واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: موحد و خرمشاهي ديوان حافظ نسخه مرندي را بي اعتبار خواندند
موحد و خرمشاهي ديوان حافظ نسخه مرندي را بي اعتبار خواندند
صفحه 07 ادبي و هنري ، شماره سريال 17217 ، تاريخ انتشار 871215
دو كتاب «فرهنگ شرح هاي حافظ »از بهادر باقري و «نسخه ديوان حافظ» از علاء مرندي به تصحيح علي فردوسي عصر سه شنبه اين هفته در شهر كتاب بررسي شد كه موحد و خرمشاهي به نسخه مرندي از ديوان حافظ انتقاد كردند. در اين نشست، ضياء موحد، علاء مرندي را مورد انتقاد قرارداد و اين نسخه را فاقد اعتبار دانست. اين شاعر گفت: در فراهم آوردن يك نسخه هنرمندانه از حافظ، علاء مرندي انصافا نمره صفر مي گيرد. اين نسخه نمره منفي دارد. تعداد ٣٣٥ مورد اختلاف كه در همه نسخه هاست، در اين نسخه، ٦٣ مورد است كه در هيچ نسخه ديگري ديده نشده و ضعيف تر از همه نيز هست. موحد در ادامه تصريح كرد: ما يك حافظ داريم با ٥٠٠ غزل يا بنا بر نسخه قزويني و غني با ٤٩٥ غزل، حافظي داريم با اين تعداد غزل و صدها مورد اختلاف، فرض كساني كه مي خواهند يك ديوان مصحح را شكل دهند، اين است كه ضبط اشعار حافظ از همه ضبط ها دقيق تر است؛ در حالي كه هيچ معلوم نيست اين گونه باشد يا نه و برخي از مصححين حتي معيارهايي را كه تبيين كرده اند، به آن وفادار نبوده اند. اگر در تصحيح، بنا را بر اكثريت ضبط ها بگذاريم، ديگر چه توجيهي دارد كه ناتل خانلري بر اساس ذوقش عمل كند؟ عضو هيئت علمي موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران تصريح كرد: حافظ شعرهايي را دارد كه به طور مسلم از آن اوست و به اعتبار اين شعرها، شاعري تراز اول و جهاني است؛ اما بيت هاي زيادي هست كه كار دسته جمعي است. منظورم اين است كه ما يك نوع كار دسته جمعي داريم كه در آن، نويسنده ها معلوم اند و مقاله هايي هم كه نوشته شده، معلوم است؛ مانند دانش نامه ها. مواردي داريم كه نام نويسنده معلوم است؛ اما معلوم نيست كدام قسمت را چه كسي نوشته است؛ مانند دستور زبان چهار استاد و همچنين گونه اي ديگر كار دسته جمعي داريم كه نه نام نويسنده هست و نه اين كه معلوم است چه كساني اين مقالات را نوشته اند؛ مانند اخوان الصفا. اين ها درباره آثار علمي بود؛ اما درباره آثار هنري تشخيص اثر اصل و منسوب در كار دسته جمعي دشوار است. او افزود: با تصحيح قزويني و غني از ديوان حافظ تا حدودي اين مسئله بر ما روشن شده است كه چه اشعاري اشعار حافظ نيست؛ اما چيزي كه هست، برخي از ابيات و اشعار هست كه محصول كار دسته جمعي است و همين در حافظ پژوهي مورد اختلاف شديد است؛ در واقع، كار دسته جمعي به اين معني كه در زماني كه حافظ شعرهايش را سروده، سال ها فرصت بوده كه خود يا ديگران در آن ها دست ببرند و اتفاقا شعرهاي حافظ اجازه اين دست بردن را هم مي دهد. موحد همچنين گفت: امروز هم مي شود با ذوق امروزي اين كار را انجام داد؛ كما اين كه اين كار انجام شد. در واقع، هر كاتب يا نساخي به ذوق خودش، تغييراتي را مي داده يا اين كه در كتابش اشتباه املا مي كرده و اين مسائل سبب شده ما ابياتي از حافظ داشته باشيم كه محصول كار جمعي است. بهاء الدين خرمشاهي نيز با ضياء موحد هم عقيده بود و گفت: اگر نسخه اي به خط حافظ پيدا مي شد و حافظ مي گفت كه همه شعرها و غزل ها را ديدم و به صحه من مي رسد و سپردم به دست محمد گل اندام، اين مي توانست براي ما خشنود كننده باشد و پايان دهنده معركه آرا؛ اما اين را نداريم. مولف «حافظ نامه» خاطر نشان كرد: موحد شرط خوبي كرد. از كجا معلوم كه حافظ در هر مصرعي بهترين را گفته است؟ اتفاقا مي توان چيزي را جابه جا كرد كه حاصل كار بهتر شود؛ اما بايد مستند به منابعي باشد. من جايي ديدم مولفي جاي حافظ شعر گفته است كه اين دروازه بزرگي را باز مي كند و وادي هاي لغزنده اي دارد.خرمشاهي معتقد است كه ما حافظ مركب داريم؛ اما از به كار بردن كلمه مونتاژ در مواجهه با حافظ و حافظ پژوهان پرهيز مي كند؛ زيرا آن را بد مي داند. در عين حال يادآور مي شود، كارهايي كه حافظ پژوهان كرده اند، به هر حال، حافظ تركيبي است.
چهارشنبه|ا|14|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 353]