واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: حورالعين پاداش اهل تقوا
خليل منصوري
در مقالأ حاضر نويسنده با ارائه تعريفي جامع از حورالعين، به ويژگيها و اوصاف آنها از طريق آيات قرآن كريم مي پردازد و راه رسيدن به آنها را بيان مي كند كه با هم آن را از نظر مي گذرانيم.
انسان، در جستجوي آرامش
انسان آرزوهاي بلندي دارد. هر مرد و زني مي كوشد تا آرامش خويش را در كنار جنس مخالف كه از آن به همسر ياد مي شود جست وجو كند. از نظر قرآن آرامشي خاص را مي توان در كنار همسر جست. از اين رو فلسفه و علت اصلي آفرينش زوج را دست يابي هر يك به آرامش دانسته است. آياتي چند اين مفهوم را بيان كرده و به تحليل و تبيين مسئله پرداخته است كه از آن جمله مي توان به آيه 12 سوره روم اشاره كرد.
از نظر روان شناسي نيز اثبات شده كه انسان پس از انگيزه تأمين امنيت غذايي و جاني به سوي ابزارهايي جهت پاسخ گويي به نيازهاي عاطفي و احساسي خويش روي مي آورد.
به هر حال گرايش انسان به زوج و همسر براي تأمين نيازهاي روحي و عاطفي خويش و پاسخ گويي به مهم ترين ركن زندگي يعني آرامش است.
بر اين اساس نخستين دغدغه و پرسش وي آن است كه جهان آخرت چه وضعيتي دارد و از چه موقعيتي برخوردار خواهد شد؟ آيا غذا و آسايش وي تأمين مي شود؟ و آيا به نيازهاي عاطفي و آرامشي او پاسخي در خور داده خواهد شد؟
از آن جايي كه قرآن به نيازهاي فطري و غريزي انسان به طور كامل توجه داشته و پاسخ مي دهد، آيات بسياري را به اين امر اختصاص داده است، بطوري كه بخشي از آيات مربوط به رستاخيز و بهشت به مسئله آسايش و برخي ديگر به آرامش انسان توجه داشته و به كيفيت و چگونگي غذاها و خانه ها و پوشاك ها و نيز مردان و زناني كه از آن ها بهره هاي جنسي و عاطفي مي برند پرداخته است.
سيه چشمان بهشتي
يكي از مهم ترين نعمت هاي بهشتي در رستاخيز انسان، زنان و مرداني است كه از آن ها به حورالعين تعبير مي شود. از آن جايي كه پرسش اصلي از سوي مردان انجام مي شود و زنان در هاله اي از حيا و عفت به مسئله مي نگرند، پاسخ، ظاهراً به مردان داده مي شود و اين گونه گمان مي شود كه مراد از حورالعين و سيه چشمان، تنها زنان بهشتي است. در حالي كه به نظر مي رسد حورالعين يعني سيه چشم اشاره به وصف غالب مردان و زناني دارد كه در اختيار مؤمنان و بهشتي ها قرار مي گيرند. عده اي، از مردان جوان بهشتي به غلمان ياد مي كنند كه در ادبيات عربي به معناي، جوانان رشيد و رعنا است. چنان كه مراد از كواعب اتراب، دختراني هستند كه در سن ميان چهارده تا هيجده سالگي قرار دارند.
در كتب لغت عربي حور جمع حور به فتح واو به كسي گفته مي شود كه از شدت سفيدي اطراف چشم سياهي ميان چشم خود را به شكلي بسيار زيبا نشان مي دهد. (ترتيب العين ج1 ص144)
برخي ديگر حور را به معناي پديدار شدن اندكي از سفيدي چشم از ميان سياهي دانسته اند. (مفردات راغب اصفهاني ص262)
شيخ طبرسي مفسر گرانقدر شيعي در كتاب مجمع البيان بر اين باور است كه حورالعين زناني سفيد چهره اند (مجمع البيان ج9 و 01 ص401) از نظر وي اين لفظ اختصاص به زنان بهشتي دارد و شامل مردان بهشتي نمي شود. وي در ادامه تأكيد مي كند كه اصولا عين در زبان عربي داراي معاني چندي مي باشد كه يكي از آن ها زناني هستند كه فراخ چشم مي باشند.
بر اين اساس حورالعين يعني زناني كه داراي چشماني درشت و گشاده همانند آهوي مستان مي باشند. و آدمي را به سوي خويش مي كشانند. اين چشمان درشت و گشاده دورش را حلقه اي بسيار روشن از سفيدي فراگرفته است و جاذبه بسياري دارد و آدمي را محو خويش مي سازد. از اين رو شخص، پيش از ديدن بخش هاي ديگر بدن وي، محو چشم هايش مي شود. لذا اين زنان بهشتي و زيبا را به چشم ايشان نام گذاري كرده اند كه بر همه بخش هاي ديگرشان غلبه و چيرگي دارد.
اوصاف حورالعين در قرآن
خداوند در آيات 07 و 37 سوره الرحمن حوريان را نيك سيرت و زيبا صورت مي نامد كه از نعمت هاي خاص بهشتي ها بشمار مي روند.
اين زنان بهشتي كه هرگز عادت ماهانه نمي شوند زناني هستند كه به متقين داده مي شوند. (دخان آيه 15 تا 45 و طور آيه 71 تا 02)
برخي از آيات در توصيف زيبايي هاي حورالعين مي فرمايد كه آنان در سفيدي و درخشندگي هم چون تخم شترمرغ زير پر مي باشند. (صافات آيات 84 و 94 و نيز مجمع البيان ج 7 و 8 ص 296)
آنان در صفا و طراوت و شادابي همانند مرواريد نهفته در صدف هستند (واقعه آيات 22 و 32) و در جذابيت و زيبايي چون ياقوت و مرجان مي باشند. (الرحمن آيه 65 و 85)
اين ساكنان بهشتي و همسران متقين از مرد و زن، اختصاصي به انسان ها نداشته و بلكه جنيان مؤمن و متقي نيز از آنان بهره مند مي شوند. (الرحمان آيات 65 و 75 و نيز 27 و 47) بنابراين از نظر ساختار به گونه اي هستند كه هر دو نوع انس و جن مي توانند از آن ها بهره برند.
اين استعداد و توانايي در حوريان خود بيانگر آن است كه ساختار وجودي آنان به گونه اي است كه مي توانند به شكل مرد و يا زن و يا مطابق گرايش و سليقه انسان و يا جن تغيير ماهيت و شكل دهند. اين گونه است كه زنان بهشتي داراي قابليت هاي تغييرپذيري هستند به گونه اي كه همگان از مرد و زن و يا انسان و جنيان را راضي و خشنود مي سازند.
در حقيقت تنوع و تغيير آنان همانند ميوه هاي بهشتي است كه قابليت هاي چندگانه با مزه هاي گوناگون را دارا مي باشند و هر كسي هر ميوه اي را مي تواند اراده كرده و طعم و مزه آن را به دلخواه تغيير دهد. چنين امكاني نيز نسبت به حورالعين ها وجود دارد. از اين رو خداوند در آفرينش آنان بيان مي دارد كه مي توان جلوه قدرت و عظمت خداوندي را در حورالعين ها يافت. (واقعه آيات 43 تا 63)
براين اساس سخن گفتن از زنان بهشتي شايد بيهوده باشد و به جاي آن مي بايست همانند قرآن از واژه حورالعين استفاده كرد تا بي شكلي آنان را بيان داشت. به اين معنا كه آنان ماهيتي بي شكل دارند و مردان و زنان و نيز جن و انس مي توانند آنها را به اراده و خواست خويش تغيير دهند.
درباره زنان حوري مي توان گفت كه ايشان زناني غير از همسران دنيايي افراد بهشتي هستند و آيات 64تا 47سوره الرحمن تصويري كه از آنان ارائه مي دهد به گونه اي است كه آنان را نعمتي ديگر براي مردان بهشتي برمي شمارد.
ويژگي هاي حوريان بهشتي
حوريان بهشتي داراي اخلاق و سيرتي نيكو هستند (الرحمن آيات07و 27) و صورت زيبا و اخلاق نيك ايشان به گونه اي است كه جن و انس از هم نشيني ايشان خسته نمي شوند (همان)
همه حوريان بهشتي داراي بدن هاي سفيد و دلربايي هستند (صافات آيات 84و 94 و نيز دخان آيه45و طور آيه04 و واقعه آيه22) با اين همه حوري هاي بهشتي داراي دوشيزگي هميشگي هستند و اين دوشيزگي هرگز زايل نمي شود. (الرحمن آيه65 و نيز27و 47و واقعه آيات43 تا 63)
زنان حوري بهشتي، زنان پاك دامن و عفيف و با حيا هستند، از اين رو همواره در خيام هاي خويش پنهان و مستور هستند و ديگران آنان را نمي بينند. (الرحمن آيه65و 27و 47)
اين زنان، نورس و نارپستان هستند و شماري از ايشان همسر يك مرد بهشتي مي شوند. از اين رو در آيه11 «كواعب اترابا» از دختران نورسيده همسن و سال سخن گفته شده است. (نبا آيه33)
چنان كه گفته شد تمام زيبايي حوريان درچشمان افسون گر آنان است لذا خداوند ايشان را به زيبايي چشمانشان ستوده و نامگذاري كرده است. (صافات آيه84 و 94 و آيات ديگر)
خماري در چشمان ايشان به گونه اي است كه مردان را به سوي خويش مي كشاند و چون آهن ربا مجذوب خود مي سازد و اين در حالي است كه از نگاه بيگانگان مصون هستند و تنها براي شوهران خويش عشوه و دلربايي مي كنند. (الرحمن آيه65) شيفته شوهران بودن و تنها دلبسته به آنان بودن از خصوصيات برجسته حوريان است كه خداوند در آيه65 سوره الرحمن و نيز 43 تا 73 سوره واقعه بدان اشاره مي كند.
