واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: بهترین سن پیشگیری از چاقی در کودکان
شهرنشینی و صنعتیشدن باعث ایجاد تغییرات زیادی در الگوی غذایی انسانها شده است اما گاهی ما با رفتارهای نادرست مان باعث میشویم الگوی غذایی خود یا فرزندانمان غلط باشد و نتیجهاش، کودکان چاقی است که این روزها تعدادشان هم کم نیست... از آنجا که درمان چاقی کودکان سخت و طولانی است و به تجربه و کارهای گروهی متشکل از متخصص کودکان، روانپزشک کودک و متخصص تغذیه نیاز دارد و نباید انتظار داشت بدون تخصص و تجربه و هزینه این مشکل حل شود، به این فکر افتادم با آگاهکردن خانوادهها از معایب چاقی کودک، برای پیشگیری از این معضل قدم موثرتری بردارم. اشتها، گرسنگی، سیریابتدا لازم است با مفاهیمی مانند اشتها، گرسنگی و سیری که 3 عامل مهم در اصول تغذیهاند آشنا شوید. اشتها: کنترلکننده تقریبی میزان دریافت غذاست و در ابتدای زندگی بسیار دقیق عمل میکند ولی در نتیجه رفتارهای خانواده، سیستم کنترل آن مختل میشود. بهطوری که فرد سیر با تعارف اطرافیان ممکن است دوباره غذا بخورد و برعکس کودکی با اجبار والدینش برای خوردن، به بیاشتهایی طولانی مبتلا شود. گاهی بزرگترها با دادن مقادیر بالای ویتامین D باعث بیاشتهایی کودک میشوند. در سالهای اخیر، نقش ژن و عوامل عصبی در کنترل اشتها مشخص شده است (از میان انتقالدهندههای امواج عصبی که بین سلولهای مغزی ترشح میشود، نقش نوروپپتید2 وابسته به ژن اورکسین در تحریک اشتها مشخص شده است). گرسنگی: هورمونهایی که باعث احساس گرسنگی میشوند، عبارتند از: انسولین که از سلولهای جزایر لانگرهانس ترشح و باعث کاهش قندخون میشود. گرلین هم که از معده ترشح میشود در گرسنگی نقش دارد. خیلی اوقات فردی که چندان گرسنه نیست، با دیدن غذایی که خوب تزیینشده، میل به خوردن پیدا میکند. این تحریک اشتها، جنبه روانی دارد زیرا گرسنگی طبیعی در اثر نیاز سلولهای بدن به وجود میآید. با وجودی که مرکز کنترل اشتها هیپوتالاموس است و هورمونهایی مانند انسولین، لپتین و گرلین نیز در آن تاثیر دارند، عوامل دیگری مانند سرما و افسردگی نیز بر اشتها تاثیر میگذارند. سیری: هومورن لپتین بر هیپوتالاموس اثر میگذارد و اعلام سیری میکند. هنگام غذاخوردن 20 دقیقه زمان لازم است که سیگنالهای سیری به فرد برسند تا دست از غذا خوردن بردارد بنابراین هرچه معده فرد بزرگتر باشد، بیشتر میخورد.ناآگاهی، تغذیه غلط، کودک چاقتغذیه خوب و مناسب اهمیت زیادی در تندرستی انسان و پیشرفت او در کارهای اجتماعی دارد. امروزه تغذیه مناسب یکی از گزینههای رفاه اجتماعی محسوب میشود. تغذیه نامناسب، باعث افسردگی، کاهش توان جسمی، روحی و آسیبپذیری در مقابل بیماریهای عفونی واگیردار میشود. آموزش تغذیه به کودکان در زمان رشد و به نوجوانان در زمان تحصیل، در تغذیه و سلامت خانواده در جامعه تاثیر خواهد داشت. چاقی یا اضافهوزن در اثر تغذیه نادرست، به یک مشکل جدی در دنیا تبدیل شده است و در ایران هم در حال افزایش و یکی از عوامل اصلی موثر بر افزایش مرگومیر معرفی شده است.از طرفی گرایش به مصرف فرآوردههای پروتئینی نظیر سوسیس و کالباس و فستفودهای کمارزش به عنوان وعده غذاهای اصلی، در میان مردم جامعه ما زیاد شده که این مساله نشانه کمبودن دانش تغذیه ایرانیان است. بیشتر افراد چاق، مشکل اضافهوزن خود را به مسایل ژنتیکی و خانوادگی ربط میدهند. در حالی که فقط عامل 7 تا 9 درصد چاقیها هورمونی است و بقیه به علت تغذیه نادرست و نداشتن تحرک و ورزش و ایجاد سلولهای چاقی در دوران کودکی اتفاق میافتند. دوران کودکی (زیر 3 تا 5 سالگی) بهترین زمان برای جلوگیری از تشکیل سلولهای چاقی در کودکان است. ژنتیک و هورمونها در تعامل با عوامل محیطی از چند راه تاثیرگذار هستند و باعث جهتدادن به میزان غذاخوردن یا اختلال در تنظیم میزان دریافت غذا و ذخیره انرژی میشوند. عوامل ژنتیکی مرتبط با چاقی در بچهها عبارتند از: 1) فنوتیپ پدر و مادر هر دو موزون و متناسب؛ احتمال چاقی 6 تا 9 درصد، 2) فنوتیپ یکی موزون دیگری چاق؛ احتمال چاقی 40 تا 50 درصد و 3) فنوتیپ پدر و مادر هر دو چاق؛ احتمال چاقی 60 تا 80 درصد کودک چاق، بیماری، آثار روانی افزایش وزن غیرسالم آثار زودهنگامی بر سلامت دارد و در طولانیمدت باعث بیماریهایی در کودکان و بزرگسالان میشود. عوارض جسمی مانند اختلالات خواب، اختلالات تنفسی، آپنه، آسم، ریفلاکس مری به معده، عوارض ارتوپدیک، پوکی استخوان و در بزرگسالی سرطان روده و پروستات و عوارض قلبی-عروقی در افراد چاق بیشتر مشاهده میشود. اختلالات روانی مانند تنبلی، افسردگی، مشکلات اجتماعی در کودکان، طردشدن از سوی دیگران به ویژه همسالان، کاهش اعتمادبهنفس و احساس ناامنی، مورد تمسخر و آزار قرارگرفتن از جمله مسایلی است که در کودکان چاق دیده میشود. حتی خود خانواده نیز که در ابتدا با کلماتی مانند تپل بامزه و... از چاقی کودک نوپای خود یاد و او را به پرخوری تشویق میکردند، کودک را تنبل و چاق میخوانند و باعث آزار روانی او میشوند.چند توصیه عملیسرزنش و توهین اثر منفی دارد. جایگزین واژه افزایش وزن به جای چاقی، بار مثبت دارد و نباید با واژه چاقی ذهن کودکان را بمباران کنیم. سعی کنید نیازهای فیزیکی و هیجانی کودک را از هم تفکیک کنید تا کودک بفهمد این دو جدا هستند. طوری رفتار نکنید که هر وقت مضطرب است، پرخوری کند. احساسات کودک را به خوردن ربط ندهید نگویید چون عصبانی است باید غذا بخورد تا خوب شود! هرگز برای واداشتن کودک به غذاخوردن، پاداشی مانند تنقلات (پفک یا چیپس) به او ندهید. در حقیقت شما در کنار خوردن یک غذای خوب، یک پاداش بد میدهید و کودک در پاسخ به این پرسش که بالاخره این تنقلات خوب است یا بد، درمیماند. شاید فعالیت یا بازی مورد علاقه کودک برای او بهترین پاداش باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]