واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: اجازه بدهيد محافظهكار بمانم دبيركل اسبق بورس تهران سيداحمد ميرمطهري را در بازار سرمايه همه ميشناسند؛ مردي كه حدود شش سال عهدهدار مسووليت بورس اوراق بهادار تهران بود و پس از آن حدود يك سال هم در سازمان خصوصيسازي حضور داشت.ميرمطهري كه در 7 سال حضورش در بازار سرمايه به «پدرخوانده» معروف بود، اتهام محافظهكاري منتقدان را به مثابه يك تعريف شيرين ميپذيرد و ميگويد: «اگر محافظهكاري من شفافيت و سلامتي بازار را تضمين كرده است، اجازه بدهيد هميشه محافظهكار بمانم.» شما در شرايطي بورس تهران را تحويل گرفتيد كه ميدانستيد روند رو به كاهش ارزش سهام و ريزش شاخصها ادامه خواهد يافت. با اين حال اين مسووليت را پذيرفتيد. آيا براي گذار از آن شرايط برنامهريزي خاصي كرده بوديد؟ براي اينكه اظهارنظرهايم انعكاسي از وقايع سالهاي 75 و 76 بورس تهران باشد، نظر شما را به وضعيت شاخصها و نماگرهاي بورس در آن شرايط جلب ميكنم.احتمالا در جريان هستيد كه شاخص بورس، از ابتداي دورهاي كه طراحي و رسما به بازار معرفي شد، نوسانهاي زيادي را تجربه كرد. نگاهي به آمارهاي آن دوره نشان ميدهد كه شاخص قيمت سهام (Tepix) از ابتداي سال 70 با عدد 1/472 واحد آغاز به كار كرد و تا سال 1375 به عدد 75/1936 واحد رسيد.در اين ميان شاخص مورد نظر ما رشد 122 و 123 درصدي را هم تجربه كرد اما اين شاخص در سالهاي 71 و 72، به ترتيب 8/7 و 3/7 واحد افت كرد تا در نهايت به عدد 75/193 در سال 1375 رسيد.در ادامه بررسي روند تپيكس از سال 1375 تا پايان مهرماه 1386، شاهد افت 6/15 درصدي آن هستيم يعني عدد شاخص از آنچه در ابتداي سال 1375 شكل گرفته بود، به عدد 74/1634 واحد رسيد.در نقطه تلاقي همين عدد با مهرماه سال 1376، مديريت بازار برعهده من گذاشته شد و من از ابتدا تصميم گرفتم برنامههايم را با تكيه بر اصل اعتمادسازي تدوين كنم.در مورد دلايل ريزش قابل توجه تپيكس در سالهاي 75 و 76 زياد گفته شده و من هم از كنار آن ميگذرم اما در سال 1376 ناسازگاري بازده انتظاري بورس با واقعيتهاي اقتصاد ملي به حدي رسيده بود كه دوام رشد يكسويه قيمتها را با ترديد جدي مواجه ميساخت. ترس از به هم خوردن تركيب ريسك و بازده مورد انتظار بورس سرانجام رنگ واقعيت گرفت و از نيمه دوم سال 1375، شتاب رشد قيمتها به طور محسوسي كند شد و تا پايان اين سال، شاخص حدود 10 درصد افت كرد.بررسي و مطالعه دقيق در مورد اين كه دلايل بيروني و دروني تاثيرگذار بر ريزش شاخصها چه بوده است، جزو اولين كارهايي بود كه با جديت پيگيري كرديم. نتيجه اين تحقيق به ما نشان داد كه بازار علاوه بر هراس از شاخصهاي اقتصاد كلان، از بياطميناني، بيثباتي و انتظارات نامتعارف رنج ميبرد كه البته هيچكدام از اين عوامل، مشكلات واقعي بورس نبودند و به گونهاي تحتتاثير شرايط اقتصادي قرار داشتند.كار در چنين فضايي بسيار دشوار بود و انتظارات آنقدر فزوني يافته بود كه اجراي برنامهها را دشوارتر ميكرد. انتظار از سوي چه كساني؟ هم دولت و هم عموم مردم. مردم سرمايه خود را از دست رفته ميديدند و به دنبال راهي بودند تا آب رفته را به جوي بازگردانند و دولت تازه بر تخت نشسته كه برنامهاش را بر پايه اصلاحات بنا نهاده بود، انتظار داشت اوضاع بورس هر چه زودتر آرامتر شود.هميشه همينگونه بوده است يعني دولتها و مديران سياسي هميشه نگران نوسان شاخصهاي بورس بودهاند. يعني هميشه نوعي فوبياي سقوط بورس در ميان مديران دولت وجود داشته است.در چنين فضايي بود كه ما مسيري براي حركت تعريف كرديم كه مبتني بر الگويي متعارف بود. در همين زمينه نشستهاي متعددي با مديران وقت بانك مركزي، وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه داشتيم و مدام تاكيد ميكرديم كه اجراي برنامههاي مورد نظر ما، نياز به زمان و حمايت همهجانبه از سوي اركان برنامهريزي و اقتصادي دارد. خوشبختانه رگههاي سرشاري از عقلانيت در رفتار مديران وقت اقتصادي ديده ميشد كه به ما اجازه ميداد با آرامش و اطمينان به كار خود ادامه بدهيم. چه برنامههايي را در اولويت قرار داديد؟ در ابتدا تنظيم برنامههايي براي افزايش نظارت كارآمد، مدنظر ما قرار گرفت. برنامهاي كه وظيفه داشت از بازار، چهرهاي منصف، قابل اطمينان و قاعدهمندند انعكاس دهد؛ برنامهاي كه مبتني بر حمايت از سهامداران و كاهش ريسك سيستمي بازار بنا شده بود. همزمان به دنبال الگويي براي دسترسي آزاد و يكسان همه بازيگران بازار، به اطلاعات بوديم كه رفتهرفته تدوين شد.در كنار اين اطلاعات، مبارزه گستردهاي با دادوستدكنندگان مبتني بر اطلاعات نهاني، كارگزاران متخلف و كارمندان بورس كه وارد چرخه معاملات شده بودند، آغاز كرديم. اما يك سال پس از قبول مسووليت توسط شما، شاخصها باز هم افت كردند؟ تداوم افت شاخصها جزو برنامه ما نبود اما يكي از اهداف ما اين بود كه بازار به طور كامل از حباب قيمتها تخليه شود تا پس از آن بتوانيم اصلاحات مورد نظر را پياده كنيم.در اثر همين سياستها بود كه از سال 1377، جوانههاي تازهاي از پيكر فروپاشيده شده بورس متولد شد كه حاصل سياستگذاريهاي كوتاهمدت ما بود.هدف ما اين بود كه رشد جوانهها را نهادينه كنيم و قصد داشتيم رفتهها را به بورس باز گردانيم. آمارها نشان ميدهد روند رو به رشد نماگرها از سال 1377 تا زماني كه از بورس رفتيد، ادامه يافته است در حالي كه در همين دوره زماني، بورس تهران در معرض تهديد عوامل غيرسيستماتيك مثل وقايع كوي دانشگاه، انتخابات مجلس ششم، انتخابات رياستجمهوري دوره هشتم، وقايع 11 سپتامبر و جنگ آمريكا و عراق قرارداشت. آيا تداوم رشد شاخصها، از ناپيوستگي بورس با مسايل سياسي داخلي و بينالمللي حكايت نداشت؟ نه، اينگونه نبود. نهادهاي بازار محكم بود و گذشته از آن، نظم و هماهنگي خوبي ميان اركان اقتصادي وجود داشت. همه دريافته بودند كه روند سرمايهگذاري در بورس تهران قابل اطمينان، باثبات و ادامهدار است.در همين حال اصلاحات مورد نظر ما در قالب بهسازي سازمان و تشكيلات اداري بورس، اصلاح نظام تنظيمي و نظارتي بورس، بهسازي معيارهاي پذيرش شركتها و ايجاد تالار فرعي و تفكيك تالار اصلي به تابلوهاي اول و دوم و تدوين ضوابط مورد نياز براي فعاليت حسابرسان معتمد بورس ادامه پيدا كرد.در همين دوران لايحه قانوني و آييننامه اجرايي منع دادوستد متكي بر اطلاعات نهاني و شرايط پذيرش اوراق مشاركت شركتها و بانكهاي خصوصي را هم تنظيم كرديم.براي بالا بردن سرعت گردش اطلاعات آييننامهاي براي افشاي اطلاعات شركتها نوشتيم و پس از آن آييننامه نحوه ورود سرمايهگذاران خارجي هم تدوين شد.و در نهايت براي ارتقاي وضعيت اطلاعرساني سيستم سختافزاري جديدي تهيه كرديم تا در كنار بازنگري سيستم انفورماتيكي بورس، نظام دادوستد الكترونيكي هم تهيه و تدوين شود.در مجموع، اين سياستها باعث شد از سال 1377 تا سال 1382 بورس تهران 2/38 درصد بازدهي داشته باشد كه اگر ميانگين تورم 5/15 درصدي اين سالها را در نظر داشته باشيد، ميبينيد كه بازدهي قابلتوجهي است. در همين دوران نسبت ارزش بازار سهام به محصول ناخالص داخلي از عدد 1/8 درصد در سال 1377 به عدد 16 درصد در پايان سال 1381 رسيد.حجم دادوستد سهام نيز هر سال به طور ميانگين 72 درصد رشد كرد و بر تعداد خريداران هم، هر سال 46 درصد اضافه شد. شما در طول دوران حضور در بورس تهران متهم به محافظهكاري و دخالت در بازار بوديد. اين اتهام را ميپذيريد؟ نميدانم استفاده از واژه محافظهكاري براي آنچه من در نظر داشتم، ميتواند واژه مناسبي باشد يا نه. فقط قضاوت را به بازار واگذار ميكنم.من عادت نداشتم بدون مطالعه كاري انجام دهم، فيالبداهه برنامهريزي نميكردم، كم مصاحبه ميكردم و كمتر وعده ميدادم. اجازه نميدادم دارندگان اطلاعات نهاني، بازار را به ورطه سقوط بكشانند. دادوستد سهام توسط كاركنان سازمان بورس را به شدت محدود كردم و تا آنجا كه توانستم، در بازار نهادسازي كردم. نهادهايي كه به جرات ميتوانم ادعا كنم هنوز نقش اصلي را در سازوكار معاملات برعهده دارند.سعي كردم داور بيطرفي باشم و تا آنجا كه در توان داشتم، رابطه بورس را با مسايل سياسي محدود كردم. اين حرف من اين معني را نميدهد كه رابطه بازار را با مسايل غيرسيستماتيك به هم زده باشم بلكه منظور من اين است كه بورس را از آفت سياستزدگي دور كردم. با اين وجود اگر شما اسم اين برنامهها را محافظهكاري ميگذاريد، اجازه بدهيد من به محافظهكاريام افتخار كنم.اگر محافظهكاري من، شفافيت و سلامتي بازار را تضمين ميكند، اجازه بدهيد هميشه محافظهكار بمانم. شهروند امروز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]