واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: مروری بر ویژگی تأیید طلبی
برخی از باورهای سخت، غیرعاقلانه و غیر منطقی، باعث میشود نتوانید زندگی آرام و بی اضطرابی داشته باشید. یکی از باورهای غیر عاقلانه این است که باید تأیید و محبت دیگران را جلب کنید.
چنین انسانی به شدت خواهان تأیید است و اگر کسی او را تأیید نکند، خیلی شاد نخواهد بود.
جلب تأیید اطرافیان یکی از لذت های زندگی است. اما گاه وقتی نمیتوان دل دیگران را بدست آورد، احساس بی ارزشی و دوست داشتنی نبودن غلبه می کند. بدانید می توان به دیگران اجازه داد که ما را تأیید نکنند بی آنکه رنجیده خاطر شد.
باید یاد بگیرید که انتقادها و عدم تأیید ممکن است برای شما سازنده باشد. شما بجای توسل به جلب تأیید دیگران برای جبران کمبودها، باید به دنبال رفع این کمبودها باشید و اگر نتوانستید آنها را برطرف کنید خودتان را به صورت نا مشروط بپذیرید.
شما از این پس می توانید دوستانتان را به خاطر خودشان انتخاب کنید نه برای سرپوش گذاشتن بر کمبودهایتان.
نکات منفی تأیید طلبی
• شما هیچ وقت نمی توانید تأیید تمامی افراد را بگیرید.
• اگر محتاج عشق و محبت دیگران باشید همیشه در مورد مقدار و مدت این واکنش آنان نگران خواهید بود.
• وقتی نیازمند عشق دیگران هستید همیشه مجبورید دوست داشتنی به نظر برسید. آیا همیشه می توان دوست داشتنی بود؟
• شما برای جلب تأیید دیگران مجبورید وقت و انرژی زیادی را صرف این کار کنید و در نتیجه دیگر وقتی برای انجام سایر کارهایتان نخواهید داشت. در این صورت مجبورید مطابق نظر و خواست دیگران زندگی کنید نه نظر و خواستهی خودتان.
• برای جلب تأیید دیگران باید امیال و ارزش های خود را به بهای ناچیزی بفروشید.
• اگرچه دیگران از دلجویی های شما خشنود می شوند، اما شما را آدم ضعیف و غیرقابل تحسینی می دانند. همچنین با تلاش های مکرر خود برای جلب تأیید دیگران ممکن است مایه ی آزردگی و کسالت آنها شوید و در نتیجه ناخوشایندتر از گذشته به نظر برسید.
• نیاز شدید به عشق تقریبا همیشه با احساس بی ارزشی همراه است، یا به پوششی برای آن بدل می شود. وقتی به عشق دیگران نیاز دارید، مدام به خود می گویید: چون من آدم نالایقی هستم، باید دل دیگران را به دست آورم. پس چارهای ندارم که محتاج کمک و توجه دیگران باشم. به این ترتیب با جستجوی نا امیدانه ی عشق و محبت دیگران، مدام بر احساس بی ارزشی خود سرپوش میگذارید و هیچ کاری برای توقف این احساس و غلبه بر آن نمیکنید. هرچه در دستیابی به این هدف مهلک! موفق تر باشید، کمتر تمایل پیدا خواهید کرد تا از آن دست بکشید. سپس این باور نادرست را پیدا خواهید که نمی توانید زندگی خود را تنظیم کنید و به خواست های واقعی خود دست یابید.
زندگی خود را به دست خود بگیرید
خود را بپذیرید. خود را با شادی و سرزندگی وقف افراد و آرمان های خود کنید. شما وقتی به فعالیت های بیرونی می پردازید، بیش از زمانی که درباره ی خودتان مشغولیت فکری دارید، خود را پیدا میکنید.
