واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: خودنمايي هر روزه تكاثر در برابر فقر
راستش نمايش تكاثر، منكري به مراتب بدتر از خود آن است. مثل تظاهر به گناه كه از گناه، گناهتر است.
نویسنده : نفيسه ابراهيمزاده انتظام
انتشار فيشهاي نجومي و تخلفات مالي كه رقمشان هر روز درشتتر ميشود، جنبه ديگري هم دارند. يك جنبه همان بازدارندگي و اطلاع داشتن عموم از اين تخلفات و قدرت اجتماعي برخورد با اين بيقانونيها است. اما جنبه ديگر عاديسازي تخلفات است كه به نظر ميرسد دومي در جامعه ما وجه غالبتري دارد. به بيان ديگر به جاي اينكه انتشار اخبار تخلفات ضريب بازدارندگي را بالا ببرد، هنوز ماجراي تخلف 3 هزار ميلياردي و پولهاي نفت به سرانجام نرسيده، از تخلفات 8 هزار ميلياردي رونمايي ميشود و به طور متوسط هر روز از پرده جديدي از نمايش تكاثر رونمايي ميشود. نقطه عطف داستان جايي است كه جامعه، متكاثران را ميپذيرد، يعني جايي كه ذخيره نظام نام ميگيرند و روي آنها حساب ويژه و مطمئني باز ميشود. نمونهاش پوسترها و آگهيهاي اعطاي تسهيلات به پزشكان عمومي و متخصص است كه پشت شيشه بسياري از شعب بانكهاي سطح شهر ديده ميشوند. بعد از اينكه وزارت بهداشت و برخي اعضاي مجموعه جامعه پزشكي به عنوان شاهبيت غزل فيشهاي نجومي و دريافتهاي نامتعارف در ميان فهرست بلندبالاي اين فيشها قرار گرفتند، اینکه شبكه بانكي به آنها اعتماد كرده و پزشكان را مستحقترين صنف براي گردش مالي بانكها و سرمايهگذاري تسهيلاتي دانسته قابل توجه است.
اين همان وجه ديگر نمايش تكاثر است؛ ايجاد جايگاه مطمئن براي آنهايي كه اعتماد را از جامعه سلب ميكنند و ناخن به صورت اعتقادات مردم ميكشند.
اما از نگاه عموم مردم، اين يعني تشويق به غلتيدن در نظام سرمايهداري، يعني شيوع ويروس منفعتطلبي فردي و نابود كردن منافع جمعي و اجتماع. در چنين جامعهاي قانون هست اما اجرا نميشود. در چنين جامعهاي فقر بد و منزجركننده است، اما هست. در چنين جامعهاي حرمتها زير پا گذاشته ميشوند و قرباني منافع افراد ميشوند.
در حالي كه تا پيش از اين تسهيلات بانكي براي گره گشودن از كار و نياز افراد پرداخت ميشد اما امروز بانكها براي تأمين منافع خود اقشاري از جامعه را براي اعطاي تسهيلات انتخاب ميكنند كه بازگشت اصل پول كه هيچ، سود آنچناني شبكه بانكي را نيز تضمين كنند.
حالا اگر اين سود به ازاي انداختن درصد قابل ملاحظهاي از مردم به زير خط فقر به خاطر پرداخت هزينههاي درمان باشد، براي شبكه بانكي و نظام اقتصادي كشور نبايد مهم باشد.
مهم اين است كه نظام بانكي در سالهاي اخير دچار ازدياد مواليد شده و از تربيت و كنترل بسياري از آنها عاجز شده و مردم هر روز خبر دستگيري و احضار يكي از مقامات بانكي به ويژه در گونههاي تازهتأسيس را ميشنوند و از سوي ديگر به روندي چشم دوختهاند كه نهايت آن شايد تنازع براي بقا باشد.
اين پرده نمايش تكاثر ديگر در كنترل قانون نيست و برخورد قانوني با آن نه امكان دارد و نه قانوني در اين زمينه وجود دارد، بلكه نفوذ به فرهنگ را نشانه رفته است و كم كم ميرود كه مشخصه جامعه ما باشد.
خيلي دردناك است خداحافظي با جامعهاي كه فرهنگش را سالها با خون كاوهها زنده نگه داشته باشد و امروز آن را دودستي تقديم نظام سرمايهداري و ليبراليسم سخت و گزنده كند.
دست كم خدا را شكر اينقدر در جامعه پول هست كه به همه رسيده و بسياري زير پرچم تفكرات سياسي و جرياني خود از نمد بيتالمال براي خود كلاهي دوختهاند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]