واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: معجزات پیامبر به 3 دسته تقسیم میشوند:
معجزات نوع اول
مـعـجـزاتـى اسـت كـه مـتـعلّق است به اجرام سماویّه مانند شقّ قمر و ردّ شمس و تظلیل غمام و نزول باران و نازل شدن مائده و طعامها و میوه ها براى آن حضرت از آسمان و غیر ذلك معجزات نوع دوم
معجزاتى است كه از آن حضرت در جمادات و نباتات ظاهر شده مانند سلام كردن سـنـگ و درخـت بـر آن حـضـرت و حـركـت كـردن درخـت بـه امـر آن حـضـرت و تـسـبـیـح سـنـگـریـزه در دسـت آن حـضـرت و حـنـیـن جذع و شـمـشـیـر شـدن چـوب بـراى عـُكـّاشـه در بـَدْر و براى عـبـداللّه بـن جـَحـْش در اُحـُد و شـمـشـیـر شـدن بـرگ نـخـل بـراى ابـودُجـانـه بـه مـعـجزه آن حضرت و فرو رفتن دستهاى اسب سـُراقـه بـر زمـیـن در وقـتـى كـه بـه دنـبـال آن حـضـرت رفـت در اوّل هجرت و غیر ذلك
معجرات نوع سوم
مـعجزات آن حضرت است در زنده كردن مردگان و شفاى بیماران و معجزاتى كه از اعضاى شریفه آن حضرت به ظهور آمده مانند خوب شدن درد چشم امیرالمؤ منین علیه السـّلام بـه بـركـت آب دهـان مـبـارك آن حـضرت كه بر آن مالیده و زنده كردن آهوئى كه گوشت آن را میل فرموده و زنده كردن بزغاله مرد انصارى را كه آن حضرت را میهمان كرده بـود بـه آن و تـكـلّم فـاطـمـه بـنت اَسَد ـ رضى اللّه عنهما ـ با آن حضرت در قبر و زنده كـردن آن حـضرت آن جوان انصارى را كه مادر كور پیرى داشت و شفا یافتن زخم سلمة بن الا كوع كه در خیبر یافته بود به بركت آن حضرت و ملتئم و خوب شدن دست بریده معاذ بن عفرا و پاى محمّد بن مسلمة و پاى عبداللّه عتیك و چشم قتاده كه از حدقه بیرون آمده بود به بركت آن حضرت و سیر كردن آن حضرت چندین هزار كس را از چند دانه خرما و سیراب كردن جماعتى را با اسبان و شترانشان از آبى كه از بین انگشتان مباركش جوشید الى غیر ذلك
برای آشنایی بیشتر بابعضی معجزات پیامبر مثل شق القمر و رد شمس به ادامه مطلب رجوع كنید.
بدرود
[font=times new roman,times,serif][i]قسمی از معجزات پیامبر (ص) متعلق است به اجرام سماویه مانند شق قمر ورد شمس و تظلیل غمام و نزول باران [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]و نازل شدن مائده و طعام و میوه ها برای آن حضرت از آسمان و غیر ذالك و ما در اینجا به ذكر چهار امر از [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i] آنها اكتفا می كنیم.[/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]اول: در شق قمر است:[/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]«قال الله تعالی: اقتربت الساعه و انشق القمر و ان یروا ایه یعرضوا و یقولوا سحر مستمر» نزدیك شد قیامت و به[/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i] دو نیم شد ماه و اگر ببینند آیتی و معجزه ای رو می گردانند و می گویند سحری است پیوسته.[/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]اكثر مفسران خاصه و عامه روایت كرده اند كه این آیات وقتی نازل شد كه قریش در مكه از آن حضرت معجزه[/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i] طلب كردند، حضرت اشاره به ماه نمود ، به قدرت حق تعالی به دو نیم شد و در بعضی روایات است كه آن در[/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i] شب چهاردهم ذی حجه بود.[/i][/font]
[font=times new roman,times,serif] [/font]
[font=times new roman,times,serif][i]دوم : علماء خاصه و عامه به سند های بسیار از اسماء بنت عمیس و غیر او روایت كرده اند كه روزی حضرت [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]رسول (ص) حضرت امیرالمومنین(ع) را پی كاری فرستاد و چون وقت نماز عصر شد وئ نماز عصر گذاردند [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]حضرت امیر (ع) آمد و نماز عصر نكرده بود، حضرت رسول سر مبارك خود را در دامن آن حضرت گذارد و [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]خوابید و وحی بر آن حضرت نازل شد و سر خود را به جامه پیچید و مشغول شنیدن وحی گردید تا نزدیك[/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i] شد که آفتاب فرو رود و چون وحی منقطع شد، حضرت فرمود: یا علی نماز كرده ای، گفت: نه یا رسول الله . [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]نتوانستم سر مبارك تو را از دامن خود دور كنم ، پس حضرت فر مود كه خداوندا!
علی مشغول طاعت تو و [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]طاعت رسول تو بود پس آفتاب را برای او برگردان، اسماء گفت: والله دیدم كه آفتاب برگشت و بلند شد و به [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]جایی رسید كه بر زمین ها تابید و وقت فضیلت عصر برگشت و حضرت نماز كرد و باز آفتاب فرو رفت. [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]سوم : ایضا خاصه و عامه روایت كرده اند كه چون قبایل عرب با یكدیگر اتفاق كردند در اذیت آن حضرت ، [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]حضرت فرمود كه خداوندا! عذاب خود را سخت كن بر قبایل مضر و برایشان قحطی بفرست مانند قحطی زمان [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]یوسف، پس باران هفت سال بر ایشان نبارید و در مدینه قحطی به هم رسید ، اعرابی به خدمت آن حضرت آمد و [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]از جانب عرب استغاثه كرد كه درختان ما خشكیده و گیاه های ما منقطع گردیده و شیر در پستان حیوانات [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]و زنان ما نمانده و چهار پایان ما هلاك شدند، پس حضرت بر منبر آمد و حمد و ثنای حق تعالی ادا نمود و [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]دعای باران خواند و در ثنای دعای آن حضرت باران جاری شد و یك هفته بارید و چندان باران آمد كه اهل [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]مدینه به شكایت آمدند و گفتند یا رسول الله می ترسیم غرق شویم و خانه های ما منهدم شود، پس حضرت اشاره [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]فرمود به سوی آسمان و گفت:[/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]«اللهم حوالینا و لا علینا » خداوندا! بر حوالی ما بباران و بر ما مباران و به هر طرف كه اشاره می فرمود ابر [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]گشوده می شد، پس ابر از مدینه بر طرف شد و بر دور مدینه مانند اكلیل حلقه شد و بر اطراف مانند سیلاب می [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]بارید و بر مدینه یك قطره نمی بارید و یك ماه سیلاب در رودخانه ها جاری بود پس حضرت فرمود: و الله اگر [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]ابوطالب زنده می بود ، دیده اش روشن می شد.[/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]چهارم: به سند معتبر از ام سلمه منقول است كه روزی فاطمه (س) آمد به نزد حضرت رسول(ص) و امام حسن و [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]امام حسین را برداشته بود و حریره ساخته بود و با خود آورده بود، چون داخل شد حضرت فرمود كه پسر عمت [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]را برای من بطلب، چون امیر المومنین(ع) حاضر شد، امام حسن را در دامن راست و امام حسین را در دامن چپ [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i] و علی و فاطمه را در پیش رو و پس سر خود نشانید و عبای خیبری بر ایشان پوشانید و سه مرتبه گفت: خداوندا! [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]اینها اهل بیت منند پس از ایشان دور گردان شك وگناه را و پاك گردان ایشان را پاك كردنی و من در میان [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]عتبه در ایستاده بودم ، گفتم یا رسول الله من از ایشانم ؟ فرمود: كه بازگشت تو به خیر است اما از ایشان نیستی ، [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]پس جبرئیل آمد و طبقی از انار و انگور بهشت آورد، چون حضرت رسول(ص)را در دست گرفت هر دو تسبح [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]خدا گفتند و آن حضرت تناول نمود، پس به دست حسن و حسین داد و در دست ایشان سبحان الله گفتند و [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i] ایشان تناول نمودند. پس به دست علی(ع) داد، تسبح گفتند و آن حضرت تناول نمود، پس شخصی از صحابه [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i]داخل شد و خواست كه انار و انگور بخورد، جبرئیل گفت : نمی خورد از این میوه ها مگر پیغمبر یا وصی [/i][/font]
[font=times new roman,times,serif][i] پیغمبر یا فرزند
پیغمبر.
[/i][/font]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]