واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: نگاهي به گذشته در امروز
نوشيروان كيهاني زادهنظرات و اندرزهاي خواندني و درخور توجه يك تاريخدانپروفسور «ويلمرت تيماس» تاريخدان بنام و استاد تاريخ دانشگاه تگزاس سه شنبه يكم ژوئيه 2008 (پريروز) در 93 سالگي پس از 60 سال تدريس، تاليف و پژوهش درگذشت و نكات جالبي از خود برجاي گذارده كه درخور بسي توجه اند.تيماس كه بررسي عميق درباره تفاوت سطح زندگاني در كشورهاي قاره امريكا دارد، مي گويد كه اروپاييان تقريباً همزمان به گوشه و كنار قاره غربي وارد شدند و تفاوت زياد هم در اوضاع طبيعي و منابع نقاط مختلف اين قاره نيست، پس پيشرفت كردن برخي و درجازدن پاره يي ديگر از ملل امريكايي را بايد در فرهنگ مديريت و شايستگي و طرز تفكر مديران اين ملل جست وجو كرد. مكزيك همسايه ديوار به ديوار ايالات متحده است ولي به همان دليل پيشرفت مشابهي نداشته است. وي برخلاف ماركس اقتصاد، جامعه شناسي و رفتار اداري را در يك جامعه حلقه هاي يك زنجير و مرتبط به هم مي بيند. تيماس درباره اشغال نظامي عراق گفته بود؛ اگر علل جنگ را از ديدگاه «توسيديدس» بنگريم هيچ يك از سه عامل جنگ در آن صدق نمي كند كه گفته است دولت ها وارد جنگ مي شوند تا؛ 1- سودي به چنگ آورند. 2- از خود رفع تهديد كنند. 3- افتخار به دست آورند و سرفراز (قدرت) شوند. واشنگتن از اشغال نظامي عراق به هيچ يك از اين سه هدف نخواهد رسيد زيرا شرايط قرن 21 متفاوت با گذشته است. در جهان قرن 21 قدرت هاي ديگري هم هستند كه مصلحتشان ايجاب مي كند فعلاً ساكت بمانند اما به محض اينكه نوبت به سودبري از اضمحلال دولت حزب بعث عراق برسد، سهم خواهي خواهند كرد و نزاع بر سر ميزان سهم قابل پيش بيني است، بنابراين تنها هزينه بسيار سنگين عمليات نظامي روي دست امريكا خواهد ماند. عراق براي منافع امريكا يك تهديد نبود، دولتي بود كه قبلاً جنگ هشت ساله با ايران فرسوده اش كرده بود و تحريم 12 ساله پس از تصرف كويت نفسش را بند آورده بود. فتح عراق هم افتخار نداشت و امريكا را از چشم جهانيان قرن 21 كه برخلاف گذشته در جريان جزييات رويدادها و تصاوير هستند انداخت و در نتيجه از دشواري هايي كه احتمالاً در آينده رو به رو خواهد شد متاسف نخواهند بود. پروفسور تيماس نسل كنوني را «نسل روشن» ناميده و گفته است ابزارهاي اطلاع رساني آنچنان «گسترش يافته» شده كه چيزي برمردم پوشيده نمي ماند، حتي امور محرمانه و سري و اين نسل با محاسبات خود مي داند كه در قرن 21 تنها امريكا است كه طبق فرضيه كلازووتيس، براي پيشبرد سياست هايش از ابزار جنگ استفاده مي كند و تنها دولت در سطح كره زمين است كه دست اندركار جنگ است و اسلحه به دست دارد.پروفسور تيماس در مورد طرز حكومت گفته است كه دموكراسي يك موهبت است ولي پاسدار و متولي مي خواهد. جهان ما ديگر به مانند گذشته شيپورهايي ندارد كه به محض مشاهده «سوء استفاده از دموكراسي»، «دور زدن آن»، «تحريف آن» و... به صدا درآيند و جامعه را به اعتراض وادارند. همه جا قوانين اساسي نقض مي شوند، دولتمردان براي سهولت كار روزانه خود به دست «پارلمان ها» كه ستون محافظ دموكراسي بايد باشند هر وسيله يي را كه بخواهند به نام قانون موضوعه به دست مي آورند كه متناقض حق، مشوق استبداد و به دور از منطق و عقل سليم است و ديده شده است كه «روزنامه نگار» معاصر به آساني از آن مي گذرد و تكليف خود را كه شيپور زدن است به «تاريخ نگار» يعني به بعد و آينده دور حواله مي كند و در نتيجه با اين سهل انگاري (ممانعت نكردن از وضع يك قانون يا ضابطه مغاير حق و اصول) يك يا دو نسل آسيب خواهد ديد. وضع قانون از آغاز تا پايان (در طول تمامي مراحل آن) بايد علني باشد. علني بودن يعني حضور روزنامه نگار (گوش و چشم جامعه) و حضور روزنامه نگار يعني منتشركردن، كاويدن و كسب نظر و.... بنابراين بدون روزنامه نگار واجد شرايط، از دموكراسي تنها نام آن بر كاغذ باقي خواهد ماند.تيماس توصيه كرده است كه مقدمات روزنامه نگاري بر دروس اجباري دوره چهار ساله (ليسانس) رشته تاريخ افزوده شود و تحصيل روزنامه نگاري از دوره دوم تحصيلات عالي (فوق ليسانس) و با دست كم پنج سال تجربه پيروزمندانه اين كار آغاز شود. وي همچنين اندرز داده است كه مدرسان تاريخ، دانشجويان خود را موظف به جمع آوري اخبار مبهم روز كنند كه قابل پيگيري در آينده باشند و هر دانشجو را به يك كار بگمارند. تعقيب هر موضوع اگر عادت دانشجو شود بعداً هم آن را دنبال خواهد كرد و پس از تكميل به صورت كتاب درخواهد آورد كه هم روشنگر جامعه، هم وسيله درآمد و نيز كسب شهرت خواهد بود. به دانشجوي تاريخ بايد تفهيم شود كه تاريخدان به مانند يك كارآگاه پليس بايد تحقيق كند تا دولتيان مراقب اعمال و اقدامات خود باشند و در اين صورت است كه جامعه رو به راه خواهد شد.تيماس قبلاً اندرز داده بود كه دانشجو براي رشته حقوق (تربيت قاضي و مشاور قضايي) ترجيحاً از فارغ التحصيلان دوره چهار ساله (ليسانس) تاريخ انتخاب شود. مشاور قضايي (وكيل) براي دلايل خود بايد از تاريخ مثال بزند و قاضي هنگام اتخاذ تصميم مواظب قضاوت تاريخ باشد. تيماس اصرار دارد در كشورهايي كه دادرسي ها بدون حضور هيات منصفه انجام مي گيرد، حتماً سه يا پنج قاضي محاكمه را بشنوند و راي اكثريت «حكم محكمه» قرارگيرد. نخستين رئيس جمهور زن درقاره امريكا كه متهم به اختفاي جرم استبانو «ايزابل پرون» يكم ژوئيه 1974 برجاي شوهرش «خوان پرون» نشست و رئيس جمهور آرژانتين شد. وي كه 43 ساله بود دو روز پيش از آن و پس از اينكه پزشكان از درمان پرون ابراز يأس كردند سوگند ياد كرده بود ولي تا شوهرش زنده بود بر صندلي او ننشست. ايزابل كه نخستين رئيس جمهور زن در قاره امريكا به شمار مي آيد قبلاً منشي پرون و در جواني يك دانسر بود. آخرين سمت او پيش از رياست جمهوري، معاونت خوان پرون بود. وي سومين زن پرون بود. پرون كه هنوز حزب او (عدالت گستر) حكومت آرژانتين را به دست دارد يك ناسيونال سوسياليست بود.ايزابل تا 24 مارس 1976 بر آرژانتين حكومت كرد و چون مديريت كافي نداشت و فساد اداري رو به گسترش بود، ارتش با يك كودتاي بدون خونريزي او را بركنار و به اسپانيا تبعيد كرد. دو سال پيش سندي به دست آمد كه معلوم شد ايزابل در دوران حكومت خود از موضوع سر به نيست شدن يك مخالف دولت توسط ماموران در سال 1976 خبر داشته و موضوع را به دستگاه قضايي اطلاع نداده است. يك دادگاه آرژانتين به اين كار رسيدگي كرد و در فوريه 2007 (31 سال پس از وقوع ماجرا) وي را متهم به اختفاي جرم كرد و از دستگاه قضايي اسپانيا خواست كه او را جهت محاكمه مسترد دارد. پليس اسپانيا ايزابل را توقيف خانگي كرد و يك دادگاه اين كشور در مارس 2008 درخواست استرداد را به اين دليل كه دولت آرژانتين اسناد مربوط را ارسال نداشته و در اين كار تعلل مي كند رد كرد. به نوشته رسانه ها، تعقيب قضايي ايزابل دست كم اين نتيجه را داشته است كه مقامات دولتي در كار خود دقت بيشتري به خرج دهند.
پنجشنبه 13 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 136]