طنازي و عشوه گري كار ايشان است و دمي از اين هنر دست برنمي دارند و چنان دلبري و دلربايي مي كنند كه شوهرانشان را دور خويش چون پروانه نگه مي دارند و آرامش خاصي به آنان مي بخشند. (واقعه آيه43و 73)
با همه عشوه گري و طنازي و جذابيت هاي جنسي، زناني عفيف و چشم پاك هستند و هرگز به بيگانه توجه نكرده و بدان نگاه نمي كنند. (الرحمن آيه 65و 27 و 47 و نيز واقعه آيه 22و 32)
در كام دهي به همسرانشان يگانه دهر و يكتاي عشق بازي هستند و در اين ميان گوي سبقت را از همه رقيبان عالم ربوده اند، از اين رو همسران خود را به خيام خويش مي كشند و كام دهي به همسران را دمي فرو نمي گذارند و همواره در جذب و جلب آنان تلاش مي كنند. (الرحمن آيه27)
ايشان از نظر سني همسن و سال شوهران خويش هستند (واقعه آيه43و 73) بر اين اساس مي توان گفت كه همه بهشتي ها در سن جواني به سر مي برند و رنگ پيري و كهولت را نخواهند ديد.
البته برخي با توجه به آيات 43 تا 73 سوره واقعه بر اين باورند كه همه حوريان بهشتي همانند و همسان هم هستند و تفاوتي ميان ايشان نيست و هيچ يك بر ديگري برتري ندارند ولي به نظر مي رسد كه نوعي تفاوت ميان ايشان وجود دارد؛ زيرا هر كسي براساس مرتبه و درجه بهشتي، از زنان بهشتي بهره مند مي شود و تفاوت درجات بي گمان نوعي تفاوت را پديد خواهد آورد. به نظر مي رسد كه همه در اصل كلي بيان شده يكسان هستند و اين امور ويژگي هاي عمومي ايشان است ولي براي برخي از مؤمنان از نظر تعداد و نيز كيفيت، تفاوت هائي وجود دارد كه مي توان از تفاوت اصحاب يمين و سابقون، آن را به دست آورد؛ زيرا مقام و نعمت هاي ابرار و سابقون بيش تر و بهتر از كساني است كه در مقام اصحاب يمين هستند.
اين ها نمونه هائي از اوصاف حورالعين است كه بيان شد. در روايات تفسيري ويژگي هاي ديگري نيز براي آن ها بيان شده است كه علاقمندان مي توانند به كتبي چون مجمع البيان، الميزان، نورالثقلين و تفسير صافي مراجعه كنند.
راه بهره مندي از زنان بهشتي
كساني كه تا به اين جاي مقاله با ما همراه بودند، دريافتند كه خداوند نعمت بزرگي را براي مردان و زنان بهشتي فراهم كرده و با تأكيد بر اين نعمت ها مردم را به سوي آن ترغيب نموده است به طوري كه برخي در آرزوي رسيدن به نعمت هاي بهشتي و رهايي از زندان دنيا لحظه شماري مي كنند.
هر كسي دوست دارد كه به آسايش و آرامش ابدي دست يابد و همه رنج ها و گرفتاري ها و اندوه ها از وي زدوده شود. توصيفات قرآني از بهشت و نعمت هاي متعدد و متنوع آن همه را به وجد مي آورد و دل ها را به سوي خويش به پرواز در مي آورد.
بسياري از آيات قرآني مربوط به معاد پيش از آن كه از دوزخ و وصف آن سخن بگويد به توصيف بهشت و نعمت هاي آن پرداخته است و شگفت اين كه يكي از مستحبات در ختم اموات آن است كه سوره الرحمن قرائت شود كه در بردارنده وصف بهشت و بهشتيان و بهره مندي آنان است. تا به خانواده متوفي و ديگر كساني كه در اين مجالس گرد هم مي آيند يادآوري شود كه مرگ آخر راه نيست و شخص اگر مطيع خداوند و اهل تقوا باشد از اين نعمت هاي بي شمار بهره مند مي شود.
و نيز براي آنان انتقال به جهاني را ياد كند كه سرشار از آسايش و آرامش ابدي است تا همه حاضران در انديشه به دست آوري آن تلاش كنند. از اين رو در مجالس مرگ و سوگواري سخن از بهشت و شادي ها و بهره مندي هاي متنوع و متعدد آن است كه نوعي بشارت به شنوندگان و خوانندگان اين آيات در مجالس سوگواري و مرگ است.
اكنون اين پرسش مطرح مي شود كه براي به دست آوردن اين نعمت ها چه بايد كرد؟
قرآن از آن جايي كه كتاب هدايت است، همواره در بيان هر وصفي از بهشت و توصيفي از نعمت مي كوشد تا مردم را به حقيقتي آشنا كند و آنان را به خود هوشيار و از غفلت رهايي بخشد. و لذا در همه اين آيات تنها به توصيف ويژگي هاي زنان و يا مردان سيه چشم بهشتي بسنده نمي كند بلكه به بيان راهكار دست يابي به اين نعمت ها نيز اشاره مي كند.
نعمتهاي ويژه براي افراد ويژه
در همه اين آيات سخن از اين است كه اين نعمت ها از آن كساني است كه به عنوان متقين شناخته مي شوند. متقين كه به معناي پرهيزگاران اسم فاعل است به معناي آن مي باشد كه شخص بايد به مرتبه و مقامي از پرهيزگاري رسيده باشد كه بتوان او را به اين اسم ناميد. بنابراين اگر شخص، گاهي اهل پرهيز است و به تعبير ديگر پرهيزگاري نام و صفت وي نشده است نبايد اميد بهره مندي از اين نعمت ها را داشته باشد.
در آيات بيان مي شود كه اصل نخست دستيابي به هر يك از نعمت ها رسيدن به مقام و مرتبه متقين است ولي اين، همه سخن نيست بلكه از آن جايي كه تقوا خود داراي درجات و مراتبي است، بهره مندي از هر يك از نعمت هاي خاص نيازمند رسيدن به مرتبه خاص آن مي باشد. از اين رو سخن از ابرار و يا اصحاب يمين و يا سابقون است. هر يك از اين نام ها مرتبه بلندي است كه بيانگر مرتبه برتر از مقام نخستين مي باشد. براي «سابقون» و «ابرار» نعمت هاي برتر و بهتري است كه در آيات از آن به طور خاص يادشده است.
بنابراين اگر كسي بخواهد به اين نعمت ها و بخصوص حورالعين دست يابد مي بايست راه متقين را بپيمايد، راهي كه به صورت دوري از كردارهاي زشت و نابهنجار و پلشتي هاي فطري و عقلي و عقلايي نمود و بروز مي يابد.
در مرحله ديگر، متقي كسي است كه افزون بر دوري و پرهيزگاري، در مقام احسان و عدالت نه تنها اهل مسارعه و سرعت است: سارعوا الي مغفره من ربكم؛ بلكه اهل مسابقه هم است و در ميدان عمل از همه پيشي مي گيرد و به مقام سابقون دست مي يابد.
بنابراين نبايد اميد به اين نعمت ها و بهره مندي از آن ها داشت بي آن كه عملي را انجام داد. خداوند در آيات بسياري سخن از اين دارد كه آخرت مكاني براي مكافات و مجازات است و به هر كسي براساس عمل خويش به شكل «جزاء وفاقا» (پاداش برابر) داده مي شود و اگر شخص در كار خير و احسان باشد به شكل فضل و عنايت از نعمت هاي دوچنداني سود مي برد. براين اساس براي اين كه به هر يك از اين نعمت ها و مراتب و درجات بهشتي برسيم و از حوريان و زنان و مردان سيه چشم بهشتي بهره مند گرديم مي بايست به همه آموزه هاي وحياني قرآن عمل كنيم و از اطاعت سنت و سيره پيامبر(ص) سرباز نزنيم.
باشد با پيروي از راه اهل تقوا و پيروي از آموزه هاي وحياني قرآن و سنت و سيره پيامبر و امامان معصوم(ع) از همه اين نعمت هاي بهشتي بهره مند گرديم. آمين يا رب العالمين.
دوشنبه 8 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 410]