واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: به مناسبت ولادت امام محمد باقر(ع) مروري بر كارنامه پايه گذار انقلاب فرهنگي شيعه
تهران - خبرگزاري ايسكانيوز: اول ماه رجب المرجب برابر با سالروز ولادت پنجمين اختر تابناك آسمان امامت و ولايت ، باقر آل محمد (ص) است ، ضمن تبريك و تهنيت به عموم شيعيان به فرازهايي از شرح احوال و ابعاد مختلف شخصيتي آن امام همام مي پردازيم.
حضرت امام محمد باقر عليهالسلام پنجمين امام شيعيان است كه در اول رجب المرجب سال پنجاه و هفت ه. ق. در مدينه متولد شد. پدر بزرگوارش امام سجاد عليه السلام و مادر والامقامش ام عبدالله است. وي اولين شخصي است كه نسب پدر و مادرش به حضرت فاطمه زهرا عليهاسلام مي رسد. اسم مبارك آن بزرگوار محمد و لقب مشهور او باقر است كه حضرت رسول (ص) آن حضرت را طي رواياتي به اين لقب ملقّب فرمود. كنيه مشهور آن حضرت، ابي جعفر و عمر مبارك ايشان مثل عمر پدر بزرگوار و جد بزرگوارشان حسين (ع) پنجاه و هفت سال بود وبالاخره در سال 114 هجري به دست ابراهيم بن وليد و به دستور هشام بن عبدالملك مسموم و شهيد شد.
آن حضرت داراي سه همسر و هفت فرزند بود. سه ساله بود كه حماسه كربلا واقع شد و آن بزرگوار كربلا را مشاهده فرمود. بعد از حماسه كربلا سي و چهار سال با پدر بزرگوار خود، زندگي پر تلاطمي را پشت سر نهاد. مدّت امامت آن حضرت تقريباً نوزده سال بود.
باقر آل محمد(ص) جامع علوم و شكافنده علم و توسعه دهنده علم بود. او نمايانگر علم بود و علم را رفعت داد. خلق او عالي بود و عمر او در اطاعت خداوند صرف شد. او طاهر و مطهر بود، تبحّري در عرفان داشت كه زبان گوياي آن نيست. سخنان او در عرفان و سير و سلوك به حدّي است كه نمي تواند در اين گفتار ضبط شود. قلب او مهذب و علم و عمل او پاك و پاك بود.صاحب جنات الخلود كه شيعه است مي گويد: «اكثر اوقات او صرف اطاعت خدا مي شد. از خوف خدا مي گرييد. بسيار متواضع بود، تمام روز بر سر مزارع مي رفت و كار مي كرد و آنچه به دست مي آورد در راه خدا صرف مي كرد. سخي ترين مردم بود و تمام علما نزدش مي آمدند؛ علمشان قطره اي بود در مقابل دريا، و نظير اميرالمؤمنين (ع) چشمه هاي حكمت از اطرافش مي جوشيد و در مقابل جلالتش هر جليلي كوچك بود.»
امام باقر دو امتياز در ميان ائمه عليهم السلام دارد. اول جد پدري ايشان امام حسين (ع) و جد مادري آن حضرت امام حسن (ع) است . از اين جهت در حق ايشان گفته شده: «علوي من علويين وفاطمي من فاطميين وهاشمي من هاشميين.» از نظر نسبت امتياز فوق العاده اي را دارا است. خصوصاً اينكه مادر ايشان فاطمه دختر امام حسن (ع) زني بسيار عالمه و مقدسه بود. از امام صادق نقل شده كه فرمود: «جدّه ام صديقه اي بود كه در ميان اولاد امام حسن، مثلش ديده نشده است.» و نيز خرق عادتي از ايشان نقل مي كند و مي فرمايد: «مادرم پاي ديواري نشسته بود كه ديوار فرو ريخت. مادرم گفت: ساقط نشو به حق مصطفي كه خداوند اذن نداده است كه ساقط شوي. ديوار باقي ماند تا جدّه ام از پاي آن گذشت.
