تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836096337
رونمايي از دغدغه فرهنگي رهبر انقلاب پس از 25 سال!
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رونمايي از دغدغه فرهنگي رهبر انقلاب پس از 25 سال!
در حقیقت همانگونه كه مقام معظم رهبري بارها فرموده اند غرب به دنبال استيصال، اضمحلال و سكولاريزه كردن كشورهاي مستقل از جمله جمهوري اسلامي ايران از راه جنگ نرم و تسلط فرهنگی است.
نویسنده : مصطفي شاه كرمي
کتاب «تن‌تن و سندباد» اثری خیالی و استعاری از تقابل دو شخصیت تن‌تن و سندباد به نمایندگی از دو فرهنگ غرب و شرق است. این کتاب سالها پس از پایان مجموعه داستان‌های تن‌تن، توسط «محمد میرکیانی» خلق و نگارش شده است. این کتاب که در سال 1370 نگارش شده است، با نگاهی دقیق و نافذ مسئله‌ی نوظهور زمان خود را به عنوان موضوع و هسته‌ی اصلی داستان برگزیده است. کتاب داستان تقابل افسانه‌های کهن مشرق زمین و داستان‌های خیالی غرب با زبانی استعاری و در قالب واقع‌گرایانه است. شخصیت‌هایی نظیر سندباد، علی‌بابا و ... در این کتاب به مصاف قهرمان‌های پوشالی و بزرگنمایی شده‌ی غرب می‌روند. هر کدام از این دو گروه به‌عنوان نماینده‌های فرهنگ خود در کتاب معرف می‌شوند. در مقابلِ قدرت‌های بی‌منطق و بزرگنمایی شده‌ی قهرمان‌های غرب، افسانه‌های شرق راه‌هایی منطقی و عاقلانه در پیش می‌گیرند و در برابر تهاجم و خوی خشونت‌طلبی آنها، با صبر و اتحاد سرزمین‌شان را نجات می‌دهند. در حقیقت میرکیانی تلاش کرده است حقیقتی تاریخی را در قالب یک داستان خیالی برای نوجوانان بازگو کند. داستان تهاجم تکراری غرب بر سرزمین‌های شرقی و استعماری که بر کشورهای آسیایی و آفریقایی گذشته است، این‌بار در شکلی جدید و با هدف سیطره بر فرهنگ و اندیشه در تن‌تن و سندباد روایت می‌شود. در این اثر نویسنده با نگاهی دقیق و انتخابی درست، گروه سنی نوجوان را به عنوان مخاطب برگزیده است و آنها را پای نقل این داستان نشانده است. چند روز پيش در دومین پاسداشت هنر و ادبیات انقلاب از تقريظ مقام معظم رهبري(حفظه ا...) كه سالها پيش بر اين اثر داستاني مرقوم فرموده بودند طي مراسمي رونمایی شد. رهبر انقلاب در این یادداشت که آبان ماه 1373 به نگارش درآمده مرقوم داشته‌اند: « بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم / من هم همین قصّه را همیشه تعریف می‌کردم! حیف که خیلی‌ها آن را باور نداشتند. حالا خوب شد، شاهد از غیب رسید! راوی این حکایت که خود همه چیز را به چشم خود دیده، حکایت تن تن و سندباد را چاپ کرده است. حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که نسخه‌ی این کتاب را به همه‌ی بچه‌ها بدهم.» اهيمت نگاه راهبردي رهبر انقلاب و همچنين محتواي استراتژيك و مهم اين كتاب كه در محتواي تقريظ مقام معظم رهبري به خوبي روشن است زمينه ساز گفت و گوي «جوان آنلاين» با محمد ميركياني نويسنده «تن تن و سندباد» که در کارنامه‌ی ادبی خود سابقه نگارش کتاب‌هایی همچون «قصه‌ی ما مثل شد»، «پهلوان حیدر» و «قند و پند» و ... را نیز دارد، گرديد كه مشروح آن را در ادامه مي خوانيد.
چرا گمان كرديد نگارش و خلق چنين اثري در آن برهه زماني لازم است؟ من تقريبا در يك بازه زماني 10 ساله (از سال 61 تا 72) سردبیر و نویسنده‌ی قصه‌ی ظهر جمعه‌ی رادیو بودم. خیلی از داستان‌ها را در آن زمان من می‌نوشتم یا بازنویسی و تنظیم رادیویی می‌کردم. یکی از کارهایی که مجبور بودم برای رادیو انجام بدهم، این بود که هر هفته یک قصه بنویسم. برای این کار به متون کهن فارسی مراجعه می‌کردم. درباره‌ی فضاها، آدم‌ها، قهرمان‌ها، سرزمین‌های دور و نزدیک و مخصوصاً فضاهای خاصی که در ادبیات کهن و عامیانه‌ی ما راجع‌به جاده‌ی ابریشم بود، مطالعه می‌کردم. نكته حائز اهميت ديگر اينكه در اوایل دهه‌ی 70 بود که رهبر انقلاب بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردند و به صورت مداوم درباره لزوم توجه مسئولان به مبارزه فرهنگي و «جنگ نرم» و نيز عواقب مخرب «شبيخون فرهنگي غرب» به كشورمان تذكار و انذار مي دادند. بحث تهاجم فرهنگي، يك موضوع مطرح و حساسي بود كه مي بايستي به آن توجه مي شد. به غير از اين نكته اي كه بايد به آن اشاره كنم كه در ديگر مصاحبه هايم نگفته ام اينكه، من به مبحث فرهنگ شرقي و بالأخص فرهنگ ايراني خيلي علاقمندم. حتما با ديگر آثار بنده از جمله عمو رستم،دايي سهراب ؛ قصه ما مثل شد ؛ راز مثل هاي ما و ... آشنا هستيد. واقعيت اين است كه من در توليد آثارم يك مسير ويژه طراحي شده و فكر شده اي را طي مي كنم كه بنيه و شالوده آنها حول محور توجه به فرهنگ اسلامي ايراني است كه بيشتر به حوزه هاي مردم شناسي، آداب، رسوم برمي گردند. به طور كلي من به دو دليل عمده اين اثر را تأليف كردم؛ يكي تذكار و هشدارهاي مقام معظم رهبري درباره موضوع حساس تهاجم و يا به عبارتي بهتر شبيخون فرهنگي و ديگري علقه و اعتقادي كه به فرهنگ شرقي و بالأخص فرهنگ اصيل و ناب ايراني داشته و دارم. اين مسائل در كنار همديگر زمينه ساز شد تا کتاب «تن‌تن و سندباد» را بنويسم و فکر می‌کنم اولین رمانی بود که راجع به موضوع بسيار مهم «تهاجم» يا همان «شبيخون فرهنگی» نوشته شده است. مهمترين مسئله اي كه در رابطه با كتاب «تن تن و سندباد» بايد عرض كنم اين است كه در اين كتاب من به هيچ عنوان دروغ بافي نكرده ام و اصلا به چنين كاري نزديك هم نشده ام. در انيميشن ها ، فيلمها و به طور كلي آثار قابل تعريف و تعميم در گستره «اينترتيمنت» با انگاره هاي غربي، شخصيت هاي اسطوره اي فراواني وجود دارند كه با يك نگاه قهرمان محور و ناجي مآبانه تئوريزه شده اند كه اتفاقاً در ميان نوجوانان شخصيت كاريزماتيك و صاحب نفوذي دارند. چرا كاراكتر و شخصيت «تَن تَن» را براي اين هماوردي و مبارز طلبي «سندباد» انتخاب كرديد؟ قبل از هر چيز لازم است به شما و مخاطبان عزيز عرض كنم كه تمام اتفاقات اين كتاب در مسير باستاني «جاده ابريشم» رخ مي دهند. اما از آنجايي كه بنده كارمند صدا و سيما هستم سالها در پست هاي اجرايي متنوع فرهنگي و هنري خدمت كرده ام و به دليل فعاليت در حوزه ادبيات موضوعي و نيز بازنويسي ادبيات كهن براي كودكان و نوجوانان، نسبت به چنين شخصيت هايي احاطه شخصيتي ، مفهومي و موضوعي برايم ايجاد كرد و قرار گرفتن اينها در كنار يكديگر موجب شد كه تجربيات زيادي در حوزه هاي اثرگذاري فرهنگ و هنر بر كودكان و نوجوانان به دست بياورم. اما در رابطه با اينكه چرا «تَن تَن» و «سندباد» را براي خلق اين اثر انتخاب كرده ام بايد بگويم در ميان كاراكترهاي شرقي كه در ميان كودكان و نوجوانان ما شناخته شده هستند، شخصيت سندباد به دليل سفرهاي ماجراجويانه اي كه داشته يك جورهايي با تِم اصلي و پي رنگ انيميشن «تَن تَن» كه به عنوان يك خبرنگار با همراهي چند شخصيت ديگر به اقصي نقاط دنيا مسافرت كرده و به عنوان نماد فرهنگ و تمدن غربي در قامت يك ناجي مشكلات همه را حل مي كند و در كسوت يك «قهرمان» به مخاطب معرفي مي گردد؛ تناسب و قرابت زيادي دارد. به كلام بهتر سردمدار چنين تحركاتي در مشرق زمين «سندباد» است و در مغرب زمين «تَن تَن». از آنجايي كه اين تقابل منطقي و معقول به نظر برسد من بايستي شخصيت هايي را انتخاب مي كردم كه داراي اشتراكات موضوعي و منطقي باشند. شاخصه و مؤلفه هاي برتري و مزيت غالب در كليت تقابل كاراكتر و افعال «سندباد» در مقايسه با شخصيت «تَن تَن» گذشته از سير اتفاقات و حوادثي كه در داستان روي مي دهد، چه چيزي است؟ اولين مشخصه قصه «تَن تَن و سندباد» اين است كه هيچ كس در اين تمام ماجراهاي اين كتاب كشته نمي شود! و كاملاً برعكس داستان اصلي تن تن كه سرشار از كُشت و كشتار ، خونريزي و جنگ است؛ كليه اتفاقات در يك فضاي كارتوني و افسانه گون شكل مي گيرند. لازم اينجا عرض كنم كه يكي از مشكلات اصلي و محتوايي داستان اصلي تن تن اين است كه تن تن و دوستانش در هر كجا كه حاضر مي شوند، آداب و رسوم و فرهنگ آن سرزمين و قوم را مورد تمسخر قرار داده و آنها را تا سطح استخفاف مورد استهزا قرار مي دهند و براي هيچ شخص، فرهنگ، تمدن و سرزميني احترام قائل نيستند. اين در حالي است كه بين آزادي عمل و اينكه هر كاري كه بخواهي انجام بدهي، تفاوتي اساسي و البته اخلاقي وجود دارد كه البته اينها جزو لايه هاي پنهاني داستان اصلي تن تن است كه منبعث از خود برتر بيني غربي و البته با هدف سيطره دادن فرهنگ ، ارزش ها و نژاد غربي بخصوص امريكايي در ميان جامعه هدف و مخاطبان اصلي آن كه همان كودكان و نوجوانان امروز است كه قرار است مردان تاريخ ساز فرداي سرزمين خودشان باشند. از جمله مؤلفه هاي ديگر داستان «تن تن و سندباد» نگاه بي طرفانه و بدور از تعصبات قومي و نژادي و يا ديگر عصبيت هاي مدرن امروزي است كه من سعي كرده ام در جريان رخدادهاي داستان آن را ملحوظ داشته و مراعات كنم. و اين مسئله به دليل آگاهي بنده از حساسيت هاي نوجوان امروزي در مواجهه با جهت گيري هاي پيدا و پنهان و يا جانبدارانه در لايه هاي آشكار و نهان داستان است.
به نظرتان چه تفاوتي بين شخصيت هاي داستاني ما به عنوان مشرق زمين با شخصيت هاي مغرب زمين وجود دارد؟ مهمترين تفاوت بين شخصيت هاي داستاني ما مانند رستم، سهراب، پهلوان پنبه و ... يا شخصيت هاي غربي به رغم قديمي و عدم امروزي بودن شان اين است كه شخصيت هاي داستاني ما داراي ريشه و صبغه هزاران ساله تمدني و فرهنگي هستند. اين در حالي است كه عمده شخصيت هاي داستاني و افسانه اي غربي عموماً متعلق به بازه زماني بعد از جنگ جهاني دوم و يا به تعبيري شخصيت هاي ساختگي هستند.
شما در پايان كتاب با توجه به بحث حمله دوستان تن تن از آسمان كه اشاره زيركانه اي به موضوع ماهواره و آسيبهاي فرهنگي و اجتماعي آن است جوري داستان را تأليف كرده ايد كه به اصطلاح سينماگران داراي «پايان باز» است و گمان اين مي رود كه ممكن است در آينده تبديل به يك كتاب داستان چندگانه بشود. اين كار را به عمد انجام داده ايد و اينكه احتمال نگارش قسمت هاي دوم ، سوم و يا بيشتر ماجراهاي «تَن تَن و سندباد» وجود دارد يا نه؟! اين سئوالي كه شما از من پرسيديد را تا به حال كسي از من نپرسيده بود! يك زماني مي خواستم اين كار را بكنم و اصلاً قرار بر اين بود كه آن را ادامه بدهم اما يك نكته وجود داشت. ببينيد يك وقتي ما به يك اسطوره يا افسانه مي پردازيم يك وقتي موضوع بحث ما نوعي فناوري است. همه مي دانيم مسائلي كه به فناوري هاي پايه و اصلي مرتبط نيستند به دليل سرعت بالاي تحولات به زودي از دور خارج شده و كهنه مي شوند. به طور مثال شبكه هاي اجتماعي امروز ممكن است يكسال ديگر به دليل قديمي شدن مورد توجه و استفاده قرار نگيرند و اگر من مي خواستم داستانم را با محوريت ماهواره و يا شبكه هاي اجتماعي بنويسم ديگر مثل اتفاقات جاري در «تن تن و سندباد» براي مخاطب تنوع طلب و آوانگاردي مثل جامعه نوجوان، جالب و جذاب نبود؛ بنابراين كتاب و محتوايش در همان زمان مي ماند و ديگر اقبالي نسبت به آن نمي شد و طبيعتاً اثر گذاري اش را هم از دست مي داد. از طرفي مي ترسيدم كه حركت به سمت نگارش قسمتهاي دوم و سوم مانند برخي از فيلمهاي سينمايي كه چندگانه ساخته مي شوند و به دليل ضعف محتوايي دچار سير نزولي شده و قسمت هاي جديدتر نسبت به بخش اول آن ضعيف تر و كم مخاطب تر مي شوند؛ اثرگذاري مطلوبي كه ناشي از يك نگاه متعهدانه در نگارش اين داستان وجود داشت را از دست بدهم. به اين دلايل داستان «تن تن و سندباد» چندگانه نشد! نكته ديگري كه اينجا لازم است عرض كنم اينكه پيشنهاد ساخت يك انيميشن سينمايي از كتاب «تن تن و سندباد» شده است كه البته از طرف صدا و سيما نبوده و خارج از سازمان مطرح شده و اين فعلا در حد مقدمات اوليه كار است. هر چند اين مسئله خيلي اتفاق خوب و خوشايندي است اما من نمي خواهم در يك فضاي احساسي و همراه با ذوق زدگي عمل بكنم و مايلم كه جوانب كار به درستي سنجيده شود كه آيا اساسا چنين اتفاقي محتمل و امكان پذير هست يا خير و بعد تصميم نهايي را اتخاذ كنم.
واقعيت مغفول و البته مهجور مانده در كشور ما این است که ادبیات كودك و نوجوان به لحاظ جامعه هدف، بسترسازي براي تئوريزه كردن و راهبري و تقويت بنيان هاي فكري و عملي نسل آينده ساز هر كشوري؛ از جمله مهم‌ترین گستره ها و ژانرهاي ادبی دنياست. لطفا در مورد اهمیت این موضوع و اینکه چرا در كشور ما این موضوع هيچوقت مورد توجه و اهتمام مسئولان و مديران سياست گذار و سياست پرداز قرار نگرفته و نمي گيرد، به عنوان يك مدير فرهنگي با سابقه و البته متخصص حوزه ادبيات كودك و نوجوان اگر نكته اي داريد بفرماييد. دوره‌ی نوجوانی، دوره‌ی تفکر و یافتن فلسفه‌ی زندگی است. دوره‌ی بایدها و نبایدهاست. دوره‌ی اندیشه است. دوره‌ای است که نوجوان به من وجودی خودش و به چراها خیلی فکر می‌کند. زندگی چرا اینگونه است، من در آینده چرا باید آن‌گونه شوم، چرا این‌طور فکر کنم، چرا این لباس‌ها را بپوشم، چرا این غذاها را بخورم و... برای همین، سرمایه‌گذاری اصلی در دنیا، روی گروه سنی نوجوان انجام می‌گیرد. در اوایل دهه‌ی هفتاد که رهبر انقلاب بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردند، کتاب «تن‌تن و سندباد» را نوشتم که فکر می‌کنم اولین رمانی بود که راجع‌به تهاجم فرهنگی نوشته شده است. فضای کار برای دوران کودکی، دوره‌ی آموزشی است؛ یعنی در حقیقت، مخاطب شما تحت‌تأثیر پیام‌های آموزشی مستقیم، راحت‌تر قرار می‌گیرد. روشن‌تر عرض کنم، خردسال و کودک راحت‌تر حرف نویسنده را می‌فهمند. دوران نوجوانی اما اینگونه نیست. دوره‌ی نوجوانی دوره‌ی چندوچون است. برای همین، نوشتن برای نوجوانان، به‌مراتب دشوارتر از نوشتن برای کودکان است. البته من برای همه‌ی رده‌های سنی نوشته‌ام؛ هم برای کودک و هم برای نوجوان. منتها چون دوره‌ی نوجوانی دوره‌ی منطق و اندیشه و فلسفه است، فرد به‌سادگی تحت‌تأثیر پیام یا اندیشه‌ی نویسنده قرار نمی‌گیرد. به همین علت، تعداد نویسندگان نوجوان کمتر است. سالها پيش و تقريبا در همان بازه زماني كه شما اين كتاب را به رشته تحرير درآورده ايد مقام معظم رهبري در اغلب سخنراني هايشان به مسئله «تهاجم» يا به تعبير خود ايشان «شبيخون فرهنگي» به صورت مكرر اشاره مي كردند. تا جايي كه ايشان در يكي از سخنراني هايشان فرموده اند: «ما چند سال قبل از این بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردیم؛ بعضی‌ها اصل تهاجم را منکر شدند؛ گفتند چه تهاجمی؟ بعد یواش یواش دیدند که نه [فقط] ما می‌گوییم، خیلی از کشورهای غیرغربی هم مسئله‌ی تهاجم فرهنگی را مطرح می‌کنند و می‌گویند غربی‌ها به ما تهاجم فرهنگی کردند؛ بعد دیدند که خود اروپایی‌ها هم می‌گویند آمریکا به ما تهاجم فرهنگی کرده! لابد دیده‌اید، خوانده‌اید که [گفتند] فیلم‌های آمریکایی، کتاب‌های آمریکایی چه تهاجم فرهنگی‌ای به ما کرده‌اند و دارند فرهنگ ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند. بعد بالاخره به برکت قبول دیگران، این حرف ما هم مورد قبول خیلی از کسانی که قبول نمی‌کردند قرار گرفت! تهاجم فرهنگی یک واقعیّتی است.» از سويي ايشان مدام تأکید دارند که تولید محصولات فرهنگی‌مان، مخصوصاً برای کودک و نوجوان، باید افزایش پیدا کند چراکه محصولات غربی در این حوزه زیاد است، اما محصولات بومی خیلی کم هستند. به نظر شما كه سابقه مديريت اجرايي و نيز توليد محتوا در حوزه فرهنگ را داريد سطح مقابله، مواجهه و درك اين موقعيت از سوي مسئولان فرهنگي ما چگونه است؟ «یکسان‌سازی فرهنگی» و بحث «دهكده جهاني» يکی از مهمترين استراتژي هايي است كه غربی‌ها و عمدتا امريكا برای تسلط بر دنیا انجام می‌دهند. برای اینکه این کار انجام شود، باید مابقی مردم دنیا مثل آنها فکر و زندگی کنند تا از این طریق، آنها بتوانند محصولات خودشان را بفروشند. در حقیقت همانگونه كه مقام معظم رهبري بارها فرموده اند غرب به دنبال استيصال، اضمحلال و سكولاريزه كردن كشورهاي مستقل از جمله جمهوري اسلامي ايران از راه جنگ نرم و تسلط فرهنگی است. تا فکر یک جامعه را تغییر ندهند، نمی‌توانند دستورات و منويات خودشان را به مردم و آحاد افراد آن جامعه القا كنند. این یک واقعیت است. به طور مثال وقتي اینترنت راهش را در ميان جامعه باز مي كند و می‌آید، بخشی از آن، توسعه‌ی محصولات و بخشی دیگر، تبلیغ و ترویج فکر و اندیشه‌ی آن است. بايستي مديران و مسئولان كشورمان تهاجم فرهنگی را باور كنند! تهاجم فرهنگی وجود دارد. از قبل هم وجود داشته، منتها حالا چندلایه و بسيار پیچیده شده است. مدیریت فرهنگی ما اصلا قوی نیست. امروزه پشت هر کتاب یا فیلم خوبی که تولید می‌شود، یک مدیر يا تفكر توانمند وجود دارد. موج‌های سنگین تبلیغاتی و پروپاگانداي وسيع برای محصولاتشان ایجاد كرده و اثرشان را به‌عنوان یک اَبَر محصول فرهنگی مطرح می‌كنند. متأسفانه در سال‌های اخیر، مدیریت فرهنگی ما ضعیف بوده است. یک زمان آنها بر علیه اسلام عزيز تولید محتوا می‌کردند، بعدا انقلاب اسلامي كشورمان را نيز به مجموع اهداف شان اضافه كردند و حالا بر عليه تمدن ايراني هم فیلم می‌سازند تا آن را مفتضح و سخيف كنند. علت آن هم اين است كه به خوبي فهمیده‌اند اندیشه‌ای قوي، منطقي و منفعت ساز در مقابل اندیشه های ليبراليستي و ماترياليستي كه در حال فروپاشي هستند، وجود دارد. بنابراین ما هم باید در مقابل آنها برنامه‌ریزی کنیم و نقاط قوت و ضعف خودمان را به‌درستی بشناسیم. همین حوزه‌ی ادبیات کهن که بنده در آن کار می‌کنم، یکی از نقاط قوت فرهنگی ماست که مانع از یکسان‌سازی فرهنگی و تبلیغ فرهنگ غرب می‌شود. غرب به‌شدت به‌دنبال از بین بردن خرده‌فرهنگ‌هاست، چون این خرده فرهنگ‌ها هستند که موجب پایداری فرهنگ و هویت می‌شوند. «تن‌تن و سندباد» هم در حقیقت برآمده از همین خرده‌فرهنگ شرقی و ادبیات عامه و کهن خودمان است. ایران از آن جهت برای غرب اهمیت دارد که در چهارراه جاده‌ی ابریشم قرار داشته و نقطه‌ی طلایی تمدن‌های بزرگ جهان است. بنابراین آنها سعی دارند بر آن تسلط پیدا کنند، چون اگر بر ایران تسلط پیدا کنند، بر کل منطقه دست پیدا می‌کنند. از منظر اقتصادی و سیاسی نیز اهمیت ایران قابل ملاحظه است. واضح است که همواره نمی‌توانند با لشکرکشی به اهداف خود دست پیدا کنند و ایران را تحت سلطه قرار دهند. بنابراین از طریق فرهنگ این کار را انجام می‌دهند. محصول فرهنگی تولید می‌کنند و از این راه هم درآمد کسب می‌کنند، هم فرهنگ و فکر خود را تبلیغ می‌کنند و هم موجب از بین بردن فرهنگ ملی ما می‌شوند.
