تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دانش پيشواى عمل و عمل پيرو آن است. به خوشبختان دانش الهام مى‏شود و بدبختان از آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827298316




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقد و بررسی برخی از حقوق سیاسی و اجتماعی زن در اسلام - بخش اول حقوق اجتماعی زن در ازدواج


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقد و بررسی برخی از حقوق سیاسی و اجتماعی زن در اسلام - بخش اولحقوق اجتماعی زن در ازدواج
خبرگزاری فارس: حقوق اجتماعی زن در ازدواج
در آیات قرآنی نیز هرگاه از کمالات و ارزش‌های والای انسانی سخن به میان می‌آید، زنان را نیز همدوش مردان مطرح می‌کند.

  چکیده یکی از اصول مسلّم در آیین اسلام، حرکت و کرامت انسان است. جان، مال، آبرو، عقیده و رأی آدمی همه حرمت دارند و باید همواره این حریم پاس داشته شود. در حرمت و کرامت انسان، هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست و در فرهنگ اسلامی، زن و مرد به عنوان مخلوقات خدا و مورد عنایت ویژه اویند. افتخار نظام حقوقی اسلام آن است که از همان ابتدا زنان را دارای حقوق اقتصادی، سیاسی، خانوادگی، قضایی، عبادی شناخته است و با در نظر گرفتن مهریّه، نفقه و...حقوق مادّی و معنوی، زن را در نظام خانواده تأمین ساخته است؛ زیرا از دیدگاه اسلام، تفاوتی در حقیقت و ماهیّت زن و مرد نیست. در آیات قرآنی نیز هرگاه از کمالات و ارزش‌های والای انسانی سخن به میان می‌آید، زنان را نیز همدوش مردان مطرح می‌کند. روش کار در این مقاله به این ترتیب است که ابتدا به بررسی شرایط و حقوق زن در سه بخش اجتماعی، سیاسی و مالی در عصر جاهلیّت می‌پردازیم و بعد تحوّلی که اسلام در این شرایط و حقوق به وجود آورد، مطالعه می‌شود. هدف از این مقاله بیان بخشی از حقوقی است که اسلام برای زنان قرار داده است. ابزار کار ما استفاده از متن قرآن مجید، سنّت معصومین(ع)و کتب فقهی و حقوقی است.
کلیدواژگان زن، دوران جاهلیّت، اسلام، قرآن، منزلت زن، حقوق زن در عصری که اسلام ظهور کرد، زنان از جایگاه مناسبی برخوردار نبودند، حتّی از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی محروم بودند. با این حال، جامعه عرب جاهلی در میان جوامع آن دوره، وضعیّت خاصّی داشت، چنان‌که آن را معروف‌ترین نقطه عالم از نظر بدرفتاری با زنان معرّفی کرده‌اند. بر اساس نظر برخی نویسندگان، زنان پیش از اسلام حکم متاع و کالا را داشته‌اند و جزء دارایی پدر یا شوهر محسوب می‌شدند. همچنین نظرهای تحقیرآمیزی نسبت به زنان داشتند. از جمله اینکه زن از مایه‌ای پست‌تر از مرد آفریده شده است و مقدّمه وجود مرد است و برای او آفریده شده است. امّا با ظهور اسلام و برقراری عدالت الهی زنان نیز مانند مردان دارای حقوق مادّی و معنوی شدند.  اسلام دین مساوات است و تنها برتری افراد را بر دیگری معیار ایمان و تقوای آنان می‌داند. اینکه زن در اسلام چه جایگاهی دارد، مبتنی بر این است که انسان در قرآن چه جایگاهی دارد، چون قرآن کریم فقط برای هدایت و کمال مرد نیامده است، بلکه برای هدایت همه انسان‌ها، اعمّ از زن و مرد، عرب و عجم آمده است و خداوند می‌فرماید: ﴿..هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ....﴾ (البقره/ 185). در حرمت و کرامت انسان هیچ تفاوتی میان زن و مرد نیست. جان، مال، آبرو، عقیده و رأی آدمی همه حرمت دارند و باید همواره این حریم پاس داشته شود و در فرهنگ اسلامی، زن و مرد به عنوان مخلوقات خدا و خلیفه او بر روی زمین مورد عنایت ویژه‌اند. 1ـ زن در عصر جاهلیّت تاریخ عرب، گزارش تاریک و اسف‌باری از اوضاع زن در عصر جاهلی ارائه می‌دهد. آیات قرآن کریم نیز این دیدگاه را نسبت به عصر جاهلیّت تأیید می‌کند. 1ـ1) جایگاه حقوقی زن در جاهلیّت مرد در جاهلیّت، مالک خانواده بود و بر زن حقّ حیات داشت. در جاهلیّت، زن در ردیف سایر انسان‌ها قلمداد نمی‌شد، بلکه انسانِ درجه دو محسوب می‌شد. خلیفه دوم در باب وضعیّت زنان در جاهلیّت، اعتراف می‌کند که آنها در جاهلیّت هیچ به حساب نمی‌آمدند: «کُنَّا فِی الجَاهِلِیَّه لاَنُعِدُّ النِّسَاءَ شَیئاً» (بخاری، 1422ق.، ج 7: 47). تصریح قرآن کریم به عمل زشت زنده به گور کردن دختران در عصر جاهلیّت و تکرار آن، نشانی از توجّه اسلام به این مسئله است (النّحل /59ـ58) و (التّکویر/9ـ8). حقوق زن در عصر جاهلیّت از سه جنبه اجتماعی، سیاسی و مالی قابل مطالعه است. 1ـ1ـ1) حقوق اجتماعی زن در عصر جاهلیّت از آنجا که حقوق اجتماعی زن، در زمینه‌های ازدواج و طلاق نمود بیشتری دارد، به بیان این دو وجه پرداخته می‌شود. الف) حقّ انتخاب همسر: در آن زمان بیشتر مرد از حقّ انتخاب همسر برخوردار بود و زن کمتر در این باره نقشی ایفاء می‌کرد، چنان‌که حقّ اوّل نسبت به هر دختر، پسر عموی او بود و اگر پسر عمو به ازدواج با دختر تصمیم داشت، دیگران حقّ پیش‌قدم شدن نداشتند (ر.ک؛ عبدالهادی، 1987م.، ج1: 366). همچنین تعدّد زوجات در جاهلیّت هیچ محدوده‌ای نمی‌شناخت و این در حالی بود که برقراری عدالت بین ایشان هیچ لزومی نداشت و هر کدام که نزد مرد، محبوب‌تر بود، وضع بهتری داشت (ر.ک؛ علی، 1970م.، ج 5: 547). ب) طلاق: طلاق در دست مرد بود و به آسانی انجام می‌گرفت. در بیشتر موارد، از روی غضب، جهالت و به قصد انتقام‌جویی یا تنبیه زن تحقّق می‌یافت (ر.ک؛ رشیدرضا، بی‌تا، ج 2: 381). زن پس از طلاق، حقّ ازدواج با مرد دیگری را نداشت، چون تعصّب افراطی مرد اجازه نمی‌داد همسر سابق خود را با مرد دیگری ببیند (ر.ک؛ همان: 552). 2ـ1ـ1) حقوق سیاسی زن در عصر جاهلیّت در عصر جاهلیّت، زن جنس درجه دو و در خدمت منافع قبیله و مردان آن قبیله بود. مشارکت سیاسی آنان در این عصر با توجّه به همین اصل کلّی قابل تبیین است. زن در جنگ‌های مردم جاهلی که از ارکان زندگی آنان به حساب می‌آمد، عاملی انگیزه‌ساز و مهیّج برای نبرد بود. جنگجویان برای فرار از ننگ اسارت زنان و دختران خود نبرد می‌کردند و دشمن نیز به طمع اسیر کردن آنان شمشیر می‌زد (ر.ک؛ سعد زغلول، بی‌تا: 310). فرماندهان جنگی که از این روحیه خبر داشتند، زنان و دختران جنگجویان را در جنگ‌ها به همراه می‌آوردند تا برای حفظ آبروی خود هم که شده تمام تلاششان را به کار ببرند. زنان با سرودن اشعار و نواختن دف، مردان را به مقاومت و مبارزه فرامی‌خواندند (ر.ک؛ طبری، 1409ق.، ج2: 510). 3ـ1ـ1) حقوق مالی زن در عصر جاهلیّت منابع تاریخی دو گونه محرومیّت مالی را برای زنان گزارش کرده‌اند: محرومیّت از ارث و مهریّه که از بارزترین محرومیّت‌های اقتصادی زنان در آن دوران بود. الف) ارث: از نظر مردم جاهلی، قاعده کلّی در میراث این بود که فقط مردان که جنگجویان قبیله بودند، ارث می‌بردند و زنان و کودکان از ارث محروم بودند (ر.ک؛ بغدادی، بی‌تا: 324). جالب اینکه در کنار این بی‌عدالتی آشکار، بیگانگانی چون هم‌پیمان و فرزند‌خوانده میّت، از او ارث می‌بردند. (ر.ک؛ علی، 1970م.، ج 5: 567). این در حالی بود که زن پدر در کنار محرومیّت از ارث خود، به ارث می‌رفت و در شمار اموال میّت به حساب می‌آمد! (ر.ک؛ همان: 563). ب) مهریّه: جلوه دیگر محرومیّت مالی زن، عدم مالکیّت نسبت به مهریّه بود. پدر یا ولیّ امر او، مهریّه را تصاحب می‌کرد و چیزی به زن نمی‌رسید. اگر هم مهریّه را به زن می‌دادند، در مقابل هزینه‌هایی که برای خرید جهیزیّه انجام می‌گرفت، از او پس می‌گرفتند (ر.ک؛ همان: 531). در مجموع، می‌توان گفت که زنان در عصر جاهلیّت از نظر شأن و از جنبه‌های مختلف حقوقی در وضعیّت نابسامانی قرار داشتند. 2ـ جایگاه حقوقی زن در اسلام با ظهور اسلام، زنان از حقوق ویژه‌ای برخوردار شدند و در جایگاهی متفاوت نسبت به عصر جاهلیّت قرار گرفتند. بدون تردید، ارزش و منزلت زن در اسلام را باید از آیات صریح قرآن کریم و دیگر منابع معتبر به دست آورد. خداوند بزرگ در موضوع خلقت زن و مرد تصریح می‌ورزد که زنان را از همان سرشت مردان آفریده است.(النّساء/1). اگر به عناصر ایمان، معرفت، تقوا و عمل صالح به عنوان ضابطه باور داریم، به تصریح قرآن کریم هیچ تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد. هدایت، عمل دنیوی، پاداش اُخروی و قرب الهی به جنسیّت مربوط نیست. اصول دین ناظر به سه اصل مبدأشناسی، پیامبرشناسی و معادشناسی است که در فهم هیچ یک از این سه، جنسیّت دخالت ندارد. خداوند می‌فرماید: ﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاه طَیِّبَهوَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ: هر کس کار شایسته‏اى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است، او را به حیاتى پاک زنده مى‏داریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالى که انجام مى‏دادند، خواهیم داد﴾ (النّحل/97). خداوند که انسان را خلیفه خود (البقره/30)، مسجود ملائکه (البقره/34) و امانتدار الهی می‌شناسد (الأحزاب/72) و قرآن را برای هدایت او فرستاده است، هرگز تفاوتی بین زن و مرد در این موارد قائل نشده است. قرآن کریم از زنان بزرگی که در ساختن تاریخ ایفای نقش کرده‌اند، به نیکی یاد کرده است. همسران آدم، ابراهیم و مادران موسی و عیسی (علیهم‌السّلام) نمونه‌هایی از زنان مورد تکریم و تجلیل در قرآن ‌هستند. اگر از همسران نوح و لوط به عنوان افراد ناشایست یاد می‌کند و می‌فرماید: ﴿ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ کَفَرُوا اِمْرَأَه نُوحٍ وَاِمْرَأَه لُوطٍ...﴾ (التّحریم/10)، از همسر فرعون به عنوان زنی بزرگ یاد می‌فرماید که در عین همسری فرعون، شخصیت و کرامت خویش را از یاد نبرد: ﴿وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَه فِرْعَوْنَ...﴾ (التّحریم/11). قرآن حتّی از شایستگی و کمال زنی مانند بلقیس سخن می‌گوید که با درایت و شایستگی خاصّ خود، قوم سبأ را با دموکراسی و نظام شورا اداره می‌کرده است (النّمل/ 35 ـ34) (ر.ک؛ قربان‌نیا، 1384، ج1: 45ـ44). زنانی چون حضرت خدیجه و حضرت فاطمه (سلام‌الله علیهما) شخصیّتی برتر از مردان دارند. حضرت ولی عصر(عج)زهرا(س)را مقتدای خویش دانسته است: «فِی ابنَتِهِ رَسُولُ اللهِ لِی اُسوَه حَسَنَه» (مجلسی 1403ق.، ج53: 180).  زهرایی که نسل پیامبر(ص)از وجود او دوام یافت. وقتی هم قریشیان بعد از فوت ابراهیم از ماریه قبطیّه در سال دوم هجری او را ابتر نامیدند، سوره کوثر در تکریم او(س)نازل گردید. در زمانی که اعراب از داشتن فرزند دختر خشمگین، عبوس و سرافکنده می‌شدند، پیامبر(ص)فرمود: «رَحِمَ اللّه‌ُ اَبَا البَنَاتِ، اَلبَنَاتُ مُبارَکَاتٌ مُحَبِّبَاتٌ وَ البَنُونَ مُبَشِّرَاتٌ وَ هُنَّ البَاقِیَاتُ الصّالِحَاتُ» (نوری طبرسی، ج 15: 155)؛ یعنی: رحمت خدا بر پدری که دارای چند دختر است. دختران، بابرکت و دوست‌داشتنی ‌هستند و پسران مژده‌آورند. دختران باقیاتِ صالحات (بازماندگان شایسته) هستند. پیامبر خدا(ص)حبّ‌النّساء را از اخلاق انبیاء می‌داند: «مِن اَخلاَقِ الأنبِیاءِ صَلّی الله عَلیهِم حُبُّ النَِّسِاءِ» (کلینی، 1346، ج 5: 320). افتخار نظام حقوقی اسلام این است که از همان ابتدا زنان را دارای حقوق اقتصادی همچون حقّ مالکیّت و توارث، حقوق سیاسی همچون بیعت و انتخاب، حقوق خانوادگی همچون حقّ انتخاب همسر، حقوق قضایی همچون حقّ طرح شکایت و مراجعه به مراجع قضایی و حقوق عبادی همچون تشرّف به حجّ واجب شناخته است. با در نظر گرفتن مهریّه، نفقه و لزوم خوشرفتاری با او، حقوق مادّی و معنوی زن را در نظام خانواده تأمین ساخته است. این در حالی است که زن در قرون گذشته و در تمدّن‌های بزرگ جهان همواره مورد ظلم بود و هیچ گاه حقوق انسانی او احقاق نشده بود. باتوجّه به حقوق مختلفی که اسلام برای زن قائل شده است، در این مقاله سعی می‌شود این حقوق، در سه غالب اجتماعی، سیاسی و مالی بررسی شود. 1ـ2) حقوق اجتماعی زن در اسلام اسلام برای زن برخی حقوق اجتماعی در جامعه انسانی قائل است؛ از جمله حقوق اجتماعی زن می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود. 1ـ1ـ2) حقوق اجتماعی زن در ازدواج ازدواج به عنوان یک حکم فطری و هماهنگ با قانون آفرینش، لازمه یک زندگی سالم، بقای نسل و آرامش روح و جسم انسان است. اسلام که هماهنگ با آفرینش و فطرت است، در این زمینه تعبیرهای زیبایی دارد که به چند نمونه بسنده می‌کنیم. رسول خدا(ص)درباره اهمیّت ازدواج فرموده است: «مَا بَنَی بَنَاءً فِی الإِسلاَمِ أَحَبَّ إِلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ التَّزوِیجِ: در اسلام هیچ بنایی نزد خداوند محبوب‌تر از ازدواج ساخته نشده است» (حرّ عاملی، 1372، ج 20: 14). در قرآن کریم نیز خداوند به ازدواج سفارش فرموده است و ازدواج را عامل زدوده شدن فقر می‌داند: ﴿وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ: مردان و زنان بى‏همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و نیز درستکارتان را. اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بى‏نیاز مى‏سازد. خداوند گشایش‏دهنده و آگاه است﴾ (النّور/32). اسلام همواره به زن به دید یک انسان می‌نگرد و حقوق و آزادی‌هایی برای وی قائل می‌شود و زن نیز در استفاده از این حقوق آزاد است. البتّه در برخی موارد بنا به مصلحت زن این آزادی‌ها محدود می‌گردد تا راه انحراف، اشتباه و سقوط او بسته شود. در حقیقت، این محدودیّت‌ها نقش راهنمایی و هدایت دارند، نه سلب اختیار. این محور از دو جنبه قابل بررسی است: الف) حقّ انتخاب همسر حقّ انتخاب همسر از آزادی‌های زنان است که احکام و حقوق اسلامی با رعایت مصالح زن، قانون‌هایی برای آن وضع کرده است تا ازدواج و تشکیل خانواده برای دختر سعادت‌آفرین باشد و بنای خانواده از استحکام لازم برخوردار شود. حقّ انتخاب همسر برای هر انسانی محفوظ است و هیچ کس، حتّی پدر نمی‌تواند دخترش را به ازدواج با شخص دیگری مجبور کند. البتّه با توجّه به مصالحی، اجازه پدر برای دختر در انتخاب همسر و ازدواج لازم است، ولی برای دخترانی که یک بار ازدواج کرده‌اند، این اجازه لازم نیست. ب) حقّ وکالت در طلاق طلاق عبارت است از انحلال عقد نکاح دائم با صیغه و رعایت تشریفات ویژه. اختیار طلاق با شوهر است و طلاق بدون اذن یا وکالت او باطل است. در پاره‌ای از موارد زن می‌تواند برای طلاق اقدام کند؛ مانند موارد زیر: ـ ضمن عقد شرط شده باشد که زن از طرف شوهر، وکیل در طلاق باشد، بدین صورت که اگر مرد مسافرت کند، یا مثلاً شش ماه خرجی ندهد، از طرف او برای طلاق خود وکیل باشد. چنان‌چه پس از مسافرت مرد یا شش ماه خرجی ندادن، خود را طلاق دهد، صحیح است. ـ هنگام مفقود شدن شوهر: زنی که شوهر او غایب شده است، اگر نفقه او داده نمی‌شود، می‌تواند به حاکم شرع مراجعه کند و بعد از فحص (تا چهار سال از زمان رجوع) و پیدا نشدن شوهر، حاکم شرع یا مأمور از طرف او زن را طلاق دهد و طلاق قبل از چهار سال باطل است، هرچند از پیدا شدن شوهر مأیوس شوند. ـ در مواردی که شوهر از پرداخت نفقه و ادای حقوق واجب استنکاف ورزد (ر.ک؛ یوسفیان و الهام‌نیا، 1375، ج 1: 108ـ107). 2ـ1ـ2) حقّ شهادت شهادت عبارت است از اِخبار شخصی از امری به نفع یکی از طرفین دعوا و به زیان دیگری؛ به تعبیر دیگر، شهادت عبارت است از خبر دادن قطعی شخص غیرحاکم نسبت به حقّ لازمی برای دیگری. با استفاده از تعریف ارائه شده از سوی فقیهان و حقوق‌دانان، در شهادت، حق، امتیاز و نفعی برای شاهد وجود ندارد و می‌توان تکلیف و نه حق بودن شهادت را استنباط کرد. افزون بر تصریح فقیهان بر تکلیف بودن شهادت، عدمجواز اخذ اجرت و پاداش در برابر ادای شهادت نیز از آثار تکلیف بودن است (ر.ک؛ قربان‌نیا، 1384، ج 1: 231ـ230). شهادت علم و اطّلاع یافتن مستقیم و بی‌واسطه نسبت به فعل و اقدام شخص دیگر و بیان آن هنگام ضرورت است. در واقع، شاهد کسی است که هنگام وقوع فعل یا واقعه‌ای در صحنه حضور دارد و ما وقع را می‌بیند و می‌شنود. بنابراین، شاهد باید ما وقع را دیده یا شنیده باشد تا بتواند آن را بیان کند. شهادت دارای دو جزء است: تحمّل و ادا. تحمّل شهادت همانا حضور داشتن هنگام وقوع فعل یا علم یافتن به ماوقع، به صورت مستقیم است و ادای شهادت، یعنی بیان مشاهدات و شنیده‌ها (ر.ک؛ وسقمی، 1387: 194). الف) شهادت در قرآن قرآن کریم در مورد متعدّدی پیرامون شهادت سخن گفته است که در هیچ یک از آیات تصریحی بر مرد بودن شاهد نشده است، به جز آیه 282 سوره بقره که در آن بر مرد بودن شاهد تصریح شده است و ارزش شهادت دو زن را معادل شهادت یک مرد قرار داده است. 1) آیاتی که به زن یا مرد بودن شاهد تصریح نشده است ـ در آیه 106 سوره مائده از شهادت دو مسلمان عادل برای وصیّت سخن به میان آمده و تصریح شده است که در صورت فقدان مسلمان، می‌توان از شهادت غیرمسلمان استفاده نمود: ﴿یِا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ شَهَادَه بَیْنِکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّه اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنکُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَیْرِکُمْ...: ای اهل ایمان! چون مرگ یکی از شما فرارسید، برای وصیّت خود دو شاهد عادل را از خودتان یا دیگران گواه گیرید...﴾ (ر.ک؛ قربان‌نیا، 1384: 232). * آیه 2 سوره طلاق که به صورت عام بیان شده است و به مرد یا زن بودن تصریح ندارد و فقط تصریح به عام فرمود: ﴿...وَأَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِّنکُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَه لِلَّهِ...: دو شاهد از خودتان گیرید و برای خدا اقامه گواهی کنید﴾ (کاظم‌زاده،1386: 183). * درباره جُرم زنا و لزوم وجود چهار شاهد برای اثبات و اجرای مجازات حد، سه آیه نازل شده است: ـ آیه 15 سوره نساء:  ﴿وَاللاَّتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَه مِن نِّسَآئِکُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَیْهِنَّ أَرْبَعه مِّنکُمْ...: و کسانى از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را به عنوان شاهد بر آنها بخواهید﴾. ـ آیه 4 سوره نور: ﴿وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَه شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَه...: و کسانى که زنان پاکدامن را متهمّ مى‏کنند، سپس چهار شاهد (بر مدّعاى خود) نمى‏آورند، آنها را هشتاد تازیانه بزنید..﴾. ـ آیه 13 سوره نور که در باب نکوهش افک و افترا و نیز مذمّت تهمت زنا بدون چهار شاهد است: ﴿لَوْلَا جَاؤُوا عَلَیْهِ بِأَرْبَعَه شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُوْلَئِکَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْکَاذِبُونَ: چرا چهار شاهد براى آن نیاوردند؟! اکنون که این گواهان را نیاوردند، آنان در پیشگاه خدا دروغگویانند!﴾. 2) آیه‌ای که به مرد بودن شاهد تصریح شده است خداوند متعال می‌فرماید: ﴿...وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِیدَیْنِ من رِّجَالِکُمْ فَإِن لَّمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ...: ... و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر این حقّ) شاهد بگیرید و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن...﴾ (البقره/282). این آیه که درباره نوشتن قرض و نسیه در معاملات است، به صراحت، اولویّت اوّل به دو شاهد مرد داده شده است و در درجه دوم، شهادت زن هم پذیرفته شده، ولی در این صورت که اوّلاً به ضمیمه مرد باشد و ثانیاً شهادت دو زن، معادل شهادت یک مرد محسوب گردد. صاحب تفسیر المنار در تفسیر این آیه می‌نویسد: «برخی مفسّران اظهار داشته‌اند علّت اینکه در این آیه زن در معرض اشتباه و فراموشی قلمداد شده است و ارزش شهادت او نصف شهادت مرد دانسته شده، نقصان خِرَد زنان است. پاره‌ای دیگر از آنان غلبه سردی بر مزاج زنان را علّت پنداشته‌اند که نتیجه آن کمی حافظه و سرعت فراموشی است. ولی اینها مسلّم و ثابت نیست. علّت صحیح در این مسئله آن است که‌ شأن زن در این نیست که به معاملات و امور اشتغال ورزد و از همین روست که حافظه وی در این زمینه ضعیف است، ولی در پرداختن به امور منزل که شغل اوست، حافظه‌اش از مرد قوی‌تر است. اصولاً طبیعت بشر، اعمّ از زن و مرد، این است که در اموری که به آن اهتمام می‌ورزد و با آن سر و کار دارند، بیشترو بهتر می‌توانند مسائل مربوط به آن را به خاطر سپارند. ملاک و معیار وضع قوانین و جعل احکام ملاحظه غلبه و اکثریّت است و در مورد زنان چون غلبه و اکثریّت با عدم اشتغال و توجّه به آنان به امور مالی و معاملاتی است، لذا در این زمینه‌ها ضعیف بوده، بیشتر در معرض فراموشی و اشتباه قرار می‌گیرد» (رشیدرضا، بی‌تا، ج 3: 124). مراجع قرآن کریم. (1385). ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای. قم: نشر جمال. نهج‌البلاغه. (1385). ترجمه محمّد دشتی. چاپ هفتم. قم: انتشارات قدس. ابن‌بابویه قمی، محمّد بن علی. (1368 ). من لایحضره الفقیه. ترجمه محمّدجواد غفّاری. تهران: نشر صدوق. ابن‌سعد، محمّد بن سعد. (1410 ق.). الطبقات الکبری. تحقیق عبدالقادر عطا. بیروت: دار الکتب الإسلامیّه. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی. (بی‌تا). روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن. تصحیح محمّدجعفر یاحقّی. مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی. بخاری جعفی، محمّد بن إسماعیل. (1422 ق.). صحیح البخاری. ناشر: دار طوق النّجاه. بغدادی، محمّد بن حبیب. (بی‌تا). المحبر. تحقیق حسن کسروی. قاهره: دار الغد العربی. جوادی آملی، عبدالله. (1376). زن در آیینه جلال و جمال. قم: اسراء. حرّ عاملی، محمّد بن حسن. (1372). وسائل الشّیعه. تهران: انتشارات مکتب اسلامی. حکیمی، محمّد. (1382). دفاع از حقوق زن. چاپ سوم. مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی. رشیدرضا، محمّد. (بی‌تا). تفسیر المنار. بیروت: دارالفکر. زمانی، حبیب و قدرت‌الله فرقانی. (بی‌تا). زنان و سیاست در اسلام. بی‌جا: اداره آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولیّ فقیه. زمخشری، محمود. (1407 ق.). الکشّاف. بیروت: دارالکتاب العربی. سیوطی، جلال‌الدّین. (1401 ق.). الجامع الصغیر. بیروت: دارالفکر. سعد زغلول، عبدالحمید. (بی‌تا). فی تاریخ العرب قبل الإسلام. بیروت: دارالنّهضه العربیّه. طباطبائی، محمّدحسین. (1387). تفسیر المیزان. ترجمه محمّدباقر موسوی همدانی. قم: دفتر انتشارات اسلامی. طبرسی، فضل بن حسن. (1382). مجمع البیان فی تفسیرالقرآن. تهران: ناصرخسرو. طبری، محمّد بن جریر. (1409 ق.). تاریخ طبری. بیروت: مؤسّسه الأعلمی للمطبوعات. طوسی، محمّدحسین. (1407 ق.). خلاف. قم: مؤسّسه نشر اسلامی. عبدالهادی، عبّاس. (1987 ق.). المرأهوالأسره فی حضارات الشّعوب و انظمتها. دمشق: طلاس. عظیمی، زهرا. (1386 ). نگاهی به حقوق زن در اسلام. قم: مرکز پژوهش‌های اسلامی. علی، جواد. (1970 م.). المفصّل فی تاریخ العرب قبل الإسلام. چاپ اوّل. بیروت: دار العلم للملایین. عوده، عبدالقادر. (1373). التّشریع الجنائی. تهران: نشر میزان. فهیمی، فاطمه. (1388). زن و حقوق مالی. تهران: انتشارات خرسندی. قربان‌نیا، ناصر. (1384). بازپژوهشی حقوق زن. تهران: انتشارات روز نو. کاظم‌زاده، علی. (1386). تفاوت حقوق زن و مرد در نظام حقوقی ایران. تهران: نشر میزان. کتاب نقد حقوق زن. (1387). شماره 13ـ12. مؤسّسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر. کلینی، محمّد بن یعقوب. (1346). الکافی. تهران: دار الکتب الإسلامیّه. کاتوزیان، ناصر. (1388). حقوق مدنی خانواده. چاپ اوّل. تهران: شرکت سهامی انتشار. مجلسی، محمّدباقر. (1403 ق.). بحارالأنوار؛ الجامعه لِدُرر أخبار الأئمّه الأطهار. بیروت: ناشر مؤسّسه الوفاء. محقّق داماد، مصطفی. (1368). بررسی فقهی و حقوقی خانواده و نکاح و انحلال آن. تهران: نشر علوم اسلامی. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران. (1380). تفسیر نمونه. تهران: دار الکتب الإسلامیّه. مطهّری، مرتضی. (1391). زن و مسائل قضایی و سیاسی. چاپ اوّل. قم: انتشارات صدرا. ـــــــــــــــ . (1384). نظام حقوق زن در اسلام. چاپ چهلم. قم: انتشارات صدرا. موسوی خمینی(ره)، روح‌الله. (1385). تحریر الوسیله. ترجمه مؤسّسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره). تهران: مؤسّسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره). ـــــــــــــــــــــــــ . (1378). رساله نجاه العباد. چاپ اوّل. تهران: مؤسّسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره). ـــــــــــــــــــــــــ . (1404 ق.). زبده الأحکام. چاپ اوّل. تهران: سازمان تبلیغات اسلامی. مهرپور، حسین. (1368). بررسی میراث زوجه در حقوق اسلام و ایران. تهران: انتشارات اطّلاعات. مهریزی، مهدی. (1381). حدیث‌پژوهی. قم: دارالحدیث. نوری طبرسی، حسین بن محمّدتقی. (1407 ق.). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل. قم: موسّسه آل‌البیت(ع). وسقمی، صدیقه. (1387). زن و فقه اسلام. تهران: صمدیّه. یوسفیان، نعمت‌الله و علی‌اصغر الهام‌نیا. (1375). احکام خانواده. تهران: حوزه نمایندگی ولیّ فقیه در سپاه. نویسنده: جمال فرزند وحی: استادیار دانشگاه رازی، کرمانشاه فصلنامه معارف قرآنی شماره 16 ادامه دارد...

95/04/23 :: 06:41





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 188]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اقتصادی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن