاي را جهت بافت پرده در محله «اجياد» مكه تأسيس و از هند بافندگاني آورد تا اينكه كساني از خود مكه اين صنعت را ياد گرفتند.
بدين گونه اولين پوششي كه در خود مكه بافته شد در سال 1346 بود. اين پوشش از حرير طبيعي بود و رنگ مشكي داشت. تا سال 1358 پوشش كعبه در همان كارگاهي كه عبدالعزيز ساخته بود تهيه ميشد تا اينكه دولت مصر از عبدالعزيز خواست اجازه دهد كسوه مجدداً از مصر حمل شود و عبدالعزيز اين اجازه را داد و كارگاه مزبور تعطيل و بار ديگر پرده از مصر آمد و اين كار تا سال 1382 ادامه داشت. ولي در اين سال ميانه جمال عبدالناصر رئيس جمهور مصر و ملك سعود پادشاه عربستان به هم خورد و پرده كعبه از مصر تا بندر جده حمل شد ولي در اثر اختلاف ميان مقامات سعودي و فرمانده كشتي مصري اين كشتي كه حامل پرده و حجاج مصري بود، به مصر بازگشت.
در آن سال سعوديها در تلاش براي تهيه پرده كعبه به هند، پاكستان، سوريه و ژاپن سفر كردند، ولي موفق نشدند، اما وقتي به كارگاه تعطيل شده عبدالعزيز مراجعه كردند قطعههايي را يافتند و از تنظيم آنها پرده كاملي آماده كردند و در دهم ذيحجه 1382 كعبه را با آن پوشانيدند.
از آن زمان به بعد و تاكنون پرده كعبه در خود مكه تهيه ميشود و محلي كه اكنون براي بافت كسوه در نظر گرفته شده در مدخل مكه در زميني به مساحت صد هزار متر مربع قرار دارد و مشتمل بر آلات نساجي و بافندگي دستي و هم ماشين آلات جديد است.
كارخانهاي كه پوشش خانه خدا را تهيه ميكند از بافتهاي دستي و ماشيني همچنين افراد متخصص در اين مورد خاص بهره ميبرد بر روي اين پوشش آيات قرآن مجيد با خط زيبا و به شكل جالبي با نخهاي طلا و نقره بافته ميشود به طوري كه دهها كيلو طلا و نقره در ساخت آن استفاده ميشود.
جنس آن از حرير طبيعي و خالص و به رنگ مشكي است. ارتفاع آن به 14 متر ميرسد و نوار دور اين پوشش كه به عرض 95 سانتيمتر و طول 4500 سانتيمتر است از 16 قطعه به شكل مربع از تزئينات اسلامي پوشيده شده است.
بر روي اين نوار آيات قرآني نوشته شده است كه در فواصل معين عبارات «يا حي يا قيوم»، «يا رحمن يا رحيم» و «الحمدالله رب العاليمن» با رنگ طلايي كه اطراف خانه خدا را در بر ميگيرد، نوشته شده است.
پوشش «در كعبه» نيز از حريري است به ارتفاع 5/ 6 متر و عرض 5/3 متر و بر روي آن آيات قرآني و تزئينات اسلامي با طلا نقره پوشيده شده است.
پرده خانه خدا از 5 قطعه تشكيل شده است كه هر قسمت يك طرف كعبه را ميپوشاند و قطعه پنجم هم در كعبه را در بر ميگيرد؛ بطوريكه هنگام نصب وزن آن نزديك به دو تن ميرسد.
در كارخانه بافندگي و تهيه اين پرده كه حدود 8 ماه با دست و ماشين طول ميكشد بيش از 200 بافنده ماهر و افراد شايسته و كارآمد فعاليت ميكنند.
خانه كعبه علاوه بر يك پرده بيروني كه در معرض ديد عموم قرار دارد، يك پرده نيز در درون دارد. پرده بيروني سالي يكبار و در روز عرفه و پرده داخل كعبه هر دو سال يكبار تعويض ميشود.
هزينه بافت و ساير كارهاي آمادهسازي پرده بيروني حدود 20 ميليون ريال سعودي معادل پنج ميليارد تومان اعلام شده است و در ساخت آن حدود 120 كيلوگرم طلا بكار ميرود.
كمربند كعبه كه بر روي پرده نصب ميشود از 16 قسمت تشكيل شده و عباراتي مانند «يا حي يا قيوم» «يا رحمن يا رحيم» و «الحمدلله رب العالمين» برروي آن نوشته ميشود.
در سال 1399 هجري قمري كارگاه پرده بافي بزرگتري در محله ام الجواد مكه احداث شد كه همچنان به كار خود ادامه ميدهد و ديدار نويسنده اين گزارش از آن در سفرعمره بهانه اين نوشته شد. دراين كارگاه حدود 240 كارگر در طول يكسال مشغول بافتن پرده خانه خدا هستند.
يك نكته مهم دربافت و آماده سازي پرده خانه خدا، زردوزي كتيبههاي آن است كه هنري ايراني ميباشد و گفته ميشود زماني كه ايرانيها آماده سازي پرده خانه خدا را برعهده داشتند، مورد استفاده قرار گرفت و بعدها به بخشي از ظرايف پرده مبدل شد.
به روايت تاريخ، 115 سال پيش از ميلاد مسيح، بنا به يك سنت، دولت چين براي سر به مهر آوردن همسايگان، قطعاتي از پارچهاي زربفت و زري دوزي شده را همراه با نمايندگاني به ايران فرستاد. 723 سال بعد، يعني در سال 628 ميلادي، هنگامي كه «هراكلوس» دستگرد را تصرف و غارت كرد، گرانبهاترين غنايمي كه به دست آورد، زردوزيهاي ايراني بود. همين روايت تاريخي باعث شد تا اين تصور در اذهان بنشيند كه نخستين بار زردوزي از چين به ايران راه يافته، حال آن كه نتيجه كاوشهاي باستانشناسي در روسيه حكايت از آن دارد كه در سده سوم پيش از ميلاد زردوزي و توليد پارچههاي زربفت در ايران رواج داشته و ايرانيان با نخهاي زريني كه به ظرافت تابيده شده بود، تصوير برگ مو و پيچك را بر روي پارچههاي پشمي ميدوختند. قرنها بعد، بيزانس، همسايه ايران، با تقليد از فرآوردههاي ايراني سوزن دوزيهايي عرضه كرد كه مرغوبيت آن بيشتر بود و رنگهاي خيرهكننده برتري داشت.
با هجوم مغولها، عناصر هنر چيني نيز به زردوزي ايران راه يافت و اگرچه هيچ اثري از زردوزيهاي اين دوره در دست نيست، اما ادامه آن قطعاً به قرن 15، 16 و 17 ميلادي كشيده؛ چه آن كه «شاردن» در سياحت نامه خود، بارها ظرافت زردوزيها و گلدوزيهاي ايراني را، كه به رغم خودش برتر از گلدوزيهاي اروپاييان و تركان بوده، ستوده است.
توليد زري دوزي كه در نقاط مختلف ايران به كم دوزي، گلدوزي، برودري دوزي و كمان دوزي شهرت دارد، شاخهاي از هنر ظريف دوزيه (EMBROIDERY) محسوب ميشود و در گذشته در بيشتر نقاط ايران رواج داشت، اما اكنون استان هرمزگان و به ويژه شهرهاي بندرلنگه، بندرعباس و ميناب از مراكز عمده توليد آن به شمار ميآيند.
گلابتون دوزي پس از اسلام، در ابعاد بيشتري در اقصي نقاط ايران رواج يافت و به خصوص از قرن سوم آذين و تزيين پرده خانه خدا شد.
هنرمندان شوش و شوشتر موظف به تهيه 12 تخته روپوش حجرالاسود در تمام مدت سال بودند. جنس پردهها مخمل مشكي بود و تزئينات روي آن، كتيبه دوزي، شمسهدوزي، كمنددوزي، گلابتون دوزي، ده يك دوزي را شامل ميشد كه معمولاً همگي با نخهاي گلابتون عياردار دوخته ميشد. اين كار تا سده دهم هجري به عهده هنرمندان ايراني بود، اما از آن پس به عهده كشورهاي عثماني، مصر و ديگر كشورهاي اسلامي گذاشته شد.
منبع: پايگاه حج
چهارشنبه|ا|14|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 523]
-
گوناگون
پربازدیدترینها