واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: مرد میانسال که به اتهام قتل همسر سابقش در زندان به سرمی برد، دیروز در جلسه محاکمه در حالی که بشدت میگریست، از اولیای دم تقاضای بخشش کرد.
به گزارش جامجم، این مرد 42 ساله 25دی سال 93 همسر سابقش را بهعنوان مهمان به خانهاش در میدان امامت تهران کشاند تا نظر او را برای ازدواج دوباره با وی جلب کند که موفق نشد. بعد با قرار دادن متکا روی دهان وی، او را به قتل رساند. متهم بعداز جنایت دست به خودکشی زد تا به زندگیاش پایان دهد که زنده ماند و بعد از دستگیری و بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد. پرونده وی با صدورجلب به دادرسی به دادگاه ارسال شد. دیروز این مرد از زندان به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی برای محاکمه منتقل شد. ابتدای جلسه دادگاه نماینده دادستان به تشریح کیفرخواست پرداخت و برای متهم درخواست مجازات قانونی کرد. این در حالی بودکه والدین مقتول برای داماد سابق خود درخواست قصاص کردند. مرد میانسال زمانی که برای دفاع در جایگاه قرار گرفت، بشدت میگریست و از اولیای دم میخواست او را به خاطر تنها فرزندش که پسری خردسال است ببخشند. اشتباه کردم و نمیخواستم همسر سابقم را به قتل برسانم و در اوج عصبانیت مرتکب قتل شدم. متهم به قتل ادامه داد: من و همسرم به هم علاقهمند بودیم و با هم ازدواج کردیم. ثمره زندگیمان پسری خردسال است. اختلاف ما از آنجا شروع شد که همسرم میخواست ما نیز برای ادامه زندگی به شهری برویم که والدینش در آنجا زندگی میکنند. من به خاطر شرایط کارو زندگی ام در تهران مخالف این رفتن بودم. این اختلافها آنقدر دامنهدار شد که سرانجام همسرم از من طلاق گرفت. وی ادامه داد: چند سالی پسرم نزد او بود تا اینکه دادگاه حضانت او را به من سپرد. از آن موقع همسرم میگفت نمیتواند بدون پسرمان زندگی کند و همه تلاش خود را میکند تا او را نزد خودش بازگرداند. مدتی بعد از جداییمان بود که با همسرم حرف زدم و خواستم بهخاطر فرزندمان از نو زندگیمان را از سر بگیریم؛ اما قبول نمیکرد. من دوست نداشتم پسرم بهتنهایی بزرگ شود و آینده پر ابهامی پیشرو داشته باشد. متهم افزود: اما همسر سابقم حاضر بهبازگشت و ازدواج دوباره با من نبود. مدام میگفت هر طور شده حضانت پسرمان را میگیرد. روز حادثه که او را دیدم به خانهمان دعوتش کردم تا درباره حضانت بچه و ازدواج دوباره و زندگی مشترک او را مجاب کنم. با هم حرف زدیم اما حاضر به ازدواج دوباره با من نبود. فقط حضانت پسرمان را میخواست. مشاجرهمان بالا گرفت و عصبانی شدم و او را هل دادم که به سمت آشپزخانه فرار کرد. همانجا به زمین افتاد. نفهمیدم چه کار کردم. در اوج عصبانیت متکایی را برداشتم و برای این که او را بترسانم ده ثانیه روی دهانش گرفتم و بعد آن را برداشتم، متوجه شدم نفس نمیکشد. هر کاری کردم که احیا شود نشد. او مرده بود. مرد میانسال گفت: نمیخواستم بمیرد و فقط میخواستم او را بترسانم. خیلی اشتباه کردم ودراوج عصبانیت دست به این اقدام زدم. یادم نمیآید به خانوادهام زنگ زدم یا نه. اما تصمیم گرفتم خودم را بکشم. شیر گاز را باز کردم و کنار جسد دراز کشیدم تا براثر گازگرفتگی بمیرم؛ اما زمانی که چشمانم را بازکردم، متوجه شدم ماموران سر رسیدهاند و مرا به بیمارستان منتقل کرده و زنده ماندهام. هنوز هم ناراحتم که چرا او را کشتم و خودم زنده ماندهام. اشتباه کردم. شرمنده خانواده مقتول هستم. از آنها طلب بخشش دارم. متهم همچنان التماس میکرد و میگریست. او از خانواده مقتول میخواست وی را به خاطر پسر خردسالش ببخشند. پس ازاخذ آخرین دفاع از متهم در جلسه دادگاه، او با تجدید قرار قانونی به زندان بازگشت. قضات وارد شور شدند تا رای قضایی مورد نظر را بزودی صادر کنند.
دوشنبه 27 دی 1395 ساعت 08:23
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]