واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در جریان سفر به رفسنجان صوت گرفتطرح سؤالات دانشجویان رفسنجان از هاشمیرفسنجانی
در جریان سفر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، جامعه اسلامی دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان طی بیانیهای سؤالات خود را از هاشمیرفسنجانی مطرح کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس از رفسنجان، در جریان سفر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام جامعه اسلامی دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان طی بیانیهای سئوالات خود را از هاشمیرفسنجانی مطرح کرد که به شرح ذیل است. در این نامه آمده است: جناب آقای هاشمی رفسنجانی، تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ولیعصر(عج) به احترام سوابق دیرینه جنابعالی در نهضت و انقلاب اسلامی و انتظاراتی که با توجه به این سابقه از شما برمیانگیزد این نامه را به جنابعالی تقدیم میکند. باشد که مفید بوده و مؤثر واقع شود.
جناب هاشمی رفسنجانی تلاشها و سوابق شما در پیروزی انقلاب اسلامی و آبیاری این نهال با شکنجههای افرادی همچون شما در به ثمر رسیدن جنبش اسلامی و ولایت الهی که قرنها زمین از وجود برکاتش بیبهره بود بر هیچکس پوشیده نیست. از آغاز تاریخ تاکنون حق و باطل در نبرد با یکدیگرند و این نبرد تا پایان تاریخ ادامه خواهد داشت، لذا دشمنی کفار و دشمنان حق با ملت مسلمان انقلابی ایران امری طبیعی است که بههیچوجه قابلانکار نیست. اما در این نبرد در کجا ایستادن و شمشیر بر چه کسی کشیدن جداکننده مؤمن از مشرک است، از آنجایی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی دشمنی با ملت ایران دوچندان شده است در کارزار ماندن و شمشیر به سمت دشمن کشیدن اهمیت دو صد چندان پیدا میکند چراکه دشمنان همان دشمنان اسلام در زمان پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) هستند، اما در لباسی دیگر و با ظاهری فریبندهتر نمایان میشوند. ما دانشجویان و نسل سومیهای انقلاب اسلامی از شما بهعنوان یک فرد باتجربه و یکی از مسؤولان بلندپایه نظام جمهوری اسلامی ایران، سؤالاتی داریم که برای برطرف شدن شبههها و روشن شدن حقایق پرسش آن را حق خود میدانیم. جناب آقای هاشمی میدان دادن شما به لابیهای اقتصادی در زمان ریاستجمهوریتان و به قدرت رسیدن عدهای پس از جنگ که اقتصاد ایران در حال شکلگیری بود، زخمهای عمیقی به بدنه انقلاب وارد کرده است تا جایی که جمهوری اسلامی با گذشت سالها همچنان از ریشههای درهمتنیده این افراد در مراکز تصمیمگیری و ارگانهای جمهوری اسلامی رنج میبرد، چراکه کوتاه کردن دست این افراد پرنفوذ از بدنه کشور تلاشی دو صدچندان را میطلبید. آقای هاشمی آیا این همان انقلابی است که امام خمینی(ره) آن را انقلاب مستضعفان مینامید؟ آقای هاشمی ما باید این جملات از بیانگذار کبیر جمهوریاسلامی را سرلوحه کار خود قرار دهیم که میفرمایند: «ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخنشینی را از این ملت بزداییم، آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحۀ دولت و ملت را بخوانیم».
یا این سخنان شما که فرمودید، «اظهار فقر و بیچارگی کافی است، این رفتارهای درویش مسلکانه وجهه جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است و زمان آن رسیده که به مانور تجمل روی آورند» را بپذیریم؟
آقای هاشمی عملکرد فرزندان شما در نهضت انقلاب اسلامی کاملاً با مسیر این انقلاب مغایر است و حمایت جنابعالی از این رویه اشتباه اقدامی است که بسیار موجب تعجب است، نمونه آن فرزند شما مهدی هاشمی است که با وجود پروندههای متعدد قضایی و متهم شدن او در دادگاهی بیطرف و عادل، جمهوریاسلامی و قوه قضائیه را مورد حمله قرار میدهد و عدالت را برنمیتابد، عجیبتر از آن این است که شما از فرزند خود اعلام برائت نمیکنید و او را بیگناه میخوانید و در گوش او وعده عملی شدن عدالت را زمزمه میکنید. آیا این رفتار در شان یک مقام بلندپایه جمهوری اسلامی است؟
در قبال خطاهای متعدد دخترتان فائزه، از جمله آشوبگریهای 88، توهینهای متعدد به مقام معظم رهبری و دیدار او با عناصر ضد اسلام و ضدانقلاب سکوت کردید و حتی به نصیحتی هم برای تکرار نکردن این خطاها اکتفا نکردید. آیا این رفتارها و اقدامات را صحیح میپندارید که هیچ واکنشی نشان نمیدهید؟ 3- حمایت شما و خانواده شما از سران فتنه در سال 88 و اعتبار بخشیدن به حرکات آنها و حمایت همهجانبه شما از این افراد خسارتهای جبرانناپذیری را بهنظام اسلامی و بدنه جمهوریاسلامی وارد آورد و دشمنان و بدخواهان این نظام را بسیار خوشحال کرد تا جایی که به تعریف از شما و خانوادهتان پرداختند، برای ما سؤال است چرا در آن روزها به این جمله امام راحل توجه نکردید که میفرمایند «آن روزی که دشمن از ما تعریف کرد، آن روز، روز عزاست» و چرا حتی پس از صحبتهای مقام معظم رهبری و روشن شدن حقایق و کنار رفتن غبار فتنه بهجای اعلام برائت از سران فتنه و به آرامش دعوت کردن ملت و مسؤولان به عنوان پدری دلسوز همچنان به متهم کردن دستگاههای نظارتی پرداختید و آتش فتنه را شعلهورتر نمودید؟
4- تعجب دیگر ما از صحبتهای شما راجع به شورای نگهبان است که در اقدامی تعجببرانگیز صلاحیت آن افراد را مورد تشکیک قرار دادید و فرمودید: «چه کسی شما را تأیید کرده، چه کسی به شما اجازه قضاوت داده است» آیا این جمله بنیانگذار کبیر انقلاب را به یاد دارید که میفرمایند: «هر کس بگوید روی شورای نگهبان کذا است، مفسد است»؟ 5- آقای هاشمی تعجب و سؤال دیگر ما از شما پیرامون مواضع شما نسبت به دولت قبل است، چراکه ما به یاد داریم مقام معظم رهبری بارها توصیه کردهاند که در مواضع و انتقاداتتان جانب انصاف را رعایت کنید، همه ما این صحبت مقام معظم رهبری را به یاد داریم که در دیدار آخر خود با هیأت دولت دهم فرمودند: «هشت سال کار کردید، تلاش کردید، کارهای خوبی انجام گرفت، تحمل زحمات کار شبانهروزی را شماها نشان دادید، یعنی دیده شد، احساس شد، همه فهمیدند که رئیسجمهور و همکارانشان در دولت حجم کارشان بسیار بالا و پرشتاب نسبت به همه دولتها دورههای دیگر بود و هست، این نقطه برجستهای است که نباید این را نادیده گرفت»، اما بعد از گذشت چند سال ما شاهد آن هستیم که صحبتهای شما و انتقاداتتان نسبت به دولت قبل حالتی به خود گرفته است که هیچ بویی از انصاف نمیدهد و بیشتر میتوان آنها را تخریب تصور کرد تا انتقاد، جنابعالی در جایی فرمودید: «خسارت آن هشت سال از جنگ بدتر بود». ذکر مورد به معنای این نیست که عملکرد دولت قبل کاملا قابل قبول و بدون نقص است، بلکه سؤال ما این است که آیا این صحبتها با در نظر گرفتن انصاف و تقوای سیاسی است؟ 6- امام خمینی (ره) فرمودند: «هرچه فریاد دارید، بر سر آمریکا بکشید که همین فریاد همگانی مرگ بر آمریکا برای او مرگ میآورد»، این حرف امام یادگاری است که در همه حال باید در یاد ما باشد، چراکه وظیفه ما دور نگه داشتن این انقلاب از شر دشمنان قسمخورده آن و در رأس آن آمریکای خبیث است. حال با اینوجود شما در جایی فرمودید: «سبکی که الآن داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم نه رابطه داشته باشیم قابل تداوم نیست، تابوی مذاکره با آمریکا شکسته شده است، بازگشایی سفارت آمریکا در تهران دور از دسترس نیست» مگر نه اینکه بنیانگذار کبیر انقلاب فرمودند «آمریکا اگر لا اله الا الله هم بگوید ما باور نمیکنیم»؟ و چرا با مشخص بودن چهره واقعی آمریکا برای جهانیان و باوجود ستمگریها و نسلکشیهای آمریکا در ادوار مختلف، بر طبل رابطه با این شیطان بزرگ میکوبید و از این رابطه اظهار خشنودی میکنید؟
سؤال دیگر ما از شما پیرامون مواضع شما در رابطه با مذاکرات هستهای و برجام است، جنابعالی پس از امضای توافق هستهای میان ایران و 1+5 و باوجود اعتراضهای مختلف اقشار مختلف جامعه و عملی نکردن شروط 9گانه مقام معظم رهبری توسط تیم مذاکرهکننده و نقضهای آشکار و مکرر برجام توسط طرفهای غربی و بدعهدی از روی قصد آنها و سخنان صریح رهبر عظیمالشأن انقلاب که فرمودند«وظیفه طرف مقابل این بود که تحریمها را برطرف کند، برطرف نکرده مدام نگویید تحریمها برداشتهشده است» شما اندکی بعد فرمودید که «کار اساسی که دولت انجام داد شکست تحریمها بود» و آیا پس از این همه بدعهدی و سوءنیت طرفهای مذاکرهکننده این صحبتها از طرف یک مقام بلندپایهی جمهوری اسلامی صحیح است؟ این سؤالات تنها بخشی از دهها سؤالی است که در سالهای گذشته برای ما پیشآمده است و جوابی برای آنها نتوانستهایم بیابیم، آنچه مشخص است و بدون تردید میتوان آن را به زبان آورد این است که مواضع شما در سالهای اخیر نسبت به سالهای ابتدایی انقلاب تفاوتهای فراوانی داشته است و تناقض آنها را با اهداف انقلاب اسلامی و روحیه انقلابیگری و سخنان ارزشمند معمار کبیر انقلاب و رهبری را بهوضوح میتوان دریافت. و در آخر باید به این نکته اشاره کرد که ما جوانها و دانشجویان لبیکگویان، گوشبهفرمان رهبر کبیر انقلاب بوده و هستیم و باوجود احترام نسبت به گذشته پربار و خدمات فراوان شما، معیار خود را طبق فرمایش امام خمینی(ره) حال فعلی افراد میدانیم! لذا لازم است که جنابعالی اندکی در حال فعلی خود تأمل کنید که آیا حال فعلی شما به تقویت اسلام و انقلاب میانجامد یا که آن را تضعیف نیز میکند؟! انتهای پیام/80016/ن40
95/04/26 :: 00:13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]