واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: گزينش كودكان تيزهوش
تشويق به استفاده از كتابخانه مخصوص و مفيد غيردرسي، گزارش و بازديدهاي علمي، نشان دادن فيلمهاي تلويزيوني آموزنده و با محتوا به پرورش فعاليتهاي ذهني اين كودكان كمك شاياني ميكند.
آموزگاران اين قبيل كودكان بايد مسئله را درك كنند. آموزگار بايد هوشبهر و قواي ذهني عالي داشته باشد و با اصول و موازين خاص آموزشي سعي كند مشكلات كودك را برطرف و قدرت خلاقيت كودك را تقويت كند.
آموزگار بايد قدرت ايجاد برنامههاي خاص را داشته باشد و درك كند كه كودك چگونه پيشرفت ميكند و چگونه نياز براي پيشرفت دارد و در صورت تشخيص، اقدامات تحصيلي پيش درس براي آنها ترتيب بدهد و مشوق پيشرفت آنها باشد. بهتر است اينگونه كودكان را قبل از شروع دوران مدرسه تشخيص داد و با برقرار كردن برنامههاي مخصوص يادگيري، تفريحي، علمي و بازيهاي مخصوص، نيروهاي خلاقه آنها را تقويت و كودك را علاقهمند به تحصيل و يادگيري بيشتر كرد.
توجه شود اين كودكان از نظر كيفيت يادگيري با ديگران فرقي ندارند، ولي از نظر كميت فرق دارند يادگيري آنها مانند ساير كودكان است، ولي خيلي سريع انجام ميشود. به طور مثال كودك چهار ساله قادر ميشود ضرب و تقسيم انجام دهد: نقشه جغرافي بكشد و نقاشيهاي خوب و ارزنده ارائه دهد. اين كودكان احتياج به تقويت اعتماد به نفس، خودشناسي، استقلال فكري، علمي و سازنده دارند. پيدا كردن دوست، اظهارنظر در كارها و حل مسائل و مشكلات تحصيلي و اجتماعي و داشتن آموزگاران با تجربه كه پاسخگوي تمام نيازهاي آنها باشد، لازم و ضروري است تا بتواند مدارج عالي را يكي پس از ديگري طي كنند.
نقش والدين در تربيت كودكان تيزهوش
والدين ميتوانند نقش مهمي را در تعليم و تربيت كودكان تيزهوش ايفا كنند.
شناسايي تيزهوش و استعداد به طرق زير توسط والدين صورت ميگيرد:
1ـ تيزهوشي كودك را براي خود مسلم سازند و بگذارند كودكان بدانند كه والدين قابليتهاي آنان را درك ميكنند.
2ـ با آنان در سطحي از توانايي كه قادر به ابراز آن باشند، رفتار كنند. همواره سن، تجربه، رشد بدني، نيازهاي رواني و اجتماعي را مدنظر داشته باشند.
3ـ به چنين كودكاني كمك كنند تا تواناييهايشان را به عنوان صفات مطلوبي بپذيرند كه بايد پرورش يابند نه اينكه مخفي شوند.
والدين در نقش الگوهاي اجتماعي
نبايد از كودكان تيزهوش انتظار داشته باشيم در برخورد با بحرانها و مشكلات خانوادگي در سطح خشك و ذهني عكسالعمل نشان دهند، تنها به اين دليل كه آنان به دليل بلوغ زودرس، بيماري، طلاق و مرگ را بهتر از سايرين درك ميكنند و در برابر آن عكسالعمل نشان ميدهند. كودك تيزهوش بايد به خاطر خودش گرامي پنداشته شود نه به واسطه قدرت مغز يا استعداد خاص. كودك بايد بداند مجبور نيست به طور دائم در بالاترين سطوح توانايي يا استعدادش عمل كند، بلكه حق دارد مانند تمام همسالانش كودك باشد. او بايد احساس كند ميتواند مثل سايرين بگريد، فرياد زند، بازيهاي كودكانه كند و تمام اعمال بيفكرانه كودكانه را انجام دهد.
والدين در نقش حاميان
كودكان تيزهوش بايد بدانند والدينشان آنها را در برابر حملات غيرمنصفانه و بيعدالتيهايي كه از سوي ديگران به ويژه كاركنان مدرسه و همكلاسيها بر آنها اعمال ميشود، محافظت ميكنند. آنها بايد بدانند در پشت صحنه، فردي وجود دارد كه هم به توانايي و هم به صداقت آنها در مورد يادگيري و دانش پژوهيايمان دارد.
به علاوه اهميت حفاظت آنها از آزار و عناوين نيشداري كه ديگران ممكن است به عنوان سرپوشهايي براي عدم تواناييهاي خود يا عدم علاقه به يادگيري و موفقيت به آنها توسل جويند، نبايد ناديده انگاشته شود. والدين ميتوانند به عنوان مدافعان فرزندان خود چون سپر حفاظتي در شرايط مقتضي عمل كنند.
والدين در حكم منضبط سازان
كودكان تيزهوش نبايد صرفاً به دليل تيزهوشي از امتياز يا محروميت خاصي برخوردار شوند. انضباط خانه بايد بر ظرفيتهاي كودك براي كنترل خويش و استقلال فكر و رفتار، متكي باشد. اعتماد بيش از حد معمول در استدلال و مباحثه، به طفل كمك ميكند كه توان هر عملي را كه انجام ميشود درك كند. مانند همه كودكان، تيزهوشان نيز از حد معمولي سازماندهي و مراقبت نفع ميبرند، البته به شرطي كه فرصت كافي براي اعمال كافي و كامل قواي ذهني به آنها داده شود.
سازگاري در اعمال ارزشها اهميت زيادي دارد. نبايد فراموش كنيم كه كودكان تيزهوش، منطقدانهاي خوبي هستند و عدم سازگاري در رفتار يا برخورد اجتماعي والدين طغيان كودك را برميانگيزد. اين گفته كه «آنطور كه من ميگويم عمل كن» در رفتار با كودكي كه ظرفيتش در مشاهده مناسبات، استنباط نتايج يا استدلال، گاهي نسبت به بسياري از بزرگسالان برتر است، هيچگونه ارزشي ندارد.
والدين در نقش برنامه ريزان اجتماعي
كودكان تيزهوش از منزوي شدن تدريجي در اجتماع، صرفاً به دليل برتري تواناييهاي ذهني يا استعداد ويژهاي كه دارند،شاكياند. ساير كودكان با آنان بازي نميكنند، بزرگسالان عقايد و سهم آنان را در بحثها ناديده ميگيرند، همكلاسيها آنها را در فعاليتهاي اجتماعي خود شركت نميدهند، تيزهوشان ممكن است به دليل تواناييهاي خود مورد احترام واقع شوند، ولي هميشه قابل معاشرت تلقي نميشوند.
به همين دليل والدين ميتوانند براي آنان دوستاني بيابند كه داراي علايق مشتركي بوده و تواناييهاي مشتركي داشته باشند هرچه كودك درخشانتر باشد، يافتن معاشران برايش مشكلتر است.
چهارشنبه 15 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 141]