واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > دیپلماسی - احمد بخشی روابط ایران و مصر تا قبل از انقلاب به جز در مقطع کوتاهی از زمان شروع تا انقلاب، در بالاترین سطح روابط قرار داشت. پس از انقلاب اسلامی، این روابط همواره دچار بحران و تشنج بوده است. پس از 5 هفته از امضای قرارداد کمپ دیوید به دستور امام (ره)، روابط دیپلماتیک با مصر به دلیل اقدام این کشور در امضای قرارداد صلح و به رسمیت شناختن اسرائیل، قطع گردید. این وضعیت در دوران جنگ تحمیلی نیز به دلیل اعزام نیروهای مصری به عراق به منظور کمک رسانی در جنگ، بعد تازه ای به خود گرفت. پس از جنگ و به دلیل سیاست همکاریهای منطقهای، موضوع ارتباط یا حفظ وضع موجود با مصر در برنامههای سیاست گذاران قرار گرفت. اشغال کویت در 11 مرداد 1369ه ش/دهم اوت 1990 م توسط عراق زمینه ساز برداشته شدن گامی بلند در راه نزدیکی بالقوه مصر و ایران بود. در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی با وساطت علمای الازهر و حمایت شخصیت های فرهنگی تعدادی اسیر مصری که در جنگ به اسارت ایران درآمده بودند، آزاد شدند که این موضوع زمینه نزدیکی دو کشور و گشایش دفتر حفاظت منافع در 8 اردیبهشت 1370 ه ش/28 آوریل 1991 را فراهم نمود. پس از روی کارآمدن سید محمد خاتمی، اولین تلاشهای جمهوری اسلامی ایران برای برقراری مجدد این رابطه آغاز گردید. خاتمی که با سیاستهای همچون «تنشزدایی» و «اعتمادسازی» سیاست خارجی خود را پیش میبرد، تلاشهای گستردهای برای عادیسازی روابط با مصر انجام داد. یکی از این اقدامات را میتوان دعوت از حسنی مبارک برای شرکت در اجلاس کشورهای عضو گروه «دی8» دانست که از سوی رئیسجمهور مصر بیپاسخ ماند. دیدار خاتمی با مبارک در حاشیه اجلاس فناوری اطلاعات در ژنو سوئیس کماکان مهمترین رویداد تاریخ ارتباط پرتلاطم این دو کشور است. در راستای اراده طرفین برای برقراری روابط، شورای اسلامی شهر تهران، نام خیابان خالد اسلامبولی که انورسادات، رئیسجمهور وقت مصر را ترور کرده بود، به انتفاضه تغییر داد در مقابل مصر نیز با تغییر نام خیابانی در قاهره به این موضوع پاسخ دیپلماتیک داد اما تغییرات ملموسی در عادی سازی روابط به وجود نیامد.در اردیبهشت 1386، محمود احمدینژاد، رئیسجمهور اسلامی ایران در کنفرانسی خبری پس از سفر دو روزه خود به امارات و عمان و در پاسخ به خبرنگار الاهرام مصر گفت: «با صراحت اعلام میکنم که امروز ما به طور قاطع به دنبال تجدید رابطه با مصر هستیم که اگر دولت مصر اعلام آمادگی کند، تا پایان وقت اداری امروز سفارت ایران را در مصر بر پاخواهیم کرد.» هرچند این صحبت در داخل با واکنش های مثبت و منفی مواجه شد اما نشان از اراده طرف ایرانی برای عادی سازی روابط بود. پس از این نیز مقامات ایرانی سفرهایی به کشور مصر داشته اند که ناشی از به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنارسیاست خارجی بوده است و طی آن موافقت نامه هایی برای همکاری دوجانبه امضا شده است که آخرین نمونه آن امضا توافق نامه های همکاری هوایی میباشد که بر اساس آن پروازهای منظمی در حدود 28 پرواز در هفته بین دو کشور انجام خواهند داد. که می توان از آن به عنوان "دیپلماسی گردشگری" یاد کرد که یاد آور "دیپلماسی پینگ پنگ" در گشایش روابط ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین و یا "دیپلماسی کشتی" در دوران ریاست جمهوری خاتمی در روابط جمهوری اسلامی ایران و آمریکا نام برد. اما به نظر می رسد که عادی سازی روابط جمهوری اسلامی ایران و مصر متاثر از عوامل و مولفه های گوناگون است که خود باعث به وجود آمدن دیدگاههای متفاوت در مورد برقراری یا عدم رابطه بین ایران و مصر شده است. در داخل ایران نسبت به آغاز مجدد رابطه تهران و قاهره دو دیدگاه وجود دارد: یک دیدگاه معتقد است که شرایط امروزی جهان با شرایط دورانی که امام خمینی رابطه دو کشور را قطع کردند، یکی نیست و تغییر کرده است و وضعیتی که در مورد رابطه ایران و عربستان وجود داشت، در رابطه ایران و مصر نیز قابل تحقق است. یعنی در آن مقطع دستور حضرت امام خمینی مبنی بر قطع ارتباط با مصر مصلحت اسلام و مسلمین تلقی میشد اما باید توجه داشته باشیم که این امور در سیاست «الی یوم القیامه»! نیست. و یا اگر بگوییم که قطع رابطه با مصر در آن مقطع زمانی ضروری بود و در این نیز شکی نیست، امروز معلوم نیست ادامه همان روند صحیح باشد. از این رو امروز میتوان به خاطر مصالح اسلام و مسلمین به شکل دیگری مطرح کرد. علاوه بر موارد گفته شده، بین دیدگاههای جمهوری اسلامی ایران و مصر در سطح بین المللی و منطقهای اشتراکات زیادی زیادی دارد که برای طرفین و جهان اسلام مفید می باشد، لذا مطلوب این است که رابطه دو کشور برقرار شود گروه دوم معتقدند که شرایط تغییر چندانى نکرده است و دولت مصر از صلح با اسرائیل دست برنداشته است و بر عکس رابطه خود را با اسراییل بهبود بخشیده است و با همکاری بعضی از کشورهای منطقه و ایالات متحده در صدد برقراری صلح تحمیلی به مردم فلسطین می باشد. در نتیجه ارتباط با رژیم سیاسی این کشور نوعی خیانت به آرمان های انقلاب اسلامی و مردم فلسطین خواهد بود. در مصر نیز مانند ایران در مورد روابط دو دیدگاه وجود دارد: گروهی با توجه به قدرت منطقه ای ایران و نفوذ آن در کشورهای منطقه معتقدند که همکاری دو کشور می تواند پدید آورنده وزنه خوبی در بازیها و معادلات منطقه ای به نفع مصر و جهان اسلام باشد. اما عده ای دیگر معتقدند که برقراری صلح با اسراییل و کمپ دیوید ناشی از ملاحظات استراتژیک و ژئوپلیتیکی مصر و تبعات جنگها و خسارت هایی بوده است که این کشور آن را به خاطر نزدیکی جغرافیایی با این رژیم تحمل کرده است و در روابط با اسراییل فرایندی طی شده است که هر کشور دیگر در جهان می بود ناگزیر از آن بود. در نتیجه مصر با امضای قرارداد علاوه بر تامین امنیت و جلوگیری از جنگ های دیگر، سالانه از چندین میلیارد دلار کمک های ایالات متحده برخوردار می شود در صورتی که مصر اقدام به برقراری روابط با جمهوری اسلامی نماید علاوه برموضوع مخدوش شدن امنیت (به خاطر تیره شدن روابط مصر با اسراییل و همچنین احتمال همگرایی مخالفان دولت مصر - اخوان المسلمین - با ایران)، این کشور کمکهای دریافتی از سوی ایالات متحده را از دست خواهد داد. در نتیجه این گروه این باورند که روابط با تهران، زمانی می تواند برقرار شود که روابط ایران با کشورهای غربی بهویژه ایالات متحده امریکا، بهبود یافته باشد. به این معنا که اگر مصریها و ایرانیها رابطه خود را آغاز کردند؛ قاهره از امکانات غرب - چه امکاناتی که بهصورت اختصاص منابع مالی مستقیم دریافت می کند و چه کمکهای غیر مستقیم توریستی و اقتصادی - محروم نشود. از دیدگاه تحلیلگران این دیدگاه داراى نگاهى امنیتى است و جوهره اختلاف را امنیتی می داند و لذا هر چند وقت یک بار و زمانی که احتمال برقرارى روابط افزایش مى یابد وارد عمل شده ومسائل امنیتی را مطرح می کند؛ لذا با توجه به ساختار حاکمیت در مصر و از آنجا که در این کشور مسایل امنیتى نقش بالایى دارد، این گروه همواره در آخرین لحظات مانع از برقراری روابط شده اند و به قولی" پرونده ارتباط ایران و مصر در اختیار دستگاه دیپلماسی و وزارت امور خارجه مصر قرار ندارد. و مادامی که پرونده از سازمان امنیت خارج نشده است وزارت خارجه هیچ کاری نمیتواند انجام دهد. در یک نگاه باید گفت که دو کشور در خصوص روابط دو جانبه، کمتر دچار اختلاف می باشند و همین موضوع باعث گرایش به روابط می گردد اما زمانی که سطح روابط به مسایل منطقه ای و به ویژه موضوع فلسطین، اسرائیل و روابط با غرب کشیده می شود، اختلافات شروع میگردد. حال سئوال این است که چرا با وجود فراز و نشیب در روابط، مجددا نوعی علاقه مندی در سطوح کارگزاران دو کشور مطرح شده است و خبرهایی از دیدارهای مقامات دو کشور و امضا موافقت نامه ها منتشر می شود. شاید بتوان با بعضی از کارشناسان در مورد فعال شدن دیپلماسی ایران برای خنثی کردن تحریم ها و اثرات قطعنامه های شورای امنیت موافق بود اما باید توجه داشت که مقامات مصری درصدد بهره برداری از این روابط به طور کوتاه مدت می باشند. با توجه به اینکه انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری مصر نزدیک می باشد و این کشور دارای بحران انتقال قدرت و حتی" بحران مشروعیت " می باشد و با توجه به اینکه مخالفان وضع موجود به صورت رقبای جدی با رهبری محمد البرادعی ظهور کرده اند که علیرغم مرام لیبرالیستی و غرب گرایانه به دلیل مخالفت با حسنی مبارک و تغییر وضع موجود، نیروهای اسلام گرا را با خود همراه دارند،این موضوع زنگ خطری را برای غرب، اسراییل و دولت مصر به صدا درآورده است که با روی کار آمدن گروههای جدید در مصر ( هرچند با رویکرد لیبرالیستی)؛ ممکن است معادلات منطقه و روند صلح خاورمیانه پیچیده گردد، در نتیجه به نظر می رسد که ایالات متحده در حال حاضر حفظ وضع موجود و تداوم حکومت مبارک را در راستای سیاست های خود می داند و خواهان انتخاب مجدد حسنی مبارک می باشد اما با توجه به وضعیت جسمانی مبارک، این پیش بینی وجود دارد که مدتی پس از انتخابات، میشل سلیمان به عنوان معاون مبارک انتخاب گردد و تا بتواند زمینه انتقال قدرت به جمال مبارک را به صورت دمکراتیک! فراهم کند. با توجه به این برنامه و تجمع مخالفان مبارک (به ویژه اسلام گرایان) در جبهه البرادعی، به نظر می رسد که مطرح کردن مجدد روابط دوجانبه، جهت بهره برداری از ایران در انتخابات اخیر به نفع مبارک می باشد. اما واقع امر این است که از دیدگاه مصر زمانی روابط ایران و مصر برقرار خواهد گردید که ایران به جای مشکل سازی به حل مشکلات خاورمیانه کمک کند. پس باید به این نکته اذعان کرد که برقراری روابط دو کشور امری پیچیده و ناشی از تفاوت گفتمان است که نیازمند گذر زمان و تولید گفتمان های جدید می باشد، امری که خود مقامات مصر از جمله مبارک نیز به آن اذعان دارند و معتقدند که مشکلات در روابط فراتر از نام یک خیابان یا نقاشی دیواری در تهران در تمجید از قاتل رئیس جمهور سابق مصر است. عضو هیات علمی مرکز مطالعات آفریقا دانشگاه تربیت مدرس
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 585]