وقتی خود را میپذیرید و خود را وقف فعالیتهای بیرونی می کنید به هر دو هدف دست مییابید. شما اگر اسیر نظر دیگران دربارهی خود شوید، فرصتی پیدا نمیکنید تا به خود بپردازید. به همین نحو وقتی انرژی خود را صرف فعالیتهای بیرونی میکنید و فعالانه با سایرین و اشیاء بیرون از خودتان مشغول میشوید، طبیعتا در مورد نظر دیگران کمتر نگران خواهید بود، و به ارزشهای خود بیشتر احترام خواهید گذاشت.
پذیرفته شدن از سوی دیگران از تمایلات اصلی انسان است اما باید در کسب تأیید دیگران از اطرافیان خود راه اعتدال را در پیش گرفت.
چگونه راه اعتدال را در پیش بگیریم؟
• با پذیرش این موضوع که در بسیاری از موارد به شدت به محبت دیگران نیازمندید، سعی کنید این نیاز را عملا حس کنید و آن را مورد سؤال قرار دهید.
• به جای آنکه به آنچه دیگران از شما میخواهند فکر کنید، ببینید خودتان چه کاری را ترجیح میدهید، گاه از خودتان بپرسید آیا واقعا این کار را چون خودم میخواهم انجام می دهم یا به خاطر خشنود کردن دیگران؟
• خود را به خاطر چیزهایی که خواهان آنها هستید به خطر بیاندازید، در این راه متعهد باشید و از اشتباهات خود فرار نکنید. بپذیرید اگر در راه دستیابی به درخواستخای خود شکست خوردید و مردم به شما خندیدند یا انتقاد کردند، آنها مشکل دارند نه شما. شما از اشتباهات خود درس عبرت میگیرید، پس دیگر چه اهمیتی دارد که دیگران دربارهی شما چه فکری میکنند؟
• به دنبال مهرورزی باشید، نه کسب محبت و عشق دیگران. زندگی شاد و فعال، دریافت منفعلانه نیست. بلکه عبارت است از عمل کردن، انجام دادن، و دست یافتن. همچنان که میتوانید خود را مقید کنید درس بخوانید، ورزش کنید، هر روز سر کار بروید، میتوانید خود را مجبور به مهرورزی به دیگران نیز بکنید. به این ترتیب از نیازتان به جلب محبت دیگران کاسته خواهد شد.
• سعی کنید بین جلب محبت دیگران و ارزشمند بودن تمایز قائل شوید. اهمیتی ندارد که دیگران چقدر شما را تأیید میکنند یا به دلیل منافع خود برای شما چقدر ارزش قائلند، دیگران فقط میتوانند به شما ارزش بیرونی دهند یعنی از نظر خودشان به شما ارزش دهند.محبت آنها به شما نمیتواند موجبات ارزش درونی شما را فراهم آورد یا اینکه شما را برای خودتان ارزشمند سازد. شما به این دلیل خوب و لایق هستید که خودتان فکر میکنید خوب و لایق اید نه به خاطر اینکه دیگران این ارزش را به شما اعطا کرده اند.
• هرگاه دست از ارزیابی غیر منطقی خود بردارید، می بینید که دیگر نیازی به جلب تأیید دیگران ندارید. اما همچنان تمایل دارید آنها شما را دوست بدارند. به این ترتیب شما خود را به خاطر سرزندگی و فعالیت هایتان و داشتن یک زندگی لذتبخش هستید، میپذیرید.
از این به بعد شما خود را به خاطر ناقص بودن تنبیه و سرزنش نمی کنید. از این پس شما افکار، احساسات، ادراکات، یا اعمال احمقانه ی خود را هم میپذیرید و از تجارب حاصل از اعمال غیر عاقلانه برای افزایش خشنودی خود بهره خواهید برد و در آینده رفتار عاقلانه تری در پیش خواهید داشت.
منبع: مرکز مشاورهی دانشجویی دانشگاه تهران
هاجر یادگاری کارشناس ارشد مشاوره
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]