واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: در خواستگاری ، دوچشم دارید دو چشم دیگر هم قرض کنید !
اگر دختر یا پسر به اصطلاح دم بخت هستید که تا کنون به خواستگاری نرفته اید ، یا به تازگی میخواهد برای شما خواستگاری بیاید لطفا" به چند توصیه ای که در این خصوص نوشته شده دقت کنید.... چگونه خواستگاری شروع می شود در گذشته، ازدواج های سنتی براساس صلاح دید بزرگان فامیل صورت می گرفت. ولی امروزه جوانان در چنان مرحله ای از بینش قرار گرفته اند که دیگر در مقابل تصمیمات یک طرفه والدین شان ساکت نمیشینند. اینان خواسته هایی دارند که گاهی با خواستگاری سنتی، هم خوانی ندارد. از آن گذشته، تغییرات اجتماعی، مثل ادامه تحصیلات، تفاوت های فکری، رشد فرهنگی و امثالهم، امکان خواستگاری سنتی را لااقل در شهرها کم تر کرده است. بنابر این گرچه شروع یک زندگی می تواند از طریق خواستگاری باشد، ولی لازم است که طالبین ازدواج، پس از خواستگاری سنتی و آشنایی با یکدیگر، حداقل از نقطه نظرها، عقاید و تفکرات یکدیگر باخبر شوند. نشست و برخاست، گفتگو و تامل در رفتار و کردار یکدیگر، جوانان را قادر می سازد که در صورت عدم تفاهم، از ادامه معاشرت، پیش از آنکه عوامل عاطفی به وجود آید، جلوگیری نمایند. در سال های اخیر بیشترین ازدواج ها به صورتی است که دختر و پسر قبلاً با هم آشنا شده اند و یکدیگر را دیده اند و سپس به خواستگاری رفته اند و احتمالاً پس از مذاکره اولیه نامزد شده اند؛ یعنی از این به بعد، شناسایی بیشتر و دقیق تر از یکدیگر را شروع کرده اند. توصیه هایی که به زوج های جوانی که در شروع اشنایی هستند می توانم بکنم، این است که سعی کنید به جای اینکه به امور تشریفاتی و ظاهری این دوران، مثل: گل آوردن، هدیه خریدن، حرف های شیرین و با محبت زدن، شیک پوشی یا خوش لباسی و خلاصه، آراستگی های ظاهری طرف، که سهم کمتری در پایه ریزی ازدواج و زناشویی تان دارند توجه کنید، بیشتر به طرز تفکر، هدف ها، آرا و عقاید طرف مقابل توجه نمایید که پایه و اساس، و تفاهم زندگی آینده شما را این عوامل تعیین می کنند. همان طور که همیشه بزرگترها توصیه میکنند،در خواستگاری اگر دو چشم دارید، دو چشم دیگر هم قرض کنید و همه چیز را در زیر «ذره بین شناخت» بگذارید تا بتوانید « خود واقعی اش» را بشناسید. چون بعد از ازدواج، شما با این «خود واقعی» زندگی می کنید؛ نه با گل آوردن و هدیه خریدن و... آراستگی دوره نامزدی! اجازه ندهید « خواستن » و مورد « تأیید » قرار گرفتن، فرصت اندیشه و آینده نگری را از شما بگیرد. رویایی فکر نکنید؛ زندگی زناشویی سخت و پیچیده است. تا زمانی که زوج مورد اطمنیان خود را پیدا نکرده اید، ازدواج نکنید. ازدواج نکردن و یک عمر تنها ماندن، هزاران بار آسان تر از ازدواج ناموفق، و به وجود آوردن چند بچه ناخوشبخت است. دقت و تامل را با « وسواس » در انتخاب خواستگار یا دختر مورد علاقه خود اشتباه نگیرید؛ اولی لازم، ولی دومی غیرضروری است. ملاک انتخاب را تماماً روی ظاهر افراد نگذارید که نتایج خوبی در بر ندارد. سیرت زیبا، تفکر صحیح و... بر آراستگی ظاهری ترجیح دارد. هرگز دختری را فقط به خاطر « زیبایی » اش انتخاب نکنید. هرگز مردی را فقط به خاطر قد و بالا و زلف آشفته اش انتخاب نکنید. صدور فرمان این گونه انتخاب ها از ناحیه ستاد فرماندهی عقل و اندیشه نیست! وقتی تو صندلی راحت اتومبیل شیک خواستگارتان لم داده اید! به جای این که با کبر و افاده، به اطراف چشم بیندازید، از خود بپرسید: «پول این اتومبیل را چه کسی پرداخته است؟ پدر پولدار خواستگارتان، یا خود خواستگارتان با دسترنج خود؟ » اگر خوب به این نکات مهم و برجسته توجه کردید، آن گاه است که سر عقل آمده اید و خواستگار بدون ماشین اما هدفمند خود را ندیده نمی گیرید و در گزینش او، قادرید تا دست به انتخاب اصلح بزنید. داشتن شغل ثابت و مناسب، اولین امتیاز یک خواستگار است. اگر مسکن هم داشت، چه بهتر! ولی نداشتن مسکن و اتومبیل، به شرط داشتن شغل ثابت و آتیه دار، از ارزش و اعتبار یک خواستگار نمی کاهد. جوانی که هدف دارد به همه چیز از جمله، مسکن خوب و اتومبیل و سایر مایحتاج می رسد. به ثروت پدر زن آینده تان فکر نکنید که اگر همسر آینده شما قابلیت های لازم را داشته باشد شما را به همه جا می رساند. تکرار می کنم، تا زمانی که به قابلیت های طرف مقابل تان از هر جهت اطمینان پیدا نکرده اید، تا زمانی که به توانایی های او واقف نشده اید، جلوی احساس خود را بگیرید و اجازه ندهید عواطف و هیجانات قبل از ازدواج، مانع دیدن واقعیت ها شوند. پس از این که از هر نظر اطمینان شما کاملاً جلب شد، آن گاه عنان احساس را با احتیاط و نه افسار گسیخته رها سازید تا خود سیر طبیعی خویش را طی کند. اگر پس از مدتی معاشرت، متوجه شدید که از نظر عاطفی هم به طرف مقابل تمایل دارید، آن گاه می توانید قرار و مدار ازدواج را با خیال راحت بگذارید. در هر صورت یادتان باشد که عجله نکنید و به توصیه دیگران و مخصوصاً پافشاری آن ها وقعی ننهید. اگر تردیدهایی دارید، اشکالی ندارد که با محرم رازی که حتماً باید از شما تجربه بیشتری داشته باشد، ضمیر دل و ندای باطن تان را در میان بگذارید؛ یا با مشاوری کارکشته و با تجربه، به شور و مشورت بنشینید؛ ولی مشاوره با افراد با تجربه، با وسواسی فکر کردن و بیش از حد «کمال گرا» بودن فرق دارد. کمال مطلق و وجود بی عیب و نقص، در هیچ جایی پیدا نمی شود. مگر نشنیده اید که می گویند: «گل بی خار، خداست»! پس بیشتر به واقعیت ها بیندیشید که زندگی هیچ کس کامل نیست. پس از اینکه این مرحله را پشت سر گذاشتید، حال میتوانید به خواستگاریتان رسمیت بیشتری بدهید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 192]