واضح آرشیو وب فارسی:موج: ونيز دروازه شرق
آن طرف ايستگاه قطار منتظر اتوبوس شديم. نمي دانستيم چطور و به چه زباني آدرس ايستگاه اتوبوس را بپرسيم. عاقبت فهميديم ايتاليايي ها همان كلمات فارسي اتوبوس و اتومبيل و بليت خودمان را به كار مي برند، دقيقاً با همان لهجه تهراني، شباهت ديگري هم با ما داشتند. هنگام شلوغي براي سوار شدن به اتوبوس هجوم مي برند، و به روش ايراني هل مي دهند، شايد فرقي هم با ما داشتند. اينكه سيستم حمل ونقل عمومي شان سخاوتي هم دارند. بليت دادي دادي، ندادي هم ندادي، راننده بليت ها را تحويل نمي گيرد. مسافر بايد بعد از ورود، بليتش را در دستگاهي كه پشت سر راننده نصب است، پانچ كند.
البته نظارت اجتماعي وجود دارد. مسافراني كه نشسته اند بر رفتار كساني كه وارد مي شوند، دقيقاً نظارت مي كنند. در نتيجه همه ناگزيرند بليت داشته باشند، الا آنان كه از خير آبروي شان بگذرند،
هتل ويويتي، محل اقامت ما، در ميدان مركزي شهر قرار داشت. همان بدو ورود قاليچه هاي ايراني ورودي هتل حس آشنايي و قرابت بيشتري به ما داد. تا ونيز با اتوبوس 15 دقيقه بود. مستره شهر سه هزار ساله اي در قلب منطقه شمالي ايتاليا و بخشي از استان «ونتتو» است. با اينكه 200 هزار نفر جمعيت و سابقه تاريخي طولاني دارد، شهر توريستي نيست. هر چند مفتخر است كه به زائران ونيز خدمت مي كند، فاصله اندكش با ونيز، شهر را به مجموعه اي از هتل ها و رستوران ها، فروشگاه ها و موسسات خدمات گردشگري تبديل كرده است. در وب سايت شهر افتخارات شهر و كليساهاي آن معرفي شده است.
از جمله افتخارات شهر اين است كه پدر علم فضانوردي ايتاليا زاده و پرورده اين شهر است. ديگر اينكه ارنست همينگوي مدتي ساكن آنجا بوده است. مستره مانند ديگر شهرهاي اروپايي يكي دوجين كليساي تاريخي، كاخ قلعه و خياباني انباشته از مجسمه هاي ريز و درشت داشت، اما جايي كه آب باشد تيمم باطل است. عاقل ونيز را نمي گذارد به ديدن «مستره» برود،
اتوبوس از پل ها عبور مي كرد و به ونيز نزديك مي شد. رودها، قايق ها و مناظر زيبا كم كم چشم اندازي از شهر را آشكار مي ساخت. اما هنوز تصوري از ونيز نداشتم. تنها شهرتش در خاطرم بود كه زيباترين و شگفت ترين شهر جهان است. مي دانستم كه با تمام اجزايش در فهرست «ميراث فرهنگي جهان» يونسكو ثبت شده است. و چنان زيباست كه حتي خشن ترين انسان ها هم يك بار زيبايي آن را درك و تصديق كرده اند. جنگ جهاني دوم را مي گويم كه رهبران دو طرف جنگ توافق كردند كاري نكنند كه ونيز در تيررس بمب ها و گلوله ها قرار گيرد.
در ميداني پياده شديم؛ پيازاله رم تنها نقطه شهر بود كه در آن ماشين رفت و آمد مي كرد. ادامه راه را بايد پياده يا با «تاكسي آبي» و «اتوبوس آبي» مي رفتيم. «كانال بزرگ» مثل رودي در لابه لاي شهر به همه جا كشيده شده است. كوچه ها و خيابان ها همه از جنس آب اند. آب در ونيز هم مايه حيات آدم ها، هم خاك زير پاي آنهاست. راه ارتباطي شهر هميشه خيس و باطراوت است.
