تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 3 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از خوشبختى انسان درخواست خير از خداوند و خشنودى به خواست اوست و از بدبختى انسان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832947717




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«ساعت خوش» زندگی ما چرا تکرار نمی شود؟


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: «ساعت خوش» زندگی ما چرا تکرار نمی شود؟
برنامه طنز چشم نوازی وجود نداشت. نهایتاً دهه فجر می شد و آقایی می آمد و با دهانش صدای هلی کوپتر در می آورد و ما از خوشی کف و خون بالا می آوردیم تا اینکه «ساعت خوش» از راه رسید.
عصرایران؛ احسان محمدی_ طنز و شوخی برای خیلی از هم نسل های من یعنی صبح جمعه با شما. همان شوخی های منوچهر نوذری در دو کارکتر مُلَوَّن و آقای دست و دلباز. دست انداختن صاحبخانه و نک و نال کارمندها از دست روزگار و گرانی. لابلایش هم منوچهر آذری و جاویدی نیا سوت بلبلی می زدند و حسین عرفانی و فرهنگ مهرپرور نازنین و چند نفر دیگر برایمان خاطره می ساختند.


دو شبکه تلوزیون هم در اختیار سریال های رعنا و آینه بود. دومی با آتقی، یک معتاد آب زیپوی آفتابه به دست، به الگویی برای آنها که در تئاترهای دبیرستانی می خواستند نشان بدهند که «اعتیاد دشمن سلامتی»است، تبدیل شد! 


برنامه طنز چشم نوازی وجود نداشت. نهایتاً دهه فجر می شد و آقایی می آمد و با دهانش صدای هلی کوپتر در می آورد و ما از خوشی کف و خون بالا می آوردیم تا اینکه «ساعت خوش» از راه رسید. 


انگار یک مشت جوان با تیپ های ساده و به سرکردگی مهران مدیری علیه شبکه دو کودتا کرده بودند و حالا یک استودیو برای خودشان داشتند که آنجا ادای همه را در می آوردند. آنها حتی با مسابقه هفته منوچهر نوذری که در روزگار خودش هم سخت فاخر بود و هم کسی جرات شوخی کردن با آن مردِ جذابِ مغرور را نداشت، شوخی می کردند.

«ساعت خوش» زندگی ما چرا تکرار نمی شود؟

آیتم آهنگ شروع تقویم تاریخ را رضا عطاران با دهانش که می زد فردا صبح توی حیاط تمام مدارس پسرانه کشور ادایش را در می آوردیم. یا آن آیتم «بچه این محلی؟!» با بازی محسن حاجیلو که امروز به نظر یک شوخی دم دستی می آید برای خودش کُشته مُرده داشت! از کارآگاه دِرِک و دستیارش چیزی نمی گویم که سینه سینه شرحه خواهم از فراق و .. 


سال هفتاد و سه، هفته ای یکبار شبکه دو به محبوب ترین شبکه تلویزیونی دنیا برای ما تبدیل می شد. زل می زدیم به خان دایی جان و نصرالله رادش و پوپک گلدره و حسین رفیعی و ارژنگ امیرفضلی و رامین ناصر نصیر و رضا شفیعی جم و نادرسلیمانی و ... با تمام وجود می خندیدیم. برای یک هفته خاطره داشتیم برای تعریف کردن.


یک دفعه برنامه قطع شد. تمام. بی هیچ توضیحی. شایعه شد که در پشت صحنه سریال اتفاقاتی افتاده است. یادم می آید یکی از بچه های دبیرستان قسم می خورد که خودش، با چشم خودش در آینه ای که گوشه یک آیتم بوده دیده که یک زن و مرد رقصیده اند و تصویرش آنجا افتاده است! 


آن روزها مثل همین روزها مهم نبود که مردم خوششان بیاید یا نیاید، بعضی از مدیران کار خودشان را می کردند و نان و ماست و خاویار خودشان را می خوردند! سریال متوقف شد و ما برگشتیم به همان آقایی که با دهانش صدای هلی کوپتر در می آورد!

«ساعت خوش» زندگی ما چرا تکرار نمی شود؟

زندگی اما ادامه پیدا کرد. آن ستاره های نوپا به جز پوپکی که زیر خاک خفته است، حالا فاتحان کُمدی سینما و تلویزیون هستند. گاهی با کارهایشان می خندیم. هنوز هم مدیران البته کار خودشان را می کنند اما ما که نسل خنده های «ساعت خوش» هستیم هنوز در آرزوی یک ساعت خوش روزگار می گذرانیم. گاهی حس می کنم مغز یک دایناسور تیرانوزورس را توی جمجمه ام کاشته اند که این همه خاطره دور دارم... مگر نسل ما چند هزار سال عمر کرده است؟


تاریخ انتشار: ۰۹:۳۴ - ۲۴ شهريور ۱۳۹۵ - 14 September 2016





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن