واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: اهل بيت (ع) حافظ فرهنگ قرآن
(قرآن در بيان و بنان آيت الله استاد امجد 4)• همه چيز در قرآن هست وکسي که قرآن را به نطق در مي آورد اهل بيت عليهم السلام است .
• اسرار قرآن را اهل بيت عليهم السلام مي فهمند اما ظاهر قرآن و الفاظ آن براي همه حجت است .
• فهم همه قرآن از حقايق و اشارات و اسرار، براي اهل بيت عليهم السلام است.
• قرآن و عترت (عليهم السلام) دو ثقلي است که هرگز از هم جدا نمي شوند زيرا ظاهر و باطن يکديگرند و عترت، معلم قرآن است. همانطور که کتاب بدون معلم و يا ظاهر بدون باطن معنا ندارد جدايي قرآن و عترت از هم نيز بي معناست.
• معلومات خود را حمل بر قرآن نکنيد و آراء خود را به قرآن عرضه کنيد .
بنابراينکه سنت، حجيت خود را از قرآن مي گيرد قرآن ثقل اکبر و سنت ثقل اصغر است.
• هيچ کس غير از اوصياء نمي تواند قرآن را جمع کند. کلمات قرآن ذي وجوه است ، البته نه به اين معني که هر کس يک معنا از آن را بفهمد، کلمات قرآن معاني مختلفي دارد که با هم هماهنگ است و در طول هم است و فقط امام حقيقت آن را مي فهمد . اگر علامه هم در فهم قرآن موفق شد به اين دليل بود که او در روايات تدبر کرد و ازآنها طرز تفسير را فراگرفت ، اهل بيت عليهم السلام معلم قرآن هستند و همه چيز را مي توانند به ما ياد بدهند .
• اگر اهل بيت عليهم السلام مي گويند ما علم غيب نداريم، اين بدان معنا نيست که آنها علم غيب ندارند بلکه به اين معناست که آنها علم ذاتي ندارند و علم ذاتي مختص خداست .
• چرا مي گويند قرآن ثقل اکبر است، زيرا قرآن مبدإ است، قرآن است که مي گويد برويد سراغ اهل بيت عليهم السلام.
• فرهنگ قرآن بايد محفوظ شود ، البته فرهنگ قرآن همين کاغذ وجوهر نيست و اگرلازم باشد امام خود را فداي فرهنگ قرآن مي کند ، امام وظيفه ندارد خود را نگه دارد ولي بايد فرهنگ قرآن را نگه دارد .
• پيامبر را بايد قرآن ثابت کند تا اينکه پيامبر حرفش براي ما حجت شود . اگر پيغمبر بوسيله چيز ديگر مثل معجزه ثابت شد دوباره مرجع تعبدي براي ما مي شود و اما اگر پيامبر براي ما ثابت نشد خود قرآن به تنهايي و مستقلا حجت است و پيامبر حداقل معلم و راهنماي آن است . در هر صورت حجيت قرآن مستقل است .
• از آنجايي که قرآن سنت را تائيد کرده نمي توانند با هم تعارضي داشته باشند و هر دو براي ما حجت هستند، ولي ممکن است سنت غير قطعي با قرآن تعارض داشته باشد که البته سخن قرآن حجت است و نبايد سنت پذيرفته شود. بنابراين حجيت سنت غير قطعي با عرضه کردن آن به قرآن است.
• بنابراينکه سنت، حجيت خود را از قرآن مي گيرد قرآن ثقل اکبر و سنت ثقل اصغر است.
• منظور از سنت صرفا حديث نيست بلکه هر آنچه به معصوم نسبت داده شده لفظا و معنا حجت است به شرط اينکه صحت آن مورد تائيد باشد.
• قرآن و عترت اگر از هم جدا باشند بدرد نمي خورد ، قرآن مي گويد حسين عليه السلام و حسين عليه السلام مي گويد قرآن . ما اگر آنها را از هم جدا کنيم خيانت به قرآن و دين نموده ايم .
• اين حرف را به همه اعلام کنيد : اي ملت جهان از شيعه و سني و يهودي و مسيحيت و مارکسيستها و جهان بشريت بدانيد، سعادت منحصر است در پيروي از قرآن و عترت، غير از اين همه باطلند و عاطل.
فرهنگ قرآن بايد محفوظ شود ، البته فرهنگ قرآن همين کاغذ وجوهر نيست و اگرلازم باشد امام خود را فداي فرهنگ قرآن مي کند ، امام وظيفه ندارد خود را نگه دارد ولي بايد فرهنگ قرآن را نگه دارد .
• امام معصوم است که لطائف و دقائق قرآن را مي فهمد و بيان حدود مي نمايد، اين دو حتما بايد در کنار هم باشند، ما چون دسترسي به معصوم نداريم کلمات آنها در احکام حجيت ظاهري دارد و مي توانيم با اخبار واحدشان (غير متواتر) احکام را جاري کنيم. اما در عقايد نمي توانيم از خبر واحد استفاده کنيم اگر روايتي در عقايد بود بايد برهاني باشد . در تکوين هيچ اختلاف و اشکالي نيست ، زنبور عسل هيچ وقت گندم نمي سازد ، اين خبر که فطرس معصيت کرده و امام حسين عليه السلام او را شفا داده درست نيست ، امام حسين عليه السلام شفا مي دهد اما مَلَک هيچ وقت معصيت نمي کند زيرا اين با قرآن نمي سازد (البته ممکن است فطرس غير ملک بوده باشد.). عقايد ما احتياج به قرآن دارد و حرف هيچ کس براي ما حجت نيست ، بايد بدانيم که حرف علامه دهر هم غير قول معصوم و برهان هيچ حجيتي ندارد، مگر اينکه کسي تحقيق کرده باشد و درستي آن را به يقين بداند.
• تبيين حدود و جزييات و تفاسير احکام مربوط به سنت است .
• همانطور که قرآن ميزان است ، سنت قطعي هم ميزان است .
تنظيم براي تبيان: گروه دين و انديشه_شکوري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]