ساحل در اينجا ماسه و شن نيست، خانه هاي مردم و پنجره هايي گشوده به آب است. قدم به قدم گل ها و گلدان ها شهر را آذين بسته اند. به رويا مي ماند تا واقعيت. ونيز را شاعران «وارث آب و خرد و روشني» ساخته اند. دو سوي كوچه ها و خيابان هاي آبي كليساها، كاخ ها، موزه ها، گالري ها، فروشگاه ها، رستوران ها و موسسات خدماتي توريست ها قرار دارند. لابه لاي شهر خيابان هاي تنگ و باريكي است كه محل خانه هاي مردم است. خيابان در ونيز مفهومي ديگر دارد.از فرط باريكي مرزي با كوچه ندارد. اغلب خيابان ها و كوچه ها چنان تنگ اند كه دو نفر به سختي در كنار هم مي توانند عبور كنند. جايي كه ماشين نباشد، نيازي هم به خيابان هاي عريض و طويل نيست. مردم به هم نزديك تر بودند. گاهي خيابان هاي قديمي تبريز و آدم هايي با نان بربري داغ در دست برايم تداعي مي شد، دو سوي خيابان ها مغازه ها و بوتيك هاي پرزرق و برق قرار داشت. گويي هر جا خيابان است، بوتيك و مغازه هم هست،
ونيز در شمال ايتاليا در كنار درياي آدرياتيك در مركز استان «ونتا» قرار دارد. ونيز از 118 جزيره كوچك تشكيل شده است. اغلب اين جزيره ها به منزله محل زندگي گروهي كوچك از اقوام گوناگون شكل گرفته اند. در ابتدا هر جزيره داراي يك كليساي كوچك محلي و ميداني براي اجتماع مردم بود. با حفر «كانال بزرگ» كه مردم محلي آن را «كانالازو» مي نامند، اين جزاير به هم متصل شدند و كم كم شهر ونيز ظاهر شد. پل هاي متعدد دو سوي كانال و جزاير را به هم متصل مي كند به همين دليل پل نقش اساسي در هويت و حيات اين شهر داشته و دارد. در حال حاضر 400 پل بزرگ و كوچك و ديدني اين جزاير كوچك را به هم متصل مي كند. كانالازو شهر را به دو قسمت اصلي شرقي و غربي و شش ناحيه يا سيستري تقسيم كرده است. هر سوي كانالازو سه سيستري دارد.
سن ماركو مهم ترين ناحيه ونيز است و اغلب بناها و مناطق ديدني شهر در آن است به همين دليل مسكن و زندگي در سن ماركو بسيار گران است. در شرق سن ماركو ناحيه كستللو و در شمال آن كاناريگيو قرار دارد.
وسيع ترين سيستري يا ناحيه «دورسوديورو» است كه «گالري آكادميا» مهم ترين موزه نقاشي ونيز در آنجاست. از نظر تجاري مهم ترين ناحيه شهر «سن پولو» است. شهر چندان وسيع نيست. طول كانالازو كلاً چهار كيلومتر است. تمام سيستروها را مي توان در يك بعدازظهر قدم زد و ديد چنان كه ما چندين بار شهر را درنورديديم.
خيابان ها و كوچه ها چنان در هم تنيده و مشابه اند كه به سختي مي توان آنها را از يكديگر تمييز داد. هر خيابان و كوچه با تابلوي زردرنگي كه در آن نام خيابان، نام ناحيه و شماره آن نوشته شده، قابل شناسايي است. اكوا آلتايا سيل، جاري ترين بلاي طبيعي در ونيز است. در زمستان ها كمتر هفته اي است كه ونيزي ها سيلي را شاهد نباشند. بدترين سيل در سال هاي اخير اكوا آلتاي زمستان 2000 بوده است. 30 روز ادامه يافت و خسارات زيادي به ونيز زد.
اغلب ساختمان هاي واقع در مناطق سيل خيز درهاي استيلي دارند كه مانع ورود آب به داخل ساختمان مي شود. چكمه هاي ونيزي شهرت خاصي دارند. مردم ناگزيرند در زمستان ها اغلب با چكمه هاي بلند ضدآب تردد كنند چرا كه هر لحظه ممكن است با خطر آب رو به رو شوند.
اگرچه امروز ونيز اهميتي در نقشه سياسي جهان ندارد اما در قرون گذشته ونيز جمهوري مستقلي با قدرت و نفوذ فوق العاده بوده است. آغاز شكل گيري و پيدايش شهر به دوران پرقدرت كليساي كاتوليك و امپراتوري رم بازمي گردد. ونيز در 25 آوريل 421 توسط اسقف كاتوليكي به نام سنت مارك ساخته شد.
در آن زمان تورسللو دهكده كوچكي بود. ونيزي ها روايت مي كنند كه سنت مارك در حال عبور از دهكده تورسللو بود كه فرشته اي از جانب خداوند نازل شد و از او دعوت كرد در اينجا بماند. او پذيرفت و كليسايي ساخت كه امروز از بزرگ ترين كتدرال هاي اروپا شناخته مي شود. توسعه شهر نيز حول و حوش كليسا امتداد مي يابد. بزرگ ترين كاخ ونيز يعني «كاخ دوج» متصل به كليساست و زيباترين ميدان شهر يعني «پيازا سن ماركو» روبه روي كليساست كه در قرن نهم ساخته شده است. امروز اين كليسا موزه اي از بهترين نمونه هاي نقاشي موزائيك دوره بيزانس و قرن سيزدهم است.
پنجشنبه 17 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 566]