واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: با كارگرداني موفق مجموعه تلويزيوني «دنياي شيرين دريا» به عنوان يكي از فعالان حوزه كودك و نوجوان شناخته شد. او چندي پيش براساس نظرسنجي گستردهاي كه از سوي مركز فرهنگي هنري نوجوانان تهران انجام شد به عنوان هنرمند برگزيده در جشنواره «خانه دوست» مورد تقدير واقع شد. با بهروز بقايي كه اين روزها مشغول تهيه برنامه تلويزيوني «ايستگاه صفر چهار» براي گروه كودك و نوجوان شبكه دو سيماست همصحبت شديم تا برايمان از دلمشغوليهايش در دنياي كودك و نوجوان بگويد. با توجه به سابقه فعاليتتان در حوزه كار كودك (تئاتر و تلويزيون) به عنوان يك صاحبنظر، به اعتقاد شما امروزه كودكان ما به توليد چه برنامههايي نياز دارند؟ مسائل كودكان مانند هر پديده فرهنگي و اجتماعي تابع شرايط زمان است. كودكان با داشتههاي اجتماعي غني در نسلهاي بعدي، نسلي آگاهتر، جسورتر، تواناتر و احتمالاً زيباترند. نيازهايشان هم به تبع همه امتيازهايي كه به آنها تعلق ميگيرد، زيادتر ميشود. كودكان امروز سوالهاي بيشتري دارند و با پديدههاي اطلاعرساني زودهنگام آشنا هستند، پس ما مسووليم كه آگاه باشيم و با ديد وسيعتري به مسائل كودكان نگاه كنيم و برايشان برنامه بسازيم و حتي جهت حركت تعيين كنيم. ما ديگر نميتوانيم نصايح قديمي و گذشته را به كودك امروز بگوييم. با توجه به پشتوانه گسترده دانش بشري كودك امروز، برخورد آگاهانه با مسائل اين نسل ايجاب ميكند كه به روز باشيم و حتي يك قدم جلوتر از آنها پيش برويم. حتي در راه كورههاي سيستان و بلوچستان هم كودكان امروزي را آگاهتر، فعالتر، خواهندهتر و جوياتر از نسل پيشين ميبينيد. بسياري از برنامههايي كه براي كودكان ميسازيم فاقد جذابيتند و اگر جذابيت ناچيزي هم داشته باشند به دليل نداشتن نوآوري به ورطه تكرار افتاده و خستهكننده ميشوند، اگر بخواهيد موج تازهاي به اين حوزه وارد كنيد چه مواردي را مدنظر قرار خواهيد داد؟ ساختن يك سريال معمولي به دانشهاي فراواني نياز دارد. آشنايي و توجه به مسائل روانشناسي، مردمشناسي، جامعهشناسي، زبان و ادبيات و شرايط اجتماعي معاصر از جمله مواردي است كه يك اثر را ماندگار ميكند. به اعتقاد من اولين گام در اين عرصه دعوت به همكاري دوستان تحليلگر، محقق و نويسنده كودكان است؛ چرا كه در كار ما مبنا و پايه متن است. بدون هيچ نگرش گزينشي با تشكيل شورايي از دوستان فعال در اين عرصه از آنها ميخواستم كه برنامههاي كوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدت ارائه دهند. با احترام و توجه به داشتههاي فرهنگي، ادبي، انساني و اجتماعي گذشتهمان بايد به متنهاي تازه و حرفهاي به روز برسيم. ما انسان معاصر هستيم، امروز زندگي ميكنيم، امروز حركت ميكنيم و همه اين مسائل در نگرش و ارتباط با مخاطب تاثيرگذار است. در سالهاي گذشته رسام، بيرنگ و بقايي افرادي بودند كه آثار متفاوتي از حوزه كودك را به رسانه آوردند؛ چرا مانند گذشته در اين مقوله فعال نيستيد؟ من بهطور كامل با بچهها در ارتباط هستم، ممكن است چهرهام در تلويزيون ديده نشود اما اغلب با دوستان تئاتري به تماشاي كارهاي كودكي كه در مراكز فرهنگي شهر اجرا ميشود ميرويم، گپ ميزنيم، نقد نظر ميكنيم و... در حال حاضر هم مشغول تهيه برنامهاي مستند براي گروه كودك و نوجوان شبكه دو سيما هستم كه به معرفي جوانان و نوجوانان كشور ميپردازد. در اين برنامه علاوه بر كارگرداني به عنوان مجري ـ بازيگر حضور دارم. بهنظر ميرسد گروه كودك تلويزيون براي برنامهسازي چندان به مشاوره مستقيم و گسترده متخصصان و مشاوران اين قشر سني مجهز نيست. به شخصه چقدر اين موضوع دغدغهتان است؟ در پيرو حرف قبلي و اشارهاي كه به نامهاي بيرنگ و رسام داشتيد بايد بگويم اگر عملكرد و نتيجه كار اين افراد مطلوب و موفق است بايد با الگوسازي از شيوه كارشان در توليد هر اثري تحقيق روانشناسانه و جامعهشناسانه مورد توجه قرار گيرد. بايد با نگرش دقيق با مسائل رو در رو شد تا به مسائل و دغدغههاي مخاطب رسيد. اينگونه مخاطب با كار ارتباط برقرار كرده و سبب موفقيت اثر ميشود. با توجه به اينكه با همت دوستان اين شانس را داشتم كه در اين مسير گام برداشته و تحقيق كنم، ديگر نميتوانم از اين اصول عدول داشته باشم؛ مثلاً در برنامه «ايستگاه صفر چهار» نيز از حضور يك دكتر روانشناس و يكي از اعضاي باشگاه دانشپژوهان جوان كه جوانترين عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز هست بهره بردهايم. مضاف بر اينكه ما گوش شنوايي براي پيشنهادات مختلف داريم. با اين نظر موافق هستيد كه در حال حاضر در ساخت برنامه كودك از كم خرجترين روش استفاده ميشود؛ اغلب برنامه ها جنبه آنتن پر كني دارند و با حضور مجري به همراه تعدادي كودك اجرا ميشود و... اين موضوع يك علت عمده داد؛ كمتجربه و جوان بودن مديريتها. مديريتهاي جوان و كمتجربه بعد از كسب دانش به دليل ضوابط و قواعد اداري مجبور به ترك محل خدمت ميشوند. در نتيجه راهبري اين كارها ضعيف است. ما در اين مورد كم تجربهايم و گاهي اوقات نگرش و ديدمان كامل نيست. به اعتقاد من اين ضعف نتيجه سياستگذاريهاي غلط مديران ارشد است. به هر حال فردا براي كساني است كه ما امروز برايشان برنامه ميسازيم و بايد خوب، محكم، آگاه و دانا تربيتشان كنيم تا سقف خانه سالمندان بالاي سرمان قرار نگيرد. نكته مهم ديگر عدم برقراري ارتباط مجري برنامه با كودكاني است كه به عنوان نماينده مخاطبان در برنامه حضور مييابند. شما كه اين جايگاه را بارها تجربه كرديد، اين كاستي را چطور ارزيابي ميكنيد؟ ما همواره بچهها را دستكم ميگيريم و بر ارزشهاي وجوديشان واقف نيستيم. مجريان برنامه بايد ياد بگيرند كه در هر موقعيتي كه قرار ميگيرند به حال تعادل برگردند. ياد بگيريم كه ضمن ارائه نوآوري، در هر صحنهاي كه هستيم كاركرد و كاربرد و نوع فعاليتمان را دريابيم و هماهنگ شويم. بايد عشقي متبلور شود كافي است مجريها به اين عشق فكر كنند، در آن صورت خيلي از مسائل اجرا حل ميشود. علاوه بر اينكه خيلي از مسائل كودكان در اين ارتباط حل ميشود، لازم است قدري خارج از ساعت اجرا به كار فكر كنند و روي كودكان ايران و روانشناسي آنها مطالعه كنند. مسلماً اگر در مورد هر پديدهاي آگاهتر حركت كنيم موفقتر خواهيم بود. در كارهاي عروسكي كه به نوعي با روياسازي و تخيل كودك در ارتباط است نيز گاه به دليل حاكم شدن تفكر واقعگرا كمتر اثري از خلاقيت ديده ميشود و... برای رفع این معضل چه بايد كرد؟ اين برنامهها ميتواند سرگرمكننده و خلاق باشد و فكر مخاطب را وادار به حركت كند به شرط آنكه از تحقيق، مشاوره پزشكي و رواني بهرهمند باشد. حضور يك تفكر آگاه ضروري است، كار كودكان سختتر و حساستر از كار بزرگسالان است دانشي كه ما در كودكي ياد ميگيريم مانند نقشي است كه روي سنگ كنده ميشود. كار كودك توجه، هزينه، مشاوره و آگاهي بيشتري ميخواهد در عدم خلاقيت اين برنامهها به اين دليل است كه من سازنده از اول بر كار مسلط نيستم، اگر قرار است به كودك تخيل بياموزيم لازمهاش اين است كه خودمان تخيل را بلد باشيم. بايد دقت و تحقيق بيشتري كنيم، شروع همه حركات يك جورهايي از ماست. برنامه كودكان را در چه ساختاري ميپسنديد؟ در هر ساختاري كه تخيل، تصور، شعر و زيباييشناسي با آگاهي كامل مورد توجه قرار گيرد. طي اين سالها موضوع خاصي را مدنظر داشتهايد كه بخواهيد براي كودكان كار كنيد؟ امروزي كردن داستان «شازده كوچولو» و بسياري از آثار ادبي كشورمان از جمله خمسه نظامي، شاهنامه، مثنوي مولانا و... مواردي است كه ذهنم را مشغول كرده است. چه عاملي مانع به نتيجه رسيدن اين شور و انگيزه شده است؟ بهروز بقايي، چرا كه تنبل است؛ فيلم نگاه ميكند، كتاب مطالعه ميكند، به تماشاي تئاتر ميرود اما طرحهايش را مرتب نميكند. ماندگارترين اثر كودكي كه در خاطر داريد؟ تعداد فعالان حوزه كودك انگشتشمار است. هوشنگ مراديكرماني و نورالدين زرينكلك و دوستان ديگري كه با يك غربال سرسري ميشود، پيدا كرد. آنها براي اين عرصه زحمت بيشتري كشيدهاند و استحقاق بيشتري دارند. هركدام در يك دوره حضور پررنگتري داشتهاند. به عنوان مثال «حسني و خانم حنا» آقاي اردشير كشاورزي در اوايل انقلاب خيلي غوغا كرد. در دوره قبل از انقلاب هم «شاپرك خانم» كار مرحوم بيژن مفيدي كه در تئاتر شهر اجرا شد، كار زيبايي بود. علاقهمند به همكاري با كدام يك از كارگردانان فعال در حوزه كودك هستيد؟ خانم برومند كه خدا خيرش دهد بسيار فعال و خلاق هستند. با آگاهي حركت ميكنند و كودك را به خوبي ميشناسند. گروه بيژن بيرنگ و مسعود رسام كه سالها همكاري فوقالعاده داشتهاند نيز از افراد مورد احترام من هستند. تا چه ميزان مسائل و مشكلات جوانان شهرستاني مورد توجه شماست. در برنامه «ايستگاه صفر چهار» نيز رويكردمان به نوجوانان و جوانان شهيد خواهد بود. در سالهاي گذشته با آقايان بيرنگ و رسام طرح بسيار بزرگي داشتيم كه براي تمام استانهاي ايران يك مجموعه دنياي شيرين دريا بسازيم؛ مثلاً لوكشيني در پارسآباد مغان براي دنياي شيرين جيران ديده بوديم اما به دليل شرايط و امكانات مختلف اين امر ميسر نشد. همه شهرها به اندازه تهران مهم است. خانواده سبز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 766]