امتياز ديگر آنكه وي پايه گذار انقلاب فرهنگي شيعه محسوب مي شود. گرچه انتشار معارف شيعه به دست امام صادق (ع) صورت گرفت ولي به دست امام باقر پايه گذاري شد.
در دوران امام باقر (ع) دولت بني اميه رو به زوال بود مردم از آنها متنفر بودند. بعلت وجود كسي چون عمر بن عبدالعزيز، كه علاوه بر اينكه نفع بزرگي براي شيعه داشت ضرر بزرگي نيز براي بني اميه داشت و اختلاف شديدي كه در ممالك اسلامي پديد آمده بود و هر كسي از گوشه اي قيام مي كرد، خلفا بسرعت تغيير مي كردند ـ چنانكه در مدّت امامت امام باقر (ع)، در مدت نوزده سال پنج خليفه روي كار آمدند: وليدبن عبدالملك، سليمان بن عبدالملك، عمر بن عبدالعزيز، يزيد بن عبدالملك، هشام بن عبدالملك ـ پس موقعيت مناسبي براي آن حضرت كه از ظلم بني اميه فارغ شده بود، پديد آورد كه انقلاب علمي را آغاز كند و بزرگاني از عامه و خاصه در اطراف ايشان جمع شدند و حقايق اسلام، لطايف اسلام و بالاخره معارف اسلام را منتشر كردند. از اين جهت رسول اكرم(ص) به ايشان لقب باقر داده است. لسان العرب مي گويد: لقّب به لانّه بقر العلم وعرف اصله واستنبط فرعه وتوسع فيه، والتبقر التوسع.
«امام باقر ملقّب به اين لقب است چون شكافنده علم است. پايه علوم اسلامي را شناخت و فروع آن را درك فرمود و آن را توسعه داد» ، ريشه تبقّر به معني توسعه است.
امام باقرعليه السلام چون در اواخر دوران حكومت بني اميه بهسر ميبرد، از ضعف قدرت حاكمه استفاده كرد و در نشر معارف اسلامي، تلاش گستردهاي كرد و با مخالفين و صاحبان عقايد مختلف، مناظرات مفصّلي داشت و به سوالات شيعيان و مخالفين پاسخ داد. لذا از آن امام در تمام مسائل فقهي و اجتماعي و حكومتي روايات فراواني نقل شده است، بهطوريكه تقريباً هيچ كتاب روايي نيست مگر اين كه از امام باقر عليه السلام در موارد مختلف روايتي ذكر شده است.
امام باقر عليه السلام با صحابي بزرگ رسول خدا، جابر بن عبدالله انصاري روابط صميمانهاي داشت و براي اواحترام خاصي قائل بود. براي آن امام، غير از جابر، اصحاب و راويان زيادي نام ميبرند كه در بين آنها جابر بن يزيد جعفي و محمّد بن مسلم و زراره و حمران، بسيار معروفند. شاعر معروف امام نيز كميت نام دارد.
عامه و خاصه نقل مي كنند كه رسول اكرم به جابر بن عبدالله انصاري فرموده است:
يا جابر يوشك ان تبقي حتّي تلقي ولداً من الحسين يقال له محمد يبقر علم النبيين بقراً، فاذا لقيته فاقرأه مني السلام.
«اي جابر، تو زنده مي ماني مردي از اولاد حسين را كه نامش محمد است ملاقات مي كني كه او علم انبيا را مي شكافد. هنگامي كه او را ديدي سلامم را به او برسان.»
و جابر وقتي سلام پيامبر را به امام باقر رسانيد حضرت فرمودند: «وصيت كن كه در اين چند روزه مي ميري. جابر گريست و گفت: از كجا مي گويي؟ حضرت فرمودند: اي جابر به خدا قسم پروردگار عالم علم گذشته و آينده را تا روز قيامت به من عنايت فرموده است.» حضرت باقر را باقر ناميده اند،چون انتشار دين و معارف اسلامي را او شالوده ريزي كرده است. مفيد در ارشاد گويد: «افرادي از اصحاب رسول الله (ع) كه مانده بودند نظير جابربن عبدالله انصاري و بزرگان از تابعين رؤساء مسلمين از فقها و غير فقها نظير جابر جعفي، كيسان سختياني، امين مبارك، زهري، اوزاعي، ابي حنيفه، مالك، شافعي و زياد بن منذر، از امام باقر روايت نقل مي كنند. همچنين مصنفيني نظير طبري، بلاذري، سلامي، خطيب، ابي داود، اسكافي، مروزي، الاصفهاني، بسيط و نقاش و غيرهم از امام باقر (ع) روايت نقل مي كنند. اين افراد از علماي عامه هستند كه بعضي از آنان به فيض محضر امام باقر رسيده اند و بسياري از علماي اهل تسنن اقرار دارند كه حضرت، بزرگترين عالم زمان خويش بوده است. حتي حكم بن عتيبه يكي از علماي بسيار بزرگ عامه در تفسير اين آية شريفه: ان ذلك للمتوسّمين گفته است.
«والله محمد بن علي منهم.» يعني: به خدا قسم محمد باقر از متوسّمين است. عبدالله بن عطا كه او نيز از علماي عامه است مي گويد: ما رايت العلماء عند احدٍ اصغر علما منهم عند ابي جعفر لقد رايت الحكم بن عتيبة عنده كانه متعلم.
«نديدم دانشمندان را كه نزد كسي چنين خويش را كوچك پندارند كه نزد امام باقر كوچك بودند؛ حكم بن عتيبه نزد امام باقر فقط يك شاگرد بود.
خواصّ اصحاب امام باقر و همچنين افرادي كه از او روايت نقل مي كنند بيشتر از چندين هزار نفرند. ولي افراد فوق العاده مبرزي در ميان آنها وجود دارند كه جداً بايد گفت فخر شيعه هستند. اجماع شيعه بر اين است كه در ميان اصحاب رسول الله و تابعين آنها كه شاگردان اصحاب هستند و آن شش نفر عبارتند از: زراره معروف، الخربوز، ابو بصير، فضيل بن يسار، محمدبن مسلم و يزيد بن معاويه، كه يكي از آنها مثل محمد بن مسلم سي هزار روايت از امام باقر روايت كرده، و مي گويم اين روايات از اسرار است كه به كسي نبايد بگويم.»
امام باقر دو امتياز عالي علاوه بر امتيازهايي كه براي ائمه عليهم السلام وجود دارد، در ميان ائمه دين دارند و از زبان ايشان به بعضي از آن امتيازها اشاره شده است.
مناقب ابن شهر آشوب از امام باقر نقل مي كند كه حضرت فرموده اند: «ما جنب خداوند متعاليم، جنب به معني پهلو است و عرب چنانچه از وجه كه به معني صورت است اراده ذات مي كند و از يد كه به معني دست است اراده قدرت مي كند، از جنب، اراده قرب مي كند. و چون اهل بيت عليهم السلام منتهاي قرب الهي را دارند به آنها جنب الله گفته مي شود.
اين خطبه شريفه اشاره به آيات قرآن و روايات قطعي از پيامبر اكرم(ص) است.
در خاتمه، معجزه اي از معجزات آن حضرت را يادآور مي شويم. كليني رحمه الله در كافي از ابي بصير نقل مي كند كه نزد امام باقر (ع) رفتم و گفتم: شما وارث رسول اكرم هستيد؟ فرمود: آري. گفتم: رسول الله وارث انبياست و آنچه آنان مي دانند او مي داند؟ فرمود: آري، چنين است. گفتم: بنابراين شما قدرت داريد كه مرده را زنده كنيد و كور مادرزاد و مرض برص را شفا دهيد، چنانچه قرآن درباره عيسي عليه السلام فرموده؟ فرمود: به اذن پروردگار قدرت داريم. سپس فرمود جلو بيا! چون جلو رفتم دست مبارك خود را به چشمهاي من زد و من بينا شدم. سپس به من فرمودند: اي ابي بصير، آيا مي خواهي بينا باشي ولي در روز قيامت مثل مردم، حساب، كتاب و مشقتهاي آخرت را دارا باشي، يا كور باشي ولي در آخرت بدون محاسبه به بهشت روي؟ ابي بصير مي گويد كوري را انتخاب كردم.
جمعه 14 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 268]