واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: تهران مخاطرهآمیزترین شهر جهان میشود/ هوا پشت برجهای شمالی و غربی پایتخت مانده است
تهران چگونه به اینجا رسید؟ آیا میتوان برای متخصصین حوزه شهری، معماران و شهرسازان، ماموریتی متصور شد تا فردای زندگی این کلانشهر، بهتر از روزگار پیشین باشد؟ آیا این ماموریت، «ماموریتی ممکن» است؟
آفتابنیوز : «ماموريت[غير] ممكن تهران» عنوان نشستي است كه عصر پنجشنبه با حضور كارشناسان حوزه معماري و شهري ازجمله محمدرضا حائری، شیما روشنضمیر، امیرحسین پورجوهری، علی اعطا، مهرداد زوارهمحمدی، بابک شکوفی، علی کرمانیان، فرهاد احمدی، کامران صفامنش، سیدمحمد بهشتی و گیتی اعتماد در سالن همایش موقوفات دکتر افشار برگزار شد تا به اين سوالات پاسخ داده شود كه در ادامه بخشهايي از آن میآيد.
محمدرضا حائری: تهران پرمخاطرهترين شهر جهان خواهد شد
تهران از دهه ٤٠ تا امروز برخلاف طبيعت و ساختار مدني خود رشد داده شده است. تمام شهرها و آباديهاي ايران با دامنه، جلگه و دشت نسبت دارند و شايد اگر البرز و زاگرس نداشتيم مثل عربستان میشديم و بنيان تمدن ما به اين دو وابسته است. تهران از ٨هزار سال قبل براساس البرز، كوهپايه، تجريش، ميان وند و ري و دشت شكل گرفته است اما در نيم قرن اخير اين رابطه را به هم زده اند. ساختار توسعه تهران طي تاريخ بهطور طبيعي، مدني و تاريخي گسترش شمالي - جنوبي داشت اما طرحها و برنامههاي توسعهاي اين نيم قرن آن را بر هم زد. اولين طرح جامع تهران بدون هيچ ايرانشناس و متفكري از نيمه دوم دهه ٤٠ اجرا شد و گسترش تهران را از شمالي - جنوبي به شرقي - غربي تغيير داد. طرح جامع دوم با عنوان ساماندهي كه توسط ايرانيها تهيه شد كوشيد اشتباهات طرح اول را جبران كند. اما شهردار وقت طرح را پس فرستاد و تا سال ١٣٨٠ همان طرح اول اجرا شد. طرح سوم كه ايده اصلي نجات سرمايههاي از دست رفته تهران بود، نجات ٧ رود دره تهران را در دستوركار داشت كه درحال مدفون شدن بودند. در آستانه تاييد طرح، رئيسجمهوری وقت در شورايعالي شهرسازي افزايش ٢٠ درصدي جمعيت را عنوان كرد و تقريبا تمام زحمات طرح جامع سوم از بين رفت. حالا هم طرح جامع سوم كنار گذاشته شده است و در جامعه دفاع از سرمايههاي ديگري به جز سرمايههايي طبيعي، تاريخي و مدني مطرح است. متاسفانه تعداد گورستانهاي تهران كه در دهه ٣٠ تفرجگاه مردم بود طي مراحل مختلف در سال ٨٠ تا الان به ٨٠ گورستان و سپس ٥٠ گورستان و امامزاده رسيد. در همه كشورها زمينخواري وجود دارد اما در ايران ما با حريمخوار، كوهخوار، گسل خوار، هوا خوار، مسير خوار مواجه هستيم كه ساختمانهايش با بلع تاريخ و طبيعت رصد میكند. تغيير الگوي تهران از شمالي - جنوبي به شرقي - غربي اشتباه بزرگ شهرسازي بود كه رابطه ميان كوه، دشت و قنوات را قطع كرد. متأسفانه مداخله پيمانكارانه بر مداخله آگاهانه در تهران چيره شده است بازار سوداگري مستغلات تا چند دهه ديگر تهران را به پر مخاطره ترين شهر جهان تبديل خواهد كرد.
فرهاد احمدی: تهران الگوي ساير شهرها میشود
بزرگترين تجلي ايران در تهران اتفاق میافتد و بعد الگوي بقيه شهرها میشود. در رساله ام پيشنهاد كردم تهران را در محدودههاي آن محدود كنيم و فضاهاي ديگر بين شهر ري -تهران يا شمیران - تهران فواصلي بهعنوان فضاي سبز ايجاد كنيم.
علي اعطا: آيا تهران قابل اصلاح است؟
سوال اين است كه آيا میتوانيم در حيطه مديريت شهري شرايط تهران را كه نزديك به بحران است اصلاح كنيم؟ براي پاسخ به اين سوال ٧ گزاره مطرح میشود تا با توجه به آن تهران از اين كه هست بدتر نشود و وضعيت باثباتتري داشته باشد؛ شهر بايد شفاف اداره شود بهعنوان مثال مصوبات كميسيون ماده ٥ بهعنوان مرجع تصويب و تغييرات طرحهاي تفصيلي است بايد منتشر شود اما اين اتفاق نمیافتد. مورد ديگر دسترسي آزاد به طرحهاي توسعه شهري است. سومين مورد اين است كه در اداره شهر بايد نگاه تخصصي حاكم باشد و الان ترديد هست كه اين نگاه حاكم باشد. گزاره چهارم موضوع نظام درآمدي شهرداري است. مطالعه دبيرخانه شورايعالي شهرسازي نشان ميدهد كه در ١٠سال اخير ٧٩درصد از درآمدهاي شهرداريها از ساختوساز تأمين شده است و بايد ماليات بر املاك جدي گرفته شود. پنجم اينكه اطلاعات شهرداري بايد در رسانهها منتشر شود كه با نشستهاي خبري تبليغاتي متفاوت است. گزاره ششم به وجود آمدن شرايط نظارت مستمر شهروندان بر اقدامات مديريت شهري است و گزاره هفتم جهتدهي به بودجه شهرداري است به طوريكه ما با اين چند گزاره میتوانيم از ادامه اين وضعيت جلوگيري كنيم .
