واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: فرازونشيب خوردنيها
مسائل غذايي؛ انتخاب غذا، نحوه تغذيه، فوايد و مضار مواد غذايي همواره مورد توجه مردم بوده و مطلبي است كه هيچوقت كهنه نميشود و هر روز و هر هفته ميتوان درباره آن نوشت و بحث كرد. در اين نوشتهها هميشه سه سئوال مطرح است:
چي بخوريم؟ چقدر بخوريم؟ كي بخوريم؟
درباره خواص مواد غذايي از نان و گوشت و برنج و لبنيات گرفته تا سبزيها و ميوهها و شيرينيها و تنقلات گوناگون و... عقايد گوناگوني بين ملل و اقوام مختلف وجود داشته و كمتر روز و هفتهاي است كه در رسانههاي جمعي از روزنامهها؛ مجلات گرفته تا برنامههاي راديويي و تلويزيوني و اخيراً اينترنتي در مورد خاصيتهاي يك نوع خوراكي بحث نشود؛ ضمن آنكه خيلي از اين نظرات در طول زمان رنگ عوض ميكنند...يك روز ميگويند فلان ميوه يا سبزي از فلان سرطان پيشگيري ميكند و روز ديگر چه بسا عكس آن؛ يك روز تخممرغ را مفيد و روز ديگر آن را مضر ميدانند.
يك روز ميگويند فقط بايد از مرغ و ماهي استفاده كرد و روز ديگر زيادي آن را زيانآور ميدانند؛ يك روز گوشت قرمز را بكلي نفي ميكنند و روز ديگر مقدار كم آن را واجب ميدانند.
يك روز ميگويند بجاي آب هر روز بايد چند ليتر شير نوشيد و روز ديگر از عوارض زياد خوردن لبنيات صحبت ميشود. يك روز از خواص آجيل گفتگوست و روز ديگر از مضار آن - جدال در مورد چربيها هم كه جايگاه خود را دارد.اين تناقضات مردم را به دو گروه تقسيم كرده است:
گروه اول كساني هستند كه خود را در بست دراختيار اين تبليغات قرار ميدهند و هرچه را رسانهها ميگويند و مينويسند قبول كرده و حاضر نيستند هيچ نظر ديگري را بپذيرند.
گروه دوم افرادي كه از بس نسبت به مواد غذايي تناقضگويي شنيده و خواندهاند ديگربه هيچوجه حاضر به خواندن و شنيدن مطلبي در اين باره نبوده و ميگويند ما هر چه خداوند به عنوان خوردني خلق كرده است ميخوريم و اعتنايي به اين حرفها نداريم...
در اينجا اجازه دهيد كه سري هم به مقاله روز پنجشنبه 30 خرداد روزنامه اطلاعات تحت عنوان بزنيم در آن مقاله درباره اشتياق و علاقه بچهها - و حتي بزرگسالان - به چيپس و پفك و آگهيهاي رنگارنگي كه در مورد اين تنقلات بهويژه در تلويزيون پخش ميشود؛ سخن بسيار گفته شده و نقد جالبي هم در مورد عوارض آنها از زبان كارشناسان به عمل آمده بود.
اما به نظر بسياري از كساني كه آن مقاله را خوانده بودند اين سئوال مطرح بود كه با وجود اين همه عوارضي كه براي تنقلات فوق شده بود پس چرا اجازه ساخت به آنها داده ميشود؟ در ضمن آنچه آن مقاله كم داشت اشاره به تنقلاتي بود كه بچههاي قديم مصرف ميكردند نظير نخودچي كشمش - برگه ميوهجاتي نظير هلو و زردآلو - آلوخشك و انجير خشك - آجيل و گردو و حتي خرما و نظاير اينها كه غالباً در جيب يا كيف مدرسه بچههاي قديم يافت ميشد؛ موادي كه هيچگونه مغايرتي با سلامتي ندارد و تصور ميكنم از لحاظ قيمت هم ارزانتر از چيپس و پفك و مشابه آنها باشد.
در هر حال؛ بگذريم - شايد هم بهتر است نگذريم - كه ميليونها نفراز مردم دنيا و از جمله عده زيادي از مردم كشور خودمان قوت لايموت! هم ندارند و اينها هرچه گيرشان بيايد و نصيبشان گردد ميخورند و غذايي نيست كه حق انتخابي باشد؟!
و كلام آخر نظر راقم اين سطور:
كم بايد خورد - ورزش بايد كرد - حتيالمقدور غذاهايي كه پزشكان معالج منع ميكنند نبايد خورد. والسلام.
دكتر عبدالحميد حسابي
استاد جراحي دانشگاه علوم پزشكي تهران
سه شنبه 1 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 360]