تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835636352
سفرنامهي آذربايجان؛ منارهي شمس، قرهكليسا، پل ميانگذر درياچهي اروميه، بازار تبريز و ...
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: سفرنامهي آذربايجان؛ منارهي شمس، قرهكليسا، پل ميانگذر درياچهي اروميه، بازار تبريز و ...
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: ميراث و گردشگري
بعدازظهر سهشنبه 21 آبانماه است. به بهانهي ثبت جهاني مجموعهي كليساهاي ايران، قرار است همراه گروهي يكصد نفره از خبرنگاران و عكاسان به آذربايجان شرقي و آذربايجان غربي سفر كنيم.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سفر خبرنگاران مطابق برنامهي دادهشده از صبح 22 آبانماه به سمت مجموعهي جهاني قرهكليسا آغاز ميشود، اما گويا مسؤولان شهرستان خوي با آگاهي از حضور گروه رسانهيي در استان، مقدماتي را براي استقبال تدارك ديدهاند. بنابراين در آغاز سفر به ديدار منارهي شمس در جمع مردم محلي و مسؤولان شهرستان خوي ميرويم.
طبيعت زيباي آذربايجان شرقي با فرارسيدن پاييز، جلوهاي رنگارنگ يافته است و هر چشمي را خيره ميكند.
از اروميه كه كمتر ساختماني بلند در آن ديده ميشود، به سمت خوي در حركت هستيم. راهنماي مستقر در اتوبوس، توضيحهايي را دربارهي آثار و مكانهاي تاريخي بين راه و وقايع مهم آن ميدهد و مجموعهي تاريخي خان تختي و نقشبرجستهي آن در منطقهي قرهباغ را از دور نشانمان ميدهد.
به گفتهي راهنماي گردشگري آذربايجان شرقي، قرهباغ، جنگ ايران و روم را شاهد بوده است، جنگي كه به شكست روميان منجر ميشود و نقشبرجستهي خان تختي كه پادشاه روميان در آن مقابل پادشاه ايران زانو زده است، بهمناسبت همين رويداد بزرگ بر سنگهاي بزرگ اين منطقه حك ميشود.
گفتوگويمان دربارهي انواع آثار تاريخي پراكندهشده در آذربايجان شرقي گرم ميشود كه ورودي شهرستان خوي از دور نمايان ميشود. متأسفانه اين ورودي چندان منظرهي خوشايندي نيست، چراكه در يك طرف آن پادگان نظامي و در سمت ديگر زندان بزرگ شهر قرار گرفتهاند. بدتر از همه اينكه ميشنويم، اين منظره تقريبا در ورودي تمام شهرستانهاي آذربايجان شرقي قابل مشاهده است.
بهمحض برگزاري مراسم رسمي استقبال مسؤولان شهرستان خوي و خوشآمدگويي معاون فرماندار خوي، به سراغ او ميروم. دربارهي ورودي شهر و ذهنيت بدي كه در گردشگران، بويژه گردشگران خارجي از شهر ايجاد ميشود، ميپرسم.
او خاطرنشان ميكند: تأمين اعتبارات در بودجهي سال 1388 براي انتقال اين دو مجموعه و كاربري فرهنگي مكانهاي فعلي آنها در دستور كار است. ضمن آنكه بهرهبرداري بيكم و كاست از ظرفيت گردشگري و فرهنگي منارهي شمس دغدغهي همهي مسؤولان استاني و محلي است.
«كعبة العشاق باشد اين مكان»
شهرستان خوي با قدمتي سههزار ساله در ادوار مختلف به نامهاي دارالمؤمنين، دارالصفا، شهر گل سرخ و عروس شهرهاي ايران مشهور بوده است. اهميت اين شهر در زمان وقوع جنگ چالدران بين شاهاسماعيل صفوي و سلطان سليم عثماني دوچندان و امروز با منارهي شمس صدچندان شده است.
