واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: قاتل: بدهكار را با كلنگ كشتم
مردي كه به خاطر اختلاف حساب 600 هزار توماني دوستش را با ضربات كلنگ به قتل رسانده بود، روز گذشته محاكمه شد.
به گزارش خبرنگار ما، اسفندماه سال 93 كه زن جواني به اداره پليس رفت و گفت همسر 22 سالهاش به نام محمد به طور ناگهاني ناپديد شده است. او به مأموران گفت: شوهرم در يكساختمان نيمهكاره واقع در زعفرانيه كار ميكرد. محمد هفته گذشته به محل كارش رفت و ديگر به خانه بازنگشته است تا اينكه يكي از دوستانش به نام امين كه در همان ساختمان همكارش است با من تماس گرفت و گفت شوهرم را گروگان گرفته است و اگر طلب 600 هزار تومانياش را پرداخت كنم، شوهرم را آزاد ميكند. من خيلي ترسيدم كه براي شوهرم اتفاق بدي رخ ندهد به همين دليل با هر سختيای كه بود اين مبلغ را تهيه كردم و به حسابش ريختم، اما هنوز از شوهرم خبري نيست.
با طرح اين شكايت، مأموران به دستور بازپرس پرونده، تحقيقات براي پيدا كردن مرد گمشده را آغاز كردند و خيلي زود جسد او را در سطل زبالهاي حوالي ساختمان نيمهكاره كشف كردند. با كشف جسد مرد گمشده، پرونده وارد مرحله تازهاي شد و تيمي از كارآگاهان براي رديابي مرد طلبكار به عنوان مظنون حادثه وارد عمل شدند. در نهايت كارآگاهان چند روز پس از حادثه متهم را شناسايي و دستگير كردند. متهم در بازجويي با اعتراف به قتل گفت: روز حادثه به خاطر اختلافحساب و طلبي كه از محمد داشتم با هم درگير شديم كه در آن درگيري او با چاقو به من حمله كرد و من هم براي دفاع از خودم با كلنگ به سرش زدم. بعد از آنكه متوجه شدم فوت كرده است، جسدش را لاي پارچهاي پيچيدم و به سطل زباله انداختم. او در ادامه گفت: بعد از قتل با همسرش تماس گرفتم و خواستم تا 600 هزار توماني را كه از شوهرش طلبكار بودم، به حساب سوپرماركتي كه از آن خريد ميكنم، واريز كند.
روز گذشته متهم 24 ساله براي محاكمه از زندان به شعبهدوم دادگاه كيفري يك استان تهران منتقل شد. ابتداي جلسه نماينده دادستان كيفرخواست متهم را قرائت كرد و اوليايدم هم براي متهم درخواست قصاص كردند. در ادامه متهم در جايگاه حاضر شد و در شرح ماجرا گفت: قبل از روز حادثه به خاطر مشكلاتي كه داشتم چندينبار از محمد طلبم را خواستم، اما او هميشه بهانه ميگرفت و طلبم را نميداد. روز حادثه دوباره با محمد درباره طلبم حرف زدم، اما او باز هم بهانه ديگري آورد كه عصباني شدم و با هم درگير شديم. پس از آن مقتول به طبقه بالا رفت و من هم پشتسرش رفتم كه با چاقو به من حمله كرد و دستم زخمي شد. همان لحظه چشمم به كلنگ افتاد و براي دفاع از خودم كلنگ را برداشتم و به سر مقتول زدم. مقتول خونين روي زمين افتاد و فوت كرد. خيلي ترسيده بودم و تصميم گرفتم جسدش را مخفي كنم به همين دليل جسد را در پارچهاي پيچاندم و با فرغون به سطل زباله سر كوچه انداختم.
متهم در ادامه گفت: من با همسر محمد تماسي نگرفتم. او خودش تماس گرفت و من هم از آن فرصت استفاده كردم و خواستم به پولم برسم. به او گفتم اگر گوشي شوهرت را ميخواهي بايد 600 هزار تومان بدهي تا آن را به تو برگردانم.
بعد از آخرين دفاع متهم، هيئت قضايي وارد شور شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 103]