اعتماد: ايستادن هوا پشت برجهاي تهران
ما به ساختمانهاي بلند و تراكم بهينه در تهران نياز داريم اما اينكه كجا و چقدر بلند باشد مهم است. بهعنوان مثال، ساختمانهاي غرب تهران كه بعد از جنگ توسط سپاه مصادره شد تبديل به برجهاي بلندي شد. حالا وقتي از غرب به سمت تهران میآييم انگار هوا ايستاده است. اين برجها به همراه برجهاي منطقه يك جلوي تهران را گرفتند كه درواقع دو منطقه اصلي باد تهران غرب و البرز است. اين بلندمرتبهسازيها مشكلات ترافيكي، هوايي، براي شهر ايجاد كرده است و خستگي شهروندان را به همراه دارد. تهران را نامناسبسازي كرديم. نمیشود كه هر كسي پول دارد به او در هر منطقه تراكم داد. درحاليكه ما حتي براي ساختمانهاي زيادي كه ساخته ايم حتي تجهيزات و نيرو براي اطفاي حريق نداريم. چرا وقتي تجهيزات نداريم جواز بلندمرتبهسازي میدهيم.
بهشتي: پلاسكو همه را روشن كرد
حادثه پلاسكو ياد ما آورد كه يك جايي در تهران داشتيم. پلاسكو در محضر تهرانيها آتش گرفت و آنقدر مهم شد كه بسياري از مسئولان سر صحنه رفتند. براي كدام حادثه ديگري اين اتفاق افتاد. شهرداري تهران تلاش كرد كه آوار آن را سريع جمع كند اما آوار ذهني آن جمع نمیشود و هنوز سوالات زيادي باقي است ازجمله اينكه آيا اطلاعاتي كه داده شد درست بود و آيا تجهيزات كافي بود و غيره؟ متاسفانه در شهرما همه چيز فروختني شده است. جا زماني فروختني میشود كه ناجا باشد و چيزها براي فروش كه ناچيز میشوند. چه چيزي در تهران است كه نمیشود آن را فروخت. اگر شهر ما جايي باشد و ساكنان آن كسي باشند ديگر نمیشود آن را فروخت. در شهر تهران با برهان حقوق مكتسبه مواجه میشويم درحاليكه حقوق مكتسبه عمومي هم داريم و بايد به آن توجه كنيم. بايد صبر كنيم تا حقوق مكتسبه عمومي را احصا كنيم. حوادث اينچنيني مانند پلاسكو تازه شروع شده است و بايد منتطر آن در آلومينيوم و استاديوم و غيره باشيم.
پورحيدري: سهم ساختمان در اقتصاد ملي
كاسبكاري شهري طرحهاي توسعه شهري زمينه فساد را ايجاد كرده است. سهم ساختمان در اقتصاد ملي كشورهاي مختلف خيلي ناچيز و كمتر از يكدرصد است چون توليد در اين كشورها بر روي صنعت متمركز است. همچنين ميانگين ارزش افزوده ساختوساز در آمريكا در بهترين وضعيت حدود ٧درصد است كه در مقايسه با تورم اين كشورها، فعاليت ارزش افزوده داري قلمداد نمیشود. اما در ايران ١٤ تا ١٥درصد است آن هم با احتساب نفت اما اگر ميانگين بگيريم حدود ١٠درصد توليد ملي ما در اختيار ساختوساز است و ارزش افزوده ساختوساز ٦ و ٢٥درصد است. در يك فرآيند ٢٠ساله مقايسه با ساير بازارها نشان میدهد كه همه اينها معادل نرخ سپرده ثابت در بانكها سودآور بوده است. بنابراين اقتصاد ما آنقدرها كه فكر میكنيم لنگ ساختوساز نيست. اما در طرح تفصيلي از آب كره گرفته شده است. طبق اطلاعات ما نرخ بازدهي ساختوساز در منطقه يك حدود ١٨٤درصد نرخ بازده داخلي بوده است آن هم درحاليكه بازارهاي موازي ٢٥درصد رشد میكند. مثلا در مورد ويلاي نمازي در صوت ساخت هتل بازدهي به ٨٠٠درصد میرسد. اما میشود اين نرخ تراكم را در نيمه جنوبي كه نرخ تراكم بيشتري میطلبد داده شود اما متاسفانه در آنجا كمتر است.متاسفانه طرح تفصيلي منشا فساد است.
زوارهاي: وظيفه مهم معماران
بايد به ابنيه بافت تاريخي اهميت داده شود. استراتژي توسعه جزو لاينفك تعهد ما است اما ما وظيفه داريم كه حقوق مكتسبه همه را در نظر بگيريم. دچار هيجانات زودگذر نشويم و در طراحي براي پيمانكاران بايد به خيلي از نكات توجه كنيم و يك ايده جذاب اقتصادي به جاي تخريب مطرح كنيم. مثل باغ موزه قصر تهران كه به جاي تخريب با بلدوزر تبديل به يك جاي فرهنگي شد. بنابراين وظيفه اصلي ما معماران اين است با بررسيهاي همهجانبه به جاي تخريب و بازسازي خانههاي تاريخي و سرمايههاي ملي ايده جذاب اقتصادي بدهيم.
۲۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]