بين منازل مردم در مركز شهر، مناري به بلندي حدود 15 متر با 40 پله از سطح زمين، با تزييناتي از شاخ قوچ آذربايجان بهچشم ميخورد. عامهي مردم به وجود قبر شمس تبريزي، مراد بزرگ مولانا جلالالدين بلخي، در كنار اين مناره معتقدند كه البته سوانح طبيعي و سيل اين قبر را در طول سالها از بين برده است.
تفكر عامهي مردم از مناره، وجود تصويري از قبر شمس با دو منارهي منتسب به مطرقچي (لشكرنويس گنبد سلطان سليمان قانوني) و اشارههاي سياحان و پژوهشگران، همه وجود قبر شمس تبريزي را در اين محل اثبات كردهاند. هرچند عدهاي نيز معتقدند، استخوانهاي يافتشده در اين محل بنابر آزمايشهاي صورتگرفته حداكثر متعلق به 60 سال پيش هستند و علم كردن منارهي شمس پس از مدتها بيتوجهي به اين اثر تاريخي فقط براي برگرداندن نظر مردم از مطالبات ديگرشان است.
به هر حال، قوت يافتن وجود قبر شمس تبريزي در خوي و تلاش مسؤولان، سرانجام به تعيين هدفي بزرگتر براي ساماندهي شهر و بهرهمندي از اين ظرفيت جهاني و مورد علاقهي اهالي فرهنگ منجر شد، بهطوري كه منارهي شمس قرار است با اجراي طرح عظيم «حرم تا شمس» به منطقهاي بينالمللي در عرصهي فرهنگ و گردشگري تبديل شود.
حواري مسيح (ع) در قرهكليسا
مقصد بعدي خبرنگاران پس از ساعتها نشستن در اتوبوس، كليساي تادئوس (طاطائوس) معروف به قرهكليساست. كليسايي زيبا در پهنهي وسيع يك دشت خزانزده كه ديدن آن، منظرهاي اشتياقبرانگيز را بر همه مستولي ميكرد.
اين كليسا در نزديكي شهر چالدران در دهي به همين نام قرار گرفته است و در برخي منابع از آن بهعنوان نخستين بناي مسيحي جهان ياد شده است.
ارامنه در زمان فرارسيدن ايام زيارت قرهكليسا از اكناف ايران، بويژه اروميه، اصفهان، تهران، تبريز و كشورهاي ديگر، براي انجام مناسبك مذهبي و تطهير روح و روان، با پيمودن كليومترها راه، خود را به قرهكليسا ميرسانند و در كنار هم چند روزي را به دعا و نيايش ميپردازند.
مراسم آييني ـ عبادي قرهكليسا در سالگرد تادئوس از حواريون حضرت مسيح (ع) هر سال از 25 تير تا هفتهي اول مردادماه در سه روز برگزار ميشود.
انجام فرايض ديني با همراهي اسقف يا كشيش در كليسا، روشن كردن شمع و اعتكاف چند روزه، زيارت مرقد معروف كشيش زاكاريان و ساندوخت در اطراف كليسا، قرباني كردن و انجام آيينهاي ويژه مانند غسل تعميد، عقد و ازدواج جوانان، تبرك آب و پخش آن بين حاضران، تبرك نانهاي مخصوص معروف به «نيش خارك» از جملهي آيينهاي زيارت قرهكليسا هستند.
حيدري ـ باستانشناس مستقر در قرهكليسا ـ مصرانه تأكيد ميكند كه نام اين كليسا «كارا كليسا» يعني كليساي بزرگ است و بهدليل دفن تادئوس مقدس، حواري مسيح (ع)، براي همهي ارامنهي جهان از اهميت ويژهاي برخوردار است، بهطوري كه سه روز در تابستان هر مسيحي عاشق و حاجتمندي تلاش ميكند، خود را به قرهكليسا برساند.
او ادامه ميدهد: ارامنه معتقدند، معماري قرهكليسا با گنبدهاي بزرگ و كوچك از كوه آرارات (ماسيس) برگرفته شده است كه البته اين معماري همواره با رعايت اصول خاص مذهبي در ساخت بنا خودنمايي ميكند.
به گفتهي حيدري و مطابق سنگنوشتهي بزرگ نصبشده بر سردر قرهكليسا، اين بنا در زمان عباس ميرزاي قاجار توسط جمعي از معماران مسلمان و ارمني گسترش يافته و براي حفظ بيشتر امنيت با احداث برجهايي بزرگ كه كاربري مذهبي داشتهاند، به دژي عظيم تبديل شده است. اطراف آن، محل زندگي بسياري از مسيحيان بوده است و دليل اين ادعا نيز وجود قبرستان بزرگ ارامنه در كنار قرهكليساست.
حيدري معتقد است: در معماري قرهكليسا همواره رعايت اصول مذهبي مورد نظر بوده است. بهعنوان مثال، در ساخت دريچهي صليبشكل بالاي محراب قرهكليسا، زاويهي تابش نور به داخل كليسا در روزهاي يكشنبه و تشكيل صليب نوراني در كف كليسا و همچنين ساخت بنا به سمت شرق با الهام از مهرپرستي ايرانيان در ساخت بنا مشهود است. تلفيق سنگهاي سياه و سفيد بهعنوان جنبهاي مهم از معنويت مانند بسياري از اماكن مذهبي همچون مسجدالنبي نيز از ديگر معماريهاي مذهبي برگرفته در قرهكليساست.
او جنس سنگهاي بهكار گرفتهشده در قرهكليسا را «بازالت آتشفشاني» ميداند و ميگويد: تاقهاي گهوارهيي، حجاريهايي از درختان سرور با نقشهاي اسليمي، نشان از تلفيق معماري ايراني و ارمني در ساخت اين بنا دارند.
درون كليسا سمت چپ محراب اصلي، سنگنوشتههايي سياه و سفيد ديده ميشوند.
به گفتهي حيدري ـ باستانشناس حاضر در قرهكليسا ـ اين سنگها «خاچ كار سنگ» يا سنگهاي نذر هستند كه توسط افرادي كه نذرشان بهواسطهي دعا در كليسا اجابت شده است، بر ديوارههاي كليسا كار گذاشته شدهاند.
دربارهي ارايهي امكانات به زايران و گردشگران در پهنهي وسيع و خالي قرهكليسا از حيدري ميپرسم. او در پاسخ ميگويد: هر زماني كه آثار تاريخي در فهرست آثار جهاني به ثبت ميرسند، قدرت مانور و بهرهبرداري از آنها بالا ميرود. بنابراين سطح مديريتي براي اين مجموعهها بايد افزايش پيدا كند، چراكه شما ديگر با اثري معمولي مواجه نيستيد و ظرفيتي جهاني را در دست خود داريد.
او ادامه ميدهد: در زمان مراسم عبادي ارامنه در قرهكليسا، دولت براي زايران امكانات و خدمات را به منطقه ميفرستد و حمام و سرويس بهداشتي و حتا نانوايي براي آنها ايجاد ميكند؛ اما ما بايد به سمتي برويم كه سرمايهگذاران خصوصي را براي ساخت امكانات در اين منطقه ترغيب كنيم. وقتي هتلي ساخته شود، زايران حاضرند هر شب از سال را در اطراف قرهكليسا به صبح برسانند.
حيدري اميدوار است كه حضور جمع بزرگ خبرنگاران در قرهكليسا و اطلاعرساني درست آنها، سرمايههاي خصوصي را به سمت اين منطقه سرازير كند.
با اتمام توضيحهاي حيدري، خبرنگاران بهدنبال وظيفهي محولهي خود ميروند و در محوطهي قرهكليسا گشتوگذار ميكنند. عكسهاي پيدرپي از قرهكليسا گرفته ميشوند و در آخر، با گرفتن عكسي دستهجمعي با قرهكليسا، دوباره براي بازگشت به اروميه سوار اتوبوس ميشويم.
روز با خستگي بهپايان رسيده و فردا قرار است، با گذر از پل تازهساز درياچهي اروميه، براي ديدن آثار برجستهي تاريخي، بويژه سنت استپانوس به آذربايجان غربي سفر كنيم.
درياچهي بانمك آذربايجان
به سمت درياچهي اروميه در حركت هستيم. در ميانهي راه و در مكانهايي مختلف، انبوهي از ماشينهاي توقيفشده را ميبينم. دليل را از راهنماي مستقر در اتوبوس جويا ميشويم و طبق معمول، موضوع را قاچاق گازوئيل، سيگار و ديگر اجناس به سمت مرزهاي خارجي مييابيم.
راهنماي اتوبوس ميگويد: بعضي از مردم گازوئيل را ليتري يكصد تومان ميخرند و آن طرف مرزها تا دوهزار تومان ميفروشند. همين امر سبب شده تا برخيها تلاش كنند ره صدساله را يكشبه طي كنند كه البته تاريكي شب، دشواريهايي هم براي آنها به همراه دارد.
سرانجام پس از طي مسيري نهچندان كوتاه به درياچهي پرنمك اروميه ميرسيم. آبي فيروزهيي درياچهي اروميه و كنارههاي نمكگرفته با درخشش خورشيد بر سطح آن، منظرهاي بديع را ايجاد كرده است. به پل ميانگذر اروميه رسيدهايم. براي شنيدن توضيحات و ديدن عمليات اجرايي پل بايد اتوبوسها را ترك كنيم.
خبرنگاران دور جواد توكلي ـ مجري طرح پل ميانگذر اروميه ـ حلقه زدهاند. او ابعاد مختلف فني و اجرايي احداث پل و مزاياي آن را توضيح ميدهد و ميگويد: براساس مطالعات انجامشده، احداث پل هر سال حدود 26 ميليارد تومان صرفهجويي در هزينهها را براي كشور بهدنبال دارد.
او معتقد است: احداث پل ميانگذر اروميه 6/9 ميليارد تومان در بخش سوخت و همين ميزان در هزينهي ترددكنندگان صرفهجويي ميكند. يكونيم ساعت از وقت ترددكنندگان از اروميه به تبريز با بهرهبرداري از پل كاهش مييابد و 3/4 ميليارد تومان در بخش استهلاكات، تصادفات جادهيي و 6/2 ميليارد تومان در بخش بيمه به نفع مردم خواهد شد.
مجري طرح پل ميانگذر درياچهي اروميه خاطرنشان ميكند: مزاياي زيستمحيطي و كاهش آلودگي آن با بهرهبرداري پل را به عدد و رقم تبديل نكردهايم؛ اما اين پروژه از نظر كاهش آلودگي شناورها، صف طولاني ماشينها و نشت گازوئيل و بنزين آنها، دستاوردي بزرگ براي اكوسيستم درياچه است.
توكلي پل ميانگذر درياچهي اروميه را داراي 1709 متر طول ميداند و ميگويد: 1276 متر اين پل داخل درياچه اجرا شده است و 385 متر نيز در هر دو طرف پل براي اتصال و دسترسي به اروميه و تبريز احداث شده است. اكنون فقط يك باند از چهار باند اين پل قابل بهرهبرداري است.
توكلي اضافه ميكند: 35 كيلومتر شمعكوبي با عمق 80 متر براي احداث پل ميانگذر اروميه انجام شده است و در مجموع، 35 هزار تن فولاد و 50 هزار مترمكعب بتن اين پل را شكل داده است.
دالاني از تاريخ
پس از توضيحهاي مجري طرح پل ميانگذر درياچهي اروميه و بازديد كامل از آن، با ميزبانمان در اروميه خداحافظي ميكنيم و با همراهي جمعي از مديران و مسؤولان آذربايجان غربي به سمت تبريز، سفرمان را ادامه ميدهيم.
طبق برنامه، بازديد از بازار خانهي مشروطه و بازار تبريز نخستين برنامههاي خبرنگاران در تبريزند؛ اما بهدليل پيشبيني نادرست زمانبنديها، طبق معمول براي بازديد از اين دو مكان تاريخي جذاب با كمبود وقت مواجه هستيم.
پس از رسيدن به تبريز، فوري به خانهي مشروطه وارد ميشويم. گشتي در حياط آن ميزنيم و با مجسمهي نمادين ستارخان و باقرخان، پيشقراولان نهضت مشروطه در تبريز، در ژستهاي مختلف چند عكس پيدرپي ميگيريم. به توصيهي مديران برنامه، سريع به قصد ديدن بازار تبريز كه روبهروي خانهي مشروطه است، خانه را ترك ميكنيم.
در ميان راه، نگاهي به بروشور سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري آذربايجان غربي دربارهي خانهي مشروطه مياندازم. ميخوانم كه اين بنا در سال 1287 هجري شمسي و پس از به توپ بسته شدن مجلس، مركز تجمع جمعي از برجستهترين چهرههاي مشروطه در آذربايجان بوده است و در جنگهاي 11 ماههي تبريز عليه نيروهاي دولتي، در اصل ستاد فرماندهي و محل تشكيل جلسات مجاهدين مشروطه بهشمار ميرفته است. اين خانه اكنون به موزهي اسناد و مدارك مشروطه تبديل ...
سر بلند ميكنم. خود را جلوي ورودي مسجد جامع تبريز كه يكي از راههاي عبوري به بازار است، ميبينم. به ياد ميآورم كه نام مسجد جامع تبريز يا مسجد جمعه در مرزباننامه آمده است؛ اما از تاريخ اصلي ساخت بنا و معمار آن نشان درستي وجود ندارد. با مرور دانستههايم دربارهي مسجد جامع تبريز و شك بر صحت آنها به درون بازار ميروم.
گذر از ميان بازار قديمي تبريز بهعنوان بزرگترين بازار مسقف و بههم پيوستهي جهان خود حكايتي زيباست. سقف بازار با تاقها و گنبدهاي بلند آجري در بعضي قسمتها مرمت شده، ولي در بعضي قسمتها همچنان خراب و فروريخته است.
يكي از همراهانمان ميگويد: از تاريخ اصلي احداث بناي بازار اطلاع دقيقي در دست نيست؛ اما بازار كنوني به اواخر دورهي زنديه و عصر قاجار متعلق است.
در اينجا نيز رد پاي عباس ميرزاي قاجار در ساماندهي بازار تبريز، احداث برخي سراها، تيمچهها و بازارهاي تأسيسشده ديده ميشود كه از آن جمله ميتوان به تيمچهي امير اشاره كرد. تيمچهي حاج صفرعلي، بازار صادقيه، سراي ميرزا مهدي و تيمچهي ميرابوالحسن در كنار تيمچهي مظفريه از مهمترين بناهاي شاخص در بازار تاريخي تبريز هستند.
ساعت از ظهر گذشته است. بسياري از تيمچههاي بازار بستهاند؛ اما با هماهنگي مسؤولان روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري آذربايجان غربي، تيمچهي مظفري بازار تبريز روي خبرنگاران گشوده ميشود.
در بدو ورود، حضور مسؤولانهي سرايدار تيمچه، توجهم را جلب ميكند. او اصرار دارد كه در تيمچه نيمهباز باشد و خبرنگاران تكتك وارد شوند. از او عكسي به يادگار مياندازم و به ديدن زواياي پنهان و پيداي تيمچهي مظفري ميروم.
تيمچهي مظفري از سوي حاج شيخ جعفر قزويني ـ تاجر سرشناس دورهي ناصرالدينشاه ـ در سال 1305 هجري قمري ساخته و بهمناسبت حضور مظفرالدين ميرزا، وليعهد وقت، به اين نام خوانده شده است.
دكانهاي تيمچه با درهاي چوبي بستهاند؛ اما دو دكان فرش براي بازديد خبرنگاران از نمونههاي نفيس فرشهاي دستبافت تبريز بازماندهاند. با مجيد شانهزن ـ صاحب يكي از دكانهاي فرشفروشي تيمچهي مظفريه ـ دربارهي فرش تبريز و بازار آن صحبت ميكنم.
او كه از ورود بدلهاي فرش ايراني از سوي توليدكنندگان نپالي، چيني، مالزيايي و ژاپني بهشدت ناراحت است، ميگويد: فرش ايران، بويژه فرش تبريز تا چند سال پيش تنها فرش مورد علاقهي خارجيها، بخصوص علاقهمندان به هنر ايراني بود؛ اما متأسفانه در چند سال اخير، فرش ايران بهدليل نداشتن تنوع در رنگ، سايز و نقش و ورود تكنولوژي رايانهيي جاي خود را به فرشهاي خارجي داده است.
او معتقد است: توليدكنندگان فرش در ديگر كشورهاي آسيايي، با استفاده از تكنولوژي و رايانه مشتري را در انتخاب رنگ، سايز و نقش فرش آزاد ميگذارند و آنها ميتوانند فرش دلخواه خود را ابتدا در صفحهي مانيتور رايانه انتخاب و همان را بعدها دريافت كنند.
شانهزن ادامه ميدهد: متأسفانه در توليد فرش ايراني، توانايي تنوعبخشي، رنگبندي و سايزبندي فرشها و توليد انبوه از هر كدام را نداريم و به اصلاح، فرشها «تكرنگ» يا «تكنقش» هستند. به همين دليل، مشتري ديگر چندان از آنها استقبال نميكند.
او كه ميخواهد تا مسؤولان دولتي هرچه زودتر به حال صنعت فرش فكري بكنند، با حسرت ميگويد: روزگاري است كه مردم ميگويند، ياد بازار مسگرها به خير. با اين كسادي بازار فرش، روزي هم ميرسد كه ميگويند ياد بازار فرشفروشهاي تبريز به خير.
اين گفتهي فرشفروش نسبتا جوان آذربايجاني من را به فكر فروميبرد و با خود ميانديشم، چرا ميگذاريم تا پيكربيمار صنعت فرش ما هر روز نحيفتر شود؟ چرا چارهاي براي درمان آن نداريم؟ چرا ...
بازديد طولاني از بازار تبريز و خانهي مشروطه و تأخير زماني پيشآمده سبب ميشود تا ناهار را تقريبا ساعت 5:30 بعدازظهر در محوطهي تاريخي و زيباي ايلگلي كه قرار بود، شام را آنجا مهمان باشيم، صرف كنيم و از بازديد موزهي آذربايجان، مسجد كبود، موزهي عصر آهن و قاجار و مقبرة الشعرا صرف نظر كنيم.
اتوبوسهاي آذربايجان شرقي را كه تا به اينجاي سفر همراهمان بودهاند، بهدليل اهميت پلاك استاني براي ورود به جلفا كه مقصد بعديمان است، ترك و با همراهاني جديد، به سمت هتل حركت ميكنيم.
خستهام؛ اما چراغهاي روشن ساختمانهاي بلند و شيك، هياهوي مردم و از همه مهمتر ترافيك سنگين تبريز من را ناخواسته به مقايسهي اين شهر با اروميه وادار ميكند و تفاوتهاي اين دو شهر يكي پس از ديگري در ذهنم عبور ميكنند.
استپانوس؛ ناخاوگاي مسيحيان
8 صبح 24 آبانماه براي حركت به سمت جلفا پيشبيني شده است. قرار است در بين راه از كاروانسراي تاريخي پيام مرند بازديد كوتاهي داشته باشيم و دوبارهي به سمت شهرستان جلفا حركت كنيم؛ اما اينبار نيز بهدليل غيرواقعي بودن فواصل پيشبينيشده و زمان از دسترفته براي زدن گازوئيل اتوبوسها، كاروانسراي تاريخي مرند را از دور، از پشت شيشههاي اتوبوس ميبينيم و مستقيم به سمت جلفا حركت ميكنيم.
با ورود به منطقهي اقتصادي ارس و نزديكي به جلفا، موبايلها دوباره روي TCR تنظيم ميشوند تا از امواج مخابرات آذربايجان كه در بغل گوشمان است، پيامي براي رومينگ و افزايش هزينههاي مكالمه دريافت نكنيم.
در آغاز راهي آسفالته كه منتهي به كليساهاي سنت استپانوس است، از اتوبوس پياده ميشويم. ادامهي مسير را در ميان انبوه درختان خزانخورده پياده طي ميكنيم.
كليساي سنت استپانوس بناي يادبودي بهنام استپانوس مقدس از نخستين مسيحيان مؤمن بوده كه بهخاطر ايمانش خدا به شهادت رسيده است. او كه با لقب «ناخاوگا» يعني نخستين شهيد در ميان مسيحيان شناخته ميشود، در اذهان دوستداران مسيح (ع) زنده مانده است.
سنت استپانوس در 19 كيلومتري غرب جلفا در روستايي بهنام قزل وانك (صومعه قرمز) واقع شده است و علاوه بر ميزباني مراسم مذهبي و آييني محل اجتماع طلاب، خطاطان، نقاشان، فلاسفه و مورخان بزرگ بوده است.
راهنماي همراهيكنندهي خبرنگاران معتقد است، تاريخ دقيق تأسيس كليساي سنت استپانوس كاملا مشخص نيست؛ ولي عدهاي آن را از بناهاي اوايل مسيحيت ميدانند و برخي ديگر آن را به دورهي صفويه نسبت ميدهند.
او ادامه ميدهد: معماري بناي سنت استپانوس نشان ميدهد، اين كليسا همزمان با كليساي تادئوس در قرن چهارم تا ششم هجري قمري ساخته شده و در آن از معماري اورارتو، اشكاني و رومي به شيوهي ارمني استفاده شده است.
به گفتهي او، اين بنا در دورهي صفويه و قاجاريه، بويژه عباس ميرزا دوباره بازسازي شده است.
وي معتقد است، بخشهايي از كليساي قديم سنت استپانوس همچنان زمينهي لازم را براي كاوش و باستانشناسي دارند. نقوشي اسليمي با فرشتههاي شش باله، نمايي زيبا به سقف كليسا دادهاند كه ساماندهي و مرمت بنا را در دورههاي صفويه و قاجاريه نشان ميدهند.
درون كليساي سنت استپانوس بهشكل صليب است و از سه قسمت ايوان، نمازخانه و محراب تشكيل شده است.
نماي بيروني كليسا و بدنهي پوشيدهشدهي آن با انواع حجاريها، تاقنماها، نيمستونها و مقرنسكاريهاي زيبا همراه نقشبرجستههايي كه سنگسار كردن استپانوس مقدس، مصلوب شدن و عروج مسيح (ع) و تصوير زيباي او در آغوش حضرت مريم را نشان ميدهند، هر چشمي را خيره ميكنند.
بناي قرمزرنگ سنت استپانوس، در بالاي تپهاي نهچندان بلند در ميان دشت زيباي اطراف آن را نيز در قابهايي از عكس جا ميدهيم. فضاي دلنشين گلكاريشدهي محوطهي بيروني آن در ذهنمان رسوب ميكند.
گشتوگذاري كوتاه در بازارچهي مرزي جلفا كه اصلا شباهتي به بازارچههاي مرزي ندارد، پس از ديدن سنت استپانوس، پايانبخش برنامهي آخرين روز سفر خبرنگاران است. ديگر وقتي براي ديدن كليساها و زيارتگاههاي درهي شام كه در منطقهي اقتصادي ارس واقع شدهاند، باقي نمانده است و بايد هرچه زودتر كولهبارمان را براي بازگشت به هياهوي هميشگي تهران آماده كنيم.
وسوسهي سفري دوباره به آذربايجان شرقي و آذربايجان غربي، دو خواهرخواندهي زيباي ايران و ديدار دوبارهي مجموعهي كليساهاي ثبتشده در فهرست ميراث جهاني يونسكو، بويژه كليساهاي ننهمريم، سركيس، آندرياس، گئورگ مقدس و زيارتگاه جرجيس در جانم نقش ميبندد و به اميد ديداري دوباره همراه با دوستان خوب خبرنگار راهي ميشويم.
گزارش از خبرنگار ايسنا؛ اعظم السادات راستي
انتهاي پيام
يکشنبه 3 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 234]
-
گوناگون
پربازدیدترینها