تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 3 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832965655




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کسانی که دین شان را سرگرمی و بازی قرار دادند - سایت خبری تحلیلی بولتن


واضح آرشیو وب فارسی:بولتن نیوز: کسانی که دین شان را سرگرمی و بازی قرار دادند و زندگی دنیا مغرورشان کرد؛ پس، امروز آنها را فراموش می کنیم همان گونه که این دیدار امروزشان [= رسیدنشان به امروز] را فراموش کردند و روال شان بر این بود که [فقط] آیات و نشانه های ما را انکار کنند.گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند. به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 5 شهریور به آیه 51 سوره اعراف پرداخته شده و در آن آمده است: الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا فَالْیَوْمَ نَنْساهُمْ کَما نَسُوا لِقاءَ یَوْمِهِمْ هذا وَ ما کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُونَ سوره أعراف (7) آیه51 [مقدمه: در آیه قبل، بهشتیان در پاسخ به درخواست جهنمیان – که از آب و روزی های خود به ما هم بدهید- می گویند: خدا حرام کرده اینها را بر کافران؛ و خداوند در این آیه توضیح می دهد این کسانی که بر آنها نعمتهای بهشتی حرام شده، چه کسانی اند] ترجمه کسانی که دین شان را سرگرمی و بازی قرار دادند و زندگی دنیا مغرورشان کرد؛ پس، امروز آنها را فراموش می کنیم همان گونه که این دیدار امروزشان [= رسیدنشان به امروز] را فراموش کردند و روال شان بر این بود که [فقط] آیات و نشانه های ما را انکار کنند. نکات ترجمه ای و نحوی «دین» اصل این ماده، به معنای نوعی اطاعت و تسلیم شدن و خضوع در مقابل یک برنامه یا مقررات معین است؛ و با این ملاحظه، سه استعمال معروف دارد. یکی به صورت «دَین» که به معنای بدهی و قرض است (تداینتم بدَین؛ بقره/282) که در واقع یک نوع ذلت برای بدهکار می آورد و وی را تحت قوانین خاصی قرار می دهد؛ دوم به معنای «حکم و جزا» است (مالک یوم الدین) از این جهت که یک قوانینی است که شخص مجبور می شود به آن تن دهد؛ و سومی هم به معنای شریعت و آیین است (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 3، ص289؛ معجم المقاییس اللغة، ج 2، ص319) که در این آیه همین معنای اخیر مد نظر است. با اینکه دین و شریعت در حقیقت یک چیزند، اما در تفاوت آنها گفته اند که از این جهت شریعت گفته می شود که راهی است که قرار است پیموده شود (شارع= جاده) اما از این جهت، دین می گویند که قرار است با آن خداوند اطاعت شود؛ برای همین شریعت به تک تک افراد نسبت داده نمی شود؛ اما دین نسبت داده می شود (نمی گویند شریعت زید و عمرو، اما می گویند دین زید و عمرو) (الفروق فی اللغة/216) «لهو» به معنای هر آنچه که انسان را از چیزی به چیز دیگر مشغول کند (معجم المقاییس اللغة، ج 5، ص213) و تدریجا در مورد اموری به کار رفته که انسان را از کاری که به وی مربوط می شود و برایش اهمیت دارد، به خود مشغول کند (مفردات ألفاظ القرآن/748) ولذا معادل مناسب برای آن در فارسی «سرگرمی» است. درباره معنای «لعب» و تفاوتش با «لهو» و تفاوت این دو با «عبث» در جلسه 137 توضیحاتی گذشت. «غَرَّ»: ماده «غرر» و مصدر آن «غرور» از الفاظی است که به معانی متعددی (از جمله در قرآن کریم) به کار رفته است. برخی گفته اند اصل همه این معانی آن است که بر اثر تاثیر چیزی، غفلتی حاصل شود (و فرق آن با غفلت به طور کلی را هم در همین دانسته اند) و همه معانی دیگر مانند فریب و خدعه و نادانی و بزرگواری و ضمانت و ترک خوردن و زیبارویی و برده و سرور و لبه تیز شمشیر و ... را از لازمه های همین معنا دانسته اند (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 7، ص207) و انصاف این است که حتی اگر نتوانیم در خصوص تمامی کاربردهای این واژه در زبان عربی، این بیان را بپذیریم، در تمامی مشتقات این واژه در قرآن، این بیان قابل دفاع است. درباره غرور در جلسه6 (انفطار/6) و جلسه 77 (حدید/14) به ویژه تدبرهای3 و 4 نکاتی گذشت. «نَنْساهُمْ کَما نَسُوا» ماده «نسی» به معنای فراموشی و از یاد بردن است. و ظاهرا از آنجا که به کار بردن چنین واژه ای در مورد خدا به معنای حقیقی امکان ندارد، برخی گفته اند این ماده در دو معنا به کار می رود و معنای دوم آن «ترک کردن» است [که به کار بردن این معنا در مورد خداوند بی اشکال است] (معجم المقاییس اللغة، ج 5، ص422). در حالی که به نظر می رسد، اگرچه واقعا این کلمه در مورد خدا به همین معنای اخیر به کار می رود، اما از باب وجود یک معنای دیگر نیست؛ بلکه در این آیات از فن بلاغی «مشاکله» استفاده شده است و آن این است که لفظی را به ازای لفظ دیگر و در مقابل آن به کار می برند، هرچند معنای دقیق این دو با هم تفاوت دارد که گویی این دومی هم دارد با اولی مقابله به مثل می کند (الجدول فی إعراب القرآن، ج 8، ص427). در این آیه کافران واقعا آخرت را فراموش کردند و سزاوار جهنم شدند، و خدا این معنا را که «آنها را به نتیجه عملشان می رساند و در عذاب رها می کند» را با همان تعبیر «آنها را فراموش می کند» بیان کرد. «یجحدون» از ماده «جحد» است. اصل معنای این ماده به معنای «کم خیر بودن» است و شخص «جَحُد» به فرد بخیلی می گویند که خود را فقیر می نمایاند تا خیرش به کسی نرسد. از این ماده کلمه «جحود» و فعل «جَحَد» درست شده که به معنای انکار (در مقابل اقرار) است یعنی حقیقتی را – حتی علی رغم اینکه آن را بداند – انکار می کند (معجم المقاییس اللغة، ج 1، ص426؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص188) و در همین معنا در قرآن کریم به کار رفته است. حدیث 1) از امام رضا (ع) در مورد سخن خداى عز و جل که می فرماید: «خدا را فراموش کردند پس آنها را فراموش کرد» سوال شد. فرمودند: خداى تبارک و تعالى فراموشى ندارد و سهو نمی کند؛ و فقط مخلوقی که حادث است (نبوده و بعدا پیدا شده) فراموشی و سهو دارد. آیا نشنیده ای که خداوند عز و جل می فرماید «و پروردگارت فراموشکار نبوده است.» (توبه/67) بلکه خداوند مجازات کسی که او و دیدار روز قیامت را فراموش کرده این قرار داده که خودشان را فراموش کنند؛ چنانکه فرمود: «و همانند کسانی نباشید که خدا را از یاد بردند، [خداوند کاری کرد که] خودشان را از یادشان برد؛ که اینهانند که فاسق هستند» (مریم/64) و این سخن خداوند عز و جل که فرمود: «پس، امروز آنها را فراموش می کنیم همان گونه که این دیدار امروزشان را فراموش کردند» (اعراف/51) یعنى آنها را رها می کنیم، چنان که ایشان آماده شدن برای این دیدار امروزشان را رها کردند... . التوحید (للصدوق)، ص160 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِصَامٍ الْکُلَیْنِیُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمَعْرُوفُ بِعَلَّانٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو حَامِدٍ عِمْرَانُ بْنُ مُوسَى بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْقَاسِمِ الرَّقَّامِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَخِیهِ عَبْدِ الْعَزِیزِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا عَلِیَّ بْنَ مُوسَى ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُمْ» فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا یَنْسَى وَ لَا یَسْهُو وَ إِنَّمَا یَنْسَى وَ یَسْهُو الْمَخْلُوقُ الْمُحْدَثُ أَ لَا تَسْمَعُهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ «وَ ما کانَ رَبُّکَ نَسِیًّا» وَ إِنَّمَا یُجَازِی مَنْ نَسِیَهُ وَ نَسِیَ لِقَاءَ یَوْمِهِ بِأَنْ یُنْسِیَهُمْ أَنْفُسَهُمْ کَمَا قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ» وَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «فَالْیَوْمَ نَنْساهُمْ کَما نَسُوا لِقاءَ یَوْمِهِمْ هذا» أَیْ نَتْرُکُهُمْ کَمَا تَرَکُوا الِاسْتِعْدَادَ لِلِقَاءِ یَوْمِهِمْ هَذَا... 2) امیرالمومنین ع می فرمایند: کسی که دین خدا را سرگرمی و بازی قرار دهد، خداوند سبحان او را در آتش جهنم وارد می کند و جاودانه در آن خواهد ماند. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص87، ح1438 مَنِ اتَّخَذَ دَینَ اللَّهِ لَهْواً وَ لَعِباً أَدْخَلَهُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ النَّارَ مُخَلَّداً فِیهَا. 3) امام حسین ع در مسیر کربلا فرمود: براستی که دنیا تغییر چهره داده و غریبه شده و خوبی ها پشت کرده اند و از آن چیزی باقى نمانده است مگر به اندازه رطوبتى که در ته ظرفى مانده؛ و مگر زندگى حقارت باری، همچون چراگاهى که جز گیاه بیمارى زا و بى مصرف چیزى در آن نمى روید. آیا نمى بینید که به حقّ عمل نمى شود و از باطل دست برنمى دارند؟! سزاوار است که مؤمن در حالی که برحق است، مشتاق دیدار خدا شود. به راستى، من چنین مرگى را جز سعادت و زندگى در کنار ظالمان را جز هلاکت نمی بینم! همانا مردم بنده دنیایند و دین فقط لقلقه زبان هایشان است؛ تا آنجا که زندگى شان را رو به راه است آن را در دهان می چرخانند و چون در بوته سختی ها گرفتار شوند دینداران اندک گردند. تحف العقول، ص245 وَ قَالَ ع فِی مَسِیرِهِ إِلَى کَرْبَلَاءَ إِنَّ هَذِهِ الدُّنْیَا قَدْ تَغَیَّرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا فَلَمْ یَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَةٌ کَصُبَابَةِ الْإِنَاءِ وَ خَسِیسُ عَیْشٍ کَالْمَرْعَى الْوَبِیلِ أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَا یُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا یُتَنَاهَى عَنْهُ لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ اللَّهِ مُحِقّاً فَإِنِّی لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ لَا الْحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَماً إِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْیَا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ.. 4) امام صادق ع فرمود: دنیا برای حضرت عیسی زنی کبودچشم متمثل شد. حضرت عیسی به او فرمود: چه تعداد ازدواج کردی؟ گفت: بسیار زیاد. فرمود: همه طلاقت دادند؟ گفت: نه! همه را کشتم. فرمود: پس وای بر همسران باقی مانده ات که از گذشتگان عبرت نمی گیرند. و امام صادق ع افزود: حکایت دنیا حکایت دریای شور است که هرچه آدم تشنه از آن بخورد تشنگی اش بیشتر می شود تا اینکه او را بکشد. الزهد، ص48؛ تحف العقول، ص396 عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْمُغِیرَةِ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تَمَثَّلَتِ الدُّنْیَا لِعِیسَى ع فِی صُورَةِ امْرَأَةٍ زَرْقَاءَ فَقَالَ لَهَا کَمْ تَزَوَّجْتِ قَالَتْ کَثِیراً قَالَ فَکُلٌّ طَلَّقَکِ قَالَتْ بَلْ کُلًّا قَتَلْتُ قَالَ فَوَیْحُ أَزْوَاجِکِ الْبَاقِینَ کَیْفَ لَا یَعْتَبِرُونَ بِالْمَاضِینَ قَالَ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: مَثَلُ الدُّنْیَا کَمَثَلِ الْبَحْرِ الْمَالِحِ کُلَّمَا شَرِبَ الْعَطْشَانُ مِنْهُ ازْدَادَ عَطَشاً حَتَّى یَقْتُلَه تدبر 1: « اتَّخَذُوا دینَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً»: این آیه در وصف جهنمیان است که از بهشتیان درخواست نعمتهای بهشتی می کنند و آنها می گویند خدا این نعمتها را بر کافران حرام کرده؛ و آنگاه کافران را نه «بی دینان» بلکه کسانی که دینشان را سرگرمی و بازی قرار دادند معرفی می کند. این تعبیر نشان می دهد انسان نمی تواند بدون دین باشد (المیزان، ج8، ص134) و درواقع این جمله دو معنی می دهد که هر دو صحیح است: الف. با دین شان (مثلا اگر مسلمان بودند، با مسلمانی) به عنوان سرگرمی و بازی برخورد کردند (حدیث2)؛ که از این جهت مضمون این آیه به هشداری که در جلسه157 (مائده/69) داده شد، نزدیک می شود که در دینداری، اسم ملاک نیست، ایمان و عمل صالح ملاک است. ایمان (باور جدی) می شود نقطه مقابل لهو (سرگرمی)؛ و عمل صالح (عملی با هدفی متعالی) می شود نقطه مقابل لعب (عملی با هدفی خیالی) ب. دین (سبک زندگی شان) را بر اساس سرگرمی و بازی بنا کردند؛ یعنی معیارشان برای زندگی و دینی را که باید بر اساسش عمل کنند دلخواه و خوشایندشان قرار دادند که هرچه خوششان می آید حلال بشمرند و هرچه بدشان میآمد حرام بشمرند (مجمع البیان4/ 656) از این جهت مضمون این آیه شبیه مضمون جلسه 158-159 (جاثیه/23-24) می شود که مبنای زندگی خود را هوای نفس و دلخواه هایشان قرار دادند، آنگاه سرگرمی همان است که دنیا را زندگی پس از مرگ را نادیده گرفتند و بازی به آن است که هدفمندی آفرینش را انکار کردند. 2:«اتَّخَذُوا دینَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً» سرگرمی، یعنی به جای کار اصلی به کار دیگر مشغول شدن؛ و بازی، یعنی همه کارها را بر طبق برنامه ای معین انجام دادن، اما نه بر اساس هدفی واقعی، بلکه بر اساس هدفی تخیلی و غیرواقعی. قرآن این نحوه مواجهه با دین را به چالش می کشد. درواقع، بسیاری از انسانها هستند که نمی خواهند دین اصلا نباشد؛ و دین را لازم می دانند؛ اما یا در حد یک سرگرمی معنوی، ویا کتناسب با اهدافی که خودشان دارند نه هدف واقعی دین. نکته تخصصی: اگر دقت کنیم این آیه موضع سکولاریسم در قبال دین را شرح می دهد. سکولاریسم (که به عرفی کردن یا دنیوی کردن دین ترجمه می شود)، نمی گوید دین نباشد؛ بلکه اولا دین را در حد یک سرگرمی شخصی، نه امری که بخواهد در حوزه مسائل اجتماعی مداخله کند، محدود می کند و ثانیا به جای اینکه انسان به اهداف دین عمل کند، دین را تابع انتظارات و دلخواه های بشر قرار می دهد. اینها همان دو تعبیر «لهو» و «لعب» دانستن دین است؛ که ریشه اش را هم در همین آیه فرموده است: اینکه سکولاریسم اصالت را به زندگی دنیوی می دهد (غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا) و آخرت را یک فرضیه غیرقابل اعتنا قلمداد می کند و می کوشد انسانها را از یاد مرگ منصرف کند (نَسُوا لِقاءَ یَوْمِهِمْ هذا). آیا علی رغم همه سخنان و ادعاهای دینی، زندگی ما غرق در این نوع تفکر سکولاریستی نشده است؟ 3: «الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا»: وجه مشترک «سرگرمی» و «بازی» قرار دادن این است که شیء مورد نظر در راستای هدفش قرار نگیرد. چرا آنها دین را سرگرمی و بازی قرار دادند؟ ادامه آیه پاسخ می دهد: چون دنیا را هدف قرار دادند و سعی کردند دینشان را نه متناسب با هدف غایی دین (خداوند و زندگی اخروی) بلکه متناسب با دنیا بسازند. بالاخره انسان یک هدف نهایی بیشتر نمی تواند داشته باشد. اگر یادش باشد که زندگی دنیا تمام شدنی است، معلوم است که آن را هدف نهایی نمی گیرد. اما وقتی یادش برود، یعنی زندگی دنیا فریبش داده و خود را به عنوان هدف نهایی به او القا کرده؛ و اتفاقا زندگی دنیا طوری است که هرچه آن را جدی تر بگیریم، مطالبه اش بیشتر می شود (حدیث4). چنین کسی دیگر نمی تواند دین و آخرت را جدی بگیرد. پس، چاره ای ندارد: باید به دین فقط به عنوان یک سرگرمی معنوی نگاه کند، و فقط با آن بازی کند. 4 «الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً»: به نظر می رسد دو تعبیر «سرگرمی» و «بازی» قلمداد کردن دین، بیان وضعیت دو گروه روشنفکرمآبان و مقدس مآبان در مواجهه با دین باشد: روشنفکرمآبان گاه ژست دفاع از دین می گیرند و به بهانه اینکه دین نباید به آلودگی های سیاست و اجتماع آلوده شود، می گویند که ما دغدغه پاک ماندن دین را داریم، چون بالاخره انسان به یک معنویت هم نیاز دارد؛ یعنی دین را در حد یک سرگرمی معنوی می خواهند، نه راه زندگی که تمام زندگی انسان را تحت الشعاع قرار دهد. مقدس مآبان، از دین فقط یک پوسته و ظاهری را نگه می دارند و نسبت به بسیاری از اهداف و اخلاقیاتی که دین برای استوارکردن آنها در وجود انسان آمده، بی اعتنایند، پس دین را در حد بازی قلمداد می کند. (بازی آن است که تمام ظواهر کار شبیه نسخه اصلی است، و تنها تفاوت این است که هدفش واقعی نیست، بلکه تخیلی است، مثل بازی و نمایش جنگ در مقایسه با جنگ واقعی) 5: «فَالْیَوْمَ نَنْساهُمْ کَما نَسُوا لِقاءَ یَوْمِهِمْ هذا»: خدا آنها را فراموش کرد؛ یعنی آنها را به حال خود رها کرد. (حدیث1) مهم این است که در این زندگی درک کنیم که خدا ما را به حال خود رها نکرده است. اگر هم گاه سختی می دهد، همین علامت این است که ما را جدی گرفته است: اگر با دیگرانش بود میلی چرا جام مرا بشکست لیلی اما اگر این را نفهمیدیم یا خود را به نفهمی زدیم و یادمان رفت که خدا ما را رها نکرده و زندگی دنیا پایان ما نیست؛ آنگاه خدا در آن زندگی دیگر واقعا ما را رها می کند؛ و کسی که خدا رهایش کند، جهنمی می شود (آیه قبل) 6: «کَما نَسُوا لِقاءَ یَوْمِهِمْ هذا وَ ما کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُون»: چرا در مورد «باور به آخرت» فرمود آن را «فراموش کردند»؛ اما در مورد آیات فرمود «آیات (نشانه های) خدا را انکار می کردند»؟ چرا یکی را با انکار و دیگری را با فراموشی تعبیر کرد؟ قطعا از این دو مورد، آنچه مهمتر است «فراموش کردن» دیدار روز قیامت است. (زیرا در مورد «جزای خدا در حق آنها» تعبیر «فراموشی» را به کار برد (نَنْساهُمْ)، که این جزا نشان می دهد اصل عملی که به خاطرش مجازات بوده، کدام است.) پس تعبیر دوم «انکار آیت» دارد به ریشه این فراموشی در نظام معرفتی آنها اشاره می کند. علت اینکه خدا و آخرت را از یاد می بردند، این بود که نشانه های خدا را انکار می کردند. نکته تخصصی این تعبیر درواقع، نقد دقیقی بر رویکرد پوزیتیویسم (اصالت انحصاری حس و تجربه) است. پوزیتیویستها تنها راه شناخت را مشاهده و تجربه قلمداد می کنند، در حالی که خداوند در قرآن مکررا از ما خواسته است که «آیه یاب» باشیم. شناخت آیه ای یعنی توجه به نشانه ها، و توجه به نشانه ها غیر از دیدن و حکم تجربی است. شما از علائم راهنمایی و رانندگی به وضعیت پیش روی خود در جاده پی می برید؛ علائم را با چشم می بینید، اما صرفا دیدن آنها مهم نیست؛ مهم این است که از این علامت مقصودی را که این علامت دارد، متوجه شوید. اینها کسانی بودند که نشانه ها را انکار می کردند. هر چیزی در جهان آیه و نشانه خداست. عده ای با دیدن این نشانه ها پی به خدا و هدف خلقت و روز قیامت می برند؛ عده ای هم اصرار دراند که فقط آنچه مستقیما دیده اند را باور کنند و خود را از درک نشانه ها محروم می کنند. بله، خدا و آخرت را نمی توان دید؛ اما خداوند بقدری نشانه برای خودش و برای باور به آخرت قرار داده که کسانی که اهل فهم و عقل اند، از این همه نشانه به مقصودی که از آفرینش اینها بوده پی می برند. 7: « فَالْیَوْمَ نَنْساهُمْ کَما نَسُوا لِقاءَ یَوْمِهِمْ هذا وَ ما کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُون»: چرا وضعیت این کسانی که جهنمی شدند (دین را سرگرمی و بازی خود قرار دادند)، به اینجا رسید؟ در آیه دو دلیل ذکر کرده است: الف. چون آنها دیدار زندگی دیگر را فراموش کردند (مرگ و پس از آن را جدی نگرفتند و زندگی را در دنیا خلاصه کردند) (تدبر5) ب. چون آیات و نشانه های خدا را انکار کردند. (تدبر6) اگر اهل یاد آخرت نیستیم یا اهل توجه به نشانه ها نیستیم، مراقب باشیم که مبادا دینمان در حد سرگرمی و بازی شده است. منبع: بولتن نیوز


شنبه ، ۶شهریور۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: بولتن نیوز]
[مشاهده در: www.tnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن