واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: صنایع و شرکتهای تولیدی، مهمترین هدف جنبشهای زیستمحیطی و اجتماعی هستند. این دسته از شرکتها برای زیان ندیدن در بازار دشوار کنونی مجبور هستند به حساسیتهای جوامع احترام گذاشته و در مسیر کاهش اثرات منفی فعالیتهایشان برآیند. نقطه شروع حرکت برای صنایع، توجه به طراحی محصولاتشان است. امروزه محصولاتی باید تولید شوند که در طول دوره عمر خود اثرات کمتری بر محیطزیست گذاشته و بازیافت آنها هم کمترین هزینه را داشته باشد. اما پایدارسازی صنایع تنها به تولید محصولات سبز محدود نمیشود، بلکه شیوه تولید آنها هم بسیار مهم است. هر تصمیم عملیاتی و تولیدی، اثری بر محیط زیست دارد. برای حداقلسازی این اثرات باید بیش از هر چیز بر میزان مصرف انرژی تمرکز کرد؛ چرا که میزان مصرف انرژی نشاندهنده میزان فشاری است که بر محیطزیست تحمیل میشود. چند سال پیش، تعدادی از سازمانهای زیستمحیطی ایالات متحده به فکر پژوهش روی راهکارهای افزایش بهرهوری انرژی افتادند. پژوهش با تکیه بر مصاحبه با مدیران و مهندسان بخشهای تولیدی آغاز شد، اما نتایج آن حیرتآور بود. مصاحبهها نشان میداد بسیاری از فعالان صنایع متوجه این موضوع نیستند که بین استفاده از انرژی و گازهای گلخانهای رابطهای وجود دارد. از افراد درباره میزان انتشار دیاکسیدکربن و سایر گازهای گلخانهای پرسیده میشد، اما آنها پاسخ میدادند که آلایندگی کارخانههای آنها صفر است. به نظر میرسید آنها تنها در صورتی این مساله را مشاهده میکردند که یک تانکر بزرگ در خط تولید خود مشاهده کنند که روی آن «دیاکسید کربن» نوشته شده باشد! فعالان صنایع باید بدانند که اگر از انرژیهای فسیلی استفاده میکنند، منجر به انتشار گازهای گلخانهای میشوند؛ حتی به صورت غیرمستقیم. ممکن است فرآیندهای تولیدی شما به صورت مستقیم ایجاد دیاکسید کربن کنند (مانند کارخانههای سیمان) یا ممکن است منجر به انتشار گاز متان شوند که هر مولکول آن 21 بار قویتر از مولکولهای دیاکسید کربن است. این گاز بهدلیل فعالیت برخی از باکتریهای بیهوازی ایجاد میشود و به وضوح در خروجی دامداریها، شالیزارها، محلهای دفن زباله و جنگلداری مشاهده میشود. افزایش جمعیت موریانهها در پی فعالیتهای تولیدی، انتشار متان را هم افزایش خواهد داد. اما تعدادی از گازهای گلخانهای انسانساز هم وجود دارد که آسیبهای بسیار شدیدتری برای محیطزیست در پی دارند. پروفلوروکربن (حاصله از ذوب آلومینیوم) و سولفورهگزا فلوراید (که به عنوان بازدارنده جرقهزنی در تجهیزات ولتاژ بالا استفاده میشود)، از این دسته گازها هستند. در هر صورت، بیشترین اثرگذاری یک شرکت تولیدی در گرمایش زمین به واسطه استفاده آن از انرژی است: حملونقل، سرمایش و گرمایش محیط و انرژی مورد استفاده در تولید محصولات، بخشهای مهم آن بهشمار میروند. البته هر سازمانی تصور میکند که به میزان استفاده از انرژی و انتشار گازهای گلخانهای خود توجه دارد. بیشتر آنها 30 یا حتی 40 سال پیش اقداماتی برای بهرهوری انرژی انجام دادهاند و تصور میکنند که اکنون هم با بالاترین بهرهوری ممکن در حال فعالیت هستند. با این وجود، شواهد چیز دیگری را نشان میدهند. شرکت شیمیایی «دو»، یکی از اولین شرکتهای آمریکایی بود که تلاش کرد مصرف انرژی خود را مورد بازنگری قرار دهد. در سال 1982، شعبه لوئیزیانای این شرکت شروع به بررسی پروژههایی برای صرفهجویی در انرژی کرد که بازگشت سرمایه بالایی داشته باشد. در همان سال اول، 27 پروژه واجد شرایط مورد نیاز تعیین شدند. برای اجرای این پروژهها نیاز به 7/ 1 میلیون دلار بود و میانگین نرخ بازگشت سرمایه آنها برابر با 173 درصد در سال بود. در 6سال پس از آن و در دورهای که قیمت سوخت کاهش یافته بود، ایدهها همچنان در حال تراوش بودند، اما اثر آنها اندکی تعدیل شده بود. در نهایت در سال 1988، هزینههای سرمایهگذاری روی این طرحها به وسیله صرفهجوییهایی حاصل شده، جبران شد و علاوهبر توجه به محیط زیست، مزایای اقتصادی هم برای شرکت به دست آمد. پس از 10 سال و اجرای 700 پروژه کوچک و بزرگ صرفهجویی در انرژی، شاید تصور شود که دیگر امکان بهبود برای شرکت دو باقی نمانده بود. با این حال، تلاشها ادامه یافت و در بازه زمانی 1991 تا 1993 در هر سال، 100 ایده دیگر هم مطرح شد که میانگین بازگشت سرمایه آنها 300 درصد بودند. عملی کردن همین ایدهها باعث شد که میزان صرفهجوییهای انجام شده در هر سال از بازه زمانی عنوان شده برابر با 75 میلیون دلار افزایش یابد. خوشبختانه میتوان انتظار داشت که شرکتها بتوانند تجربیات بهتری هم نسبت به تجربه شرکت دو رقم بزنند؛ چرا که در سالهای گذشته کارکنان بیش از پیش در شناسایی و رفع ناکارآییها مهارت یافتهاند. شاید شما فکر کنید که دست کم یک شرکت فعال در حوزه انرژی باید نسبت به مصرف انرژی و ضایع نکردن آن حساسیت به خرج دهد. در چند سال گذشته، «بیپی»، غول نفتی جهان تصمیم گرفت جایگاه اجتماعی خود را تقویت کند. این شرکت اهداف پیمان جهانی گرمایش زمین (پیمان کیوتو) را پذیرفت و تلاش کرد تا میزان انتشار گازهای گلخانهای خود را کاهش دهد. آنها زمانی 10 ساله برای رسیدن به اهداف زیستمحیطی خود تعیین کردند، اما در مدت 2 سال اهدافشان محقق شد و هیچ هزینه خالصی هم بر شرکت تحمیل نشد. سهولت دستیابی به اهداف پیمان کیوتو نشان میداد که آنها تا چه اندازه در سالهای گذشته در مصرف انرژی و توجه به استانداردهای زیستمحیطی بیتفاوت بودهاند. این تجربیات را میتوان در هر کارخانه و کارگاه دیگری هم تکرار کرد. ضمن آنکه میتوان با احترام به قوانین زیستمحیطی و رسیدن به اهداف آنها، حمایت دولت و جامعه را به دست آورد، صرفهجوییهای مالی بسیاری هم در انتظار هستند که میتوانند تبدیل به مزیت رقابتی ما شوند. به یاد داشته باشید که همواره راهی برای کاهش بیشتر انرژی مورد استفاده در فعالیتهای تولیدی شما وجود دارد.
۲۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]