تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
تعمیرگاه امداد خودرو کرمان موتور
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1818653229
داماد جوان، ناجی ۱۴ بیمار شد/ مرگ تلخ چند روز قبل از جشن عروسی
واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: داماد جوان، ناجی ۱۴ بیمار شد/ مرگ تلخ چند روز قبل از جشن عروسی
خانواده تازه داماد جوان که براثر یک تصادف مرگ مغزی شده بود، در اقدامی خیرخواهانه 14 عضو بدن او را به بیماران هدیه کردند.
میلاد ذبیحی فقط 30 بهار از زندگیاش گذشته بود. یک ماه مانده بود تا او و دختر مورد علاقهاش راهی خانه بخت شوند و ازدواجشان را کنار خانوادهها، دوستان و فامیل در شهر سمنان جشن بگیرند. همه چیز بخوبی پیش میرفت و عروس جوان در حال جمع و جور کردن و خرید جهیزیهاش بود. میلاد هم در حال تدارک مراسم ازدواجشان بود. با همسرش عهد بسته بود تا پایان عمر در کنار او باشد اما دست تقدیر بهگونهای دیگر سرنوشت آنها را رقم زد. شاید عروس جوان هیچوقت فکر نمیکرد تقدیر میلاد مهربان او را این چنین زود و پیش از اینکه زندگی مشترکشان را آغاز کنند با خود ببرد و او را گرفتار غمی بزرگ کند. شاید میلاد هم آن روز نمیدانست سایه تقدیر برای او آخرین روز زندگیاش را رقم میزند. مادر و پدر برای میلاد آرزوهای زیادی داشتند. برای داماد شدن او روزها و ماهها را شمرده بودند. آنها برای شب دامادیاش برنامهها داشتند. میخواستند شادی خودشان را با دوستان و فامیل تقسیم کنند و جشنی خاطرهانگیز برایش بگیرد. شاید هیچکدام فکر نمیکردند عصر روز بیستم اسفند سال 96، تصادفی مرگبار جان عزیزشان را بگیرد و آنها ر ا در غم بزرگی فرو ببرد و حسرت دوباره دیدن او را بردل آنها بگذارد. میلاد از این دنیا رخت بربست اما با اقدام خداپسندانه خانوادهاش و همسر مهربان او 14 عضو بدن تازه داماد به بیمارانی که سالها بود با مرگ دست و پنجه نرم میکردند، هدیه شد تا آنها در آستانه سال نو به زندگی امیدوار شوند.
جای میلاد حالا در خانه پدر و مادرش و نزد نوعروسش خالی است اما همچنان قاب عکسش به این زندگی لبخند میزند و خوشحال از تصمیم بزرگی است که خانوادهاش گرفتند. هر چند امسال در کنار سفره هفت سین خبری از صدای مهربان و خندههای میلاد نبود؛ اما زندگی که او به بیماران هدیه کرد، جای خالیاش را کنار خانواده و سفر هفت سین پر کرده بود.
عباس پدر داغدیده میلاد، قلبش از دوری فرزندش شکسته است و صدای لرزانش گواه این موضوع است. پدر با رفتن میلاد نیمی از وجودش را در کنار او جا گذاشت. هرچند غم میلاد در دلش سنگینی میکند اما میداند میلادش با کاری که انجام داد، برای همیشه جاودانه شده است.
وی درباره تصادف تلخی که جان فرزندش را گرفت، میگوید: پسرم میلاد اولین فرزندمان بود و پسر دیگری داریم که 25 ساله است. میلاد 30 بهار از زندگیاش گذشته و در اوج جوانی بود. او مربی بدنسازی بود و ده سال میشد که بهعنوان مربی در باشگاه ورزشی در شهرمان سمنان کار میکرد. هر چه از مهربانی و روحیه پهلوانی و جوانمردی پسرم بگویم کم گفتهام. قلب او آکنده از مهربانی و عشق بود.
تصادف هنگام تعمیر خودرو
پدر داغدیده ادامه میدهد: پسرمان پنج سال قبل عقد کرد و قرار بود اردیبهشت سال 97 همراه همسرش به خانه بخت بروند. هردو در کنار خانوادهها در حال تدارک کارهای عروسی بودند. داغ رفتن او و دیگر ندیدنش در دلمان خیلی سنگینی میکند. کنجکنج خانه بوی میلاد را میدهد. عصر بیستم اسفند سال گذشته، میلاد خودرو پرایدش را در حیاط خانه گذاشت و خودرو پژویی را که برادر کوچکترش خریده بود، سوار شد تا آن را به تعمیرگاه ببرد. زمان کوتاهی نگذشته بود که یکباره همه چیز تغییر کرد. زندگی جور دیگری برای پسرمان رقم خورد. پلیس در تماس با پسر کوچکترم که مالک خودرو بود، اطلاع داد میلاد در نزدیکی خانهمان و در خیابان امیرکبیر شهر سمنان با دو خودرو تصادف کرده و در بیمارستان بستری است.
وی ادامه میدهد: با این تماس بود که دلشوره برجانمان افتاد. باورمان نمیشد چنین اتفاقی رخ داده است. سراسیمه همراه خانواده و برادرانم به بیمارستان کوثر سمنان رفتیم. آشفته بودیم سراغ پسرم را از پرستاران گرفتیم. پس از پرس و جو از آنها متوجه شدیم ماجرا درست است و میلاد تصادف کرده است. سراسیمه به اتاقی که در آنجا بستری شده بود رفتیم. با دیدن او چشمانمان لبریز از اشک شد. دعا میکردیم دوباره چشمهایش را باز کند و حرف بزند تا صدایش را بشنویم. عروسمان هم خودش را به بیمارستان رسانده بود. پزشکان همه در تلاش برای نجات پسرم بودند.
زمانی که از ماموران درباره تصادف میلاد پرس و جو کردیم معلوم شد برای چند لحظه پسرم کاپوت خودرو را در خیابان بالا زده تا موتور را نگاه کند که ناگهان رانندگان دو خودرو پژو 206 و پژو 405 که در خیابان امیرکبیر شهر سمنان با هم کورس سرعت گذاشته بودند و رالی خیابانی راه انداخته بودند با پسرم برخورده کرده و این بلا را سرش آورده بودند.
پدر داغدیده میگوید: شب و روزمان را نمیفهمیدیم. خانوادهام، عروسم و برادرهایم پشت در اتاق بیمارستان بودیم و برای سلامت میلاد دعا میکردیم. از خدا میخواستیم خودش او را شفا دهد و سلامتش را بازگرداند. عروسم مثل ابر بهاری گریه میکرد. پزشکان خیلی تلاش کردند او زنده بماند. همه چشم امید به بازگشت او داشتیم اما انگار تقدیر برای پسرمان جور دیگری قرار بود رقم بخورد.
چهار شبانه روز پر التهاب را گذرانده بودیم به امید این که او چشمانش را بازکند و حرف بزند اما اینگونه نشد. روز پنجم پزشکان نزدمان آمدند و گفتند به رغم تلاشهای ما، او مرگ مغزی شده است و دیگر امیدی به بازگشت وی نیست.
تصمیم بزرگ
وی ادامه میدهد: با شنیدن این حرف دنیا بر سرم آوار شد. نمیتوانستم باور کنم میلاد قرار است برای همیشه ما را ترک کند. پزشکان گفتند هر چند او مرگ مغزی شده و دیگر امیدی به بازگشت او به زندگی نیست اما اگر بخواهیم میتوانیم با اهدای اعضای بدن او، زندگی را به بیمارانی که سالهاست با مرگ دست و پنجه نرم میکنند، هدیه دهیم.
وی میافزاید: با شنیدن این که میتوانیم اعضای بدن پسرم را به میلادهای دیگری پیوند بزنیم، خوشحال شدیم. من و خانوادهام و نوعروسمان مهمترین تصمیم زندگیمان را گرفتیم تا برای شادی روح پسرمان زندگی را به بیماران هدیه کنیم. میدانستیم میلاد هم از اینکار راضی است. همه تصمیم خود را گرفتیم و برگههای رضایتنامه مربوط به اهدای اعضای بدن میلاد را امضا کردیم و رضایت دادیم که او زندگی بخش بیماران شود.
بعد از آن پیکر میلاد از بیمارستان کوثر سمنان به واحد فراهمآوری پیوند اعضای بیمارستان سینای تهران منتقل شد و قلب، دو کلیه، کبد، تاندومهای دست و پا و بافتهای نسوجی بدنش که 14 عضو میشدند به بیماران هدیه شد تا در آستانه سال نو زندگی به آنها لبخند بزند. هرچند میلاد برای همیشه از پیش ما رفت و جای او پیش ما خالی است، اما روح بلند فرزندم تا ابد جاودانه شد. منبع: جام جم
دریافت عناوین آخرین خبرها در تلگرام
یکشنبه, 19 فروردين 1397 ساعت 13:40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]
صفحات پیشنهادی
مرگ تلخ بدنساز داماد چند روز قبل از جشن عروسی در جاده سمنان + عکس
مرگ تلخ بدنساز داماد چند روز قبل از جشن عروسی در جاده سمنان عکس خانواده تازه داماد جوان که براثر یک تصادف مرگ مغزی شده بود در اقدامی خیرخواهانه 14 عضو بدن او را به بیماران هدیه کردند آفتابنیوز میلاد ذبیحی فقط 30 بهار از زندگیاش گذشته بود یک ماه مانده بود تا او و دختر موهمسر بازیگر کشورمان: رویگری تا چند روز آینده در بیمارستان بستری میماند/ همسرم دچار عفونت ریه شده است
همسر بازیگر کشورمان رویگری تا چند روز آینده در بیمارستان بستری میماند همسرم دچار عفونت ریه شده است همسر رضا رویگری گفت همسرم به دلیل عفونتی که در ریههایش بوجود آمده باید تا پایان مراحل درمان در بیمارستان بستری بماند به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس همسر رضا رویگرینجات جان چند بیمار با اهدا اعضای نوجوان 16ساله دچار مرگ مغزی در گیلان
گیل نگاه سرپرست روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی گیلان از نجات جان چند بیمار با اهدا اعضای فرد دچار مرگ مغزی در این استان خبر داد طلعت کاویانی در گفتوگو با ایرنا افزود اهدای عضو علی شایان گودرزنیا ۱۶ ساله ساکن شهرستان رودسر که به دلیل تصادف دچار مرگ مغزلحظههای تلخ مرگ پسربچه در آغوش پدر در بیمارستان شهر نور
لحظههای تلخ مرگ پسربچه در آغوش پدر در بیمارستان شهر نور پسرک هشت ساله که به دلیل سرماخوردگی به بیمارستان انتقال یافته بود پس از ویزیت و تزریق دارو ناباورانه درآغوش پدرش جان باخت آفتابنیوز محمدکاظم صالحی پدر آرتین هشت ساله درباره مرگ دلخراش فرزندش با چشمان اشکبار گفت تقرزن همسرکش چند روز قبل از تایید حکم قصاص: دوباره محاکمهام کنید؛ حرفهای تازهای دارم
زن همسرکش چند روز قبل از تایید حکم قصاص دوباره محاکمهام کنید حرفهای تازهای دارم سحرگاه دوم فروردین سال 94 مرد جوانی که از ناحیه سینه چاقو خورده بود پس از انتقال به بیمارستان صفاییان تهران بهدلیل خونریزی شدید جان باخت آفتابنیوز با اعلام مرگ این مرد به بازپرس کشیک قتلنمیخواستیم مرگ عزیزانمان را باور کنیم/خداحافظی ابدی 2 روز بعد از جشن تولد دختر 2 ساله
گیل نگاه محمد صادق نوری مهندس برق ۳۳ساله که چند روز بعد از جشن تولد دو سالگی یکی از دخترانش برای انجام مأموریت کاری جز ۶۶مسافر هواپیمای تهران–یاسوج بود که چند روز پیش دچار سانحه شد با گذشت چند روز از حادثه سقوط هواپیما خانواده او و دو فرزند دختر ۴ و ۲سالهاش همچنان چشصفحه اول روزنامه ها پنجشنبه 23 آذر
صفحه اول روزنامه ها پنجشنبه 23 آذر ۱۳۹۶ ۰۹ ۲۳ ۰۹ ۴۴ ۰۷ کد خبر 570154جستجوی مجدد در منطقه سقوط هواپیما از روز پنجشنبه
جستجوی مجدد در منطقه سقوط هواپیما از روز پنجشنبه معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد گفت عملیات جستجوی مجدد در منطقه سقوط هواپیما از روز پنجشنبه آغاز میشود آفتابنیوز عزیز فیلی افزود امروز و فردا هوا برای ادامه جستجوی مجدد مساعد نیست و ان شاءالله فردا رسال ۹۷ چند روز تعطیلی رسمی داریم؟
گیل نگاه سال ۱۳۹۷ هجری شمسی ساعت ۱۹ ۴۵ ۲۸ روز سهشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۶ مقارن با ۲ رجب ۱۴۳۹ هجری قمری و ۲۰ مارس ۲۰۱۸ میلادی آغاز خواهد شد سال آینده ۵۲ جمعه دارد و ۲۵ روز هم تعطیل رسمی خواهیم داشت ماههای فروردین خرداد آبان و شهریور دارای بیشترین روزهای تعطیل هستند اما در مقابلروزنامه های امروز؛ جشن کوچک در روز جنگ با تلویزیون / بازگشت پرسپولیس به خانه / کی روش با لیگ شوخی دارد! (عکس ج
روزنامه های امروز جشن کوچک در روز جنگ با تلویزیون بازگشت پرسپولیس به خانه کی روش با لیگ شوخی دارد عکس جلد به گزارش ایلنا روزنامه های ورزشی چهارشنبه ۱۰ آبان ۹۶ به شرح زیر می باشد ۱۳۹۶ ۰۸ ۱۰ ۰۲ ۱۵ ۴۵-
گوناگون
پربازدیدترینها