اگر موافق باشيد به تقريظ مقام معظم رهبري بپردازيم. شما چه موقع از اين موضوع با خبر شديد و عكس العمل تان در آن لحظه چه بود؟ هر چند من اين كتاب را تقريبا 25 سال پيش نوشته ام و مقام معظم رهبري هم سالهاست كه خودشان كتاب را تهيه كرده و مطالعه نموده و بر آن تقريظي مرقوم فرموده اند اما من همان روزي كه مراسم رونمايي از تقريظ ايشان قرار بود صورت بگيرد و از طريق رسانه ها متوجه لطف و عنايت ايشان نسبت به كتابم شدم! زماني كه اين خبر را متوجه شدم يك حس متناقض غم و شادي همه وجودم را گرفت؛ هم برايم شوق آور بود كه ايشان كتاب من را خوانده و پسنديده اند، آنقدر كه بر آن تقريظ نوشته اند. اندوه آور، از آن جهت كه چطور ممكن است بسياري از كارهاي فرهنگي بر روي زمين معطل مانده باشد تا ايشان بر خلاف مشغله و مسئوليت هاي گوناگون مجبور بشوند خودشان به ميدان و عرصه ترويج و تبليغ كارهاي فرهنگي ورود پيدا كنند و به مديران فرهنگي ما ياد بدهند كه براي ادبيات حوزه كودك و نوجوان ارزش قائل بشوند! چه اينكه ايشان به درستي نگران تربيت نسل آينده ساز كشورمان هستند. آيا تصميمي براي ترجمه و انتشار بين المللي اين اثر داريد؟ من يادم هست در همان سالهاي ابتدايي كه اين كتاب را نوشته بودم «انتشارات اَلهُدي» آن را به زبان هاي عربي و انگليسي چاپ و منتشر كردند. در رابطه با انتشار بين المللي اثر هم متأسفانه ما يك ناشر بين المللي كه بتواند «تن تن و سندباد» را در سطح دنيا و يا حتي منطقه منتشر كند، نداريم! واقعيت اين است كه اگر رمان ها و آثار خارجي مثل هري پاتر و ... در تمام دنيا و با شمارگان بالا به فروش مي رسد دليلش وجود ناشر يا ناشران قدرتمند بين المللي است، موضوعي كه ادبيات داستاني و غير داستاني ما به شدت از آن رنج مي برد. در پايان اگر مسئله قابل ذكري وجود دارد، بفرماييد. مدت‌هاست که موضوعی برای نوشتن، ذهن من را مشغول کرده و آن‌هم نگارش رمانی جذاب درباره‌ی انقلاب اسلامی است. رمانی که جذاب باشد و مخاطبش هم کودکان باشند، کار خیلی سختی است. دوست دارم رمانی بنویسم که بچه‌ها با آن ارتباط برقرار کنند و آن را بخوانند. درباره‌ی دفاع مقدس الحمدالله کارهای خوبی شده است که البته کافی نیست، اما به‌هرحال کارهای خوبی انجام شده، اما درباره‌ی انقلاب اسلامی هنوز این اتفاق نیفتاده است. ان‌شاءالله خدا کمک کند و بتوانم این کار را انجام بدهم.
منبع : جوان آنلاين
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها