واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > مسکن - محمد عدالتخواه در سال های اخیر رشد بی رویه جمعیت در کلان شهرها و عدم کنترل مهاجرت سبب شده تا موضوع شهرسازی در حاشیه امور فعالیت های متولیان مسکن وشهرسازی کشور قرار گیرد. در شرایط فعلی نه تنها با کمبود منابع مالی مواجه هستیم و اگر منابعی هم وجود دارد، صرف تامین مسکن جامعه می شود. غافل از این که از طرفی نیز به دلیل بالا بودن جمعیت در کلان شهرها با کمبود فضا روبه رو هستیم. در حقیقت یک شهر همان قدر به ساختمان نیاز دارد که به فضای سبز، اماکن ورزشی وهنری نیازمند است اما متاسفانه در شرایط فعلی این امر به شکل واقعی انجام نمی شود. این مساله سبب شده است فضاهای کوچک به پارک ها و امکان ورزشی و هنری و حتی مدارس اختصاص داده شود که در این صورت نیز نمی توان در آن فضای کوچک طراحی مناسب براساس اصول و الگوی شهرسازی و معماری داشت. در این میان طرح های جامع شهری نیز کارایی ندارند چراکه سال هاست از تدوین این شهرها مسوولان امر خبرداده اند اما در عمل شاهد اجرای یک طرح جامع با شرایط فعلی شهرهای کشور نیستیم. به طور مثال در برنامه چهارم توسعه تاکید شده بود که طرح جامع شهری به اجرا در آید اما با گذشت چهار سال این اتفاق رخ نداده است و مانند بسیاری از مصوبات دولت به اجرا نرسیده است. این مساله نیز به سردرگمی در میان مسوولان امر برمی گردد چراکه هنوز به شهرسازی اعتقاد ندارد. برخی برنامه ها اعلام می شود اما در عمل خبری از آنها نیست. در صورتی که اگر دولت به جای آن که خودش وارد عمل شود بخش خصوصی را وارد میدان کند و به آن اختیار دهد این بخش با تمرکز برمشکلات و چالش های شهری و شناسایی آنها به سمت طراحی الگوهایی خواهد رفت که معضلات این بخش را مورد هدف قرار دهد و پس از بازشناسی به سمت اجرا حرکت کند. به جای آن که بیاییم و آموزش ها واصول شهرسازی را با توجه پیشینه معماری غنی که داریم پربار کنیم و پس از حمایت مسوولان به اجرا گذاشته شود، بیشتر به فکر پاک صورت مساله هستیم. در حالی که معضل ترافیک با پیاده سازی صحیح اصول شهرسازی حل خواهد شد. اما در کشور مسوولان امر آن قدر مساله را بهم می پیچیند که دیگر امیدی به رفع این چالش ها نیست. در دو سال اخیر از اجرای مقررات ملی ساختمان بسیار سخن گفته شده است اما تا چه میزان در ساخت وساز در اولویت قرار دارد. اصلا نظارت در این زمینه وجود ندارد. این مسائل سبب شده نه تنها چهره شهرهای ما با مشکل مواجه شود بلکه سرمایه های ملی ما نیز در ساختمان های کشور در حال هدر رفتن است. اما اگر به الگوی درست در شهرسازی توجه شود تا حدودی از این مسائل قابل کنترل است. در چند سال اخیر عدم نظارت های درست در این بخش سبب شده است سازندگان فردی وقتی خانه را تا حد قابل سکونت می سازنند دیگر به فکر تکمیل آن نباشد و در همان خانه ها سکونت کنند. در حالی که این امر به سیمای شهری لطمه وارد می کند اما ظاهرا بی توجهی مسوولان سبب شده مردم نیز راهکارهای ساده تر را انتخاب کنند. در نتیجه با کوچه ها و خیابان های درهم ریخته مواجه هستیم. هرکس به هر میزان بخواهد می تواند تراکم بخرد. غافل از این که قرار است با این شکل از ساخت وساز چه بلایی بر سر ظاهر شهرش بیاورد. حال اگر مساله زلزله نیز به این امر بیفزاییم دیگر وضعیت پیچیده خواهد شد. زلزله امری غیر طبیعی نیست. سال هاست در جهان زلزله به ابعاد مختلف رخ می دهد و شاید خسارت آن کمتر از کشور باشد. اما در ایران این مساله به فاجعه تبدیل شده است که همه از آن گریزان هستند، در حالی که اگر مطابق با استانداردها خانه ساخته شود دیگر موضوع زلزله مساله ای دردناک نمی شود تا ذهن مسوولان و مردم جامعه را به خود مشغول کند. درست است از سازمان های نظام مهندسی قدرتمندی برخوردار هستیم اما گاهی دیده می شود نظارت ها به اندازه کافی نیست. هنوز شاهد امضا فروشی هستیم. علاوه بر این به کارگیری مصالح غیر استاندارد نیز مساله دیگری است که بر این مشکلات افزود شده است. بخشی از کیفیت پایین ساختمان ها به این موضوع برمی گردد. تمامی این مسائل ایجاب می کند که مسوولان امر با تعامل با بخش خصوصی و مردم به اصلاح الگوهای نامناسب شهرسازی بروند. اگر این انگیزه به وجود آید به تبع زمینه برای توسعه این امر به وجود می آید اما لازمه آن تدوین قانون جامع شهر سازی و معماری است که متاسفانه با توجه به پیشینه و قدمتی که کشور ما دارد از این قانون بی بهره هستیم. *عضو هیات علمی دانشگاه و کارشناس شهرسازی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 452]